آرزو
نقلقولهای دربارهٔ آرزو
آ
ویرایش- «آرزو کردن چه قدر شعفانگیز است، اما وقتی بهآرزوی خود رسیدیم شعف از درون ما رخت برمیبندد.»
- «آرزو ریشه حیات ما است، اگرچه این ریشه حیات، ما را بهتدریج میسوزاند ولی همین ریشه مایه زندگی است.»
- «آرزوی تجدید حیات آدمی یک آرزوی ابلهانهاست زیرا بوجودآمدن انسان یک اشتباه و یک حادثه غمانگیز است و بهتر آنکه تجدید نشود.»
- «آرزوی هر شخصی هدایت او را به عهده دارد.»
- «آماده شدن برای دستگیری از پیران، و وفاداری نسبت بهدوستان و مهر ورزیدن بهمردم، آرزوی من است.»
- «آینده متعلق به کسانی است که در آرزوی آن هستند و بدان ایمان دارند.»
- «آن توقع و آرزو عاقلانه است که از دست خودمان برآید.»
- «آیندهها بنظر بزرگ جلوه میکنند اما وقتی که گذشتند میفهمیم که ناچیز بودهاند.»
- «آنکه امید از دست میدهد، خیلی چیزها را از دست میدهد.»
الف
ویرایش- «از آرزوهای دور و دراز دوری نمائید چه جز خستگی روح و ملال خاطر، بار و بری ندارد.»
- «از دست دادن امیدی پوچ و آرزوئی محال، خود موفقیت و پیشرفت بزرگی است.»
- «اگر تا کنون بهنصف آرزوهایتان رسیدهاید، بدون تردید زحمت شما دو برابر شدهاست.»
- «امید و آرزو آخرین چیزی است که دست از گریبان بشر برمیدارد.»
- «اندیشهها، رؤیاها، آهها، آرزوها و اشکها از ملازمان جدائی ناپذیر عشق میباشند.»
- «ای باد خوش که از چمن عشق میرسی// برمن گذر که بوی گلستانم آرزوست»
- «اطراف و جوانب هر مشکلی را بدقت ملاحظه کنید و از خود بپرسید، طبق قانون بطور متوسط چند درصد این چیزیکه شما را نگران کرده ممکن است اتفاق افتد.»
- «افسوس که پیش بینی های بشر در کار آینده قطعی الوقوع نیست و حتی درباره یکی از آنها هم نمیتوان بطور صریحو ثابت حکم نمود. و بسا که یک عمر آرزو در یک لحظه نابود گردیده است.»
- «افکار خوب معمار و آفریننده هستند و آرزو قلابی است که هر چیز را بجانب ما میتواند بکشد.»
- «اگر آرزومندید که بسعادت برسید پیش از آنکه خود عبرت دیگران شوید از دیگران پند و عبرت گیرید.»
- «اگر میخواهید پیروز شوید امیدوار باشید.»
- «اگر روزگاری شان و مقامت پایین آمد نا امید مشو زیرا آفتاب هر روز هنگام غروب پایین میرود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید»
- «اگر از انسان خواب و امید گرفته شود بدبخت ترین موجود روی زمین میشود.»
- «اگر کسی در راه رسیدن به آرزو قدم بردارد، دائماً از لذت وصال برخوردار است.»
- «اگر میخواهی خوشبخت باشی جز آنکه برایت مهیاست آرزو مکن»
- «امید و آرزو رحمتی است برای پیروان من! اگر امید نمیبود هیچ مادری فرزند خود را شیر نمیداد و باغبانی درختی نمینشانید.»
- «امیدوارترین مردم کسی است که اگر نقصی در کارش پدید آید بی تامل در راه اصلاحش بکوشد.»
- «اامید سرابی است که اگر ناپدید شود همه از تشنگی خواهند سوخت.»
- «امید و آرزو آخرین چیزیست که دست از گریبان بشر برمیدارد.»
- «امید غذای روزانه بیچارگان است.»
- «امید داروئی است که شفا نمیدهد اما درد را قابل تحمل میکند.»
- «امید مادر ایمان است.»
- «امید نان روزانه آدمی است.»
- «امید رفیق تیره بختانی است که از دست ساقی دهر جرعه بیمهری نوشیده اند.»
- «امید در زندگانی بشر آنقدر اهمیت دارد که بال برای پرندگان.»
- «امید نصف خوشبختی است »
- «انسان در عین نومیدی امیدوار است»
ب
ویرایش- «برای تحقق آرزوی تو، خواه امیر باشی خواه گدا، در برابر طبیعت فرق نمیکند و برای همه یک بها معین شدهاست و آن فداکاری و از خودگذشتگی است.»
- «برای رسین به آرزوئی باید دهها آرزوی دیگر را سر برید.»
- «برای همهکس خوشبختی یک معنی بیشتر ندارد! رسیدن به آرزوی موهوم.»
- «به اختیار، کس از یار خویش دور شود؟// به روز وصل کسی آرزو کند هجران؟»
- «بنای اجتماع بر پایهٔ آرمانها و آرزوهای انسان نیست، بلکه بر بنیانِ طبیعتِ اوست، و ساختارِ فطری او، قوانینِ اساسی کشورها را یکی پس از دیگری رقم میزند.»
- درسهای تاریخ (نشر ققنوس،۱۳۸۵) فصلِ «سرشتِ آدمی و تاریخ»
- «بیم و امید از هم جدا شدنی نیستند. امید بدون بیم و بیم بدون امید وجود ندارد.»
- لارشفوکو بدون منبع
پ
ویرایشت
ویرایش- «تصور همیشه بر پایه امید است، تا وقتیکه احساس میکنیم امیدواریم.»
- «تا رمقی از جان باقیست، امیدی هست»
ث
ویرایشج
ویرایش- «جان صرف کند در آرزویم// گر خود همه شیر مرغ جویم»
چ
ویرایش- «چون عرصه تنگت ندهد فرصت پرواز// رو آرزوی نعمت بیبالوپری کن»
- «چرخهای سنگین و زنگ زده زندگی با دستهای نامرئی امید میچرخند»
- «چه باید کرد: ای انسانها؟ باید رنج بریم، لب فرو بندیم. ستایش کنیم، امیدوار باشیم و بمیریم.»
- «چنان زندگی کن که وقت مردن آرزو خواهی کرد و با هرکس چنان رفتار کن که از او توقع داری.»
ح
ویرایش- «حتی با پیران نیز امید به گور نمیرود،زیرا هرچند مسیر آن با مرگ طبعاً متوقف میگردد لیکن اینجا هم امید تخم میگذارد، باز امید میروید.»
- «حیات بی امید، همدوش و همسفر ممات است.»
خ
ویرایش- «خداوند وقتی میخواهد کسیرا فاسد سازد، او را بههمه آرزوهایش میرساند.»
- «خردمند بهکار خویش تکیه کند و نادان بهآرزوی خویش.»
- «خوشبختی این است که انسان دنیا را همان طور که آرزو میکند ببیند.»
- «خوشبختی وجود ندارد و ما خوشبخت نیستیم، اما میتوانیم این حق را به خود بدهیم که در آرزوی آن باشیم.»
- «خدا امید و خواب را برای جبران غمهای زندگی بما ارزانی داشته است.»
د
ویرایش- «دامنه آمال و آرزوی انسان انتهائی ندارد، سعادتمند کسی است که بهافکار بیاساس و ایدهآلهای بیمعنا دل نبندد. در صدد مباش کاری کنی که چیزهاییکه برایت پیش میاید آنگونه پیشامد کند که تو آرزو داری. بلکه چیزهایی را که پیش میآید آنگونه که هستند آرزو کن، در اینصورت آرامش خاطر خواهی یافت»
- «دست طبیعت امیدهای انسان را در هیچ حدود و ثغوری محصور نساختهاست و آرزوهای بشری هرگز حدی نمیشناسند.»
- «دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر// کز دیـو و دد ملولم و انسانم آرزوست// گفتند یافت مینشود جستهایم ما// گفت آن که یافت مینشود آنم آرزوست»
- «دنیا با امید برپاست و آدمی بامید زنده است.»
ذ
ویرایشر
ویرایش- «راه زندگی پر از موانع و مشکلات است،تنها کسی میتواند از این راه پر خطر عبور کند که روحش از امید لبریز باشد و نومیدی دردی نفوذ نکند.»
ز
ویرایش- «زندگینامه انسان عبارت است از: مدهوش از امیدها و آرزوها، پایکوبان بهآغوش مرگ پناه بردن.»
- «زندگی را همانگونه که هست بپذیرید و در این زمان است که آرزو محو میشود. سعی کنید همیشه شاد باشید بدون اینکه برای این شادی دلیل خاصی وجود داشته باشد و اینگونهاست که به آرامش میرسید.»
- «زیاد زیستن تقریباً آرزوی همه میباشد ولی خوب زیستن آرمان یکعده معدود.»
س
ویرایش- «سودمندترین داروها، رها کردن آرزوها است.»
- «سراب امید هرچند مارا میفریبد، اقلاًدوره زندگی ما را بخوشی بآخر میرساند.»
ش
ویرایش- «شهوات و امیال چون نسیمی هستند که در بادبان کشتی افتاده بحرکتش در میآورند، صحیح است که افراط آن سبب غرقش میشود لیکن بیوجود آن کشتی را یارای حرکت نیست، هر چیز در این جهان خطرناک و در عین حال لازم است.»
ص
ویرایشض
ویرایشط
ویرایشظ
ویرایشع
ویرایش- «عاملیکه اینگونه زندگی را بر ما غم انگیز ساخته پیری و پایان لذتها نیست بلکه قطع امید است.»
غ
ویرایشف
ویرایشق
ویرایش- «قدرت در روزگار ما بیمقصد، بیمسؤولیت و حتی بیخواست و آرزو است. قدرت چیزی جز خود را نمیخواهد و قدرتی که در پی دستیابی بهقدرت است، مصداق بارز «نهیلیسم» است و این است فاجعه بزرگ روزگار ما که در جنگها، اشغالها، آوارگی انسانها، پایمال کردنِ حق و حقوق ملتها و ترور و خشونت تجلی میکند و این است راز و رمز مصیبتی که در اثر استخدام علم، هنر و دین توسط قدرت و اشتهای سیریناپذیر قدرتهای ریز و درشت روزگار ما برای استیلا برآنچه آن را «غیرخودی» و «دیگری» میدانند نصیب ما شدهاست و جهان ما را ناامن و از نعمت محبت و همدلی محروم کردهاست.»
ک
ویرایش- «کیام من؟ آرزو گمکردهای تنها و سرگردان// نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی»
- «کسیکه امید را وسیله معاش خود قرار بدهد،احتمال دارد از گرسنگی بمیرد.»
- «کسیکه هرگز متوقع و امیدوار نیست،هرگز روی نومیدی و خلاف انتظار نمیبیند.»
گ
ویرایش- «گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق // اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق// از حجب و از غرور دل خردهسنج من// شد بهرهور ز عشق ولی ز آرزوی عشق»
- «گریه چرا؟ فتح را آرزو کنید.»
ل
ویرایشم
ویرایش- «مانند سایهها، هرچه خورشید زندگی و عمر بیشتر رو بهغروب مینهد، آرزوهای ما دور و درازتر میگردند.»
- «من در آرزوی انجام خدمتی بزرگ و پرشکوه زندگی میکنم، اما مبرمترین وظیفه من انجام خدمات کوچکی است که در کسوتی بزرگ و شکوهمند ظاهر شوند»
- «من وصل یارم آرزو، او را بهسوی غیر رو// نه من گنه کارم نه او، کار دل است این کارها»
- «متانت ریشه امید است و امید کلید کامیابی.»
- «مردم بینوا و تیره بخت درمانی جز امید ندارند.»
- «مقصر ترین مردم کسانی هستند که روح مایوس دارند.»
ن
ویرایشو
ویرایش- «و آنکه با آرزو کند خویشی// اوفتد عاقبت به درویشی»
هـ
ویرایش- «هرگز از نرسیدن به آرزویت غصه مکن زیرا خداوند در فکر چیز های خوبتر برای توست.»
- «هر تغییر و تحولی که برای جهان آرزو میکنی، در وجود خودت ایجاد کن!»
- «هرچه کمتر آرزو داشته باشید محرومیتهای شما کمتر است.»
- «همه آرزوها از نیاز سرچشمه میگیرد، یعنی از کمبودها و رنجها.»
ی
ویرایش- «یگانه تسکین دهنده آرزوهای طلائی دو چیز است، صبر و امید.»
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |