زبان فارسی
زبانی هندواروپایی با گویشوران در ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان
زبان فارسی یکی از زبانهای هندواروپایی در شاخهٔ زبانهای ایرانی جنوب غربی است که در کشورهای ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان به آن سخن میگویند.
گفتاوردها
ویرایش- «زبان فارسی شیرین است، این زبان ماندنی است در اساسِ آن خللی وارد نخواهد شد، کاخی است که از باد و باران گزند نخواهد یافت زیرا این بذر سخن در جای جای سرزمین ما به بار نشستهاست و با پارسیزبانان آن سوی مرزهای ایران هم مستحکمتر خواهد شد و گلهای تازهای خواهد داد و با میوههایی شیرین به بار خواهد نشست.»
- ژاله آموزگار سخنرانی در جلسهٔ افتتاحیهٔ انجمن بینالمللی ایرانشناسی»۶ خرداد ۱۳۸۹/ ۲۷ ژوئن ۲۰۱۰ لوس آنجلس
- «زبان فارسی سند استقلال و قبالۀ بقای ملت است در طول تاریخ و در محکمۀ روزگار. این زبان شیوای فارسی تا به امروز در جزر و مدّ حوادث به تقویت روح ملت ما کمکهای گوناگون کرده است.»
- «بهنظر من زبان فارسی از دو نقطهنظر برای ما ایرانیان ارزشی فوقالعاده دارد. یکی اینکه زبان مادری ماست و زبان مادری هر قومی خمیرمایۀ آن قوم و محور اصلی تحرکات هنری و زمینه تلاشهای علمی و تحقیقی آن ملت است. ما به این زبان فارسی بیش از 54 هزار تألیفات علمی و ادبی داریم که مولفین آنها سر در نقاب خاک کشیدهاند لیکن نامشان باقی و مورد تعظیم و تکریم است. عرض دیگرم راجع به خود زبان فارسی است که شیرینی و شور و سادگی آن بینظیر، و ادبیات آسمانیاش مایۀ افتخار بشریت میباشد. ادبیاتی که سرمشق صلح و چراغدار کاروان انسانیت بوده، گلستان و بوستانش خزان ندیده و حافظش در دلها حفظ شده. اما چون این زبانی کهنسال است ناگزیر گرد و غبار زمان بر چهرش نشسته، باید غبار دوران را از چهرهاش زدود، و چون مرزهای تازهای به روی زندگی امروز باز شده باید راهها و روشهای تازهای نیز در ادبیات آن بهوجود آورد، یعنی زبان را گسترش داد و در پارهای موارد تصرفاتی معقول و حسابشده در آن نمود. اما نباید فراموش کنیم که هم غبارروبی از این زبان، و هم کار گسترش و باب روز کردن آن کاری بسیالر ظریف و مشکل است که جز به دست استاد نباید انجام گیرد.»
- «باید بدانیم زبان فارسی یک بافت ادبی دارد مخصوص خودش، این بافت باید ثابت بماند تا تار و پود زبان از هم جدانشود؛ اما تغییر رنگ و شکل به هر صورت که ذوق سلیم قبول کند کار اصلی اهل ادب است و باید آثار ادبی امروز به رنگ روز درآید آنچنانکه آثار ادبی فردای ما نیز باید فردای ما را سیراب کند. بعضیها کمی لغت را در این زبان نمودار ضعف آن میدانند. شاید توجه نفرمودهاند که یکی از دلایل ترنمی که زبان فارسی دارد، یا آهنگی که در عبارتهای آن هست، یا زیبایی که در کلام فارسی سراغ داریم، همین کم بودن کلمات و مشابه بودن آنها با هم است.»
- «بعضیها به الفبای ما ایراد میگیرند. مگر الفبای زبانهای دیگر کامل است؟ یا الفبای آنها بهترین الفباست؟ الفباهای دنیا عموماً نواقصی دارد و مال ما هم نواقصی دارد. با این تفاوت که الفبای ما برخلاف مشهور الفبای عرب نیست و از لحاظ شکل هم سادهتر است چون با ۱۷ نوع شکل میتوان آن را آموخت در حالی که الفبای لاتین را باید با ۱۴۹ شکل یاد گرفت.»
- امیرعباس هویدا سخنرانی در نخستین جلسهٔ جشن فرهنگ و هنر»۶ آبان ۱۳۴۹[۱]
- «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است. اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.»
- اصل ۱۵، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- «زبان رسمی کشور تاجیکستان تاجیکی است همچنین زبان روسی به عنوان زبان معاشرت بین ملیتها عمل میکند. همه خلقهایی که در قلمرو جمهوری تاجیکستان زندگی میکنند حق دارند آزادانه از زبان مادری خویش استفاده کنند.»
- اصل دوم قانون اساسی جمهوری تاجیکستان
- «از جمله زبانهای پشتو، دری، ازبکی، ترکمنی، بلوچی، پشه یی، نورستانی، پامیری و سایر زبانهای رایج در کشور، پشتو و دری زبانهای رسمی دولت میباشند.»
- مادهٔ شانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان
- «از قدیم باین زبان، زبان دَری گفتهاند البته درستترین اصطلاح دربارهٔ آن همان زبانِ دَری است و باید گفت زبانِ دَری را نخست از آغاز قرن سوم میلادی بخطِ آرامی نوشتهاند.»
- تاریخ خط در ایران/از سعید نفیسی/به نقل از مجلهٔ کاوش، شمارهٔ اول، دورهٔ دوم، آبان ماه ۱۳۴۲، صص ۱۸‐۲۶.
- «تخریبِ زبانِ فارسی به وسیله یِ گویندگان و گزارشگرانِ ورزشیِ صدا و سیما و ضرورتِ آموزش دادن به ایشان و تصحیح کردنِ روندهایِ نادرست، از دغدغه هایِ اصلی و اساسی من شدهاست. احساس میکنم عده یی افتادهاند به جانِ این زبان و این زبان دارد آرام آرام، شاید هم خیلی سریع، سر و صورتی پیدا میکند که اگر ۴۰–۳۰ سال دیگر کسی بخواهد نوشتههای درست استادان زبان فارسی را بخواند، نتواند. گویی موریانه به جان این زبان افتاده باشد.»
- علی میرزایی در مقالهٔ به جان زبان فارسی افتادهایم
- «ازآنجائیکه جوشش پیوندهای جهان فرهنگی زبان فارسی، گاه گاهی نا راحتیهای حلقات معین زبان ستیزان کشورهای مختلف حوزه فرهنگی آسیای میانه را تبارز میدهد، زمزمه هائی برپا کرده، هایهای فریاد براه می اندارند که زبان فارسی دری، فارسی ایرانی و فارسی تاجیکی سه زبان جداگانه بوده از ریشه بهم فرق دارند. این گروهکها مدعی میشوند که گویا زبان فارسی تاجیکی متعلق به تاجیکستان، دری مربوط افغانستان وفارسی هم مال ایران میباشد. ایشان واویلاها میکنند و نظریههای مندرآوردی بیشماری میآورند که گویا این سه زبان ازهم متفاوت بوده ریشه و تاریخچهً مشترکی باهم ندارند. این نظریه پردازیها که اصلاً پایهً علمی وتحقیقی نداشته و ندارد، عمدتاً یا ازتنگ نظریهای ناسالم ذهنی تیکه داران اقوام مختلف وقبیله سالاران منشاً میگیرد ویاهم ازطرف اربابان ماجرا جو، حسود و کورذهن که ظاهراً باسیاستهای تنش افزایی، بازیهای ویرانگر روز ویا هم اوامر باداران بیگانه خود، همآهنگی دارند، سرمیزند و میخواهند این ذهنیت کاذب را بکرسی نشانند که این سه گویش دارای یک ریشه نیستند.»
- رسول رهین استاد دانشگاه کابلن
- «دلایل مستند و آفتابی وصحه گذاریهای زیاد تاریخی ونیز پژوهشهای همهجانبه محققان و زبان شناسان جهان در زمینه وجود داردکه ثابت میسازد دری و فارسی وزبان تاجیکی یک زبان واحد است ودرطول هزارههای تاریخی باهم ریشهً مشترک داشتهاند، اگردر جایی تغییراتی درلهجهها ویا ترادف واژهها ویا در ورودکلمات بیگانه دربین واژههای این زبان گشن بیخ بمیان آمده باشد که مسلماً درخصلت هرزبانی نهفتهاست، معنی آنرا ندارد که این زبان واحد را به شاخههای دری، تاجیکی و فارسی جدا سازد.»
- رسول رهین استاد دانشگاه کابل
- «در ایران زبان باستانی (فارسی باستان) هیچگاه جای به عربی نداد، بلکه دگرگون گردید. پس از آمدن اسلام، توأم با مقداری لغات عربی، به الفبای آن زبان تحریر شد.»
- برنارد لوئیس، در کتاب خارومیانه؛ دوهزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز، مقدمه.
- این گفتار به گذشته زبان فارسی مربوط است.
- «پارس، پرسیس یا فارس، به سخن دقیقتر، کشور یا ملتی نیست، بلکه نام ایالتی است در کرانهٔ شمالی خلیجی به همین نام. ایرانیان هیج گاه این نام را به تمامی ممکلت اطلاق نکردند؛ ولی زبان خود را بدین نام میخوانند زیرا که گویش محلی فارس، زبان اصلی فرهنگی و سیاسی کشور شد- همان گونه که گویش توسکانی زبان ایتالیایی، گویش کاستیلیایی زبان اسپانیایی و گویش مناطق مجاور لندن زبان انگلیسی گردید. نامی که خود ایرانیها برای کشورشان همیشه به کار بردهاند، و در سال ۱۳۱۴ شمسی (۱۹۳۵ میلادی) به بقیه جهان نیز تحمیل کردند، ایران است. این نام از واژهٔ قدیمی آریانم، حالت جمع مِلکی به معنای «سرزمین آریاها» مشتق شدهاست و قدمت آن به مهاجرتهای نخست اقوام هندو-آریایی میرسد.»
- برنارد لوئیس، در کتاب خارومیانه؛ دوهزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز، بخش پیش از مسیحیت.
- این گفتار به گذشته زبان فارسی مربوط است.
- «در دوره سامانیان (۲۶۲–۳۸۹ هـ ق)، پایتخت شان، بخارا، کانون احیای فرهنگ ایرانی شد. در عهد بیشتر پادشاهان سامانی، زبان رسمی، فارسی بود. سامانیان به تشویق [[شاعر]ان و دانشمندان ایرانی پرداختند، و قرن دهم و یازدهم میلادی شاهد تولد ادبیات جدید فارسی بود، که به الفبای عربی نوشته میشد و با وجود تأثیر ژرف دین و سنت اسلامی، اساساً و مشخصاً ایرانی بود.»
- برنارد لوئیس، در کتاب خارومیانه؛ دوهزار سال تاریخ از ظهور مسیحیت تا امروز، بخش خلافت عباسیان.
- این گفتاورد به گذشته زبان فارسی مربوط است.
- «یکی از بزرگترین مشکلات در دانشگاهها این است که به پژوهش در عرصه زبان و ادبیات فارسی آن طور که باید و شاید پرداخته نمیشود. پژوهشها باید در فهم متون و رفع مشکلات به ما کمک کنند در حالی که اغلب به امور جانبی و اصطلاحات غریبی که بیشتر جنبه صوری دارند میپردازند که نمیتوانند چندان کمکی به ما در شناخت مفاهیم دقیق و پیامهای مستمر در میراث ادبی کنند.»
- 'مهری باقری روزنامه رسالت، شماره ۶۹۹۵ به تاریخ ۶/۳/۸۹، صفحه ۱۹ (بانو)
- «زبان شیرین فارسی عامل مهم وحدت ملی ایرانیان و میراث مشترک همه فارسی زبانان است، از این رو حفظ، تقویت و گسترش این زبان تمدن آفرین وظیفهای ضروری و ارزشمند برای پاسداری از استقلال و کیان سرزمین و ملت ما است. هویت فردی و اجتماعی هر یک از ما در گرو زبان ما است و زبان فارسی مانند منشوری است که هویت فرهنگی تمامی ما ایرانیان را شکل میدهد. پاسداشت و پیشبرد زبان فارسی باید به دور از هر گونه تنگنظری و نگاه باستان گرایانه، سره گرایانه، قومی و نژادی دنبال شود.»
- «چرا یادگیری زبانهای مادری و اشاعهٔ آنها را جز در مورد زبان فارسی، خیانت به کشور، به سرزمین آبا و اجدادی همهٔ آدمها میشمارید؟»
- «اشتراکات فرهنگی [میان ایران و افغانستان] شامل چند بخش است؛ زبان، موسیقی و تبعات فرهنگ قدیم. ما در تاریخ سابقه فرهنگی مشترکی با افغانستان داریم؛ مثلاً وقتی میگوییم خواجه عبدالله انصاری، او از هرات است اما ما به عنوان یک ایرانی، او را میشناسیم. ما دو ملت خودمان را از هم و یکی میدانیم و تفاوتی میان خود و افغانها قایل نمیشویم. اما تفاوتهایی هم در این بین هست؛ مثلاً گویش در زبان. فارسی یکی است اما لهجه متفاوت است و این لهجه خودش فرهنگ ویژهای ایجاد میکند؛ چون صاحبان لهجه مشترک وحدت رویه بیشتری با هم دارند… ما فضاهای مشترک معماری داریم. معماری دوره تیموری و سلجوقی و فضاهایی که در ایران و هرات داریم، کاملاً شبیه هم است که نشان میدهد در آن دوران ما معماری مشترک هم داشتهایم.»
- «آگاهیهای ما دربارهٔ ایران، ایرانی، ایرانیت و نیز دربارهٔ فارسی دری در سدههای نخست اسلام هنوز مهآلود و ازهمگسیختهاست.»
- آذرتاش آذرنوش در «چالش میان فارسی و عربی»[۵]
- «از روند عمومی تاریخ و مسکنگزیدن عربها در ایران آگاهیم، اما درست نمیدانیم جامعهٔ عربنژادِ تازیزبان چگونه با تودهٔ ایرانیان فارسزبان رابطه برقرار میکرد، چگونه دستههای بیشمار عرب در جامعهٔ ایران تحلیل رفتند، چرا زبان عربی، با همهٔ توانمندیهای دینی و ادبی و علمی و سیاسی، نتوانست جای زبان فارسی را بگیرد، فارسی کجا بود و پیش از آنکه سربرکشد چرا دیرزمانی در تاریکی پایید. کی و کجا به نگارش درآمد و چگونه زبان رسمی ایران شد، این زبان نوپا که پشتوانهای بس کهن داشت چگونه میتوانست زبان نیرومند و مقدس عربی را در کنار خود تحمل کند، یا چه شد که عربیِ فراگیر، اندکاندک دامن درمیکشید تا زبان رقیب، همهجا پا بگیرد و عربی را در حوزهٔ دین و دانش محدود سازد؟»
- [آذرتاش آذرنوش]] در «چالش میان فارسی و عربی»[۶]
- «ایرانی بودن با همهٔ مصیبتها به زبان فارسیاش میارزد. من در یادداشتهایم آرزوی زبانی را میکنم که وقتی از کوه صحبت میکند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح… از سَبُکی به دست نتواند آمد».
- «یکی از ویژگیهای زبان فارسی آن است که حتی وقتی نوشتهای چند صد ساله را میخوانی به آسانی مقصود نویسنده را درمییابی و در برخی موارد اگر نام نویسنده را ندانی ممکن است تصور کنی که آن را همسایهٔ بغلدستی همین دیشب نوشتهاست.»
- محمد کرام الدینی سرمقالهٔ مجلهٔ رشد آموزش زیستشناسی، شمارهٔ ۸۰، پاییز ۱۳۸۹
- «زبان فارسی عامل نزدیککننده اقوام ایرانی است و تقویت لهجهها و گویشها، سبب تفرقه نمیشود. عوامل وحدت ملی ما به تاریخ بومیمان برمیگردد. اگر تاریخ را بدانیم میبینیم که یک ریشه داریم و گذشته تاریخ و نژادمان به هم نزدیک بوده و حوادث تلخ و شیرین همه با هم رخ دادهاست. ما یک خانوادهایم و یک هویت تاریخی سبب نزدیکی همه ماست و جهل و بیاطلاعی نسبت به آن، عامل تفرقه و دشمنی است.»
- «زبانِ فارسی، زبانِ داستان هایِ خسروان و قصههایِ شبانهاست.»
- ابوریحان بیرونی در پیشگفتار کتاب الصیدنه
- «علوم از همه سویِ جهان به زبانِ عربی فراآورده شده و دلها بدان آراسته گشته و زیور یافته و نیکوییهایِ این زبان در رگ و پیها روان شدهاست. اما هر قومی زبانی را که بدان خوگر است خوشگوار میپندارد و آن را با همه درشتیها و نارساییهایش برای نیازهایِ خود به کار میبرد؛ و این نکته را با خویشتنِ خویش میسنجم که خوگر با زبانی است (زبان خوارزمی) که هرگاه چیزی از علم در آن بنشانند چنان شگفت مینماید که دیدنِ شتر بر بام و زرّافه در زیر پالان. سپس به تازی و فارسی پرداختهام که در هر یک دستی دارم و در آنها کار کردهام. مرا نکوهش به تازی خوشتر است تا ستایش به فارسی؛ و معنای این گفته آن کس داند که در کتابی علمی که به فارسی درآوردهاند در نگرد تا ببیند که چگونه آب و رنگِ آن میرود و چهرش تیرگی میپذیرد و بی هوده میشود، چرا که این زبان جز به کارِ بازگفتنِ داستان هایِ خسروان و قصههای شبانه نیاید.»
- ابوریحان بیرونی در پیشگفتار کتاب الصیدنه
- «من آنم که در پای خُوکان نریزم/مراین قیمیتی دُر، لفظ دری را.»
- «گرچه اردو در عذوبت شکر است/طرز گفتار دری شیرین تر است.»
- «گرچه هندی در عذوبت شکر است/طرز گفتار دری شیرین تر است.»
- «زبان فارسی، زبان اول مکتب اهل بیت است.»
- «روزی خواهد رسید که هفت میلیارد نفر جمعیت دنیا زبان فارسی را فرابگیرند که این شدنی است.»
- «در منطقه شرق از شبه قاره تا چین هرجا که اسلام و فرهنگ اسلامی نفوذ کرده زبان فارسی نیز همراه آنبوده است. همراهی زبان فارسی با دین و معارف اسلامی و محتوای عرفانی آن یکی ازعوامل گسترش زبان فارسی در این منطقه از جهان محسوب میشود و ما شاهد بودیم که بسیاری از شیفتگان امام و انقلاب اسلامی تحت تأثیر جاذبهٔ سخنان امام و حقایق انقلاب زبان فارسی را فراگرفتند.»
- سید علی خامنهای در دیدار بااعضای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی (۱۳۷۰/۱۱/۲۹)
- «امروز برای پالایش زبان فارسی و زدودن آلودگیها از آن باید ضابطهٔ صحیحی در استفاده از این زبان بوجود آید و راه بر زبان اصیل فارسی در محیطهای علمی باز شود.»
- سید علی خامنهایدر دیدار بااعضای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی (۱۳۷۰/۱۱/۲۹)
- «فارسی، زبانی غنی و شیرین است. هزار شیوه در کار فارسی گویی و فارسی نویسی برای عنوان زدن وجود دارد.»
- سید علی خامنهایدر دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور (۱۳۷۵/۰۲/۱۳)
وابسته
ویرایشپیوند به بیرون
ویرایش- ↑ هویدا، امیرعباس. (1349). زبان فارسی. یغما، شماره 266، صفحات 446-442.
- ↑ http://rouhani.ir/event.php?event_id=588
- ↑ http://zamaaneh.com/canada/2010/03/post_199.html
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/VijehNO.aspx?V_NPN_Id=152
- ↑ http://nashreney.com/content/چالش-میان-فارسی-و-عربی
- ↑ http://nashreney.com/content/چالش-میان-فارسی-و-عربی
- ↑ http://nashreney.com/content/شکاریم-یک-سر-همه-پیش-مرگ
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/5014/تاریخ-جامع،-عامل-وحدت-ملی