نیکی کریمی
نیکی کریمی (۱۰ نوامبر ۱۹۷۱) (۱۹ آبان ۱۳۵۰) بازیگر و کارگردان ایرانی است. زادهٔ تهران، دیپلمگرفتهٔ دبیرستان؛ از سال ۱۹۸۹م/ ۱۳۶۸ش با فیلم وسوسه به سینما درآمد، سال بعد با بازی در عروس ساختهٔ بهروز افخمی شهرت یافت. در فیلمهای بسیاری در دههٔ ۱۹۹۰م/ ۱۳۷۰ش درخشید، مانند: ردپای گرگ، سارا، پری، جهانپهلوان تختی، بوی پیراهن یوسف، برج مینو، سیب سرخ حوا، نسل سوخته، هزاران زن مثل من و نیمه پنهان.
در دههٔ ۲۰۰۰م/ ۱۳۸۰ش نیز پرکار بود، در فیلمهای فراوانی نقش آفرید: دیوانهای از قفس پرید، باجخور، چه کسی امیر را کشت؟، زنها فرشتهاند، زن دوم، محاکمه در خیابان، خیابان بیست و چهارم، بیداری، آقای هفترنگ، سلام بر عشق، دموکراسی تو روز روشن، جرم، خیابانهای آرام، سوت پایان. همچنین در همین دهه به فیلمنامهنویسی و کارگردانی روی آورد. نخستین فیلم خود را به نام یک شب در ۲۰۰۴م/ ۱۳۸۳ش ساخت. در طول سالهای حرفهای خود با بسیاری از فیلمسازان ایرانی مانند مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، تهمینه میلانی، سیروس الوند و دیگران کار کرد، خود نیز به دستیاری کارگردانی مشغول شد، برندهٔ جوایز بسیاری در سطح ملی و بینالمللی گشت و جایگاهش به عنوان یک سوپراستار تثبیت شد.
نیکی کریمی در عکاسی، داوری سینمایی و ترجمهٔ ادبی از انگلیسی به فارسی نیز فعالیت دارد.[۱][۲]
گفتاوردها
ویرایش- من به بازیگری به عنوان یک حرفه نگاه نمیکنم، بلکه فکر میکنم بازیگری میتواند نشان دهنده بخشی از جامعه ما باشد و شاید اگر خانمی مرا میبیند به یکسری سئوالات در ذهنش پاسخ داده شود یا این که سؤال برایش ایجاد شود.
- به نظر من بازیگر باید متعهد باشد.
- ۹ نوامبر ۲۰۰۱/ ۱۸ آبان ۱۳۸۰؛ جلسهٔ پرسش و پاسخ فیلم «نیمه پنهان»، سینما سپیده، تهران[۳]
- من از همه جشنوارههایی که در آن، مسئولان یک ساعت صحبت میکنند متنفرم، من از کلیشهها و قراردادها متنفرم.
- ۵ ژانویه ۲۰۰۴/ ۱۵ دی ۱۳۸۲؛ در جشنوارهٔ باران، فرهنگسرای ارسباران، تهران[۴]
- دوست دارم در فیلمهایم به آدمهای مختلف بپردازم و تنها قشر زن را در برنگیرد.
- از سن ۸٬۹ سالگی به آهنگهای خارجی علاقه داشتم و آنها را گوش میکردم و چون دوست داشتم ببینم مضمون آنها چی است متن اصلی را گیر میآوردم و از طریق دیکشنری آنها را ترجمه میکردم از همان موقع به این کار [ترجمه] علاقهمند شدم.
- ۱۳ مه ۲۰۰۵/ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۴؛ نشستی در «چادر سینما»[۵]
- با احترام به تمام بازیگران میخواهم بگویم بازیگری هیچ وقت برای من کافی نبودهاست و هیچ وقت دلم نمیخواست وقتی به ۴۰ سالگی میرسم، بازیگر بمانم، دوست دارم یاد بگیریم اما این درحالی است که بازیگری در یک مقطعی تمام میشود چون چقدر فیلمنامه و فیلم خوب هست؟ ً!
- ۱ ژانویه ۲۰۰۶/ ۱۱ دی ۱۳۸۴؛ نشستی در موزهٔ هنرهای معاصر تهران[۶]
- چیزی باید برایم مهم شود؛ آن میتواند اتفاقی در جامعه باشد یا چیزی که میبینم یا میخوانم. باید چیزی و موضوعی ذهنم را درگیر کند تا بعد براساس آن فیلمنامه را بنویسم.
- نسل ما نسلی است که ماجراهای بسیار زیادی را پشت سر گذاشته. نسلی که زندگی کرده؛ تجربه کرده و با گذر از مشکلات فراوان به اینجا رسیده. ما با سنت و مدرنیته سر و کار داشتیم و خود من علاقه زیادی به ادبیات مدرن و دیدگاههای مدرن دارم.
- هیچوقت در کار به جنسیتم فکر نکردم، اما زمانی که وارد فضای حرفهای کارگردانی شدم، دریافتم چقدر دیدگاه غالب مردانه وجود دارد. عوامل تولید فیلمها اغلب مردان هستند و تعداد زنان در سینما خیلی کم است… من همه اینها را کنار زدم… میخواهم بگویم باید بپذیرید، زنی هست که میخواهد فیلم بسازد و باید فیلمش را اکران کنید.
- گاه زیادی جدی گرفتن برخی مسائل و حرفهای تلقی کردن خود سبب میشود، دیگر انگیزهای برای بهتر کار کردن نداشته باشند.
- ۶ اکتبر ۲۰۰۹/ ۱۷ بهمن ۱۳۸۹؛ مصاحبه با «جام جم آنلاین»[۷]
- من تحقیق زیادی نکرده بودم، یا کسی را به عنوان مشاور نداشتم. تنها چیزی که میدانستم این بود که بازیگری برای من هیچ وقت خیلی مقوله جذابی نبود. شهرت یا جذابیتهای ظاهری عالم سینما برای من مهم نبود… به جای سطحی نگاه کردن، فکر میکردم میتوان با مقولهٔ بازیگری خیلی جدی برخورد کرد. همیشه فکر میکردم زمان به نفع آدم است؛ یعنی بازی کردن مهم نیست، بازی نکردن و زمان دادن و نقشهای خوب کار کردن مهم است.
- ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۱/ ۲۰ تیر ۱۳۹۰؛ مصاحبه با «دویچه وله»[۸]
- من به این موضوع فکر نمیکنم که کی هستم و دارم چه کاری میکنم. آن چیزی که برای من سر صحنه مهم است، این است که من فیلم را با عواملم بسازم و بتوانیم به بهترین نحو فیلمنامه را به فیلم تبدیل کنیم.
- ۱۱ اوت ۲۰۱۲/ ۲۱ مرداد ۱۳۹۱؛ مصاحبه با «دویچه وله»[۹]
- دیدگاه من به جهان این است که همه ما در مسیری هستیم که یاد نمیگیریم. بنابراین، من هیچ وقت اینطور نگاه نمیکنم که حتماً باید شاهکاری بسازم یا شاهکاری ساختهام. میخواهم قصّه بگویم و مردم قصّههایم را بشنوند.
- سپتامبر ۲۰۱۱/ شهریور ۱۳۹۰؛ مصاحبه با مجلهٔ «موفقیت»[۱۰]
- در جریان تحریمها خیلیها سرمایهشان را از دست دادند و خیلیها پولشان ده برابر هم شد که البته با رانتها و رابطهها بود.
- برای من کانون خانواده بسیار مهم است و تأثیراتی که جامعه بر افراد و کانون خانواده میگذارد و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، دغدغههای من است.
- ما آنقدر دچار خود سانسوری هستیم که همیشه خود را مقصر میدانیم. ما ایرانیها خصلتی داریم که حرف دیگران برایمان خیلی مهم است و در مورد دیگران زود قضاوت میکنیم.
- ۷ فوریه ۲۰۱۵/ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳؛ در نشست خبری فیلم «شیفت شب»، برج میلاد[۱۱]
- جامعهٔ امروز ایران، جامعهای پر از ناهنجاریهای مختلف و البته مشکلات مختلف است… دیگر مثل گذشته آدمها به یکدیگر اعتماد ندارند و در این بیاعتمادی ترجیح میدهند فقط گلیم خود را آب بیرون بکشند و دیگران، آدمهایی که در کنار آنها در اجتماع زندگی میکنند و سرنوشتشان، دیگر اهمیتی ندارد.
- ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵/ ۲۳ تیر ۱۳۹۴؛ ستوننوشته در روزنامهٔ «اعتماد»[۱۲]
- هر دو وجه بازیگری و کارگردانی برایم لذتبخش است و یک فیلمنامه خوب همانقدر به عنوان بازیگر برایم جذاب است که به عنوان کارگردان جذابیت دارد.
- ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵/ ۳ آذر ۱۳۹۴؛ در نشست فیلمش «شیفت شب»[۱۳]
- سریالهای ترکیهای نسبتی با فرهنگ جامعه ما ندارند. من آدم دموکراتی هستم و عادت به قضاوت کردن دیگران ندارم. ولی متأسفانه خانوادههای ما در اثر مشاهده این سریالها و تاثیرپذیری از آنها خیلی متزلزل شدهاند. من حتی در بین دوستان خودم کسانی را میشناسم که حتی بارها و بارها به مشاهدهٔ قسمتهای تکراری این سریالها میپردازند. اینها گویی معتاد شدهاند و در یک دنیای کوچک خود را گرفتار کردهاند. در خانوادهها دیگر کسی با دیگری حرف نمیزند، در صورتی که همه در دنیای مجازی سرگرم گفتگو هستند.
- جامعهٔ ما طوری است که با هم حرف نمیزنیم اما در مورد هم به آسانی قضاوت میکنیم.
- ۶ دسامبر ۲۰۱۵/ ۱۵ آذر ۱۳۹۴؛ جلسه نقد و بررسی فیلم «شیفت شب»، فرهنگسرای ارسباران، تهران[۱۴]
- اصلاً کار ما فیلمسازهای اجتماعی همین است، همین که اتفاقی، نکتهای، ماجرایی از آنچه در جامعه پیرامون ما رخ میدهد را ببینیم و بعد آن را تبدیل به داستانی و فیلمی کنیم تا مردمی که به سینما میآیند، نگاه و دید تازهای پیدا کنند.
- هر فیلم اجتماعی، محصول زمانه خویش است. محصولی که اگر حرف درستی بزند، قطعاً تأثیرگذار میشود و میتواند رابطه مستقیم با مردم جامعه برقرار کند. وقتی این ارتباط برقرار شد، تماشاگر فکر میکند و در راستای همین اندیشیدن است که برای مشکلات و معضلات اجتماعی راهی تازه پیدا میشود.
- ۸ دسامبر ۲۰۱۵/ ۱۷ آذر ۱۳۹۴؛ ستوننوشته در روزنامهٔ «اعتماد»[۱۵]
- لازمهٔ کار در سینما و این خود بودن این است که آدم تمرکز داشته باشد. هیچ وقت هیچ حاشیه و هیچ اتفاق و یک دنیای تخیلی و مجازی نیست که آدم را بتواند بزرگ کند بلکه فقط و فقط خود کار آدم است و اگر شما بتوانی این تمرکز را داشته باشی قطعاً کارت دیده میشود.
- شاید مهمترین رمز موفقیتام این بوده که خودم بودم. در سینما یا هر جای دیگری اگر کسی بخواهد ادای چیزی را دربیاورد موفق نخواهد بود. اگر خودت بودی و دقیقاً میدانستی که به دنبال چه چیزی هستی و به چه کاری علاقه داری این خود بودن مهمترین خصوصیتی است که در هنر میتواند باقی بماند.
- ۱۹ دسامبر ۲۰۱۵/ ۲۸ آذر ۱۳۹۴؛ در نشست خبری با «ایسنا»[۱۶]
- معتقدم در ادبیات، نقاشی و سایر هنرها، هنرمند وظیفه دارد از انسانیت و راه درست بگوید…
- با وجود واقعیات تلخ، بهنظرم نباید انسانیت هم نادیده گرفته شود.
- من همیشه به چیزی که اعتقاد دارم، عمل میکنم. اعتقاد دارم در هر حالت، آدم باید کار درست را انجام دهد.
- درست است که هر زندگی، پیچیدگیهای خاص خود را دارد، ولی برای هر بحرانی، راه برونرفتی هم وجود دارد.
- سعی میکنم در مواجهه با وقایع، بدون قضاوت، نظارهگر باشم. بیش از اینکه به حکم قطعی برسم، سعی میکنم آدمها را در موقعیتهای مختلف درک کنم. در هر صورت بیتفاوت نیستم.
- همیشه به چیزی که اعتقاد دارم، عمل میکنم.
- ۱۳ ژانویه ۲۰۱۶/ ۲۳ دی ۱۳۹۴؛ نشست خبری فیلم «آتابای»[۱۷]
- سینما برای من فقط فیلم ساختن و بازی کردن نیست.
- ۳۰ ژانویه ۲۰۱۶/ ۱۰ بهمن ۱۳۹۴؛ در مراسم گلریزان فیلم «شیفت شب»، ایوان شمس[۱۸]
- همیشه مهمترین ملاکم برای قبول یک نقش بدون توجه به کوتاهی یا بلندیش، دوست داشتن است و اینکه بتوانم ارتباط خوبی با آن برقرار کنم.
- نقش زنان جستجوگر، ساعی و کوشا و پیگیر که برای رسیدن به هدفشان مصمم و با اراده هستند را دوست دارم. نمیتوانم خودم را راضی کنم که نقش زنان بدون هویت، خنثی، دکوری و بیتفاوت را بازی کنم.
- ۱۲ فوریه ۲۰۱۶/ ۲۳ بهمن ۱۳۹۴؛ مصاحبه با «زندگی آنلای»[۱۹]
- سینما علیرغم ظاهر بیرونی جذابش، در همهٔ سطوح … صنعتی سخت و شغلی پراسترس است؛ هر چند در دید مردم عزیزمان، دلنشین است ولی در زندگی واقعی بسیار سخت است… وقتی زن باشی این استرس عحیبتر هم میشود زیرا میخواهی یک جایی صدای زن ایرانی هم باشی که کمتر دیده شده… این کار اعصاب آهنین میخواهد…
- ۹ فوریه ۲۰۱۷/ ۲۱ بهمن ۱۳۹۵؛ نامه دربارهٔ سی و پنجمین جشنوارهٔ فیلم فجر[۲۰]
- … سینمای مردانه و صدا و سیمای مردانه، از شما میخواهند که زن همان نقش سنتی و نهایتاً کمدی را به عهده بگیرد تا به او اجازه دیده شدن بدهند. من ۲۷ سال وارد این بازی نشدم، نه در بازیگریام، نه در کارگردانیام و نه تهیه کنندگیام. من یک زن مستقل ایرانی هستم و به زن مستقل ایرانی فکر میکنم و برایش ارزش قائل هستم.
- ۳ دسامبر ۲۰۱۷/ ۱۲ آذر ۱۳۹۶؛ نامه دربارهٔ پخش فیلمش «آذر»[۲۱]
- فکر میکنم نوشتن، فیلمسازی، عکاسی و ترجمه همه به هم وابستهاند. من هیچوقت نخواستم بازیگر صرف باشم. اینها علاقهمندیهای من هستند؛ کارهایی که در روز برایم لذتبخشاند و به من انگیزه میدهند. برای همین دنبالشان میکنم و در واقع بخشی از وجودم هستند.
- دید خودم در عکاسی را مدیون عباس کیارستمی هستم؛ چون سالها با هم کار کردهایم. تقریباً هفتهای یکبار به سمتی از ایران رفتهایم و عکاسی کردهایم.
- ۱۵ فوریه ۲۰۱۸/ ۲۶ بهمن ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۲۲]
- موفقیت ما در آینده، بستگی به میزان مشارکت دادن نسل جوان در ساختن آیندهٔ پایدار خواهد داشت.
- ۷ مارس ۲۰۱۸/ ۱۶ اسفند ۱۳۹۶؛ سخنرانی در کاخ نیاوران[۲۳]
- من معتقدم هر فیلمی که ساخته میشود دنیای جدیدی دارد و از زوایه و دریچهٔ تازهای دنیایی را برای مخاطب خلق کرده و از این منظر است که باید با آن همراه شد و برای تماشاچی میتواند جذاب باشد.
- ما با سختی زیادی برای مردم این کشور فیلم میسازیم. ما هنرمندان خودمان وسط جامعهایم مثل مشاغل دیگر پزشکان، مهندسان و… به گمان من عرصهٔ هنر بسیار طاقتفرساست، از این جهت که شادی و زیبایی را برای مردم به ارمغان میآورد و خلق میکند. ما به عنوان هنرمندان هم برای مردم هستیم و هم با مردم و در هر صورت با آنها همراه هستیم و این منافاتی ندارد.
- ما همه در یک جامعه زندگی میکنیم و در غم و شادی هم شریکیم. برای جامعه کار میکنیم. به واسطه کار کردن است که میتوانیم حرف خودمان را بزنیم و تغییر را شروع کنیم. به نظرم باید تلاش کنیم، آدم بهتری باشیم و با فرهنگ است که میتوانیم این را ثابت کنیم.
- ۳ فوریه ۲۰۲۰/ ۱۴ بهمن ۱۳۹۸؛ مصاحبه با روزنامهٔ «اعتماد»[۲۴]
- معتقدم روح فیلم بسیار مهم است. به همین دلیل اعتقادی با دکوپاژ ندارم و برای هر سکانس بسیار صحبت و تمرین میکردیم تا بازیگران میفهمیدند باید در این فیلم زندگی کنند.
- سینما سلیقه است. عباس کیارستمی - وقتی برای داوری جشنواره لوکارنو میرفتم - به من گفت، اگر کسی خواست تو را قانع کند بگو این سلیقه من است و موضوعی بحث کردنی نیست.
- ۸ فوریه ۲۰۲۰/ ۱۹ بهمن ۱۳۹۸؛ نشست خبری فیلم «آتابای»[۲۵]
- به نظرم فیلمسازی یک امر ناخودآگاه هست، حداقل در زمینهٔ فیلمهایی که ما کار میکنیم برآیند تجربه، زیباییشناسی، ادبیات، شعر و آن چیزی که به آن علاقه دارم، است.
- به نظر من سینما زبان ندارد، چه در ایران باشد، چه در یک کشور دیگر، زبانِ سینما، خود سینماست.
- هنر خیلی پیچیدهاست و بنا به همین پیچیدگیاش است که تولید جادو و شگفتی میکند.
- من برای خودم یک ارزشها و یک سری آرمانهای شخصی و یک سری اهداف در ذهنم قرار دادم که شاید سقفش فقط بازیگری یا فقط دیده شدن یا موارد اینگونه نباشد؛ بنابراین همان جستوجویی که آدمهایی مثل شخصیتهایی که من دوست دارم و جستوجوهایی که از لحاظ روانی روی خودشان انجام میدهند، مثل همین آتابای، در من هم وجود دارد و من روز به روز در جهت کشف خودم و خودشناسی پیش میروم و در مقام یک هنرمند بیشتر و بیشتر به خودم نزدیک میشوم چون میدانم هر هنرمندی هر چه قدر به خود واقعیاش نزدیکتر باشد، اثر هنری بهتری را خلق میکند.
- فکر میکنم یکی از مسائل و مشکلات جامعهٔ ما این است که آدمها به جای اینکه فِلش را طرف خودشان بگیرند و از خودشان بپرسند که ما برای جامعه چه کار میکنیم یا اینکه روی خودشان کار کنند یک فرافکنی انجام میدهند و آدمهای دیگر را قضاوت میکنند.
- ۱۱ فوریه ۲۰۲۰/۲۲ بهمن ۱۳۹۸ ؛ مصاحبه با «خبرآنلاین» [۲۶]
- من برای بازیگر شدن سختی زیادی متحمل نشدم و دورههای طولانی بازیگری را نگذراندم. میتوانم راحت بگویم خوش شانس بودم و سینما که وابسته به ادبیات، علاقهٔ ازلی و ابدی من است، خیلی اتفاقی در مسیرم قرار گرفت.
- ۱ ژوئن ۲۰۲۰/ ۱۲ خرداد ۱۳۹۹؛ ستوننوشته در روزنامهٔ «اعتماد» دربارهٔ فیلم «عروس»[۲۷]
- نه تنها فیلمهایی که ساختم همیشه حول مبحث اگزیستانسیالیسم بوده حتی از زمانی که کتاب ترجمه کردم هم تا به امروز به موضوعاتی پرداختم که بحث اگزیستانسیالیسم در آن نمود داشته بنابراین مسئله برای من بسیار اهمیت دارد. … من در بازیگری هم علاقه داشتم نقشهایی بازی کنم که خودم را در نقشها پیدا کنم و سعی نکردم با روال و جریان همیشگی که بسیار سابژکتیو است و جامعه به ما نشان میدهد جلو بروم؛ بنابراین به موضوع خودشناسی خیلی اعتقاد دارم و برای من مهم است. اصلاً اندیشیدن و فلسفه برای من اهمیت دارد ولی ایدئولوژی و شاخههای مختلف ایدئولوژیک خیلی برای من مهم نبودهاند. همیشه فکر میکنم آدمی که فکرش روشن است سعی میکند از زوایای مختلف مسائل را بررسی کند و جریان فکری خود را نیز به اشتراک بگذارد.
- ادبیات برای من نقش اساسی در زندگیام داشته و دارد چون با تخیل در ارتباط است.
- معتقدم اساساً فیلم بخشی از ناخوداگاه و خاطرات نویسنده و فیلمساز است که خودش را در قالب تصویر نشان میدهد. به اشتراک گذاشتن خاطرات و تجربهٔ بصری خودم با دیگران. حتی در نمایشگاههای عکسی که گذاشتهام هم همینطور است و حتی کتابهایی که ترجمه کردم. خاطرات جمعی من است که با مخاطبانم در میان میگذارم. در نتیجه ممکن است این ناخوداگاه جمعی با خیلیها یکی و برابر باشد؛ بنابراین با آن ارتباط برقرار میکنند و چیزی بیشتر از این نیست. هر فیلمی تماشاچی خودش را مییابد. همانی که مثل من میاندیشد با من خاطراتش را در فیلم ما مرور میکند یا با آن شریک میشود.
- بودا هم میگوید تمام رنج بشر در از دست دادن است. متأسفانه ما هم در آن واحد به دست میآوریم و هم از دست میدهیم… همهٔ ما رنج میکشیم؛ زندگی کلاً همانقدر شادی و زیبایی دارد که هزاران شاعر و نویسنده مطلب و شعر راجع به آن گفته و نوشتهاند مبنی بر اینکه زیباییها را ببینید. همانقدر هم در هر ثانیه رنج دارد، هر لحظه زندگی این موضوع را به ما یادآوری میکند. جامعهشناسان و روانشناسان هم گفتهاند که بدانید هر لحظه آغشته به رنج است و در عین حال لذّت هم آنطرف سکهٔ ماجرا است.
- معتقدم درام و ادبیات و هنر نشأتگرفته از رنج و زخمی است که متحمل میشویم اصلاً بدون درد و زخمها روند طبیعی زندگی طی نمیشود و این نکتهای که شامل حال همهٔ ما خواه ناخواه میشود و اصلاً بدون تحمل رنج و درد، زیبایی زندگی وجود نخواهد داشت.
- وقتی راجع به هنر سینما یا شعر صحبت میکنیم آنچه تأثیرگذار است و درام را شکل میدهد همین زخمها و رنجهای بشری است که متحمل میشویم و در عین حال در لحظه به زیباترین و شاعرانهترین و توصیفناپذیرترین شکل ممکن حتی شاعرانه دیده شود.
- اعتقاد دارم هنرمند، یا اساساً هیچ هنری بدون انعکاس درد و رنج بر دل نمینشیند و خود هنرمند هم باید این تجارب را گذرانده باشد تا اینکه بتواند دغدغهٔ خود را با مخاطب در میان بگذارد.
- هر کسی که از درد و رنجش برای من صحبت کند و این موضوعات را با من در میان بگذارد برای من ابعاد ویژهای از شخصیتش را واگو میکند که بسیار زیبا و دلپذیر است و اتفاقاً این موضوع را در قدرت آدمها میبینم که مشکلاتشان را با من درمیان بگذارند.
- به هر حال من هم در همین جامعه زندگی کردهام. در دهه پنجاه. زن باشی و این همه مدت در سینما کار کنی آن هم مستقل؛ قطعاً مبارزه با موانع سختیها و رنجهای بسیار دارد.
- به نظرم ادبیات مهمتر از سینماست و خب فیلمهای من همیشه وامگرفته از ادبیات هستند. همیشه برای من حسهای شاعرانه و چیزی که با احساسات بشری سروکار داشته مهم بوده در حقیقت بگویم که احساسات انسانی و آنچیزی که باعث میشود ما انسانی را بتوانیم خوب بشناسیم برای من حائز اهمیت است… بهتر بگویم؛ شاعرانگی در ادبیات همیشه برای من مهم بودهاست.
- من همیشه اعتقاد دارم وقتی بازیگری فیلمنامهای را باورکند و خودش را جای آن شخصیت بگذارد حتماً بازیاش خوب به نظر میآید. از نظر من بازی خوب یعنی باور تماشاچی؛ یعنی شما عریان شدن روح یک بازیگر را جلوی دوربین میبینی و به آن نزدیک میشوی.
- ۱۱ دسامبر ۲۰۲۱/ ۲۰ آذر ۱۴۰۰؛ مصاحبه با روزنامهٔ «اعتماد»[۲۸]
- زنان در جوامع مردسالار بیشتر میجنگند. زن بودن در افغانستان به شجاعت زیادی نیاز دارد و اگر شما یک زن افغان هستید، یک رهبر نیز هستید.
- ۲۶ دسامبر ۲۰۲۱/ ۵ دی ۱۴۰۰؛ یازدهمین جشنوارهی بینالمللی «فیلم جنایت و مکافات»، استانبول[۲۹]
- ارجاع به ناخودآگاه یعنی ارجاع به تمام چیزهایی که تو علاقه داری و در لایههای زیرین وجودت، ذهن و موجودیت تو را شکل داده؛ و به نظر من برای هر هنرمندی مهم است که با آن صادق باشد و خوب ببیندش و بشناسدش. ضبطهای ناخودآگاه از کودکی در ما شکل میگیرد و سلیقه و ذهنیت ما را شکل میدهد. برای من این کاملاً وابسته به ادبیاتی است که دوست دارم و میشناسم. ادبیات همیشه برای من جایگاه والاتری از سینما داشته و دارد و به نظرم ریشهٔ همهٔ هنرهاست.
- بهاینعلت تهیهکنندهٔ فیلمهای خودم هستم که بتوانم آزادی داشته باشم و با فراغ بال چیزی که دوست دارم را بسازم و کسی به من نگوید چه بسازم.
- ۵ ژانویه ۲۰۲۲/ ۱۵ دی ۱۴۰۰؛ مصاحبه با «خبرآنلاین»[۳۰]
دربارهٔ او
ویرایش- اگر او از نگاه من که درست متولد یک سال بودیم، به طرزی عجیب مغرور بود؛ اما ویژگی شگفتانگیز دیگری هم داشت. کمالگرا بودن. او طی سالها به بند بند شناسنامه حرفهای خود صفحات درخشانتری افزود و ثبات بیشتری به ماندگاری خود بخشید. گامهای بلندی برداشت و خود را در حوزههای متفاوتی از نوشتن تا ترجمه و داوری و دستیاری کارگردان درجه یک سینمای جهان، عباس کیارستمی آزمود… اما همین آرمانگرایی است که او را حتی از زیر سایهٔ بزرگان سینما هم بیرون میکشد. هوشمندی خود را نشان میدهد. به جستوجوی طرحها و ایدههای خوب میرود و آدمهایی را که فکر میکند، آن پازل کمالگرایی را میتواند در کنارشان کاملتر کند، به کار میگیرد.
- زهرا مشتاق، «دختری از جنس ستاره»، روزنامهٔ اعتماد، ۳۰ دسامبر ۲۰۱۵/ ۹ دی ۱۳۹۴[۳۱]
نوشتارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۳۵۶. شابک ۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲.
- ↑ «Niki Karimi». iranchamber.com.
- ↑ «در جلسه نقد وبررسی “نیمه پنهان” نیکی کریمی: دیگر بازی نمیکنم چون سینما مبتذل شدهاست». ایسنا، ۱۸ آبان ۱۳۸۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «/گزارش/ اعتراض “مینو فرشچی” در اختتامیهٔ جشنوارهٔ باران نیکی کریمی: از کلیشهها و قراردادها متنفرم، از حرف زدن در جشنواره متنفرم، … !». ایسنا، ۱۵ دی ۱۳۸۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: ضعف من، صدای من است». ایسنا، ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «"یک شب" به نمایش درآمد نیکی کریمی: بازیگری هیچ وقت برای من کافی نبوده…، به موسیقی فیلم اعتقادی ندارم…، این فیلم متعلق به سینمای متعارف نیست…». ایسنا، ۱۱ دی ۱۳۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: باید ارزش حضور کیمیایی را بدانیم». جام جم آنلاین، ۱۷ بهمن ۱۳۸۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: در هیچکجای جهان از سینمای مستقل حمایت نمیشود». دویچه وله، ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: «من سوپراستار نیستم»». دویچه وله، ۱۱ اوت ۲۰۱۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ موفقیت (تهران)، ش. ۲۱۹ (شهریور ۱۳۹۰): ۹.
- ↑ «نیکی کریمی: 25 سال به من جایزه ندادند تا پررو نشوم/ احترام به زن ایرانی را در هیچکدام از فیلمهای جشنواره ندیدم/ محمدرضا فروتن: از کتک زدن زنها خسته شدهام». باشگاه خبرنگاران جوان، ۱۸ بهمن ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «فرهنگ ناهنجار و بیتفاوتی مردم». اعتماد، ۲۳ تیر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: به خاطر عشق و علاقهام فیلم میسازم». ایسنا، ۳ آذر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: عادت ندارم دیگران را قضاوت کنم». ایسنا، ۱۶ آذر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «واسطه امین برای جامعه». اعتماد، ۱۷ آذر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: سعی کردم خودم باشم». ایسنا، ۲۸ آذر ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: قضاوت نمیکنم». ایسنا، ۱۹ بهمن ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «سینما برای من فقط فیلم ساختن و بازی کردن نیست». ایسنا، ۱۱ بهمن ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: روح فیلم برایم مهم است». زندگی آنلاین، ۲۳ بهمن ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نامه نیکی کریمی در واپسین ساعات جشنواره فیلم فجر». ایسنا، ۲۱ بهمن ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: من 27 سال وارد این بازی نشدم». ایسنا، ۱۲ آذر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «مدیون کیارستمی ام». شرق، ۱۹ بهمن ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: نسل جوان را در ساختن آینده پایدار مشارکت دهید». ایسنا، ۱۷ اسفند ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «آدمهای بهتری باشیم». اعتماد، ۱۴ بهمن ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در 1 ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: روح فیلم برایم مهم است». ایسنا، ۱۹ بهمن ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «صریح و بیپرده با نیکی کریمی از سوپراستار بودن تا عاشقانه تازهاش». اعتماد، ۲۲ بهمن ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «خوش شانس بودم». اعتماد، ۱۲ خرداد ۱۳۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «هنر بدونانعکاس رنج بر دلنمینشیند». اعتماد، ۲۰ آذر ۱۴۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در 1 ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «در جلسه نقد وبررسی “نیمه پنهان” نیکی کریمی: دیگر بازی نمیکنم چون سینما مبتذل شدهاست». خبرگزاری آناتولی، ۲۶ دسامبر ۲۰۲۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «نیکی کریمی: جایگاه ادبیات برای من والاتر از سینماست». خبرآنلاین، ۱۵ دی ۱۴۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «دختری از جنس ستاره». اعتماد، ۹ دی ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ ژوئن ۲۰۲۲.