حمید مصدق
شاعر و نویسنده ایرانی
حمید مصدق (زادهٔ ۹ بهمن ۱۳۱۸ شهرضا - درگذشتهٔ ۷ آذر ۱۳۷۷ تهران) شاعر و حقوقدان ایرانی بود.[۱]

نمونه اشعارویرایش
دشت ارغوان از مجموعهٔ سالهای صبوریویرایش
«آه چه شام تیرهای، از چه سحر نمیشود» «دیو سیاه شب چرا جای دگر نمیشود؟» «سقف سیاه آسمان سوده شده ست از اختران.» «ماه چه، ماه آهنی، این که قمر نمیشود» «وای ز دشت ارغوان، ریخته خون هر جوان» «چشم یکی به ماتم اینهمه تر نمیشود» «مادر داغدار من، طعنه تهنیت شنو» «بهر تو طعن و تسلیت، گر چه پسر نمیشود» «کودک بینوای من، گریه مکن برای من» «باغ ز گل تهی شده، بلبل زار را بگو:» «از چه ز بانگ زاغها، گوش تو کر نمیشود» «ای تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من» «بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمیشود»
درآمد از مجموعهٔ آبی، سیاه، خاکستریویرایش
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام
آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
میدهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که چرا
- باغچه کوچک ما
- سیب نداشت
پانویسویرایش
- ↑ «حمید مصدق». انسانشناسی و فرهنگ. ۱۹۹۸–۱۱–۲۸. بازبینیشده در ۲۰۱۶-۱۱-۲۷.
پیوند به بیرونویرایش
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |