سینمای ایران
صنعت فیلم و تلویزیون در ایران
نقلقولها دربارهٔ سینمای ایران بر پایهٔ سال.
گفتاوردها
ویرایش۱۹۵۹
ویرایش- بیشك اگر نتوانیم ترقی و تغییری در کار سینما بدهیم بهتر است که اصلاً سینما نداشته باشیم خیلی کشورها سینما ندارند و کسی هم به آنها چیزی نمیگوید. اما اگر ادعا کردیم که سینما داریم وظیفه ما دشوار است و اگر اینست سینمای ما بهتر است که ما یا ملیتمان را عوض کنیم یا سینمایمان را. اصولاً موجب بیارزشی و ایجاد سینمای کنونی را در مردم باید جست. بزرگترین گناه، گناه آسانپسندی ایشانست که این سینما و موسیقی را بما تحمیل کرده است. هنوز ذوق در مردم بیدار نشده است و آنان به هنر بچشم هنری نمینگرند و جدیترین مسئله زندگی برای ایشان وسیله سرگرمی است.
- بهرام بیضایی، ۲۹ جولای ۱۹۵۹/ ۶ امرداد ۱۳۳۸؛ مصاحبه با روزنامهٔ «اطلاعات»[۱]
۱۹۹۴
ویرایش- اگر سینما صنعت، تجارت و هنر است پس میتوان گفت سینمای غرب بیشتر به مخاطبش سکس و خشونت میفروشد و سینمای هند به مخاطبش رؤیا میفروشد و در این بازار فروش، سینمای نوین ایران هم میکوشد به مخاطبش شعر بفروشد.
- محسن مخملباف، فوریه ۱۹۹۴/ بهمن ۱۳۷۲؛ مصاحبه با ورنر هرتسوک، ماهنامهٔ «فیلم»[۲]
۲۰۰۱
ویرایش- کشور ما کشوری است با تاریخ چند هزار ساله با افسانههای کهن و با شخصیتهای بزرگ و با ادبیات و شعر غنی که متأسفانه نشانهای از اینها در فیلمهای ما منعکس نیست.. من به عنوان یک تماشاگر با دیدن این فیلمها احساس غرور و افتخار نمیکنم؛ فیلمهایی که در آن چهرهای مفلوک و عقب مانده از ما به تصویر میکشند.
- پرویز کیمیاوی، ۱۶ مارس ۲۰۰۱/ ۲۶ اسفند ۱۳۷۹[۳]
۲۰۰۵
ویرایش- اول باید یاد بگیریم بخش عمدهٔ سینما همان پولتیک آن است؛ یعنی بدانی کجا حرف بزنی و کجا نه.
- فیروز ملکزاده، ۱۳ ژوئیه ۲۰۰۵/ ۲۲ تیر ۱۳۸۴؛ مصاحبه با روزنامهٔ «هموطن سلام»[۴]
۲۰۰۸
ویرایش- هنرمندان ایرانی چه در تئاتر چه در سینما یا زمینههای دیگر، از جهت استعداد از سایر ملیتها چیزی کم ندارند. مسئله این است که نه تنها حمایت اقتصادی نمیشوند، بلکه قوانین و ضوابط دولت بازدارنده رشد آنهاست.
- سوسن تسلیمی، ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۸/ ۲۶ شهریور ۱۳۸۷، مصاحبه با «رادیو فردا»[۵]
۲۰۰۹
ویرایش- اینکه سینما را به کدام سمت بردهاند و الان مخاطب چه میخواهد، این موضوع، مسئله من نیست. من به یک معیاری معتقدم و فکر میکنم سینمای ما باید در آن جهت حرکت کند. این مسیر هم این است که ما به اندازه توانی که داریم، باید بتوانیم فیلم خوب بسازیم. اینکه فیلمی بیاید و بفروشد و من هم به سمت ساخت آن نوع فیلمها بروم اصلاً مسئله من نیست. اما در این سالها من هم مانند بسیاری از مردم عادی از فیلمهای شبکه قاچاق استفاده میکردم و با سینمای روز دنیا آشنا میشدم. من سینما را دوست دارم.
- وقتی سینما را جدی میگیریم، شخصیتها جدی میشوند و همه آنها برای خود شناسنامهدار میشوند و در هر بار تماشا یکی از آنها به چشم میآید.
- واروژ کریممسیحی، ۶ اکتبر ۲۰۰۹/ ۴ فروردین ۱۳۹۷؛ مصاحبه با «جام جم آنلاین»[۶]
۲۰۱۰
ویرایش- فیلمساز باید برای ایران فیلم بسازد.
- جواد شمقدری، ۱۱ مه ۲۰۱۰/ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹؛ نشست مطبوعاتی، بنیاد سینمای فارابی[۷]
- اصولاً آدمهایی که از طرف سیستم حمایت میشوند میخواهند فیلم ضد سیستم بسازند! آن موقع اینطور بود، الان هم همینطوری است. تناقض عجیبی است! البته آن زمان عده زیادی از اینطور افراد بودند که ظاهراً چپ میزدند ولی در همان حال از مزایای آریستوکراتی استفاده میکردند. روشنفکرانی که «روشنفکری» ویترین و کسب وکارشان بود. سوار مرسدس بنز میشدند و سنگ طبقه کارگر و زحمتکش را به سینه میزندند. به هر حال من هرگز از این دورویی دل خوشی نداشتم. من با تهیهکنندههای خیابان ارباب جمشید بهتر کنار میآمدم تا با روشنفکران سازمان گسترش سینمایی که رئیساش دکتر مهدی بوشهری شوهر سابق اشرف پهلوی بود، ولی فیلمهای بودار و چپ نما و ظاهراً ضد سیستم، به سبک و سیاق روشنفکری آن زمان میساختند. تحلیل من این است که این نوع فیلمها به اشاره خود سیستم ساخته میشد و سیستم از آنها به عنوان دریچه اطمینان استفاده میکرد. وگرنه سینمای واقعی آن دوران همان فیلمهایی بود که در خیابان ارباب جمشید ساخته میشد.
- در سال ۱۳۵۸ حال و هوای بخصوصی حکمفرما بود. دورانی بود که با اسلحه فیلمهای ما را از اکران سینماها پایین میکشیدند… من هم به عنوان یک آدم که با شرایط اجتماعی قبل ازانقلاب رشد کرده بودم و به یکباره در شرایط اجتماعی بعد از انقلاب قرار گرفته بودم، مسلماً نمیتوانستم از تأثیرات شرایط جدید منفک باشم و این تأثیرات میتواند به شکلهای مثبت و منفی در آثارم خودنمایی کند.
- مهدی فخیمزاده، ۱۱ ژوئیه ۲۰۱۰/ ۲۰ تیر ۱۳۸۹؛ مصاحبه با «پردهٔ سینما»[۸]
- در واقع در سینمای ما، زن به صورت مستقل کمتر به کار گرفته میشود. زنها همیشه به واسطه یک مرد است که موجودیت دارند یا خواهر یک کسی هستند… در سینمای ایران یا باید خواهر کسی باشی، یا همسرش، یا مادرش یا دخترش. به محض اینکه در سینمای ایران، یک زن بهطور مستقل حضور پیدا کند، اشکال پیدا میکند. نقش اول، یک نقشی که فعال است و داستان را جلو میبرد، یک مسایل و مشکلاتی پیدا میکند. این اتفاق افتادهاست.
- سوسن تسلیمی، ۲۴ اوت ۲۰۱۰/ ۲ شهریور ۱۳۸۹، مصاحبه با عنایت فانی در برنامهٔ «به عبارت دیگر»، بیبیسی فارسی[۹]
- این «فیلمفارسی» که آقای هوشنگ کاووسی آن را باب کرد و عدهٔ زیادی هم از این واژه استفاده کردند به نظر من نوعی عقده گشایی فرنگ رفته هائی بود که قادر نبودند در سینمای آن زمان کشور ما فیلمی درست کنند که جوابگوی خواستههای مردم باشد.
- خسرو پرویزی، ۹ دسامبر ۲۰۱۰/ ۱۸ آذر ۱۳۸۹؛ مصاحبه با «شهروند»[۱۰]
۲۰۱۱
ویرایش- افتخار من این است که برای تماشاگر ایرانی، طبقهٔ متوسط مردم فیلم میسازم و همین فیلم در جشنوارههای جهانی هم جایزه میگیرد. در حالیکه به فقر و بدبختی هم نمیپردازد، اینها فیلمهایی سروشکلدار و شیک هستند که زندگی مردم قشر متوسط جامعه را روایت میکند… فکر میکنم به فکر جایزه بودن عاقلانه نیست. عاشق مردم هستم و میخواهم برای آنها فیلم بسازم. مردم هم فیلمهایم را میبینند و انرژی مثبت به من منتقل میکنند.
- تهمینه میلانی، ۲ مه ۲۰۱۱/ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰؛ مصاحبه با وبگاه «سینمانگار»[۱۱]
- سینمای ایران فاحشهخانه است، مگر صبح تا شب عکسهای هنرمندان چاپ نمیشود. وقتی زنهای ما افتخارشان این است که عکسهای خود را به صورت نیمه عریان در اینترنت بگذارند، یعنی خودشان یک پا آنجلینا جولی هستند.
- خانوادهٔ سینما صهیونیستی و هالیوودی است و باید اذعان کرد که سینمای ایران برای ایران نیست، سینمای ایران عضوی از سینمای دنیا است و اگر علاقه نشان دهد که یک بازیگر بینالمللی به ایران بیاید طبیعی است چون خود سینمای ایران عضوی از جامعه بینالمللی هالیوود است.
- سینمای ایران هالیوودی است و بازیگران آن نیز هالیوودی هستند البته ذائقه انسانها و سلیقه آنها قابل تغییر است.
- سینما مال جمهوری اسلامی نیست و جزئی از جامعهٔ جهانی صهیونیستی است و توسط کمپانیهای صهیونیستی اداره میشود.
- در حال حاضر سینمای هالیوود برای ما تصمیمگیری میکند و ما بازیگران آن هستیم که در زمین صهیونیستی بازی میکنیم و نباید نسبت به شرایط موجود اعتراضی داشته باشیم.
- آدمی که دین و خدا و پیغمبر را قبول ندارد. اگر ریش حزباللهی برای او بگذاریم و جای مهر را بر پیشانی او قرار دهیم آیا او مسلمان میشود سینمای فعلی ما نیز اینگونه است که تنها یک روسری سر هنرپیشهها کردند و برادر برادر گفتند و چند صحنه نماز و گلدسته مساجد را گذاشتند آیا، اینگونه سینمای ایران اسلامی میشود؟ حال معاون سینمایی آن شمقدری، ضرغامی یا من سلحشور باشد فرقی نمیکند ماهیت سینما باید درست شود و آن کافر باید شهادتینش را بگوید..
- فرجالله سلحشور، ۱۵ اکتبر ۲۰۱۱ / ۲۳ مهر ۱۳۹۰، مصاحبه با خبرگزاری «پانا»[۱۲]
۲۰۱۲
ویرایش- من در هالیوود بودم و آنجا شانس فیلم ساختن داشتم. چهار سال در پاریس بودم و فیلمهایی هم ساختم، ولی نتوانستند راضیام کنند. به ایران برگشتم برای اینکه ایدههایی که به فیلم ساختن، ترغیبم میکردند، اینجا بودند. فیلمسازی من اینجا معنی پیدا میکنند.
- داریوش مهرجویی، ۱۹ ژانویه ۲۰۱۲/ ۲۹ دی ۱۳۹۰؛ مصاحبه با «دیلی استار»[۱۳]
۲۰۱۴
ویرایش- سینما دورههای مختلفی داشت؛ مثلادر یک دوره هنرپیشه دوست داشت بازی کند تا معروف شود. بعد از آن میخواست به زندگی خانوادگیاش سروسامان بدهد. دیگر نمیتوانست آدم قبلی باشد، چون زندگیاش تغییر کرده بود. دوستان جدیدی پیدا کرده و باید زندگیاش تأمین شود و برای این امر باید فیلم بازی کند. به ناچار ممکن است بعضی از فیلمها را به خاطر پول قبول یا برخی از فیلمها را به خاطر رفاقت کار کند.
- ما واله و شیدای سینما بودیم و به امید معروف شدن و عشقی که داشتیم وارد سینما شدیم. اما نداشتن سرمایه و بازار و حامی گاهی مانع کار ما میشد…منتها متأسفانه ما دانش سینما را هم نداشتیم… گروه غالب در سینما به سینما به معنای هنر نگاه نمیکردند… فقط یک عده، تکنیک کار را بلد بودند که آن هم کارگردانها و عده ای از هنرپیشهها هم که از تئاتر آمده بودند.
- ناصر ملکمطیعی، ۸ ژانویه ۲۰۱۴/ ۱۸ دی ۱۳۹۲؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۱۴]
- یک عده با هم ائتلاف میکنند و یک بازیگر را به یک بهانه بایکوت میکنند. همه شان هم لمپن اند، چون در سینما لمپنیزم کار را پیش میبرد. اگر شما شارلاتان نباشی نمیتوانی کارت را پیش ببری. این چه فضای فرهنگی است که ما داریم؟
- مهشید افشارزاده، ۶ مه ۲۰۱۴/ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳، مصاحبه با «جام جم»[۱۵]
- سیستم ما حقایق را نادیده میگیرد. از دید من جامعه در حال حرکت است و فیلمسازان دو سال و تلویزیون ۲۰ سال از آن عقبتر هستند. جامعه راه خودش را میرود و دچار معضلات و مشکلاتی میشود که کسی به آنها اهمیت نمیدهد، بنابراین مسائل اجتماعی و خانوادگی به جای حل شدن پیچیدهتر میشود و در ادامه فرهنگ جدیدی شکل میگیرد که در هیچ جای جهان نمونه ندارد.
- میتوانیم مردم را بخندانیم، بدون آنکه کلام زشت و شوخی رکیکی بین شخصیتهای فیلم جاری باشد.
- نکتهای که دوست دارم در فیلمهایم توجه شود، این است که بهطور عملی نشان بدهیم که زیبایی فضای خانه را پول نمیسازد، سلیقه و ذوق میسازد. معتقدم سلیقه حاصل فکر است نه پول. ضمن آنکه ما به تأثیرگذاری سینما در رفتار و سلیقه تماشاگر اعتقاد زیادی داریم.
- تهمینه میلانی، ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۴/ ۳۱ شهریور ۱۳۹۳؛ مصاحبه با «ایسنا»[۱۶]
- ما حرفهایی داریم که میخواهیم در قالب فیلم سینمایی بزنیم. میخواهیم مردم پول بدهند و بلیت بخرند و در سالن تاریک سینما بنشینند و در حالی که به خودشان میخندند، فیلمی آموزشی ببینند، تا وقتی از سالن سینما بیرون میآیند، تغییر کوچکی کرده باشند یا دست کم چراغی در درونشان روشن شده باشد و این از نظر ما یعنی یک موفقیت بزرگ.
- تهمینه میلانی، ۳۱ اکتبر ۲۰۱۴/ ۲۹ مهر ۱۳۹۳؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۱۷]
- هنرمندان تا زمانی که جلوی چشم هستند و مدام بازی میکنند، دیده میشوند، اما همین که پا به سن گذاشتند عدهای جای آنها را میگیرند و در ذهن افراد فراموش میشوند.
- آزیتا لاچینی، ۱ نوامبر ۲۰۱۴/ ۱۰ آبان ۱۳۹۳؛ مصاحبه با روزنامهٔ «صبا»[۱۸]
۲۰۱۵
ویرایش- نسل ما با وجود دانش زیاد از سینمای روز دنیا اعتنایی به هیچ سینمایی جز سینمای ایران نداشت. ما فکر میکردیم برای خودمان کسی هستیم.
- کار فرهنگی جناح ندارد. فقط میخواهد ذهن مخاطبش را لطیف کند برای آنکه بگوید در جهان چیز دیگری به جز خشونت وجود دارد و مردم را برای ادامهٔ حیاتشان امیدوار کند. هر بهرهٔ دیگری بجز این از کار فرهنگی گرفته شود، بار مضاعفی است که بر دوش فرهنگ گذاشته میشود.
- فاطمه معتمدآریا، ۹ مارس ۲۰۱۵/ ۱۸ بهمن ۱۳۹۳؛ مصاحبه با روزنامهٔ «اعتماد»[۱۹]
- زن در سینمای ما از سی سالگی به بالا مادر، مادربزرگ، پای بساط سماور، در حال آب دادن به گل یا در حال نصیحت است. غیر از این هم نیست. همین است دیگر…
- آهو خردمند، ۲۲ آوریل ۲۰۱۵/ ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴، مصاحبه با «جام جم»[۲۰]
- صنعت سینما در ایران تعریف اشتباهی دارد. تعریف آن پخشکردن تولید است و تنها سینمایی که صنعت دارد، سینمای آمریکاست… ما غیرصنعتی عمل میکنیم. قوانین سینمای صنعتی را رعایت نمیکنیم.
- بهمن فرمانآرا، ۱۶ اوت ۲۰۱۵/ ۲۵ مرداد ۱۳۹۴؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۲۱]
۲۰۱۶
ویرایش- وقتی وارد دنیای هنر شدم هدفم نه پول بود نه شهرت. راستش را بخواهید فقط دوست دارم مردم شاد باشند… زمان ما مثل امروز به بازیگری نگاه نمیشد. کسانی کار میکردند که عاشق بازی و نمایش بودند نه اینکه بیایند معروف شوند. نگاهها به قدری بد بود که تا کسی عاشق نبود اصلاً نمیتوانست به این فضا بیاید. رسانه هم مثل امروز همه گیر نشده بود که چهره شدن و معروفیت دغدغه مان باشد. اینها سالها بعد اتفاق افتاد.
- در این هفتاد سالی که کار کردم همیشه مواظب بودم مردم من را به خوبی بشناسند چون فقط ما هنرمندان هستیم که میتوانیم به مردم نشان دهیم دنیای هنر مقدس است و اینها با شعار دادن قابل باور نمیشود بلکه باید در رفتارمان معلوم شود که چه تفکری داریم.
- در دهههای ۲۰ و ۳۰ [۱۹۴۰-۱۹۵۰م] مردم تصوری از بازیگری نداشتند و نمیدانستند هنر چیست اول بد میدانستند بعد باید اگر زورت میرسید راضی شان میکردی که آن تصوری که دارند اشتباه است.
- شنیدهام عده ای پول دستی میدهند به امید اینکه مشهور شوند اما بدانند هم پولشان میرود و هم در کنار ستارههای امروز شانسی برای شهرت ندارند.
- روحالله مفیدی، ۲۹ مارس ۲۰۱۶ /۱۰ فروردین ۱۳۹۵؛ مصاحبه با خبرگزاری «مهر»[۲۲][۲۳]
- متأسفانه برخی به دنبال بهانه هستند، خودشان نمیتوانند تهیهکنندهٔ خارجی پیدا کنند که به گسترش نوع نگاه انسانی و انساندوستانه کمک کند. اتفاقاً اغلب فیلمهای موفق ما که متهم به سیاهنمایی شدهاند، نگاه انسانی را گسترش دادهاند و به شدت مهر وطن و مردمانشان را دارند و اگر آسیبی در فیلمهایشان مطرح میشود، برای جلب توجه مردم و مسئولان به آن مشکل یا معضل است.
- … به نظرم این افراد این روزها آب را گلآلود میکنند چرا که خودشان ناموفق هستند. قدشان کوتاه است و پای افرادی را که قدشان بلند است قطع میکنند و فریادرسی هم نیست چراکه تریبون دست آنهاست و ما نمیتوانیم حرفمان را واضح و کامل بیان کنیم و این افراد قصد دارند شکستهایشان را اینطور جبران کنند. در نهایت فیلمسازانی مثل ما که مانند آنها بودجهای در اختیار نداریم، باید با تمام توان و نبوغمان فیلمی بسازیم که هم درآمدزایی داشته باشد و هم مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعهٔ خودمان را مطرح کنیم.
- تهمینه میلانی، ۶ ژوئن ۲۰۱۶/ ۱۷ خرداد ۱۳۹۵؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۲۴]
- مدام از من میپرسند چرا کم در فیلمها بازی میکنی و چرا دیگر خبری از من به عنوان بازیگر نیست؟ شما به من بگویید چه نقشی بازی کنم. نقش خوب و مناسب کجاست؟ الان هر فیلمساز و تهیهکنندهای برای خودش یک گروه و یک دیدگاه دارد و معمولاً از گزینههای موردنظر خودش برای بازی در آثار سینمایی دعوت میکند. سینمای ایران الان چهل تکه است و هرکدام از این تکهها هم با بقیه دعوا دارند. موقع انتخاب بازیگران میگویند فلان بازیگر را نگذارید، آن یکی را انتخاب کنید.
۲۰۱۷
ویرایش- به سینماگران جوانی که بر باور خویش پافشاری میکنند، دلگرمی میدهم که از کورهراهها نهراسند. هدف غایی در مقصدی نیست که بزرگراهها و نئونهای اعلانات بر آن تأکید دارند، بلکه کشف راههای پرشمار و لحظههای نابی است که در انتظار گامهای استوار ما چشمانتظارند.
- فرهاد مهرانفر، ژانویه ۲۰۱۷/ دی ۱۳۹۵؛ مصاحبه با ماهنامهٔ «سینمای هنر و تجربه»، شمارهٔ ۳۳ [۲۶]
- سینمای ایران مثل یک باغ است، در این باغ باید اجازه دهیم همهجور محصولی وجود داشته باشد. باید این مجموعه را یکجوری کمک کنیم که خاصیت باغبودنش را داشته باشد. تماشاگری هم که به این باغ میآید؛ محصول خودش را پیدا میکند.»
- ابراهیم مختاری، ۲۷ آوریل ۲۰۱۷/ ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۲۷]
- سینما مردهاست و با نفس مصنوعی و پول نفت و رانت و ژن برتر و بودجههای نجومی سرپاست، این قوای نامجریه و مدیریتهایی که در این سالها سر کار آمدند همه چیز را نابود کردند یکی با گرایش به غربگرایی و برنامههای غربی و یکی با بی برنامهگی و منحل کردن سازمان برنامه.
- رحیم رحیمیپور، ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۷/ ۲ مهر ۱۳۹۶، مصاحبه با «تسنیم»[۲۸]
- اعتبار و جایگاه مهم سینمای ما در جهان با فرش قرمز، ستاره و منیجر و آژانس و… به وجود نیامده است و گردش سرمایهاش هم آن قدر نیست که بخواهیم برایش تشریفاتی بگذاریم. بهتر است شکوه و جلال و چرخش سرمایه را رها کنیم و به همان سینمای فرهنگی ارزشمند و انسانیمان برگردیم.
- فاطمه معتمدآریا، ۸ اکتبر ۲۰۱۷/ ۱۶ مهر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۲۹]
- به نظر میرسد، عزمی وجود دارد که سینمای خصوصی نابود شود. تلخ است ولی متاسفم که بگویم، حقیقت دارد.
- تهمینه میلانی، ۱۴ اکتبر ۲۰۱۷/ ۲۲ مهر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۳۰][۳۱]
- عزمی وجود دارد که سینمای مستقل حضور قدرتمندی نداشته باشد، البته تا افرادی مثل من و همسرم وجود دارند، موفق نخواهند شد. سینمای فرمایشی در هیچکجای جهان موفق نبوده و نیست، چون عشق کافی برای ساختهشدن آنها در فیلمسازانشان وجود ندارد، حتی اگر دهها برابر هزینه ساخت فیلم در اختیارشان باشد… سینمای کشور را در جهتی انداختهاست که به سود سینما و فرهنگ مردم ایران نیست، خصوصاً سنگاندازی در راه فیلمهای اجتماعی منتقد.
- تهمینه میلانی، ۲۸ نوامبر ۲۰۱۷/ ۷ آذر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شهروند امروز»[۳۲]
۲۰۱۸
ویرایش- یک بار حرفی پیش آمد که چرا فیلمهای اکشن خوب در ایران ساخته نمیشود. به نظر من چون فرهنگ ما اینگونه نیست… فرهنگ ما توطئههای یواشکی است… متأسفانه این جزئی از فرهنگ ماست و شاید به خاطر فشارهایی است که همیشه بوده، یا سرسپردگیهایی که پادشاهانمان داشتهاند و از ملت غافل بودهاند و ملت مجبور بوده در رابطه با حکومت یواشکی یک کارهایی را بکند و نهضتها در ایران هم همه نهضتهای یواشکی و زیرزمینی بودهاست.
- سعید ابراهیمیفر، ۲۵ اکتبر ۲۰۱۸/ ۳ آبان ۱۳۹۷، مصاحبه با وبگاه «سینما سینما»[۳۳]
- معتقد هستم سینمای ما، البته نمیگویم همه آثار، اما بیشتر آثار سینمایی که تولید شدهاند و میشوند، خیلی سریع به بیراهه میروند. سینمایی است که به اعتقاد من با صداقت و دقت حرفی را که باید بزند، نمیزند و سینمایی است که با خودش و در نتیجه با تماشاچی تعارف دارد؛ سینمایی است که چوب سانسور و نفی را بالای سر خود میبیند و در نتیجه نمیتوان به آن دل داد. از این رو بهطور کلی ارتباطم را با سینما و مقوله مستندسازی قطع کردم.
- کامران شیردل، ۸ دسامبر ۲۰۱۸/ ۱۷ آذر ۱۳۹۷؛ مصاحبه با «ایلنا»[۳۴]
۲۰۱۹
ویرایش- … به ما نگویند چه بسازیم، بگذارند خودمان بسازیم. آن وقت میبینیم که چه سینمای خوبی میتوانیم داشته باشیم.
- عباس گنجوی، ۲۷ ژانویه ۲۰۱۹/ ۴ بهمن ۱۳۹۷؛ مصاحبه با ستاد خبری جشنواره فیلم فجر[۳۵]
- سینما عجیب و غریب است. این جادهای که اتوبان است و آرتیستهای جدید دارند با سرعت سرسامآور از داخل آن رد میشوند، روزی خاکی بود و ما آن را برای دوستان و همکاران خوبمان - که نسبت به کسانی که سالها در این کار زحمت کشیدند کم محبت هستند - هموار کردیم. ما این جاده را هموار کردیم و ماشاءالله آنها تختهگاز در آن حرکت میکنند… در سینما آدمهای زیادی آمدهاند و رفتهاند. باغ بعضیها را سرما میزند و میروند.
- داریم به سمت سانسور ملوک الطوایفی در سینمای ایران پیش میرویم.
- هر آدمی در هرجایی به خودش اجازه میدهد که دست به سانسور فیلمها بزند.
- اینکه هرکسی در شهر خودش و با سوءاستفاده از قانون هرگونه رفتاری را که بخواهند با فیلمها انجام دهند اینجوری سنگ روی سنگ بند نمیشود.
- نباید به سمتی برویم که مثل قبل از انقلاب، تنها از فواحش و جاهلها میشد فیلم ساخت!
- غلامرضا موسوی، ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۹/ ۲۴ تیر ۱۳۹۸، مصاحبه با «سینما سینما»[۳۷]
- از نظر تجاری سینمای ایران ناموفق است. ولی اگر میگویید جوایزی را کارگردانان بردهاند توی خانهشان، این خوب است و [از این نظر] بله، موفقند.
- پرویز کاردان، ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۹/ ۲۷ تیر ۱۳۹۸، مصاحبه با «رادیوفردا»[۳۸]
- صحبت کردن راجع به فرهنگ و هنر در سینما بیهوده است. همانطور که نمیتوانید جلوی رانتکاریها و فسادها را بگیرید، جلوی بازیهای مافیایی در سینما را هم نمیتوانید بگیرید. آنقدر فساد در سینما زیاد شدهاست و باهم لابیگری میکنند که واقعاً همه چیز به نظر همه عادی میرسد. من اگر حرفی بزنم ممکن است تصور کنند که فقط دارم راجع به فیلم خودم حرف میزنم در حالی که واقعاً دربارهٔ فیلم خودم حرف نمیزنم. فیلمهای امروز شبیه کاباره شدهاند. در حال حاضر بخش اعظم فیلمهایی که فروش بالایی دارند فیلمهایی هستند که در آنها رقص و آواز و حرفهای اروتیک زده میشود. من در این ۶۰–۷۰ سالی که عمر کردهام هیچوقت مردم خودم را تا این اندازه بیادب ندیدهام. جملاتی که در بین جوانان ما رایج شدهاند اسفانگیز است. جامعه و جوانان ما خشن شدهاند و رحم و مروت از بین ما رخت بستهاست. آن ارتقا درجه عشق، مهر و محبتی که در بین ایرانیان جذاب بود، در حال حاضر تنزل پیدا کرده و به قعر این ماجرا سقوط کردهاست. در حال حاضر همه چیز مهمتر از آن عشق و علاقه شدهاست.
- من به لحاظ احساس امروز، خودم را موفق میدانم چون فیلمی غیر از فیلمهای رایج در سینما ساختهام.
- من معتقد هستم که سینمای دهههای ۶۰ و ۷۰ جزو پُرافتخارترین دهههای سینمای ایران هستند. خودم نیز در آن دهه فیلم ساختهام.
- هنوز سر حرف خودم هستم و معتقدم که جامعه به ما خط میدهد تا ما چه نوع فیلمی بسازیم.
- اگر بازیگری معتقد است که فیلمها به خاطر حضور او فروش میکنند پس بیاید درصدی کار کند و بهره آن را هم ببرد. ما با این قضیه هیچ مشکلی نداریم ولی بازیگر این کار را نمیکند. بازیگر پولش را از قبل بهصورت نقد میگیرد و بعد به سر تمرین میآید. حتی بازیگران روحوضی ما که در مجالس روحوضی اجرا میرفتند هم این کار را در گذشته نمیکردند که الآن بازیگران ما میکنند.
- این اوباشیگری و لاتبازیها از طریق جامعه وارد سینما شدهاست. ممکن است که کارهای نباشند ولی اثرگذار هستند. من وقتی میبینیم در سینما اینقدر اروتیک و شفاف حرف میزنند ناراحت میشوم. شما اگر با بچههای خودتان به سینما بروید خجالت میکشید.
- ما دو نوع فیلم داریم؛ قهرمان و ضدقهرمان؛ یعنی ما یا قهرمان داریم یا ضدقهرمان. ضدقهرمان کسی است که خودش هر طور که بخواهد عمل میکند و حتی اگر شده کار خلاف هم انجام میدهد تا یک نفر را نجات بدهد، اما قهرمان کسی است که موضوع را از راههای قانونی به سرانجام میرساند.
- کامران قدکچیان، ۲۴ اوت ۲۰۱۹/ ۲ شهریور ۱۳۹۸، مصاحبه با «هنرآنلاین»[۳۹]
- آدمهایی که من در سینمای گذشته شناختم، آدمهایی معتقد و پایبند به اصول بودند و از این جهت مورد تحسین و تأیید من بودند. رُل جوانمردی را که ناصر ملکمطیعی بازی میکرد، یا فردین بازی میکرد، باور داشتند. منتهی وقتی انقلاب شد، قضیه این نبود که یک حکومت اینها را کنار گذاشت، اینها را یک عدهای کنار گذاشتند که علاقمند بودند خودشان وارد سینما شوند. سینما همیشه ویترین جذابی است برای آدمهایی که از بیرون به آن نگاه میکنند و خیلیها دوست دارند در این عرصه باشند. فکر میکنند در آن پول هست، که نیست، یا شهرت است که از نظر من آن شهرت هم بهدرد بخور نیست.
- این واژه [فیلمفارسی] ساخته دکتر کاوسی و در حقیقت به نوعی نشاندهنده عصبانیت او و همفکرانش از سینما بود؛ به این کار ندارم. این را هم که با چه نیتی استفاده میشود، کار ندارم. من به این کار دارم که آنچه که ساخته میشد، آیا خالص، صمیمانه و از ته دل بود یا نه. به نظر من بود.
- … برای من در کاری که انجام میدهم، مهمتر از مخاطب نیست، هیچ چیزی بهجز تماشاگری که اثرم را میبیند، برای من مهم نیست؛ فقط به او احترام میگذارم. دلم نمیخواهد چیزی بنویسم که تماشاگر را فقط سرگرم کند، دلم میخواهد چیزی بنویسم که چیزی به او اضافه کند، چیزی به شناخت رابطه و پیوند خانوادگیاش اضافه کند، به امیدش اضافه کند.
- در سینمای گذشته یک نوع معصومیت وجود داشت، آدمهایش درس خوانده سینما نبودند ولی واقعاً میتوانم بگویم یک نوع معصومیت و عشق در کار آنها بود که امکان ندارد آن عشق را شما امروز در این سینما بتوانید ببینید. البته فقط در سینما نیست، در همه کارها همین است. یک مفهومهایی یواش یواش کمرنگ شدهاست، مثل کلمه عشق. ولی در آن نوع سینما، یک عشقی به کار وجود داشت که همان عشق باعث میشد علیرغم تمام تنگناها و بیدانشیهایی که در این عرصه وجود داشت، آثاری که ساخته میشدند، تأثیرگذار باشند. ساخت یک آدمهایی از بطن و عمق جامعه و نمایش آنها به عنوان آدمهای جوانمرد، پاک و وابسته به اخلاق، مهمترین کاری بود که سینمای آن روز انجام میداد. تبلیغ درستکاری، راستگویی، فتوت، امانتداری و … را شما در آن فیلمها میتوانستید ببینید.
- سعید مطلبی، ۱۵ دسامبر ۲۰۱۹/ ۲۴ آذر ۱۳۹۸؛ مصاحبه با «خبرآنلاین»[۴۰]
۲۰۲۱
ویرایش- سینمای ما نه صنعت است، نه ملی است، نه بینالمللی.
- احمدرضا درویش، ۱۱ آوریل ۲۰۲۱/ ۲۲ فروردین ۱۴۰۰، نشست «انقلاب اسلامی و سینمای ایران»، دانشگاه سوره[۴۱]
- خیلی از مسؤولان فرهنگی متعلق به هنر و سینما نیستند و قرابتی با این رشته هنری ندارند. این دوستان فقط یک واژهٔ ریلگذاری را یادگرفته و استفاده میکنند و فقط بیانگر این هستند که مسیر پیشرفت ریلگذاری شدهاست. من به عنوان یک بازیگر پیشکسوت از آنها سؤال میکنم قطاری که برایش ریلگذاری کردهاند، در کدام ایستگاه است که من سوار شوم؟
- اسماعیل سلطانیان، ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ / ۳ آذر ۱۴۰۰، مصاحبه با «جام جم»[۴۲]
- سینمای امروز ما سیاستزدهاست… هر چقدر جلوتر میرویم عرصه ممیزی سال به سال تنگتر و مخرب تر میشود… کسانی که مجوز پخش فیلمها را صادر میکنند، هر فیلمی مطابق سلیقه آنها باشد مجوز میگیرد و اگر مخالف نظر آنها پروانه نمایش نمیگیرد… چهار، پنج نظر خود را تحمیل میکنند… در شرایطی هستیم که اگر فیلمساز بخواهد فیلم خوب بسازد منزوی میشود.
- من قبلاً در مخابرات تحلیلگر سیستم بودم، جاهای مختلفی از دولتی تا خصوصی گرفته کار کردم. سینما را از همه جاهایی که کار کردم پاکتر میبینم. از روابط در شرکتهای خصوصی خبر دارید؟ در جامعه اتفاقات زیادی میافتد ولی مردم خبردار نمیشوند چون سینما کانون توجه مردم است. سینما خیلی پاک تر از جاهای دیگر است.
- داوود موثقی، ۲۲ نوامبر ۲۰۲۱/ ۱ آذر ۱۴۰۰؛ مصاحبه با «سینما سینما»[۴۳]
۲۰۲۲
ویرایش- به نظر من سینما نیازمند تغییری اساسی در قرن جدید است، ما در مرحله تازهای تجربه تصویر قرار داریم و اگر میخواهیم خودمان و سینمایمان حرفی برای گفتن داشته باشد نباید به راهی که تا امروز رفتهایم اکتفا کنیم… ما اگر میخواهیم سینما را تغییر دهیم در گام اول باید به حمایت از فیلمنامهنویسان و کشف استعدادهای تازه نمایشنامهنویسی بپردازیم… از نظر من قرن تازه موقعیتی تازه برای سینماست، حال که وارد این قرن شدیم بهتر است تا به تغییرات اساسیتر نگاه کنیم. مطمئن باشید که آیندهٔ سینمای کشور در دست جوانان است اما باید در این راه از تجربهٔ پیشکسوتان هم استفاده کنیم.
- علی نصیریان، ۱۵ مارس ۲۰۲۲/ ۲۰ فروردین ۱۴۰۱؛ مصاحبه با «میزان»[۴۴]
- این روزها فقط اوضاع سینما بد نیست بلکه زندگی ما حالش خوب نیست. جامعهٔ ما و آدمهای آن حالشان بد است و این به همه آسیب میزند.
- فاطمه معتمدآریا، ۲۱ مه ۲۰۲۲/ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱؛ مصاحبه با روزنامهٔ «اعتماد»[۴۵]
نوشتارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ بیضایی، بهرام. (۱۳۳۸). بحث دفاع از سینمای ملی؛ برای تهیه فیلم خوب سرمایه کافی در اختیار داریم. روزنامه اطلاعات، شمارۀ ۹۹۷۲، صفحۀ 7.
- ↑ «گفتگو: سینمای شاعرانه». وبسایت رسمی خانه فیلم مخملباف، بهمن ۱۳۷۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «پرویز کیمیاوی در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران: تصویری که سینمای ما از جامعه ایران در آن سوی مرزها نشان میدهد، تصویری بیمارگونه است». ایسنا.
- ↑ «سینما ازدواج موقت است بین کارگردان و فیلمبردار». هموطن سلام، ۲۲ تیر ۱۳۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «سوسن تسلیمی: وضعیت اقتصادی بازیگران ایران اسفبار است». رادیو فردا، ۲۶ شهریور ۱۳۸۷.
- ↑ «فیلمی با اقتباس از هملت». جام جم آنلاین، ۱۴ مهر ۱۳۸۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «تمام پرسش خبرنگاران با معاون سینمایی: اختلافی بین ما و مدیریت خانه سینما هست اگر فیلم بیاجازه به جشنوارههای خارجی برود فیلمساز یکسال ممنوعالکار میشود». ایسنا، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «سینمای واقعی آن دوران همان فیلمهایی بود که در ارباب جمشید ساخته میشد؛ گفتگویی خواندنی با مهدی فخیم زاده». پردهٔ سینما، ۲۵ فوریه ۲۰۲۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۲ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «به عبارت دیگر: گفتگو با سوسن تسلیمی - BBC». بیبیسی فارسی، ۲۴ اوت ۲۰۱۰.
- ↑ «گفت وگو با خسرو پرویزی از کارگردانان پیشکسوت سینمای ایران/ عارف محمدی». شهروند، ۹ دسامبر ۲۰۱۰.
- ↑ «گفتگوی اختصاصی و جذاب سینمانگار با تهمینه میلانی». سینمانگار، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۵ اوت ۲۰۱۱.
- ↑ «سلحشور:هنرپیشههای زن یک پاجولی هستند». افکارنیوز، ۲۳ مهر ۱۳۹۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «“Just narrating a tale with no purpose otherwise is superficial”». فیروزان فیلم، ۱۹ ژانویه ۲۰۱۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۵ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «ناصر ملک مطیعی در گفت وگو با «شرق»: «قیصر» را به خاطر رفاقت، بازی کردم». شرق، ۱۸ دی ۱۳۹۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «گلایه شدید بازیگر «قهر و آشتی» از کارگردان سریال». جام جم، ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۳.
- ↑ «انتقاد میلانی به رونق «جاست فرند» بین زوجها». ایسنا، ۳۱ شهریور ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۸.
- ↑ «تهمینه میلانی، کارگردان فیلم «آتشبس2»: همچنان مدافع حقوق زنان هستم». شرق، ۲۹ مهر ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «"پدر سالار" به عنوان یک اثر ماندگار درس بزرگی برای نسل جوان بود.». جاجم، ۱۰ آبان ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۵ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «بخش خصوصی بادکنکی است که بادش میکنیم». روزنامه اعتماد. ۱۸ بهمن ۱۳۹۳. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «شوقی برای سینما ندارم». جام جم، ۲ اردیبهشت ۱۳۹۴.
- ↑ «عدهای تافته جدابافتهاند». شرق، ۲۵ مرداد ۱۳۹۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۵ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «روحالله مفیدی در گفتگو با مهر - ۱معروف به «گریمور هاونگی» بودم/ نگذاشتم فرزندانم بازیگر شوند». مهر، ۱۰ فروردین ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «آدم خوب همیشه حالش خوب است/ ماجرای پسربچه تپل و اکبر عبدی». مهر، ۱۰ فروردین ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «اگر «گاو» اکنون ساخته میشد، انگ سیاه نمایی میخورد». شرق، ۱۷ خرداد ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «سینمای امروز ایران چهل تکه است». روزنامهٔ جامجم. ۳۰ آذر ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «گفتوگو با فرهاد مهرانفر». سینمای هنر و تجربه (تهران)، ش. ۳۳ (۱۳۹۵): ۳۲.
- ↑ «حقیقت، از دریچه واقعیت». روزنامهٔ شرق. ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶.
- ↑ «اولین خشت سینمای ایران کج گذاشته شدهاست/بعضیها میترسند اکران فیلم خارجی بازار و اقتصادشان را در دست بگیرد!». تسنیم، ۱۰ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲.
- ↑ «برای «ابتذال» مرز قائلم، نه برای «تفکر»». روزنامه شرق. ۱۶ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۰ ژوئن ۲۰۲۲.}
- ↑ «پرسشگری؛ از چپ تا مذهبی». شرق، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «میخواهند سینمای خصوصی نابود شود». شرق، ۲۴ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «قربانیان خاموش آبرو». شهروند امروز، ۲۹ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ علیاصغر کشانی. «گفت وگو با سعید ابراهیمی فر/ «مواجهه» داستان دو دشنه است!». سینما سینما، ۳ آبان ۱۳۹۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ مارس ۲۰۲۲.
- ↑ «شک نکنید هر فیلمی که بسازم سانسور خواهد شد/شدیدا مواظب هستم که فیلم نبینم/هنوز هم بخشهایی از انقلاب برای نسل جدید جذاب است». ایلنا، ۱۷ آذر ۱۳۹۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۴ آوریل ۲۰۲۲.
- ↑ «عباس گنجوی تدوینگر باسابقه سینما/ سختترین کارگردان کارهایم خودم بودهام». جشنواره فیلم فجر، ۴ بهمن ۱۳۹۷. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۴ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «سینمای ایران دیگر مشتیگری ندارد چون آدمهایش کملطف شدهاند / با حسن رضایی از کشتی کج تا "شبح کژدم"». هنرآنلاین، ۱ تیر ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲.
- ↑ «/اختصاصی سینماسینما /هشدار غلامرضا موسوی نسبت به گسترش سانسور ملوک الطوایفی در سینمای ایران». سینما سینما، ۲۴ تیر ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «چطور پرویز کاردان «خانه به دوش» شد؟». رادیوفردا، ۲۷ تیر ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۳۰ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «فیلمهای امروزی قصه ندارند / دوره من تمام شدهاست / گفتن قصهای که برای مردم جذاب باشد شهامت میخواهد / روایت کامران قدکچیان از "جانان" و حال و روز امروز سینمای ایران». هنرآنلاین، ۲ شهریور ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۷ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «سعید مطلبی: همه ما همانجا مردیم؛ فردین و ناصر شیرینی میفروختند و ایرج برنج، من هم دیگ مواد شیمیایی میسابیدم». خبرآنلاین، ۲۴ آذر ۱۳۹۸. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۹ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «احمدرضا درویش: سینمای ایران نه ملی است، نه بینالمللی!». فارس، ۲۲ فروردین ۱۴۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در 11 مه 2021.
- ↑ «از نقشهایم راضی هستم». جام جم، ۳ آذر ۱۴۰۰. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «گفتوگو با داوود موثقی/ اگر سیاستگذاران ما دغدغه فرهنگ داشتند شدت رکود در سینما در این حد نبود». سینما سینما، ۷ دی ۱۳۸۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «علی نصیریان: سینمای ایران نیازمند حمایت از فیلمنامه نویسان جوان و بها دادن به ایدههای تازه است». میزان، ۲۰ فروردین ۱۴۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «سینما میتواند حال مردم را خوب کند اما…». روزنامه اعتماد. ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۱ ژوئن ۲۰۲۲.