حافظه (جانداران)
فرآیندی که در آن اطلاعات در مغز رمزنگاری و ذخیره میشوند
(تغییرمسیر از حافظه)
حافظه استعدادی است ذهنی برای ذخیره، حفظ و به یاد آوردن اطلاعات و تجربیات.
دارای منبع
ویرایش- «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر// یادگاری که در این گنبد دوار بماند»
- «بدترین جوهرها از بهترین حافظهها بهتر است.»
- «به خانه تو دگر از متاع بندر هجر// به یادبود روان میکنم قطار قطار»
- «جهان یادگار است و ما رفتنی// ز مردم نماند بجز گفتنی»
- «حافظه دفترخاطراتی است که همیشه باخود حمل میکنیم.»
- «حافظهٔ طلبکار بهتر از بدهکار است.»
- «خاطره، تنها بهشتی است که نمیتوانند ما را از آن طرد کنند.»
- «روز وصل دوستداران یاد باد// یاد باد آن روزگاران یاد باد// کامم از تلخی غم چون زهر گشت// بانگ نوش شادخواران یاد باد// گرچه یاران فارغاند از یاد من// از من ایشان را هزاران یاد باد»
- «زندگی خواهی کرد همسرم!// و خاطره من چون دود سیاهی// پراکنده میشود در باد!// خواهر سرخگیسوی من!// در قرن بیستم// تلخی مرگ// بیش از یکسال نمیپاید.»
- «فراموشم شود از وعدهات ز آنگونه دست از پا// که بهر یادبودش رشته بر انگشت پا بندم»
- «فقط کسی که حسابش را تسویه نکرده است میتواند امیدوار باشد که در خاطرهٔ کسبه به حیات خود ادامه دهد.»
- «کتابخانه تنها یادبود مطمئن و ماندگار نوع بشر است.»
- «یاد باد آن صحبت شبها که با زلف توام// بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود»
- «یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود// دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود»
- «یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود// رقم مهر تو بر چهرهٔ ما پیدا بود// یاد باد آن که خراباتنشین بودم و مست// وان چه در مجلسم امروز کم است آنجا بود»
- «یادگاری کز آدمیزاد است// سخن است آن، دگر همه باد است»
- «حافظه نیرنگبازی شگفتانگیز است. کلمات و تصاویر نیروی بزرگی دارند و بهآسانی میتوانند جانشین تجربهٔ واقعی سالها شوند.»
- استیون جی گولد Literary bias on the slippery slope، ص ۲۴۹
پیوند به بیرون
ویرایشاین یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |