تاریخ
تاریخ، پژوهش در رخدادها و کارهای آدمی در گذشته.

«تمامِ تاریخِ بشر در حُکمِ نقطهٔ ناچیزی در فضاست، و نخستین درسِ آن فروتنی است.» ویل دورانت
آویرایش
الفویرایش
- «اگر انسان در جسم خود فانی است، در عمل تاریخی خود، باقی است.»
- «اگرچه این اقاصیص از تاریخ دور است چه در تواریخ چنان میخوانند که فلان پادشاه فلان سالار را به فلان جنگ فرستاد و فلان روز جنگ یا صلح کردند و این آن را بزد و برین بگذشتند اما من آنچه واجب است بجای آرم.» «در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسانتر گرفتهاند و شمهای بیش یاد نکردهاند اما چون من این کار را پیش گرفتم میخواهم که داد این تاریخ را به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ از احوال پوشیده نماند.»
- ابوالفضل بیهقی مقدمهٔ تاریخش
- «اگر ایلخانان به تاریخ بها میدادند و از آن عبرت میگرفتند هیچگاه به ایران نمیآمدند و به این سرنوشت شوم گرفتار نمیشدند .»
بویرایش
- «برای آنکه تاریخ تا ابد دروغ باشد کافی است که یکنفر حقایق را کتمان کند.»
پویرایش
تویرایش
- «تاریخ فقط تصویر جنایات و تیرهبختیهای بشر است.»
- «تاریخنگاران شبیه افراد ناشنوا هستند [چرا که] مدام به پرسشهایی پاسخ میگویند که هیچکس از آنها نپرسیده است.»
- «تاریخ یک ملت مانند گلزاری است که مردمان هنرمند و حساس، گلهای زیبای آن میباشند.»
- «تجارب به دستآمده در یک نسل، عمومأ برای نسلِ بعدی مفید واقع نمیشود، از اینرو، به شهادت گرفتنِ براهین تاریخی بینتیجهاست.»
- «تنها وظیفهٔ ما در قبال تاریخ، بازنویسی آن است.»
- «تمامِ تاریخِ بشر در حُکمِ نقطهٔ ناچیزی در فضاست، و نخستین درسِ آن فروتنی است.»
- ویل دورانت درسهای تاریخ (نشر ققنوس، ۱۳۸۵) فصلِ «تاریخ و زمین»
- «تاریخ آن قدر گوناگونی دارد که تقریباً برای هرگونه ادّعا و نتیجهگیری از آن گزینهای از موارد و نمونهها یافت میشود.»
- ویل دورانت درسهای تاریخ (نشر ققنوس، ۱۳۸۵) فصلِ «آیا پیشرفت، واقعی است؟»
جویرایش
- «جلوگیری از تکرار تاریخ کاری بیهوده است زیرا شخصیت آدمی طوری است که اجتناب از تکرار را غیرممکن میسازد.»
حویرایش
- «حکم تاریخ قاطعتر از تمام مقررات بروکراسی است.»
خویرایش
- «خود را سیر کردن و خبث خود را زیاد نمودن و همدیگر را نابود ساختن از نخستین روز تاریخ، اشتغال عمده اقوام بودهاست. هنوز هیچچیز نشان نمیدهد که این صفات مسیر خود را عوض کرده باشد.»
دویرایش
- «در دیگر تواریخ چنین طول و عرض نیست که احوال را آسانتر گرفتهاند و شمهای بیش یاد نکردهاند اما چون من این کار را پیش گرفتم میخواهم که داد این تاریخ را به تمامی بدهم و گرد زوایا و خبایا برگردم تا هیچ از احوال پوشیده نماند.»
- «درست همانطور که داروین قانون تکامل یا ماهیت موجود زنده را کشف کرد، مارکس نیز قانون تکامل تاریخ انسانی را کشف نمود»
- «دوستی مثل اسناد کهنه است، قدمت تاریخ، آنرا با ارزشتر میکند.»
کویرایش
- «کسی که ثمرات روحی ملتی را نداند، تاریخ آن ملت در نظرش یک مشت حوادث پریشان و وقایع بینظم و ترتیب جلوه میکند.»
مویرایش
- «مردمان بزرگ در نظر جوانان مانند کشمشهای روی کیک تاریخ هستند.»
- «من براین باورم که اگر عصری بیش از حد از تاریخ انباشته شود، این خود از پنج جهت برای زندگی زیانبار و خطرناک است. بدین معنی که افراط در توجه به تاریخ، میان دنیای درون و برون تقابل و تضادی ایجاد میکند که نتیجهاش تضعیف شخصیت است.»
- «من در کشوری زندگی کردهام که در هیچ دوره تاریخی خوردن چلوکباب و قیمهپلو قدغن نبوده اما در طول تاریخ نوشتن و فکرکردن و خواندن زیر ضربه بودهاست.»
- منیرو روانیپور، مصاحبه با بیبیسی
- «موضوع تاریخ، زندگی مردمان و بشریت است.»
نویرایش
- «نه ممکن است تاریخ را فریب داد و نه ممکن است زمان را از سیر سریع خودش بازداشت.»
هـویرایش
- «هرچه که به ذهنت میآید تخیل و هر چه انجام میدهی علم است. تمام تاریخ بشر چیزی جز داستانی علمی-تخیلی نیست.»
- «هرکسی میتواند تاریخساز باشد اما فقط یک انسان بزرگ میتواند آنرا رقم زند.»
- «... همسر عزیزم، اولأ تاریخ را مانند رمان بخوان، فقط هنگام خواندن به خصوص تاریخ انقلابها، حرکتهای مردمی و پیشرفتهای صنعتی و سطوری که به نظرت جالب میرسد زیرشان را خط بکش. بعد وقتی که کتاب تمام شد آن قسمتهایی را که خط کشیدهای یک بار دیگر بخوان.»
پیوند به بیرونویرایش
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |