محمدرضا پهلوی
محمدرضا شاه پهلوی (۱۹۱۹–۱۹۸۰) دومین پادشاه پهلوی (۱۶ سپتامبر ۱۹۴۰ تا ۱۱ فوریه ۱۹۷۹) و آخرین پادشاه ایران.
گفتاوردها
ویرایشمتنِ پررنگ، متنی است که در زیرِ تصاویر بکاررفته است. گفتاوردها بر پایهٔ تاریخ میلادی ترتیب شدهاست.
۱۹۴۴
ویرایش- «عظمت و شکوهِ مقامِ سلطنت مرتبط و وابسته به قدرت و عظمتِ ملّت است. هر قدر ملّت توانا و مقتدر باشد به همان اندازه نیز مقامِ سلطنت که نمایندهٔ قدرتِ ملّت است، قوی و معظّم خواهد بود.»
- پیام نوروزی او، ۱/۱/۱۳۲۳
۱۹۴۷
ویرایش- «من هر قدر خودخواه باشم، خوب تشخیص میدهم که قدرتِ سلطنت متکّی بر قدرتِ ملّی است و پایههای تخت و اورنگِ پادشاهی بر قلوبِ مردم استوار است.»
- «من خواهانِ آنم که ملّتِ من از سعادت و نیکبختی و رفاه و آسایش و امنیّت و عدالت و تندرستی بهرهمند باشد، و برای اجرای تمامِ این مقاصد حدِّ اکثرِ مساعی خود را بکار خواهم بُرد.»
- «حکومت و سلطنت بر یک مُشتِ مردمِ فقیر و ضعیف و رنجور و محروم از عدالت، موردِ رضایتِ خاطر من نبودهاست و نخواهد بود.»
- در پاسخ مجلس شورای ملّی، ۱۹/۳/۱۳۲۶
۱۹۴۹
ویرایش- «یکی از بزرگترین خصوصیّاتِ ایران همانا توجّهِ این کشور به صلح است. علاقه و تأکید به صلح از سطورِ منظومههای حماسی ما می چِکَد و ادبیّاتِ ما از آن لبریز است. این فکر که دنیا یکی است و حیاتِ هر فرد جزء ارجمندی در هستی مطلقِ کیهانِ بزرگ است، از فکرهای ویژهٔ سرزمین ماست.»
- در پاسخِ بیاناتِ وزیر امور خارجهٔ آمریکا، واشینگتن؛ ۲۶/۸/۱۳۲۸
تمام عقاید و نظریات فلسفی که جزو میراث حی و حاضر ایران است و سطور ادبیات بزرگ کشور ما، از سخن صلح و صفا لبریز است و این نکته یکی از اصول هستی و حیات ملی ما است. اگر صلح نباشد مساعی ملل کوچک در بالا بردن سطح زندگانی و عدالت اجتماعی پیشرفت نخواهد کرد، وضع بازرگانی نامعلوم و دانش و هنر بیاعتبار و حتی دقیقترین مناسبات انسانی یعنی روابط زن و شوهر و پدر و فرزند آمیخته با ترس و هراس خواهد بود. اگر صلح باشد هر چیزی ممکن است و اگر نباشد هیچ چیز را دوام و ثباتی نیست. بگذارید ملل گیتی از خرد و بزرگ فقط در پهنه اعمالی که از صلح و صفا سرچشمه میگیرد با یکدیگر رقابت کنند تا آنروز نیاید انسانیت از ترس آسودگی نخواهد داشت و از زندگی در جهان تابناک و آکنده از شادمانی بهره نخواهد برد (سخنان شاهنشاه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد۱۳۲۸/۰۹/۰۱)
۱۹۵۰
ویرایش- «باید اصول ورزشی در همه حال با اصول شرافت و درستی و عظمت اخلاقی و سجایای جوانمردی که هر فردی در زندگی باید داشته باشد، توأم گردد.
هرکس داخل میدان مبارزه ورزشی میشود باید روح و فکرش در اینجهت تغییر کند. امیدوارم عموم ورزشکاران ما دارای صفات شرافت اخلاقی و روح قهرمانی بشوند. من بهاندازهای به این موضوع اهمیت میدهم که میخواهم کلیة ورزشکاران و جوانان، شرافت اخلاقی را در درجة اول برنامة زندگی و سرلوحة فعالیّت خود قرار دهند. کوچکترین انحراف در این مورد نباید بخشیده شود و لو آنکه مرتکب آن بزرگترین قهرمان باشد.»
- در انجمن تربیت بدنی، ۲۵ تیر ۱۳۲۹
- «من فطرتاً دارای روحیهٔ دموکراتیک هستم، ولی هنگامی که پای مصالح کشورم در میان باشد، میتوانم مانندِ هر فردِ وطنپرست دیگر بسیار سختگیر باشم. من هرگز به کسانی که به مملکت خیانت کردهاند، رحم نمیکنم.»
- از مصاحبهٔ او با نیویورک تایمز، ۵/۶/۱۳۲۹
۱۹۵۲
ویرایش- «هر قدر در کشوری قوانین کامل و قضّات وظیفهشناس باشند، باز مادام که ملّت پایبند اصول اخلاقی نباشد، چنانکه باید بساط عدل و انصاف گسترده نخواهد شد.»
- پیام به جشن مشروطیت، ۱۶ مرداد ۱۳۳۱
- «من شخصاً یقین دارم که اگر هر فردی به تکالیف اسلامی عمل نماید و احکام آن را محترم شمارد، هم خود از فواید آن بهرهمند میگردد و هم دیگران را منتفع میسازد؛ حقِّ کسی را پایمال نمیکند و دستگیری از ضعیف را شعار خود میداند.»
- پیام به جشن مشروطیت، ۱۶ مرداد ۱۳۳۱
۱۹۵۳
ویرایش- «در آنچه مربوط به خود من است، هیچگونه نظر کینهتوزی ندارم و قلب صاف من کانون بغض نبوده و نخواهد بود. اما در مورد تجاوز به مقدسات ملی و قانون اساسی نمیتوانم هرگز گذشت داشته باشم.»
- پیام به ملت ایران به هنگام بازگشت به کشور پس از قیام ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به تاریخ ۱ شهریور ۱۳۳۲
- «در آنچه مربوط به خودِ من است، هیچ گونه نظرِ کینهتوزی ندارم و قلبِ صافِ من کانونِ بغض نبوده و نخواهد بود. امّا در موردِ تجاوز به مقدّساتِ ملّی و قانون اساسی، نمیتوانم هرگز گذشت داشته باشم.»
- پیامِ او به ملّتِ ایران هنگامِ بازگشت به کشور، پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به تاریخ ۱/۶/۱۳۳۲
۱۹۵۴
ویرایش- «طولی نخواهد کشید که مملکتِ ما از هر حیث با بالاترین و مترقّیترین و خوشبختترین مللِ عالَم برابری کند، عدالتِ قضائی و اجتماعی و انصاف و مساوات در این مملکت کاملاً حکمفرما شود، و ایرانی بعد از مدّتها زحمت و محنت، به آتیهٔ سعادتمندی برسد.»
- در هیئت رئیسهٔ دانشگاهِ تهران، ۱۵/۱۱/۱۳۲۲
- «ما باید برای مردم خدمت کنیم و خوشی خود را برای مردم بدانیم، چون هر چه داریم از آنِ هاست. مردم دیگر نمیتوانند به وعده-و-وعید زندگی کنند، بلکه واقعاً خدمتگزارانِ شایسته لازم دارند.»
- در سلامِ عید غدیر، ۷/۵/۱۳۳۳
۱۹۵۶
ویرایش- «باید روح ایمان و فداکاری را که اولین درس مکتب اسلام است به فرد فرد مردم این مملکت که تشنة اصلاحات هستند به نحو احسن آموخت، زیرا تنها راهِ ترقی و عظمت هر ملتی مجاهدت و از خودگذشتگی افراد آن ملت است، و دین مبین اسلام در تمام شئون زندگی این درس بزرگ را به ما دادهاست.»
- در حضور هیئت رئیسه مجلسین در سلام خاص عید فطر، ۲۲ اردیبهشت ۱۳۳۵
- «جامعهای که باید آرزوی وجود آن را داشته باشیم، یک جامعة اخلاقی است که مجهز به قانون جدید و تمدنی که برای امروز لازم است، باشد. وقتی جامعهای دارای صفات اخلاقی راستگویی و پرهیزکاری و عدالت و مساوات بود و از طرف دیگر به علم و دانش هم مجهز شد، چنین جامعهای خوشبخت و سعادتمند خواهد بود.»
- در سلام عید غدیر، ۴ مرداد ۱۳۳۵
- «بهوسیلة سازمان پیشاهنگی میباید فرزندان مملکت را از طفولیت طوری تربیت کرد که مرد عمل و زندگی باشند و بتوانند خودشان دشواریها را با قدرت تصمیم و اراده برطرف کنند، بیچاره و بیدفاع و ترسو نباشند، ابتکار داشته باشند، اعتماد بهنفس داشته باشند. از راه تقویت اصول پیشاهنگی بین جوانان و ترویج شعارهای آن تدریجاً روحیّات یک نسل را میتوان عوض کرد.»
- سخنرانی در شورای عالی هدایت جوانان، ۲۶ آیان ۱۳۳۵
- «امیدوارم وضع پیشاهنگی ایران طوری شود که جوانان پیشاهنگ ما یکساله رهِ صدساله را بیپمایند. مخصوصاً باید پیشاهنگی روستایی در تمام کشور توسعه پیدا کند تا روستائیان مملکت بتوانند با هدایت پیشاهنگان به کشور خود بیشتر خدمت کنند. جوانان وطن ما سرمایة آینده مملکتاند، و تربیت صحیح آنها اولین ثدم را در راه بنای ایران نوین و مترقی است.»
- سخنرانی در اجتماع جوانان پیشاهنگ در منظریه، ۱۸ مرداد ۱۳۳۵
۱۹۵۷
ویرایش- «امروز یک قهرمان ورزش باید قهرمانِ اخلاق باشد. قهرمان ورزش کسی است که اگر هم به او توجّه کافی نشود، فقط روی عشق به ورزش به سوی ورزش پیش رود.»
- در جمعِ اعضای شورای عالی تربیت بدنی، ۲۹/۱/۱۳۳۶
- «امروزه بیش از هر وقت دیگری در تاریخ جهان این حقیقت مسلّم شدهاست که همة افراد بشر اعضای یک خانوادة بزرگ انسانی هستند و از کلیة جهات وابسته به یکدیگرند، بنابراین جز از راهِ حُسنِ تفاهم و تشریک مساعی صمیمانه، امکان زیستن ندارند.»
- پیام بهمناسبت آغاز هفتة سازمان برادری جهانی در ایران، ۲۷ بهمن ۱۳۳۶
۱۹۵۸
ویرایش- «شما جوانان، نگهبانان نیرومند سنن ناسیونالیستی ایران هستید. شما معماران بنای سعادت فردائید. برای تجدید مجد و عظمت ایران بکوشید و بدانید که هر جوان وطنخواه ایرانی میتواند به حمایت شخص من متکی باشد.»
- پیام بهمناسبت گشایش اولین برنامه رادیویی جوانان، ۵ مهر ۱۳۳۷
- «رژیمِ ایران رژیمی است خیلی قدیمی، و مسلماً حکومتی که چندین هزار سال برقرار بوده و ادامه داشته، نمیتواند بر خلافِ میلِ ملّی مردم باشد. به همین جهت میبینید که ما در میانِ همهٔ طوفانها استوار و محکم و مطمئن به کارها ادامه میدهیم و میکوشیم تا حداکثرِ آزادیها را منهای آزادی در خیانت به مردم بدهیم.»
- در میان نمایندگان مجلسین شورا و شورای ملی، ۴/۹/۱۳۳۷
- «هیچ کشوری در دنیا نمیتواند بیشتر از ایرانِ امروز بوضع آیندهٔ خویش خوشبین باشد. البتّه سالها تجاوز خارجی و وضعِ ناگوارِ داخلی و خیانتهای گوناگون، ایجادِ روحیهٔ یأس کردهاست، ولی یقین دارم که با فداکاری ما و با کارهای مثبت روز به روز مردم به آیندهٔ خود امیدوارتر خواهند شد و به همین نسبت نیز رو به روز ایران رو به ترقّی خواهد رفت.»
- در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷
- «ما نباید برای رسیدن به منافعِ ملّی به کسی باج بدهیم یا منّت کسی را بکشیم، زیرا فدرتِ آن را داریم که هر چه در نفعِ ملّت است به آن عمل کنیم.»
- در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷
- «به عقیدهٔ من آنها که خود را ناسیونالیستِ منفی میخوانند، دروغ میگویند. ناسیونالیسم عبارت از حفظِ منافع ملّی است، و منافعِ ملّی وقتی حفظ میشود که کشور آباد و معمور باشد. اگر کشور ویران و مردم گرسنه باشند، چه منفعتی میماند که آنها آن را حفظ کنند.»
- در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱۰/۲/۱۳۳۷
- «ملّتِ ایران حتّی پس از چندین بار دورهٔ انحطاط و زوال خوشبختانه استعدادِ ذاتی و هوشِ فطری خود را ابراز داشته و طوری بودهاست که دوباره عظمت و ترقّی خودش را بازیافته و مجدِ دیرینه را به دست آوردهاست. بنا بر این در این ملّت آن استعدادِ ذاتی و شرافتِ جبلی همیشه موجود بوده که بتواند اگر از سایرین جلو نیفتد، مسلماً پا به پای دیگران پیش برود، و حالا موقعِ آن است که ما ایرانیها، هم به فکرِ گذشته خود باشیم و هم آیندهٔ روشنِ خویش را در نظر بگیریم و پیش برویم. خوشبختانه تمامِ وسایل و موجبات آماده است که بتوانیم در این راهِ پُرافتخار قدم برداریم.»
- در جمعِ نمایندگان مجلس سنا و شورای ملّی، ۱/۵/۱۳۳۷
- «سرِّ واقعی موفقیّت ما این است که رژیمِ ما رژیمی طبیعی است که ملّت آن را با راحتی میپذیرد، زیرا بدان تحمیل نشدهاست. چنین رژیمی میتواند خیلی عمیقتر و بهتر و سریعتر اصلاحاتی را که مطابق با پیشرفتِ زمان و سیرِ تمدّن جهانی است، انجام دهد.»
- مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه نگاران ایران، ۳/۸/۱۳۳۷
- کشور ما با سابقة درخشان مدنی و فرهنگی خود و با مقام شامخی که پیوسته در عالم فکر و اخلاق داشته و از این حیث همیشه یک کانون فروزان معنویت بودهاست، امروز در نشر و توسعة اصول عالیة اخلاق مسئولیت سنگینتر و خطیرتری را نسبت به دیگران بهعهده دارد.»
- پیام به شورای ایرانی انجمن برادری جهانی، ۱۳ آبان ۱۳۳۷
- «هیچ مملکتی و هیچ ملتی بدون عیب و نقص وجود ندارد و طبعاً کشور ما هم خالی از عیب و نقص نیست. اما باید در کمال متانت و البته در جایی که لازم است با شجاعت و شهامت به تمام این جزئیات رسیدگی کنیم، کوچکترین عیب و نقص را در هرجا و هر دستگاهی وجود دارد، رفع نمائیم؛ در جهت محاسن اخلاقی قدم برداریم، روح ایمان و اخلاق را تقویت کنیم، خدمتگزاران را تشویق و تقصیرکاران را تنبیه نمائیم.»
- در حضور نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی، ۱ مرداد ۱۳۳۷
- «در دنیای امروز تعلیمات پیشاهنگی مکمل برنامههای فرهنگی و تربیتی شناخته شده و به همین جهت مورد توجه و استقبال اقوام و ملل مترقی جهان قرار گرفته و خوشبختانه در میان جوانان و دانشآموزان کشور ما نیز با شوق و رغبت پذیرفته شدهاست. مکتب پیشاهنگی همیشه موردِ علاقه مخصوص و حمایت من بودهاست.»
- پیام به مناسبت هفتة کارنیک پیشاهنگی، ۴ آذر ۱۳۳۷
۱۹۵۹
ویرایش- «سیاستِ ما یک سیاست ملّی است که تابع جریانات روز نیست و ما هرچه را که وجدان و منافع ملّی ما حکم میکند، انجام خواهیم داد. در اتخاذ این سیاست، ما نه تحت تأثیر هیچگونه عاملی قرار گرفتهایم و نه به عنوان یک ملّت و مملکت مستقل میتوانیم تحتِ تأثیر چنین عواملی قرار بگیریم.»
- مصاحبة مطبوعاتی، ۴ اسفند ۱۳۳۷
- «تصمیم ما این است که در میانِ افراد ایرانی، افراد منحرف را نپذیریم. ما حق نداریم نسبت به کسانی که به وطن مهر نمیورزند، اغماض کنیم. من نسبت به هر فردی که به خودم صدمه بزند، میتوانم اغماض کنم و این کار را هم کردهام، ولی در مورد اجتماع نه من میتوانم صرفنظر کنم و نه شما. گذشت خصلت خوبی است، ولی اگر بر اثر چنین گذشتی فرصت بهدست دشمنان ما برسد مهلت نخواهند داد. ما نمیتوانیم نسبت به مسئولیت خود در برابر ایران و تاریخ مملکت خویش اجازة چنین گزندی را بهدیگران بدهیم.»
- در حضور دانشجویان ایرانی مقیم پاریس، ۴ خرداد ۱۳۳۸
- «ما کسی را تهدید نمیکنیم و خودمان نیز از تهدید دیگران نمیترسیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم ناگزیریم مثل هر مملکت مستقل و ملّت آزادی از حقوقی که برای هر ملّت و مملکت آزاد معیّن و مقرّر شدهاست، پیروی کنیم.»
- مصاحبة مطبوعاتی با روزنامهنگاران، ۴ مهر ۱۳۳۸
- «وقتی که همة افراد یک ملّت در راهی قدم بردارند، خواه این راه حفظِ استقلال مملکت یا کوشش در صنعتیکردن آن یا تجدید وضع کشاورزی وغیره باشد، طبعاً نیل بههدف آسان میشود. این همکاری و اشتراک مساعی عمومی بزرگترین نیرویی است که هر مملکت میتواند در اختیار داشته باشد.»
- مصاحبة مطبوعاتی با روزنامهنگاران ایران، ۴ مهر ۱۳۳۸
- «ما بهعظمت باستانی و میراث گرانبهای نیاکانِ خود میبالیم، زیرا این میراث پُرافتخار که کمتر ملّتی در جهان از نظیر آن برخوردار است برای ما منبع نیرو والهامی برای ساختنِ ایرانِ آینده است؛ ولی نباید تنها بدین افتخارات قناعت کنیم، بلکه باید در دنیای جدید افتخارات تازهای بهمفاخر کهن بیفزاییم و وضع خود را با ترقیّات جهان امروز هماهنگ سازیم و از هرحیث با کاروان تمدّن همگام شویم.»
- ۴۹ آذر ۱۳۳۸
- «برای پیشرفت کارها؛ خدمت، درستکاری، صمیمیت، علاقه و وجدان لازم است. رضایتِ ملتِ من، رضایت من است و فکر میکنم خدمت صحیح و درستکاری بهترین سرمش شما و هر مأمور دولت است.»
- در جلسه با وزیر کشور و شهرداران، آبادان، ۱۰/۱۲/۱۳۳۷
- «تا چند سال پیش عدهای عادت کرده بودند هر موضوعی را به سیاست خارجی ارتباط دهند و هر اتفاقی که میافتاد، میگفتند فلان پایتخت یا فلان مملکت چنین خواسته یا به دستور و نفوذ آن مملکت بودهاست. البته این طرز فکر مربوط به گذشتهاست. اما ما توانستهایم ثابت کنیم که اگر خودمان نخواهیم، خارجی کوچکترین نفوذی نمیتواند داشته باشد؛ اگر همه مردم تصمیم گرفتهاند سیاست ملی خود را پییش برند، قطعاً همینطور خواهد شد.»
- مصاحبه مطبوعاتی با روزنامهنگاران ایران، ۵ بهمن۱۳۳۷
- «باران نشانهٔ رحمتِ آسمانی است، و ما همیشه در این مورد چشممان به آسمان است؛ ولی به عقیدهٔ من لازم است کاری کنیم که در آینده نگاهِ ما به آسمان فقط نشانِ توجّهِ قلبی ما به پروردگار باشد نه سراغ گرفتنِ ابر و باران، زیرا از این لحاظ ما باید وسائل آبیاری و زراعت را طوری کامل و مدرن کنیم که به فکرِ آمدن یا نیامدنِ باران نباشیم.»
- در سلامِ نوروز، ۱/۱/۱۳۳۸
- «رشتهٔ قدیم و قویمی که ملّت را به سلطنت یعنی قائمهٔ حفظِ حکومت پیوند میدهد، امروز از گذشته نیز قویتر و محکمتر است. این به هم پیوستگی ساخته و پرداختهٔ دیروز و امروز نیست، رشتهای است که سرِ دراز دارد و باید ریشهٔ آن را در تار و پودِ سلسلهٔ چندین هزارسالهٔ تاریحِ قومِ بزرگِ ما یافت.»
- از پیام او به والی فارس، ۹/۲/۱۳۳۸
- «برای زندگی امروز ما که اساسِ آن سرعت است، تعلل قابل درک و فهم نیست. هرکسی در جامعه و مملکت وظیفهای دارد. یکی بیل میزند و یکی با ماشین کار میکند، یکی هم قانونگزار است. اما این وجه مشترک در همه هست که برای مملکت کار میکنند و فقط عنوانها و طرز کارها با هم فرق دارد. در راه تأمین عظمت مملکت یکایک افراد آن مؤثرند، هر قدر هم کاری که انجام میدهند کوچک باشد.»
- در میان نمایندگان مجلسین سنا وشورای ملی، ۹ آذر ۱۳۳۸
- «فرزندان امروز ما سرنوشت فردای این کشور را بهدست خواهند گرفت؛ بنابراین، باید از پدران و مادران ایرانی بخواهیم با شرکت دادن فرزندان خود در برنامههای تربیتی پیشآهنگی آنان را برای زندگی بهتری آماده سازند تا برای انجام وظیفه خطیری که طبیعت بر عهده آنها قرار خواهد داد، مهیّا باشند.»
- پیام بهمناسبت روز پیشآهنگی، ۳ اردیبهشت ۱۳۳۸
۱۹۶۰
ویرایش- «ما بار دیگر نشان دادیم با آنکه ملّت کهنی هستیم در میدان پیشرفت از هر نیروی جوانی، جوانتریم و همین ما را امیدوار میکند که این ملّت کهنسال جوانی خود را از سر میگیرد، یعنی در عین حال که از تمام نعمتهای جدید و امروزی برخوردار است و دوش به دوش ملل مترقی پیش میرود، تمامِ خصائل پسندیده و سنن ملّی قدیمی خود را حفظ کردهاست.»
- ۱ فروردین ۱۳۳۹
- «در حفظ منافع ایران ما نه میتوانیم کوچکترین تردیدی داشته باشیم و نه میتوانیم اجازه دهیم که دیگران منافع ما را در نظر نگیرند یا احیاناً پایمال کنند.
- اگر ممالک بزرگ که دارای نیروی بیشتری هستند بخواهند بهاتکای این نیرو زور بگویند مسلماً عاقبت خوبی نخواهد داشت. ما نمیتوانیم تا موقعی که خودمان را مستقل میدانیم و به عنوان کشور مستقلی در میان ملل دنیا شرکت میکنیم، هیچ حقِّ بیشتری را برای کسی قائل باشیم و حقِّ کمتری را برای خودمان.»
- مصاحبة مطبوعاتی، ۶ دی ۱۳۳۸
- «یک مملکت را فقط به زورِ سرنیزه و پلیس مخفی نمیتوان نگاه داشت. چرا، برای چند روز بلی، ولی نه برای همیشه. یک جامعه را فقط اکثریت آن جامعه نگاه میدارد.»
- در جمعِ دانشجویان ایرانی در اتریش، در وین، ۱/۳/۱۳۳۹
- «من از اصطلاحِ تیپِ جوان خوشم نمیآید، زیرا آنچه مهم است فکر و روحیهٔ قوی و فعّال است و تنها سن در این میان اثری ندارد. بسا اشخاص هستند که شاید بیست و پنج شش سال بیشتر ندارند ولی صاحبِ جرئت و شهامت و قدرت و ابتکار نیستند، و چه بسا اشخاص مسن تری که ار هر حیث پاکدل و وطنخواه و شجاع هستند. قضاوت باید روی روحیه و شخصیّتِ افراد بشود نه روی سنِّ آنها.»
- مصاحبه مطبوعاتی با روزنامه نگاران ایران، ۲/۱۱/۱۳۳۸
- «باید علاوه بر تعلیمات دینی، روحیة مذهبی و نیروی اخلاقی و معنوی شاگردان هم تقویت شود، زیرا وجود ایمان در جوانان و اطلاع آنها بر حقایق تعالیم اسلامی که مترقیترین ادیان جهان است، آنها را مسلماً وطنپرست، امین، صادق و پرهیزکار بار میآورد.»
- در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹
- «من معتقدم که از اول خلقت بشر تا کنون هیچ دینی مثل دین مبین اسلام این همه اصول اخلاقی را که توأم با فعالیت دنیوی بوده و با ترقیات زمان هم موافق باشد در نظر نگرفتهاست.»
- در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹
- «خوشبختانه دین ما با سیر تحولات اجتماعی و سیر تمدن و ترقی بشری موافق و مناسب ومنطبق است. حیف است که نونهالان ما از فلسفه و مبانی دین خود اطلاع پیدا نکنند و از کوچکی روح ایمان حقیق که موجب سعادت واقعی است در آنها پرورش نیابد.»
- در جلسه هیئت دولت، ۷ آذر ۱۳۳۹
- «فقرِ کشورهای توسعهنیافته که امروزه در اصطلاح اقتصادی به پایین بودن سطح زندگی تعبیر شدهاست، مشکل بزرگی نه تنها برای خود آن کشورها بلکه برای کشورهای پیشرفته و مترقی به وجود آوردهاست، بهطوری که ممالک راقیه در برنامههای اقتصادی خود ناچارند موضوع کمک به کشورهای توسعهنیافته را در مد نظر داشته باشند و برای بالا بردن سطح زندگی کشورهای مزبور چارهجویی کنند، زیرا مادم که فقر بر سرنوشت بشر مسلّط باشد، امیدی به صلح و آرامش جهان نمیتوان داشت.»
- پیام بهمناسبت روز جهانی مبارزه با گرسنگی، ۸ شهریور ۱۳۳۹
۱۹۶۱
ویرایش- «این مملکتی که ایران نام دارد و مقدّر بودهاست که در تاریخ جهان مشعلدار یکی از پُرافتخارترین و درخشانترین تمدّنهای روی زمین باشد، باید جاوید بماند.»
- ۲۸ مرداد ۱۳۴۰
- «ممکن است مملکت ما مثل تمام ممالک دیگرِ دنیا دارای معایب و مفاسد و نواقصی باشد، ولی ما قادریم که خودمان بهتر از هرکس دیگر و با دلسوزی بیشتری رفع تمام این مشکلات را بکنیم، و اگر بخواهیم که ما نیز معایب سایرین را بشماریم آن وقت خواهیم دید که این کار، هم خیلی آسان است و هم معلوم نیست در چنین مقایسهای کفة ترازوی کدام یک سنگینتر بشود.»
- ۲۸ مرداد، ۱۳۴۰
- «امروزه دیگر امپریالیسم و استثمار بهمعنایی که سابقاً وجود داشت، از بین رفته و مرده و جزء خاطرات گذشته شدهاست و اکنون دنیا آخرین بقایای این استعمار را تشییع جنازه میکند. منتها باید با هشیاری تمام مراقب نوع جدید استعمار باشیم و مملکتمان را از آن حفظ کنیم.»
- ۲۸ مرداد ۱۳۴۰
- «سیاست ما کاملاً روشن است: ما طرفدار حقوق بشر و آزادایهای اساسی هستیم و با استعمار مبارزه میکنیم، ولی نوع جدید استعمار را هم نمیپذیریم. ما معتقدیم که همة ملتها دارای حقوق یکسان هستند و این حقوق باید مورد احترام باشد.»
- ۲۶ مهر ۱۳۴۰
- «رژیمی در خطر است که طبیعی نباشد، در صورتی که رژیم ایران یک رژیم طبیعی است که از دو هزار و پانصد سال پیش تاکنون برای ما باقی ماندهاست. این رژیمی نیست که از خارج بر این کشور تحمیل شده باشد. حکومت سلطنتی را دولتهای استعماری در ایران به وجود نیاوردهاند.»
- سخنرانی در باشگاه روزنامهنگاران فرانسه، ۲۶ مهر ۱۳۴۰
- «رژیمی در خطر است که طبیعی نباشد، در صورتی که رژیمِ ایران یک رژیمِ طبیعی است که از دو هزار و پانصد سال پیش تا کنون برای ما باقیماندهاست. این رژیمی نیست که از خارج بر این کشور تحمیل شده باشد. حکومت سلطنتی را دولتهای استعماری در ایران به وجود نیاوردهاند.»
- در باشگاهِ روزنامه نگاران فرانسه، ۲۶/۷/۱۳۴۰
- «من هیچکس را فهمیده تر از ایرانی در هیچ جا ندیدهام. تنها مسئلهای که هست، تشکّلِ این افراد است، که چطور اجتماعِ آنها همان درایت و فهمِ انفرادی را پیدا بکند. چیزی که باید آرزومند آن باشیم این است که همان فهمی که فرد فردِ مردمِ ایرانی دارند، همان را اجتماعِ آنها هم باهم پیدا بکند. البتّه این مستلزم این است که غرضها کمتر بشود، و اگر چنین شد و هر فردی فهمید که بقای او بسته به بقای اجتماع است، این مشکل حل میشود.»
- در میان نمایندگان مردمِ استانها و عشایر، ۹/۸/۱۳۴۰
- «در دنیای کنونی که وجود اختلافات سیاسی ناشی از مشکلات اقتصادی و طرز تفکرهای گوناگون مسئلة لزوم توجه بیشتر به همکاری ملتها را در پیش میآورد، یکی از بهترین وسائلی که در توسعة صلح و تفاهم بینالمللی و یگانگی فکر و هدف مؤثر است پیشآهنگی است که میلیونها زن و مرد در سراسر گیتی اعضای با ایمان و فعّال این سازمان مفید و ارزنده را تشکیل میدهند.»
- پیام بهمناسبت نهمین سال نهضت جدید پیشاهنگی ایران، ۴ آذر ۱۳۴۰
- «دنیای امروز احتیاج به ملتهای دارد که درست فکر کنند و با واقعبینی حوادثی را هر آن ممکن است حیات و استقلال آنها را تهدید کند دریابند. کودکانی که با تربیت پیشآهنگی رشد میکنند در اثر تعلیماتی که فکر آنها را بازتر و قضاوتشان را صحیح تر میکند میتوانند به رفع این مخاطرات نائل آیند و نقش خود را در سرزمینی که به آنها تعلّق دراد، بهتر ایفا کنند.»
- پیام بهمناسبت نهمین سال نهضت جدید پیشاهنگی ایران، ۴ آذر ۱۳۴۰
- «اکنون پیشاهنگی ما یکی از مترقیترین سازمانهای نوع خود در تمام جهان است. ما میکوشیم تا از این راه مردمی آزاد و سربلند و مجهز به فضائل اخلاقی و آشنا به وظائف ملی و مذهبی و اجتماعی تربیت کنیم.»
- پیام به مناسبت، نهمین سال نهضت جدید پیشآهنگی ایران، ۴ آذر ۱۳۴۰
- «تا زمانی که سوء نیّت و عدم اعتماد و تلخی ناشی از تسلطها و محرومیتها که نتایج آن چیزی جز جنگ و ظلم و بدبختی نیست، در روح ملل و نمایندگان آنها نفوذ داشته باشد؛ مسائل سیاسی بهدشواری حل خواهد شد و اجرای تصمیمات سیاسی به سختی انجام خواهد گرفت و به آسانی مورد اعتراض واقع خواهد شد.»
- سخنان در پاسخ به رنه ماهو، کاخ یوسنکو، پاریس، ۲۵ مهر ۱۳۴۰
- «افسر باید دارای خصائل سهگانه باشد: فرمانده، پدر، مربی.
فرمانده، یعنی کسی که واحد مربوط به خود را دردست داشته و قلوب زیر دستان را جلب کند و طوری آنها را عادت بدهد که یک نگاه تند آنها را متأثر و بهخطای خود متوجه کند. پدر، یعنی کسی که با نصایح خوب، زیردستان را به راه راست راهنمایی کند و درستی و شرافتمندی و خدمت به مردم را به آنها تلقین نماید. مربی، یعنی کسی که تعلیمات نظامی و اخلاقی را تا سرحد کمال به آنها بیاموزد. مخصوصاً موقعی که جوانان این کشور به نام سرباز زیر دست شما میآیند، باید از کلیه خصائص برخوردار بشوند تا پایة ارتش آینده ما روی این اساس استوار باشد.»
- سخنان خطاب به افسران ارتش شاهنشاهی، ۵ آبان ۱۳۲۰
- «اگر ملل مختلف مسلمان جهان دور از منافع فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و جغرافیایی بر روی اصول و تعلیمات اسلامی با هم نزدیکی و پیوستگی بیشتری پیدا میکردند؛ نه فقط به حال خود آن مجامع و ممالک مفید میشد، بلکه ممکن بود چنین عاملی در وضع تمام جهان و سالم کردن محیط دنیا نیز تأثیر بخشد.»
- در سلام عید مبعث، ۱۲ دی ۱۳۴۰
- «کوشش همه ما باید این باشد که نه تنها مملکت ما بر طبق اصول عالیه اخلاقی و معنوی دین مبین اسلام اداره شود، بلکه انشاءالله در دنیا یک جامعه حقیق اسلامی به وجود آید و دول و ملل مسلمان صرف نظر از مقتضیات خاص جغرافیایی و سیاسی و اقتصادی خود به صورت اتحادیهای در تحت لوای اصول اسلامی در آیند که وظیفة آن تقویت بنیاد صلح و حسن تفاهم بینالمللی و پیشرفت جامعه بشری به سوی اصول عالی معنوی باشد.»
- در سلام عید مبعث، ۱۲ دی ۱۳۴۰
۱۹۶۲
ویرایش- «باید آرمانهای عالی پیشآهنگی افراد را از یک طرف برای مبارزه با مشکلات زندگی و از طرف دیگر برای انجام کار نیک مهیا کند. سازمان پیشآهنگی ایران باید در سراسر کشور و در دورافتادهترین دهات و کوهستانها و نقاط آن رخنه کند و جوانهای مملکت را هر چه بیشتر با این آرمانها آشنا سازد.»
- سخنرانی در شورای عالی پیشآهنگی، ۴ آذر ۱۳۴۱
- «از تخت سلطنت بالاتر چیزی نیست، ولی نه تخت تفرعن و تبختر، بلکه تختی که جایگاه آن قلوب ملت باشد.»
- سخنان در اجتماع مردم تبریز، ۱۹ مهر ۱۳۴۱
- «عظمتِ گذشتهٔ ما باید امروز با علمی جدید، با هنری جدید، با تحقیقاتِ جدید، با اصولِ عالی تمدّنِ امروزی توأم شود، و اساسِ خانوادههای ایرانی باید بر رفاهیّت از لحاظِ مادّی، امنیّت از لحاظِ قضائی، عدالت اجتماعی و شکفتگیِ علم و دانش و هنر استوار باشد.»
- در دانشگاهِ پهلوی شیراز، ۵/۱۰/۱۳۴۱
- «تاریخ چندهزارسالهٔ کشورِ من که روزی بزرگترین امپراتوری جهان را تشکیل میداد، به خلافِ بسیاری از مواردِ مشابه، تاریخ یک سلسله کشورگشاییها و قتل و غارتها و زورگوییها نیست، بلکه تاریخی است که بیش از هر چیز بر پایهٔ عدالت و آزادگی استوار است.»
- در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱
- «در طولِ قرونِ متمادی بارها کشورِ من دستحوشِ حملات و مهاجماتی شده که هر یک از آنها برای نابود کردن مملکتی کافی بودهاست، ولی هر باره مهاجمین در مدنیّت و فرهنگِ درخشانِ ایران حل و مستهلک شدهاند، و بدین ترتیب چراغی که هزاران سال پیش در این سرزمین افروحته شد از خِلالِ ظلمتها و طوفانها همچنان فروزان و تابناک، به دستِ ما که وارثِ این میراثِ عظیمِ مدنیّت هستیم، رسیدهاست.»
- در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱
- «ما ملّتِ مستقلی هستیم که هیچگونه احساسِ حقارتی در مواجهه با خارجی نداریم، و چون خودمان را با هر کشور و ملّتِ دیگری از حیث حقوق مساوی میدانیم، برای ما همکاری با مللِ دیگر سهل و آسان است... ما احتیاج نداریم که از صبح تا شب به ملّتِ خودمان حسِّ کینهتوزی و دشمنی با خارجی را تلقین کنیم، بلکه بالعکس احساسِ دوستی و همکاری را با دیگران، البتّه با حفظِ تمامِ منافعِ ملّی خودمان، تقویت کنی.»
- در کنگرهٔ آمریکا، ۲۲/۱/۱۳۴۱
- «ما امروز وقتی صحبت از وطن و مملکت میکنیم، منظورمان فقط یک اصلاحِ کتابی و یک چیزِ خشکی که تنها مربوط به گذشته یا صرفاً عاملِ تحریکِ احساساتِ وطنپرستی و عِرقِ ملیّت ما باشد، نیستو وقتی صحبت از وطن و آینده میکنیم، نظرمان مملکتی است که در دنیای امروز بتواند همگامِ پیشرفتهترین ممالکِ دنیا به زندگیِ پُرافتخارِ خود ادامه دهد.»
- در میانِ دانشجویانِ ایرانی مقیم آنکارا، ۷/۸/۱۳۴۱
- «ایمان و اعتقاد راسخ من به اصول حقّة اسلامی همواره بزرگترین راهنمای من در خدمت به ملت و مملکت بودهاست.»
- در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱
- «همیشه گفتهام و باز هم تکرار میکنم که پیشرفت واقعی هر کشور مستلزم توجه به اصول معنوی است و هر قدر هم که دنیا در زمینة مادیات ترقی کند بدون معنویت این ترقی ارزشی ندارد.»
- در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱
- «نفعی که از زیان به دیگری حاصل میشود، حرام است. پُر شدن شکمی که حاصل آن گرسنه ماندن سایرین باشد، در حُکم قتل نفس است. انباشتن کیسة معدودی که نتیجهاش تهی ساختن کیسة هزاران فرد دیگر باشد، مخالف عقل و انصاف و صرف وحشیگری است. محکوم کردن بیگناهِ مظلوم، بزرگترین عامل خرابی کشور است.»
- پیام به ملت ایران به مناسبت جشن مشروطیت، ۱۴ مرداد ۱۳۲۱
- «این فکری که شاید تا به حال در مغز خیلی از افراد این مملکت وجود داشت که لازمة تأمین زندگی این است که یک ورق کاغذ به عنوان دیپلم به دست بیاورد و بعد خیالش راحت باشد، فکر مضری است؛ زیرا این یک ورق کاغذ به تنهایی برای تأمین زندگی یک فرد کافی نیست. دستگاه فرهنگ ما نباید کارخانة دیپلمسازی بی سوادها باشد، زیرا اگر مایة تحصیلی سست و کم باشد، صرفاً یک ورقة کاغذ به عنوان دیپلم نه هنری است و نه افتخاری است.»
- سخنان در جمع دانشجویان رتبهاول دانشکدهها، ۲۸ آذر ۱۳۴۱
۱۹۶۳
ویرایش- «جوانانِ کشور ما که آنها را بزرگترین سرمایة حقیقی خود میدانیم، باید در سایة نیرومندی واقعی بتوانند وظائف خطیری را که بهخصوص از لحاظِ اخلاقی و وجدانی بر عهده دارند به نحو احسن انجام دهند. باید سعی کنند همانطور که در نیرومندی جسم خود میکوشند وجود خویش را بهزیور علم و ادب و مردانگی و اخلاق و میهنپرستی بیارایند.»
- پیام به ورزشکاران، ۴ آبان ۱۳۴۲
- «سوابقِ ملّی ما و عظمتِ گذشتهٔ ما و رشدِ باطنی و عمیق ما و شایستگی مردم این سرزمین و همچنین ثروتهای طبیعی و خدادادِ ما در واقع ما را ملزم و محکوم میکند که در زمرهٔ مللِ زنده و بزرگِ دنیا قرار بگیریم. برای تأمینِ این منظور میبایستی ما از هر جهت دوشادوشِ پیشرفتهترین ممالک دنیا قدم برداریم.»
- در سلامِ عید غدیر، ۲۳/۲/۱۳۴۲
۱۹۶۳
ویرایش- «ایمان و اعتقاد راسخ من به اصول حقّة اسلامی همواره بزرگترین راهنمای من در خدمت به ملت و مملکت بودهاست.»
- در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱
- «همیشه گفتهام و باز هم تکرار میکنم که پیشرفت واقعی هر کشور مستلزم توجه به اصول معنوی است و هر قدر هم که دنیا در زمینة مادیات ترقی کند بدون معنویت این ترقی ارزشی ندارد.»
- در سلام عید غدیر، ۲ خرداد ۱۳۴۱
۱۹۶۴
ویرایش- «امروز چیزی که بیشتر در این مملکت لازم داریم این است که همه همدیگر را بفهمیم. کسی کسی را فریب ندهد و کسی به کسی دروغ نگوید، باطن و ظاهر همه یکی باشد.»
- سخنان در بازدید اردوی دانشجویان، بابلسر، ۲۳ تیر ۱۳۳۴
- «دانشجویان ما برای ما عزیزند، ولی از این پس مملکت ما به هیچکس رشوة بیسوادی نخواهد دارد و صرفاً این عنوان که من دانشجو هستم و به هر وضعی که ممکن بوده دیپلم گرفتهام، معنایی نخواهد نداشت؛ برای پیشرفت، شما باید واقعاً کسب علم کرده باشید.»
- در حضور نمایندگان دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا، کاخ سعدآباد، ۲۱ شهریور ۱۳۴۳
- «بعضی اوفات جریانِ حوادث و تصادفات طوری است که اگر فرصتِ مساعدی برای کسی پیش بیاید که امکانِ خدمت داشته باشد و در این امر غفلت ورزد، میتوان نامِ این غفلت را خیانت گذاشت.»
- سلامِ چهارم آبان، ۱۳۴۳
- «در ایرانِ امروز ما محتاج نیستیم برای کارهای بزرگ دست به عوام فریبی بزنیم. چون هر کاری که به مصلحت هست از روی حساب و تحقیق و مطاله انجام میگیرد و برای به اصطلاح جلبِ نظر و خریدنِ افکار و آراء یا گول زدنِ افکار و آراء نیست.»
- خطاب به کشاورزانِ لشت نشاء، ۷/۳/۱۳۴۱
- «ضامن همة موفقیتهای من ارادة خداوندی است و من حس میکنم که فقط بندة کوچک او هستم که مجری نیّات و مشیّت کاملة الهی نسبت به دین ملت و مملکت میباشم.»
- سلام چهارم آبان ۱۳۴۳
- «جوانان ما باید آگاهانه و هشیارانه در به ثمر رسانیدن هدفهای انقلاب ایران که عامل اساسی برای تأمین زندگی و نیرومندی و تندرستی و سعادت مردم ماست تلاش ورزند و بدانند که در دنیای امروز تنها در سایة قدرت و وحدت ملّی و نیرومندی جسمی و روحی و اخلاقی و اعتماد به نفس میتوانند توفیق یابند. باید بکوشند تا در راهِ حفظ سنتهای انقلاب و عظمت و سرافرازی وطن راهِ راستی و خدمتگذاری پیش گیرند.»
- پیام بهمناسبت جشن ورزشی چهارم آبان، ۱۳۴۳
- «شرق و غرب برای رسیدن به صلح راهِ دیگری جز توافق برای همکاری و همزیستی با یکدیگر ندارند. مردم جهان دیگر نمیتوانند بدبختیهای خود را ناشی از تقدیر و سرنوشت بدانند و اگر شکاف بزرگ بین جوامع فقیر و غنی تعدیل نشود این امر در بسیاری از کشورها منجر به خونریزی میگردد و راه را برای روی کار آمدن حکومتهای استبدادی و دیکتاتوری هموار میسازد.»
- مصاحبة مطبوعاتی، لسآنجلس، ۲۱ خرداد ۱۳۴۳
۱۹۶۵
ویرایش- «من تشنة قدرت نیستم که تنها بهخاطر آن زندگی کنم. من روزی شانزده ساعت کار میکنم و هدفم اندوختن ثروت نیست، زیرا لااقل نود درصد از ثروت خود را تاکنون برای اصلاحات مملکتی واگذار کردهام. علّت پیشرفتهای اخیر ما نیز این است که من تنها به شخص خودم فکر نمیکنم. هرگاه شما به این مرحله از تفکر برسید و تنها منافع و مصالح کشورتان را در نظر بگیرید و به منافع شخص خودتان فکر نکنید، آنگاه است که پیروز میشوید.»
- مصاحبه با روزنامة ساندی اکسپرس، لندن، ۱۳ اسفند ۱۳۴۳
- «شرطِ واقعی پیشرفتِ کشور این است که هر کسی کاری را که به عهده دارد، به منتها درجه، جدّی تلقّی کند و آن را از اوّل تا آخر با دقّت و وظیفه شناسی به انجام برساند، و در این مورد هیچگونه سهل انگاری و سُستی نشان ندهد. همان روحیهٔ را که یک دانشجو در روزِ امتحان دارد، باید هر فردی در موردِ کارِ روزانهٔ خویش داشته باشد، یعنی فکر کند که امروز روزِ امتحان اوست و باید کارِ او طوری باشد که کاملاً آمادهٔ هرگونی آزمایشی باشد.»
- در سلامِ خاصِّ عیدِ فطر، ۱۵/۱۱/۱۳۴۳
- «یک جامعه مترقّی نمیتواند اختیارِ خود را به دستِ طبیعت بدهد، زیرا قوانینِ طبیعت بدونِ تغییر است، در حالی که شایستهٔ زندگی بشر حسابِ پیش بینیهای دقیق است.»
- در سلامِ عیدِ غدیر، ۴/۵/۱۳۳۵
- «در سایة اصول و مفاهیم اسلام، روزگاری فروغ تمدن و فرهنگ اسلامی بر قسمت پهناوری از جهان پرتوافکن گشت و اگر امروز نیز روح واقعی این اصول و مفاهیم راهنمای ما باشد یقیناً پیروی از آنها بار دیگر ملل مسلمان جهان را به ترقی کامل رهنمون خواهد شد.»
- در پذیرای رسمی از پادشاه عربستان ۱۷ آذر ۱۳۴۴
- «خداوند سرنوشت هرکس را معلوم کردهاست، من فکر میکنم مشیّت الهی برای من تکالیف و مأموریتی را معین کردهاست که باید بهدست من در راهِ تأمین سعادت ملتم اجرا گردد، هیچ عاملی نمیتواند این مشیت را متوقف سازد.
انسان از چه چیز باید بترسد؟ اگر زندگی فقط عبارت از خوردن و خوابیدن و وقت گذرانیدن و تکرارِ دائم روزها وشبها بر همین اساس باشد، چنین زندگی اصولاً چه فایدهای دارد که از دست رفتن آن مایة نگرانی باشد؟ بهخصوص که بههرحال پایانِ آن مرگ است. زندگی فقط وقتی ارزش واقعی دارد که توأم با هدفی بزرگ و انسانی و کوشش برای نیل بدین هدف باشد و وقتیکه چنین هدفی در کار بود استقبال هرخطری آسان است. لذت زندگی برای من خوردن و خوابیدن و تفریح نیست، زیرا اگر چنین بود مسلماً این منظور در محیط بیمسئولیتی بهتر فراهم بود و مضافاً خطرات احتمالی نیز در کار نبود؛ ولی من در زندگی خودم دنبال هدفی هستم و آن انجام کارهایی است که بدان قلباً ایمان و اعتقاد دارم. این کاری است که بهخاطر تأمین سعادت ملّت ایران صورت میگیرد.»
- در سلامِ عید غدیر، ۲ اردیبهشت ۱۳۴۴
- «هنگامی که پیچیدگی و فوریّت مشکلات ایران را در نظر میآوریم و بر مشکلات سایر کشورهای درحال توسعه نیز مینگریم بدین نتیجه میرسیم که تهیة یک نسخه برای برطرف ساختن دردهای حتّی یک ملت، بینهایت دشوار است؛ دادن نسخهای کلّی برای عموم ملل احتمالاً غیرممکن بهنظر میرسد. لکن شاید بتوان یک اصل و قاعدة کلّی را بیان داشت که مورد اقبال عمومی است و قانون مزبور این است که در همة کشورها مردم عامل اصلی پیشرفت هستند و تا زمانی که مردم اصلاح نشدهاند، پیشرفت مسیّر نخواهد بود.»
- پیام بهمناسبت گشایش کنفرانس بینالمللی مدیریت، تهران، ۴ اردیبشهت ۱۳۴۴
- «سیر تکامل تاریخ و تمدن جامعة بشری امروز دیگر فواصل جغرافیایی را از میان برداشته است. در چنین وضعی، فواصل اجتماعی بین ملل نیز میباید دیر یا زود از میان برداشته شوند. وجود تودهای از جوامع محروم با سطح زندگانی بسیار پایین و با سطح فرهنگی پایینتر در کنار جمع دیگری از ملل کاملاً مرفه و برخوردار از تمام مواهب علم و فرهنگ، نه تنها برای وجدان بشری قابل قبول نیست، بلکه از نظر صلح جهانی و از لحاظ تأمین آیندة قابل اطمینای برای تمام جامعة انسانی نیز کلاملاً خطرناک است.»
- سخنان در باشگاه مطبوعات زنان کانادا، ۳۰ اردیبشهت ۱۳۴۴
- «صلح و پیشرفت بینالمللی ایجاب میکند که یک مبارزة جهانی و همهجانبه با عواملی که سعادت و ترقی جامعة بشری را تهدید میکند، یعنی با جهل و فقر، بیماری و بیعدالتی اجتماعی انجام گیرد. اگر روزی برسد که تنها مرام سیاسی جهانیان همکاری عمومی برای سعادت و پیشرفت جهانی باشد، آن روز عالم بشریت بههدف واقعی خود نزدیک شدهاست.»
- سخنان در شهرداری مونترآل، کانادا، ۳ خرداد ۱۳۴۴
- «دنیای کنونی ما دنیایی است که در آن هر پشرفتی مانند هر خطری، هر مسئلهای مانند هر راهحلی، با تمام ملل جهان در هر مرحله از ترقی که باشند، بستگی کامل دارد. امروز بیش از هر زمان دیگر سرنوشت جوامع بشری به یکدیگر پیوستهاست. ما همه با هم زندگی میکنیم، بنابراین با هم نیز باید کار کنیم.»
- سخنرانی بههنگام گشایش کنگرة جهانی پیکار با بیسوادی، تهران ۱۷ شهریور ۱۳۴۴
- «عدالت اجتماعی در هر نقطه از جهان که برقرار شود به صلح گیتی کمک میکند. من قبول دارم که باید به پیشرفتهای مادی دست یافت، اما این پیشرفت اگر بر اساس عدالت اجتماعی استوار نباشد، به صورت یک خطر بزرگ درخواهد آمد.»
- سخنرانی به مناسبت دریافت دکترای افتخاری دانشگاه برزیل، ریو دو ژانیرو، ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۴
- روزگاری بود که جنگ برای زورمندان جنبه یک تفریح گرانقیمت ولی هیجان انگیز و برای ملل و کشورهای ضعیف صورت بلائی را در ردیف سایر بلایا داشت که میبایست خواه، ناخواه و هر چند وقت یکبار تن بقبول آن دهند؛ ولی امروز دیگر جنگ تنها یک تفنن نامطلوب و بیمارانه نیست. روزگاری ممکن بود همانطور که همه ما تاریخ خواندهایم دنیا شاهد جنگهای هفت ساله و سی ساله و صدساله باشد ولی امروز شاید حتی تصور جنگ چند روزه را هم نتوان کرد، واصوالا از کجا معلوم است که بعد از چنین جنگی مورخی باقی بماند تا طول مدت آن را در تاریخی ثبت کند؟
- (پیام محمدرضاشاه به کنفراس صلح جهانی از راه قانون ۱۳۴۴/۰۷/۰۶)
دنیای کنونی ما که شاید در ظرف پنجاه سال تحولات آن از پنج هزار سال گذشته بیشتر بودهاست بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماع را حل کرده ولی بنوبهٔ خود با بسیاری از مشکلات و مسائل تازه مواجه شده که در اجتماع گذشته وجود نداشتهاست. خوشبختانه امروز راه حل هیچیک از این مسائل توسل به زور نیست، زیرا امروز برای نخستین بار در تاریخ بشر قدرت اسلحه قدرتی قاطع برای حل اختلافات بشمار نمیرود. در عین حال اکنون دیگر مسائل جهانی را بصورت محدود و درمیان چند قدرت بزرگ سیاسی نمیتوان حل کرد، بلکه در حل هر یک از این مسائل کوچکترین کشور و ملت جهان همان حق اظهار نظری را دارد که به بزرگترین کشورهای دنیا داده شدهاست. شاهنشاه در کنگره ملی آرژانتین ۱۳۴۴/۰۲/۲۱
۱۹۶۶
ویرایش- «اگر در خلیجِ فارس حتّی یکدانه ماهی هم پیدا نمیشد یا یک چاهِ نفت نیز وجود نداشت یا یک کشتی تجارتی رفت و آمد نمیکرد، و اگر هم جنوبِ ایران و خوزستان و منابع نفتِ ایران فقط تیغزاری بود، باز هم وظیفهٔ ملّی ما ایجاب میکرد که از هر وجب خاکِ خود دفاع کنیم.»
- در میان نمایندگان مجلس شورای ملّی، ۱۰/۱۲/۱۳۴۴
- «ما احکام اسلام را راهنمای عقیده و فکر وعمل خود قرار دادهایم و خوشبختانه نتیجه و ثمره این رویه را به خوبی مشاهده میکنیم. شک نیست که در آینده نیز همواره راهنمای ما همین تعالیم خواهد بود، زیرا تردید نداریم که بهترین جوابگوی روحی و حتی مادی دنیای امروزه همانا تعالیم عالیه اسلامی است.»
- در سلام عید مبعث، ۲۰ آبان ۱۳۴۵
- «یک دانشگاه در نظر من مکان مقدسی است که آیندة جامعة بشریت در آن پیریزی میشود. دیرزمانی سرنوشت بشر را عوامل متعدد دیگری به جز علم و دانش تعیین میکرد. بسیار جنگها و ویرانیها، بسیار کشتارها و تخریبها اتفاق میافتاد که اساس آنها تعصب و خودخواهی و بیخبری، یعنی تمام آن چیزهایی بود که از جهل و نادانی سرچشمه میگرفت. در طول تاریخ، بشریت صدها میلیون نفر از بهترین فرزندان خود را در آستانة معبد جهل و نادانی قربانی کرد. چرا؟ زیرا فروغ دانش در توالی قرون جز بهتدریج و با دشواری نمیتوانست در تاریکی جهالت و گمراهی رخنه کند.»
- سخنرانی به هنگام دریافت دکترای افتخاری دانشگاه صوفیه، بلغارستان، ۱۱ شهریور ۱۳۴۵
- «بزرگی ملتها در این نیست که بتوانند در یک لحظه شهرها را ویران کنند و میلیونها کودک و جوان و پیر را به هلاکت برسانند، بلکه بزرگی آنان در این است که بتوانند میلیونها افراد بشر را از چنگال بیماری و بیسوادی و ترس و یأس و تهیدستی برهانند، تا انسانها بتوانند در جهانی آزاد و آرام در جوار یکدیگر در صلح و صفا و محبت و صمیمیت زیست کنند.»
- پیام در بیست و یکمیت سال تأسیس سازمان ملل متحد، ۲ آبان ۱۳۴۵
- «ما اعتقاد راسخ داریم که هر ملّتی حق دارد راهی را که بهتر با مصالح خود سازگار میداند برای پیشرفت خویش برگزیند، ولی در عین حال معتقدیم که اگر راهها فرق میکند هدفها نمیتواند متفاوت باشد، از همینجاست که ضرورت همکاری کشورها، حتی اگر شیوههای مختلفی برای خود برگزیده باشند، احساس میشود. دنیای ما بیش از پیش برای اینکه صحنة اختلافات و مشاجرات اعضای یک خانواده واحد بشری قرار گیرد کوچک میشود و در مقابل علم و صنعت و تکامل فکری و روحی جامعة بشری و وابستگی روزافزون ملل هر روز بیشتر اصل تفاهم و همکاری مشترک را در راهِ تأمین منافع مشترک به صورت امری الزامی و حیاتی درمیآورد.»
- سخنرانی بهمناسبت دریافت دکترای افتخاری دانشگاه بخارست، ۶ خرداد ۱۳۴۵
- «باید صراحتاً بگویم که هیچچیز مرا راضی نخواهد کرد مگر آنکه ایران را در صفِّ اول ملل مترقی جهان ببینم.»
- ۲۸ مرداد ۱۳۴۵
ما در تمام شئون ملی تاکنون کارهایی انجام داده و قدمهایی برداشته ایم که هر یک از آنها به نسبت خود میتواند نمونه و سرمشقی باشد. با همه اینها شاید احتیاجی بتذکر این حقیقت نباشد که همه پیشرفتهایی که تاکنون حاصل شده تازه نتایج اولیه این تحول عظیم است و ما بایستی منتظر بهرهگیری بسیار وسیعتری از این بابت در آینده باشیم. باید صراحتاً بگویم که هیچ چیز مرا راضی نخواهد کرد مگر آنکه ایران را در صف اول ملل مترقی جهان ببینم (پیام شاهنشاه به ملت ایران ۲۵۲۵/۰۵/۲۸)
۱۹۶۷
ویرایش- «زندگی زود میگذرد، و عمرِ هر کس پس از چند سال سپری میشود، ولی چه لذّتی از این بالاتر که انسان فکر کند در آن مدّتی که زنده بود و در روی زمین به سر بُرده است، یک عنصرِ مفید و یک خدمتگزار به جامعه و تمدن بودهاست. »
- خطاب به دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانی و ایرانیان مقیمِ آلمان، ۸/۳/۱۳۴۶
- «باید روح اتلاف وقت و به اصطلاح قرطاسبازی و بوروکراسی در ادارات ما از بین برود و هر کارمند اداری بداند که وظیفة او در درجة اول سرعت در انجام مراجعات مردم و اجرای صحیح و بیغرضانة وظایف اداری و تسهیل گردش کارهای کشور است؛ زیرا همین مردماند که از راه دادن مالیات، حقوق این کارمندان را تأمین میکنند. ادارات ما میباید از روح مماطله و دفع الوقت و بیتصمیمی و نیز از تشبث و توسل پاک و منزه شوند و روح خدمتگزاری از روی شوق و علاقهای که لازمة تحول اجتماعی امروز ایران است، جایگزین آن گردد.»
