تتسوکو کورویاناگی
بازیگر ژاپنی
تتسوکو کورویاناگی (به انگلیسی: Tetsuko Kuroyanagi) نویسنده کتاب کودک و بازیگر ژاپنی است.
گفتاوردها
ویرایشمدرسهٔ رؤیایی: توتو چان دختر کوچکی پشت پنجره
ویرایش- «از داشتن چشم اما ندیدن زیبایی، داشتن گوش اما نشنیدن موسیقی، داشتن عقل اما آگاه نشدن از حقیقت، داشتن قلبی که هرگز نتپیده پس هرگز نسوخته باید ترسید.»[۱]
- «مرگ یعنی این که یاسوآکی – چان دیگر هرگز به مدرسه نخواهد آمد. مثل آن جوجهها بود، وقتی که مردند، هر چه قدر آنها را صدا زد دیگر هرگز تکان نخوردند.»
- «از مدتها پیش آرزو داشتم دربارهٔ مدرسهای که توموئه نامیده میشد و سوزاکو کوبایاشی، مدیر این مدرسه، چیزی بنویسم. هیچیک از ماجراهایی که در این کتاب میخوانید زادهٔ ذهن من نیست. همهٔ آنها واقعاً رخ دادهاند و خدا را شکر که اقبال به خاطر آوردن تعدادی از آنها را داشتهام. علاوه بر میل به نوشتن، مشتاق بودم پیمانی را که شکسته بودم جبران کنم. همان گونه که در یکی از قسمتهای کتاب شرح دادهام، در کودکی، به آقای کوبایاشی قول حتمی دادم که وقتی بزرگ شدم در مدرسه توموئه تدریس کنم؛ اما این قولی بود که موفق به عمل به آن نشدم. بهجای آن تلاش کردهام تا حد ممکن، به تعداد بیشتری از مردم نشان دهم که آقای کوبایاشی چگونه آدمی بود؛ چه عشق عمیقی به کودکان در سینه داشت، و چگونه آنها را تربیت میکرد و آموزش میداد.»[۲]
- «در مدرسهٔ توموئه که دانشآموزان آن مجاز بودند روی هر موضوعی که به آن علاقهمندند کار کنند، باید بدون توجه به آنچه در اطرافشان جریان داشت، ذهن خود را روی موضوع موردعلاقهشان متمرکز کنند. به این ترتیب، هیچکس به بچهای که آواز «چشم، چشم، دو ابرو» را میخواند، توجهی نمیکرد. یکی دو نفر به این موضوع علاقهمند شده بودند؛ اما بقیه غرق در کتابهای خودشان بودند. کتاب توتوچان قصهای افسانهای بود؛ دربارهٔ ماجراهای مرد ثروتمندی که میخواست دخترش ازدواج کند. نقاشیهای آن جالب بود و کتاب طرفدار زیادی داشت. همهٔ دانشآموزان مدرسه که مثل ماهی ساردین داخل واگن چپیده بودند، آنچه را در کتابها نوشته شده بود، با ولع میخواندند. آفتاب صبحگاهی از ورای پنجرهها به درون میتابید و چشماندازی پدیدمیآورد که سبب شادمانی قلبی مدیر مدرسه میشد. همهٔ دانشآموزان آن روز را در کتابخانه گذراندند.»
منابع
ویرایشاین یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |