ضرب‌المثل‌های بلغاری

ضرب‌المثل‌های بلغاری و مترادف آن به فارسی.

الف ویرایش

  • «از کلاغ هرگز کبوتر به وجود نمی‌آید.»
    • مترادف فارسی: «از مار نزاید جز ماربچه»
    • مترادف فارسی: «از آشیان غراب طاووس نپرد»
    • تمثیل: «تخم اگر جو بود، جو آرد بر// بچه سنجاب زاید از سنجاب» ناصرخسرو
    • تمثیل: «به موبد چنان گفت دهقان سغد// که برناید از خانه باز جغد» فردوسی
  • «اگر خانه می‌خواهی ساخته‌شده بخر، اگر زن می‌خواهی ساخته‌نشده بگیر.»

ب ویرایش

  • «برای یک گاری پر از سفال،یک ضربهٔ عصا کافی است.»
  • «بهترین سیب‌ها نصیب خوک می‌شود.»
    • مترادف فارسی: «خربزه شیرین نصیب شغال (کفتار) می‌شود.»
    • مترادف فارسی: «سیب سرخ برای دست چلاق خوب است.»
    • تمثیل: «نشود شاهد زیبارو جز همدم زشت// نخورد خربزهٔ شیرین الا کفتار» قاآنی شیرازی

ت ویرایش

  • «تنها نیکوکاری آدم خسیس مرگ زودرس اوست.»
  • «زندگی در جهنم با خردمندان، خوشتر از بهشت در جوار ابلهان.»
    • مترادف فارسی: «نشست تو با زیرکان در مغاک // به‌است از بهشت و نشست مژاک» فردوسی

س ویرایش

  • «سخن نیک تا دوردست‌ها شنیده می‌شود؛ حرف بد دورتر از دوردست‌ها بگوش می‌رسد.»
  • «سگ قلاده به گردن، خرگوش نمی‌گیرد.»
    • مترادف فارسی: «اگر در خانه، خودرا قید سازی// کجا مرغ حرم را صید سازی» اوحدی مراغه‌ای

ط ویرایش

  • «طوفان درختان تنومند را می‌شکند، درختان کوچک را فقط خم می‌کند.»
    • مترادف فارسی: «تواضع سر رفعت افـرازدت// تکبر به‌سر اندر اندازدت» سعدی
    • مترادف فارسی: «از تواضع بزرگوار شوی// واز تکبر ذلیل و خوار شوی» سنایی
    • تمثیل: «افتادگی آموز اگر طالب فیضی// هرگز نخورد آب زمینی که بلند است» پوریای ولی

ک ویرایش

  • «کسی که بین دو صندلی بنشیند، زمین می‌خورد.»
    • مترادف فارسی: «بین دو پلاس برزمین است.»
    • مترادف فارسی: «بین دو فرش نشستن»

م ویرایش

  • «مرغ همسایه همیشه تخم بزرگ‌تر می‌گذارد.»
    • مترادف فارسی: «مرغ همسایه تخم غاز می‌کند.»
    • مترادف فارسی: «آش همسایه روغن غاز دارد.»
    • مترادف فارسی: «مرغ همسایه غازه»