- سخنرانی به هنگام گشایش بیست ودومین دوره قانونگزاری مجلس شورای ملی و پنجمین دوره قانونگزاری مجلس سنا، ۱۴ مهر ۱۳۴۶
- «تنها هدفِ زندگی من، ارتقاء روزافزون کشور و ملّت ایران است، و آرزویی به جز این ندارم که استقلال و حاکمیت این مملکت را حفظ کنم و ملت ایران را به پای مترقیترین و سعادتمندترین جوامع جهان برسانم وعظمت دیرینة این سرزمین و افتخارات تاریخی آن را تجدید کنم، در این راه در آینده نیز مانند گذشته حتی از بذل جان دریغ نخواهم داشت.»
- ۴ آبان ۱۳۴۶
۱۹۶۸
ویرایش- «ما در آروزی دنیایی هستیم که در آن همة اندیشهها و نیروهای مثبت و خلاقانه، دور از جداییهای جغرافیایی و نژادی و مذهبی و زبانی، دست در دست یکدیگر داده و در لوای حقیقتی بالاتر از همة این جداییها، واحدی پدیدآورده باشند که پیش از هر چیز، مربوط به جامعة بشری باشد.»
- سخنرانی بهمناسبت دریافت دکترای افتخاری دانشگاه هاروارد، ۲۳ خرداد ۱۳۴۷
- «برای ما تمام ایرانیان از لحاظ حقوق یکساناند و هیچکس بر دیگری مزیّتی ندارد، زیرا خدواند همه را یکسان خلق فرمودهاست. اختلاف افراد فقط در کاری است که انجام میدهند و استعدادی که از خود نشان میدهند. کسی که استاد فیزیک است باید مفتخر باشد و مملکت هم بهوجود او افتخار میکند، ولی حقوق چنین کسی در جامعه بهعنوان یک فرد ایرانی از یک آبیار شبکة سدِّ سفیدرود بیشتر نیست.»
- سخنرانی در کنفرانس بررسی مسائل آموزشی، رامسر، ۱۵ مرداد ۱۳۴۷
۱۹۷۴
ویرایش- مصاحبه گر:اعلی حضرتا، جنابعالی بر چه اساسی پیش بینی میکنید که ایران در طولِ زندگی یک نسل یکی از پنج کشورِ پیشرفتهٔ جهان خواهد شد؟
- «انرژی، پیشتکارِ ملّت و پیشوایی ما. البتّه شمار اندکی هستند که اعتراض میکنند. حالا تصوّر کنید که ایرانیان، اگر ایرانی باشند، پس از آن همه کاری که برای کشور انجام دادهایم علیه رهبرشان بپاخیزند! این است پیشوایی حقیقی که ما در کشورِ خود داریم. همه با دل و جان پشتِ سرِ پادشاهِ خود قرار دارند.»
- مصاحبه با گاردین، ۱۹ ژانویه ۱۹۷۴
۱۹۷۵
ویرایش- «آنهایی که به رستاخیز نمیپیوندند باید از هواداران حزب توده باشند. این خائنان یا باید به زندان بروند یا اینکه همین فردا کشور را ترک کنند … [سخنِ روزنامهنگار:چنین بیانی با پیشیبانی اعلی حضرت از نظامِ دوحزبی به شدّت مغایر است.] «آزادی اندیشه! آزادی اندیشه! دموکراسی، دموکراسی! با پنج سال اعتصاب و راهپیمای خیابانیِ پشتِ هم! … دموکراسی؟ آزادی؟ این حرفها یعنی چه؟ ما هیج کدام از آنها را نمیخواهیم.»
- کیهان انترناسیونال، ۸ مارس، ۱۹۷۵، همچنین نقل قول شده توسط فیتزجرالد"Giving the Shah what he wants" ص۸۲
۱۹۷۶
ویرایش- «آنهایی را که کار نمیکنند دُمشان را میگیریم و مثلِ موش بیرون میاندازیم. کسی که کارش را به درستی انجام نمیدهد، نه تنها به وجدان بلکه به وظیفهٔ میهنی خود هم خیانت میکند.»[۱]
- «شاه، یک نوع کلمهٔ جادویی برای مردم ایران است.»[۲]
۱۹۷۹
ویرایش- «انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تأیید من به عنوان پادشاه ایران و به عنوان یک فرد ایرانی نباشد.»[۳]
- «من آگاهم که بنام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباهات گذشته و فشار اختناق تکرار شود.
من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که بنام مصالح و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود و اما من بنام پادشاه شما که سوگند خوردهام که تمامیت ارضی مملکت، وحدت ملی و مذهب شیعه اثنی عشری را حفظ کنم، بار دیگر در برابر ملت ایران سوگند خود را تکرار میکنم و متعهد میشوم که خطاهای گذشته هرگز تکرار نشود، بلکه خطاها از هر جهت نیز جبران گردد.
متعهد میشوم که پس از برقراری نظم و آرامش در اسرع وقت یک دولت ملی برای آزادیهای اساسی و انجام انتخابات آزاد، تعیین شود تا قانون اساسی که خونبهای انقلاب مشروطیت است بهصورت کامل به مرحله اجرا در آید، من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم.»[۴]
- «من از همه شما هموطنان عزیزم میخواهم تا به ایران فکر کنید. همه به ایران فکر کنیم. در این لحظات تاریخی بگذارید همه با هم به ایران فکر کنیم. بدانید که در راه انقلاب ملت ایران علیه استعمار، ظلم و فساد من در کنار شما هستم؛ و برای حفظ تمامیت ارضی وحدت ملی، و حفظ شعائر اسلامی و برقراری آزادیهای اساسی و پیروزی و تحقق خواستها و آرمانهای ملت ایران همراه شما خواهم بود.»[۵]
- «در ایران امروز، نه حکومتی بمفهوم واقعی آن وجود دارد، و نه دولتی. آنچه امروز در ایران میگذرد، یک جریان ضدانقلابی است بمنظور نابودی همهٔ دستآوردهای ملی. بجای آن تمدن بزرگ، که من برای مملکتم خواسته بودم، امروز ایران بجانب وحشت بزرگ میرود، و آنچه من در پایان این راه میبینم، متأسفانه، واقعیتی باز هم وحشت انگیزتر است، یعنی تبدیل ایران به "ایرانستان"».
- مصاحبه مطبوعاتی، ۱۳ جون ۱۹۷۹[۶]
- ما به شما نوید و وعده تمدن بزرگ را میدهیم و فکر میکنم که دیگران به شما وعده وحشت بزرگ بدهند. باز مقایسهاش با ملت ایران است.[۷]
۱۹۸۰
ویرایش- «بجای این که من میکوشیدم تا به مردم ایران بگویم که شما میتوانید بکمک شخصیت خود، قدرت خود، و منابع ملی خویش، یک ملت درجه اول در جهان باشید، امروز، به این مردم تلقین میشود که: شما ملتی فقیر و صغیر و مستعضف هستید و حق چنین بلند پروازیهایی را ندارید. برای تحقق این مطلب، تمامی نیروگاهها را بستند، کارخانهها را از کار انداختند، برنامههای عمرانی را متوقف کردند. زیرا اینها میخواهند ایران کشوری فقیر باشد تا آسانتر بتوان بر آن حکومت کرد. کشوری که، مردم سرزمین اش، در عین ثروتمندی، از گرسنگی بمیرند.
- مصاحبه با نیوو یورک تایمز
- «هفت سال تمام، علیه ناسیونالیسم ایران و علیه خود من، با انتشار ۳۴۰ نشریه و رسانه، تبلیغ بسیار وسیعی در سطح جهانی صورت گرفت؛ و این عظیمترین جنگ تبلیغاتی بود که بعد از جنگ دوم جهانی همه شاهد آن بودهاند. همه مراکز خبری چپ و راست، علیه من و کشورم بسیج شدند. این پیوند جهان سرمایه داری و جهان کمونیست، مسلماً از پدیدههای جالب عصر ماست.»
- مصاحبه با مجله «اکتبر» در مصر ۱۹۸۰
- «هزینه این همه تبلیغات، این همه روزنامه، این همه کتاب، این همه گزارش از کجا تأمین میشود. اما این را بدانند که هدف من، ساختن یک ایران درجه یک است؛ و در این تلاش، ما نه تنها با کمونیسم داس و چکش، نه تنها با «یونیون جک»، و نه تنها با کمونیسم تازه رسیده اسلامی، بلکه با سازمانها و تشکیلات دیگری هم درگیریم که در آینده ثابت خواهد شد…»
- مصاحبه با مجله «اکتبر» در مصر ۱۹۸۰
مأموریت برای وطنم، ۱۹۶۱
ویرایش- «کسانی که با دهقانان ما محشور بودهاند در این گفته همداستان اند که روستائیان ایران بالفطره مردمی باهوش و سریعالانتقال اند و برای فراگرفتنِ دقایقِ فنّی و معلوماتِ نوین شوقِ فراوان دارند.»
- از کتاب «مأموریت برای وطنم»
- «اگر من یک دیکتاتور بودم تا پادشاهِ مشروطه، میبایست وسوسه میشدم تا همانندِ هیتلر یا مانند آنچه امروزه در کشورهای کمونیستی میبینید، حزبِ واحدِ مسلّطی تشکیل دهم. امّا من به عنوانِ یک پادشاهِ مشروطه آن توان و جسارت را دارم که فعّالیّتهای حزبی گسترده به دور از خفقانِ نظام یا دولتِ تک حزبی را تشویق کنم.»
- در مأموریّت برای وطنم، چاپ لندن، ۱۹۶۱، ص۱۷۳
- «نظام شاهنشاهی ایران ضامن استواری وحدت ملّی، قاطعیّت قدرتِ فرماندهی، نیرومندی نظامی، استقلال سیاسی و نقشِ بارز جهانی کشور ماست. قانون اساسی ایران ناظر بر نظمِ دموکراتیک کشور و ضامنِ حقوقِ مدنی و سیاسی و قضایی همة افراد ایرانی است.»
- در «بهسوی تمدن بزرگ»، بخش دوم، ایران امروز
- «هرکس فکر ناسیونالیسم مفنی را تبلیغ میکند باید او را مظنون و مشکوک شمرد، زیرا خراب کردن از عهدة همه برمیآید ولی آباد کردن کار هر کس نیست. متأسفانه طینت و طبیعت بشر در همه جای گیتی آن است که مردم غالباً به هیاهو و جنجالی که نسبت به شیطان موهوم برپا میشود بیشتر دل میسپارند تا به تبلیغی که برای پیشرفت و احیاء کشور میشود، علت این است که برافکندان بنیانها تماشایی و هیجانانگیز است، ولی ساختن بنا کاری آهسته و تدریجی است که احتیاج به صرف وقت دارد.»
- از «مأموریت برای وطنم»
- «برای مبارزه علیه سیستم امپریالیستی جدید یا قدیم، ترس و واهمه و خضوع و خشوع اثری نمیبخشد. امروزه ملل کوچک باید جرأت و جسارت آن را داشته باشند که در برابر نیرومندان استقامت و پایداری نمایند و کوچکترین پروایی از عظمت و قدرت آنان نداشته باشند.»
- از «مأموریت برای وطنم»
بهسوی تمدن بزرگ
ویرایش- «نظام شاهنشاهی ایران، نظامی است که از روز نخست با موجودیت و هویت ملّی ایرانی پیوند خوردهاست و استحکام و استمرار آن، از شگفتیهای تاریخ است.»
- در «بهسوی تمدن بزرگ»، بخش سوم، در راه تمدن بزرگ
- «نظام شاهنشاهی ایران، از روز نخست بهصورت مظهر و در عین حال نگاهبان همة ارزشهای دیگری درآمده است که موجودیّت ایرانی بر آنها استوار است.»
- در «بهسوی تمدن بزرگ»، بخش سوم، در راه تمدن بزرگ
- «نه حملات خُردکنندة اسکندر و عرب و مغول، نه نابهسامانیهای داخلی دوران ملوکالطوایفی و هرج و مرج، نه نفوذهای استعماری ادوار اخیر و نه آخرین آزمایشهای بیگانگان که در دوران خود ما صورت گرفت، هیچیک توانایی رخنه بدین دژ پولادین ملیّت ایرانی را نیافت و مسلّم است که در آینده نیز هیچ عامل دیگری این توانایی را نخواهد یافت.»
- در «بهسوی تمدن بزرگ»، بخش سوم، در راه تمدن بزرگ
- «در فرهنگ ایرانی، شاهنشاهی ایران بعنی واحد جغرافیایی و سیاسی ایران بهاضافة هویّتِ خاصِّ ملّی و همة ارزشهای تغییرناپذیری که این هویّت ملّی را بهوجود آوردهاند.»
- در «بهسوی تمدن بزرگ»، بخش سوم، در راه تمدن بزرگ
انقلاب سفید
ویرایش- «ما جوانان ورزشکار خود را از اینکه احیاناً در مسابقات جهانی برنده نشوند ملامت نمیکنیم، ولی از ایشان میخواهیم که حتماً با قصد برنده شدن و با روحیه و ایمانی که لازمة چنین ارادهای است در این مسابقات شرکت جویند و تا آخرین ثانیه با غیرت و انضباط و غرور ملّی نبرد کنند.»
- در کتاب «انقلاب سفید»
- جهش انقلاب ایران حقاً میباید پرورش استعداهای جسمانی جوانان ایرانی را به حدِّ اعلی دربر گیرد و فرزندان شهرها و روستاها در این مورد از امکاناتی کاملاً مساوی برخوردار گردند و احتیاجات ورزشی کشور از حیث وسائل کار و میدانهای ورزش و باشگاهها کاملاً تأمین گردد. جوانان وزشکار ما حتّی در شرایطی غالباً نامساعد شایستگی و توانایی خود را در صحنههای مسابقات بینالمللی نشان دادهاند و جامعة انقلابی امروز ما میباید ترتیبی دهد که این شرایط از هر حیث به صورت شرایطی مساعد و پرورنده درآیند.»
- در کتاب «انقلاب سفید»
پاسخ به تاریخ
ویرایش- «انتظار من این است که ایران در طول یک نسل، یکی از سربلندترین کشورهای جهان شود. ایران تا سیزده سال دیگر، به سطح فعلی کشورهای اروپایی خواهد رسید و طی ۲۵ سال آینده از آنها پیشی خواهد گرفت. هدف نهایی من ایجاد یک ایران درجهٔ یک است که در آن ملتی مرفه، سربلند، آزاد، و متکی به خویش زندگی کند. من هیچوقت رسیدن ایران را به بالاترین قلهها، امری غیرممکن ندیدهام….».
- «امروز، بعضیها مرا سرزنش میکنند که چرا با اعمال قدرت و بکار گیری شدت، مقررات حکومت نظامی را بدقت اجرا نکردیم و امنیت را به هر قیمتی که میشد، به کشور بازنگرداندم. مسلماً این کار عملی بود، ولی به چه قیمت؟ امروز به من گفته میشود که یقیناً اجرای چنین تصمیمی، بمراتب کمتر از دوران خونین هرج و مرج کنونی، تلفات در برمیداشت. پاسخ من این است: که یک پادشاه حق ندارد تاج و تخت خود را بقیمت ریختن خون هم میهنان اش حفظ کند. یک دیکتاتور میتواند، اما پادشاه دیکتاتور نیست[۸]
- «ما در ناحیه ژئوپلیتیکی خاصی زندگی میکنیم، زیرا روسیه همیشه در رویای قدیمی خود برای دستیابی به آب های گرم خلیج فارس بسر میبرد».
درباره
ویرایشاز او دربارهٔ دیگران
ویرایش- «کورش! شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه هخامنشی، شاه ایران زمین، از جانب من، شاهنشاه ایران، و از جانب ملت من، بر تو درود باد… در این لحظه پرشکوه تاریخ ایران، من و همه ایرانیان، همه فرزندان این شاهنشاهی کهن که دوهزار و پانصد سال پیش بدست تو بنیاد نهاده شد، در برابر آرامگاه تو سر ستایش فرود میآوریم و خاطره فراموش نشدنی تو را پاس میداریم همه ما در این هنگام که ایران نو با افتخارات کهن پیمانی تازه میبندد، ترا بنام قهرمان جاودان تاریخ ایران، به نام بنیانگذار کهنسالترین شاهنشاهی جهان، به نام آزادیبخش بزرگ تاریخ، به نام فرزند شایسته بشریت، درود میفرستیم.»
- سخنرانی او در پاسارگاد جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران[۹]
دربارهٔ او
ویرایش- چگونه پادشاه دیکتاتور شد؟ در دگرگونی شاه جوان در سالهای ۱۹۴۸ و۵۰ و تمایلش به خودکامگی، اطرافیان - به ویژه طرفداران سیاست انگلیس - سهم به سزایی داشتند. انگلوساکسونها به این نتیجه رسیده بودند که طرف بودن با یک نفر به مراتب سهلتر از طرف شدن با یک سیستم پارلمانی است و با نخستوزیری که احتمال دارد نظراتش مغایر با ارادهٔ شاه باشد. به همین دلیل به جای تشویق شاه به سلطنت او را ترغیب به حکومت کردند.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»، «روزی که مصدق نفت را به ایران باز داد» [۱۰]
- شاه عشق چندانی به ادبیات نداشت. در عوض به معلومات عمومیاش میرسید، هر روز دو ساعت میخواند و به ویژه به مسائلی نظیر پتروشیمی علاقه بسیار نشان میداد. من شخصاً بسیار متأسف بودم که شاه تقریباً با شعر فارسی بیگانه است. بعدها به من گفتند که سواد و فرهنگ دیگران موجب خلقتنگی او میشود. به درجهای که به اشخاصی که شرفیاب میشدند توصیه میشد اگر به زبان فرانسه با او حرف میزنند عمداً چند غلط دستوری در حرفها بگنجانند تا حسادت او تحریک نشود. در سنین پیری تاب هیچگونه برتری از هیچکس را نمیآورد، این کس میخواست سیاستمدار باشد، میخواست مهندس امور فنی. چنان به کمال و بینقصی رسالت خویش غُرّه بود که به کمتر شور و مشورتی راه نمیداد و اطرافیانش هم از نصیحت کردن به او خودداری میکردند. وقتی چنین خود را تنها و منزوی ساخت عنان را آزادانه به دست رویاهای بزرگبینانه رها کرد.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»، «از دید تهران، هیتلر چندان هم وحشتناک نبود»[۱۱]
- خرابههای باعظمت تخت جمشید در سالهای آخر سلطنت شاه مورد لطف و توجه بسیار بود. آنجا را صحنهٔ تظاهرات فرهنگی و حتی محل رسیدگی به بیلان برنامههای پنجساله کردند. من نمیدانم که موسیقی و رقص برای باز کردن فکر مساعد بود یا نه، یا میشد در آن فضا به حسابهای دقیق رسید یا خیر، اما قدر مسلم این است که در آن «صحنهٔ آراسته» میشد سر را بالا گرفت و باور کرد که ایران در صف کشورهای پیشرفته قرار دارد: یعنی همان اظهارات شاه که مدعی بود ما بزودی ششمین یا هفتمین قدرت جهانی خواهیم شد.
- جشنهای سال ۱۹۷۱ بهانهٔ غرور فراوان از دستاورهای اندک را فراهم آورد. من در این جشنها شرکت نداشتم، نه میتوانستم لافهایی چنین گستاخانه را تحمل کنم و نه مضحکهشدنی را که کفارهاش بود.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»، «تردستیهای شاه» [۱۲]
- ایجاد حزب واحد نه خدمتی به محمدرضا شاه کرد و نه به ملت. نتیجهٔ آن فقط منحرف شدن مخالفت سیاسی به سمت شاخههای افراطی بود، افتادن آن به دامن مذهبیون و حزب توده…
- محمدرضا شاه بیتردید به بیماری خودبزرگبینی مبتلا بود، به همه مشکوک بود و به کسی اعتماد نمیکرد. آیا دوست و یاری داشت؟ اسباب تأسف است، ولی تصور نمیکنم. دورش را کسانی گرفته بودند که در مقابلش به خاک میافتادند، از امکاناتش استفاده میکردند، دربارش را تشکیل میدانند ولی دوستش نبودند… شاه، دوستی را پس میزد، نمیتوانست بپذیرد که کس دیگری از او باهوشتر، آراسته تر، قویتر، جذابتر یا ثروتمندتر باشد… هرگز نتوانست جوانان را جذب کند به همین دلیل بسیاری از آنان در زمان وقوع حادثه به آغوش خمینی پناه بردند.
- شاپور بختیار، «یکرنگی»، «جاذبهٔ حزب واحد» [۱۳]
- «ایران، مرهون شایستگی شاه در اداره امور کشور است. او توانسته ایران را به صورت جزیره ثبات در یکی از پرآشوبترین نقاط دنیا درآورد. این تجلیلی است از شما اعلی حضرت و رهبری شما و احترام و ستایش عمیقی که ملت به شما دارد. نظر ما در مسایل مربوط به امنیت نظامی متقابل با هیچ کشوری به اندازه ایران نزدیک نیست و من نسبت به هیچ رهبری مانند شاه این همه احساس حقشناسی عمیق و دوستی صمیمانه ندارم.»
- «حالت مردی را داشت که یک عمر عاشق زنی بوده، همه چیز را برای آن زن گذاشته و بعد احساس کرده که آن زن دیگر به او مهری ندارد و به او وفادار نیست.»
- «فکر میکنم شخصیت شاه به هرحال یکی از مهمترین شخصیتهای منطقه در قرن بیستم بودهاست. سقوط او بدون شک آغاز یک حرکت و تغییر بسیار بسیار مهم در تمام منطقه بودهاست، یعنی آغاز اسلام به اصطلاح رادیکال سیاسی، ایجاد جمهوری اسلامی و پیامدهای دیگری که واقعاً کل جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر داد. به همین خاطر احساس من این بود و هست که شناخت شاه در واقع شرط بسیار مهمی برای شناخت بلایی است که بر سر ایران در سی و چند سال اخیر آمده و شناخت تحولاتی است که در منطقه اتفاق افتاده و میافتد.».
- «ریشههای انقلاب، یعنی علت اینکه انقلاب به این شکل متحقق شد، ریشه در تغییرات مثبت و تغییرات منفی و سیاستهای درست و سیاستهای نادرستی داشت که شاه اتخاذ کرد، یعنی اگر شاه سیاستهای متفاوتی اتخاذ میکرد، چه بسا که ما انقلاب اسلامی نمیداشتیم و مقاومتی که در سی و چند سال اخیر علیه جمهوری اسلامی شده، مقاومتی که جنبش زنان به عنوان پیش قراول جنبش دموکراتیک علیه استبداد مذهبی کرده، مقاومتی که طبقه متوسط کرده، مقاومتی که دانشجویان و شهرنشینها کردند، همه اینها در واقع ریشه در همان مقاومتها و تحولاتی دارد که در دو دهه آخر دوران شاه آغاز شد. آن کنشها، آن تلاشها برای ایجاد یک جامعه آزادتر و دموکراتیکتر، متأسفانه به یک استبداد مذهبی انجامید ولی آن نیروها کماکان به جای خود هستند و سعی میکنند که این امید محقق نشده دموکراسی را در ایران محقق کنند.».
- «این یک سؤال اساسی است که از خود بپرسیم ما برای چه چیزی انقلاب کردهایم و چرا علیه رژیم شاه به خیابانها ریختیم و آن را سرنگون کردیم… مشکل مردم استبداد رژیم شاه، نبودن آزادی، وجود زندانیان سیاسی، آزاد نبودن مطبوعات و بیان و عدم انتخابات آزاد بود.»
- «محمدرضا پهلوی در حقیقت خود را قربانی توطئه قدرتهای جهانی میدانست. از همان ابتدای اوجگیری اعتراضات مردمی در سالهای ۵۷–۵۶ شاه معتقد بود که دست خارجیها در حال بحرانسازی علیه وی و حکومت وی هستند.»
- «علی امینی آخرین دولت مرد رژیم شاه بود که جسارت نه گفتن به وی را داشت و میتوانست به صراحت به وی اعلام کند که اعلیحضرت مسیری را که طی میکنید، اشتباه است.»
- «در انقلاب تنها راس فروریخت و بقیه آن سالم ماند. آنچه که بود نارضایتی گسترده از شاه و حلقه اطرافیان وی بود. اما آنچه که مهم بود این بود که شاه نخواسته بود این نارضایتی را ببیند… اگر شاه عزم و اراده خود برای مقاومت را از دست نداده بود انقلاب به پیروزی نمیرسید. حتی میتوانست در ۲۲ بهمن هم جلوی انقلاب را بگیرد.»
- «خیلی واضح بود که شاه گرفتار مصدق شده بود. مصدق کسی که قیام کرد تا کشورش را آزاد کند و انحصارهای که در آنجا بود حذف کند. مصدق کسی بود که قیام کرد که نفوذِ بیگانگان را حذف کند. مصدق کسی که یک انقلاب را در ایران برای ملّت ایران رهبری کرد، مصدق کسی که شاه توانست با همکاری استعمار، بر او و بر قیامش چیره شود. شبحِ او همواره در برابرِ شاه در هر زمان میایستاد … گرفتاری مصدّق این بود که شاهِ ایران را از اینکه همواره خود را درونِ نفوذِ بیگانه قرار دهد، دور کند؛ و اگر شاهِ ایران خود را به ثمنِ بخس فروخت، امّا ممکن نیست ملّتِ ایران خود را به طلا یا به همهٔ گنجهای دنیا بفروشد.»
- جمال عبدالناصر ۲۶/۰۷/۱۹۶۰[۲۰]
- «رفتن شاه، پیروزی نیست بلکه طلیعه پیروزی است؛ و البته این طلیعه را من به ملت ایران تبریک عرض میکنم؛ و باید توجه داشته باشند که همان طوری که طلیعه پیروزی است، طلیعه خلع سلطه اجانب است.»
- سید روحالله خمینی (صحیفه امام، ج۵، ص: ۴۸۴)
- «اگر شاه به نصایح روحانیون توجه کرده بود وخدمت به این ملت کرده بود، سقوط نمیکرد. لکن خدمت نکرد و خیانت کرد، و پشتوانه مردمی را از دست داد و وقتی مردم شنیدند رفت، شادی کردند.»
- سید روحالله خمینی(صحیفه امام، ج۸، ص: ۸۷)
- «رژیم شاه رژیمی دیکتاتوری است. در این رژیم، آزادیهای فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شدهاند. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل میکند. انعقاد مجامع سیاسی- مذهبی ممنوع است. استقلال قضایی و آزادی فرهنگی به هیچ وجه وجود ندارد. شاه قوای سهگانه را غصب کردهاست و یک حزب واحد ایجاد نمودهاست. از این بدتر، پیوستن به این حزب را اجباری کردهاست و از متخلفان انتقام میگیرد.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۱]
- «من مخالف شاه هستم؛ درست به دلیل آنکه سیاست وی که وابسته به قدرتهای خارجی است، پیشرفت مردم را در معرض خطر قرار میدهد. هنگامی که شاه ادعا میکند که ایران را به مرز «تمدن بزرگ» میرساند، دروغ میگوید و این مطلب را بهانه قرار دادهاست.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۲]
- «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنان نبودهاست بر عکس اسلام با مفهوم زن به عنوان شی ء مخالفت کردهاست و شرافت و حیثیت او را به وی باز دادهاست. زن مساوی مرد است. زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند؛ اما رژیم شاه است که با غرق کردن آنها در امور خلاف اخلاق، میکوشد تا مانع آن شود که زنان آزاد باشند. اسلام شدیداً معترض به این امر است. رژیمْ آزادی زن را البته نظیر آزادی مرد از میان برده و پایمال ساختهاست. زنان مانند مردان زندانهای ایران را پر کردهاند. در اینجاست که آزادی آنها در معرض تهدید و در خطر قرار گرفتهاست. ما میخواهیم که زنان را از فساد، که آنان را تهدید میکند، آزاد سازیم.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۳]
- «ما مخالف پدر شاه بودیم و مخالف شاه فعلی و مخالف همه سلسلهاش هستیم؛ زیرا مردم ایران آن را نمیخواهند.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۴]
- «عمل شاه در حفظ روابط سیاسی با اسرائیل و دادن کمک اقتصادی به وی، بر خلاف مصالح و منافع اسلام و مسلمانهاست.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۵]
- «اصول دموکراسی و آزادی در تضاد بنیادی با این رژیم و با وجود خود شاه هستند؛ لذا هیچ مصالحه ممکنی با وی وجود ندارد.»
- سید روحالله خمینی در مصاحبه با لوسین ژرژ، روزنامه لوموند، ۶ مه ۱۹۷۸ م. (۱۶/۲/۱۳۵۷)[۲۶]
- «آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند تو را، من میل ندارم که یک روز اگر بخواهد تو بروی، همه شکر کنند .... اگر دیکته میدهند دستت و میگویند بخوان، در اطرافش فکر کن نصیحت مرا بشنو .... ربط ما بین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسرائیل حرف نزنید… مگر شاه اسرائیلی است؟»
- «به موجب قوانین بینالمللی و اسلامی، اگر شاه از یک کشور دیگر تقاضای پناهندگی سیاسی کرده بود، این کشور حق نداشت شاه را پس بدهد، لکن چون شاه مخلوع تقاضای پناهندگی نکردهاست، ایران کاملاً حق دارد استرداد او را مطالبه کند و بخواهد کلیه ثروت او به ایران انتقال پیدا کند، زیرا آنچه شاه دارد متعلق به ملت ایران است و لاغیر. در حال حاضر شاه یک دزد است که به موجب قوانین اسلامی، باید دست او را قطع کرد، زیرا او در شرایطی بود که میتوانست دزدی نکند و کردهاست.»
- «اگر شاه میدانست اسدالله علم بعدها در آینده میخواهد چنین خاطراتی را بنویسد، دستش را قطع میکرد!»
- «من بر جنازه شاه نماز خواندم و پشیمان نیستم. شاه انسان مسلمانی بود و نماز خواندن بر جنازه مسلمان هیچ گونه اشکال شرعی ندارد… من کار اشتباه یا خلاف شرعی انجام ندادم و شاه تا زمان فوت انسانی مسلمان بود، در ضمن خود آیت الله خمینی فتوایی دارد مبنی بر اینکه نماز خواندن بر جنازه مسلمان حتی اگر گناهکار هم باشد اشکالی ندارد»
- «عظمت قدرت نظامی ایران گرچه برای هر ایرانی غرورانگیز است لیکن شگفتآور نیست زیرا با موقعیت جهانی که کشور ما تحت رهبریهای شاهنشاه گرانقدرمان به دست آوردهاست، جز وجود ایرانی نیرومند و قدرتمند نمیتوان آن تصور یا قبول نمود.»
- «او مردی کامل، لجوج و سازشناپذیر بود و نسبت به آنچه برای مقام و موقعیت خود او و کشور بیتعارف باشد، حساسیت نشان میداد.»
- والری ژیسکار دستن در قدرت و زندگی
- … و بهمین دلیل است که شاه با وقاحت تمام میگوید: «ما زندانی سیاسی نداریم، ما سه هزار کمونیست و تروریست داریم.» یعنی اول چهل و پنج الی شصت هزار نفر زندانی سیاسی را تخفیف میدهد به سه هزار تا، و بعد همه را تخفیف میدهد به تروریست، و بعد بر همه یکجا برچسب کمونیست میزند و میکوشد همه را یک جا بکوبد. در حالیکه ایران فقط یک تروریست دارد و آن هم شخص شخیص شاه است که بر سی و چهار میلیون نفر حکومت تروریسی خود را تحمیل کردهاست.
- رضا براهنی، «ظلالله» «مقدمه» [۳۳]
- شاه در سوئیس درس خوانده بود و در زمان خودش به نسبت مردم ایران میشد گفت فرد تحصیل کردهای بود. در سالهای اولیه سلطنتش بیشتر دموکراسی را رعایت میکرد. آنچنان خودکامه نبود. بعد به تدریج به ویژه بعد از واقعه ۲۸ مرداد و سرنگونی دکتر مصدق به تدریج رو به خودکامگی گذاشت… چه چیزی باعث شد که از یک شاه جوان دموکرات یک دیکتاتور خیلی خشن بروز کند. واقعاً آیا فکر نمیکرد که آنچنان شیوهٔ سلطنت، راه را برای سرنگونی سلطنت پسرش هموار میکرد؟
- شیرین عبادی، ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲ مهر ۱۳۹۵؛ در برنامهٔ «میزبان»، رادیوفردا[۳۴]
وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- «برگزیدهای از سخنان و نوشتههای شاهنشاه آریامهر، شرکت کتاب، لسآنجلس: تابستان ۱۳۸۸، ّISBN 9781595842404»
- ↑ Historic Interview with His Imperial Majesty ". keyhan international , 26 October 1976
- ↑ http://www.brainyquote.com/quotes/quotes/m/mohammedre116625.html
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=UrKBzJm5GrA
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=UrKBzJm5GrA
- ↑ https://www.youtube.com/watch?v=UrKBzJm5GrA
- ↑ مصاحبه مطبوعاتی. مکزیک. ۱۳ جون ۱۹۷۹
- ↑ https://radis.org/%DB%B2%DB%B6-%D8%AF%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%87-%DB%B5%DB%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2/
- ↑ محمد رضا شاه پهلوی. پاسخ به تاریخ
- ↑ http://fa.wikisource.org/wiki/سخنرانی_محمدرضا_شاه_پهلوی_پاسارگاد_جشنهای_۲۵۰۰_ساله_شاهنشاهی_ایران
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۶۹. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۵۷ و۵۸. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۱۰۲. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.
- ↑ بختیار، شاپور. یکرنگی. ترجمهٔ مهشید امیرشاهی. ویرایش چهارم، ۲۰۰۶. پاریس: انتشارات خاوران، ۱۹۸۲م/۱۳۶۱ش. ۱۰۸. شابک ۹۷۸۲۹۱۲۴۹۰۶۴۳.
- ↑ http://persian.aawsat.com/2013/08/article4510
- ↑ http://persian.aawsat.com/2013/08/article4510
- ↑ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/211003/زیباکلاممشکل-مردم-استبداد-رژیم-شاه-بودهدایتخواهرابطه-با-آمریکا-در-مسیر-براندازی-است
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/288/0/زیباکلام:.شاه.سال.۴۲.سقوط.کرد.نه.۵۷.html
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/288/0/زیباکلام:.شاه.سال.۴۲.سقوط.کرد.نه.۵۷.html
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/4/bodyView/288/0/زیباکلام:.شاه.سال.۴۲.سقوط.کرد.نه.۵۷.html
- ↑ http://nasser.bibalex.org/Speeches/browser.aspx?SID=914&lang=ar
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/n22261/سرویس_های_اطلاع_رسانی/تاریخ/نخستین_مصاحبه_مطبوعاتی_امام_خمینی_س_
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/k1/سرویس_های_اطلاع_رسانی/s9/تاریخ/n2476/آقا!_من_به_شما_نصیحت_می_کنم؛_ای_آقای_شاه!_ای_جناب_شاه!
- ↑ http://passionofanna.wordpress.com/2011/11/10/گفت-و-گوی-تاریخی-منصور-تاراجی-با-قدافی/
- ↑ http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/203066/زيباكلام-نگاهی-شاه-حاوی-واقعیت-هایی-درباره-معتضد-کتاب-تطهیر-چهره
- ↑ http://www.jamnews.ir/detail/News/113980
- ↑ http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/4542/0/طالب.الرفاعی:.من.شاه.را.دفن.کردم.html
- ↑ «مشروح مذاکرات > مجلس شورای ملی > دوره بیست و چهار > جلسه هفتاد و دو». مجلس شورای ملی، دورهٔ ۲۴ جلسه ۷۲، ۲۵/۳/۱۳۵۵ش.
- ↑ براهنی، رضا. ظلالله، شعرهای زندان. ویرایش دوم. تهران: مؤسسهٔ انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۸ش/ ۱۹۷۹م. ۳۱.
- ↑ «مهمانی شیرین عبادی؛ نان و پنیر و سبزی برای کارتر». رادیو فردا، ۲۵ مارس ۲۰۲۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۲۶ آوریل ۲۰۲۲.