تئاتر
تئاتر شاخهای از هنرهای نمایشی است که به بازنمودن داستانها در برابر مخاطبان یا تماشاگران میپردازد. به جز سبک معیار گفتار داستانی، تئاتر گونههای دیگری نیز دارد مانند اپرا، باله، کابوکی، خیمه شب بازی و پانتومیم.
گفتاوردهاویرایش
- «تئاتر دلبستگی من است. جایگاه شناخت آدمی است. خودشناسی است. نمایش بزک نشدهٔ تقواها و شرارتهاست. ادراک حس بلوغ و آزادی است. غوغای زندگی است! کجا میتوان دلپذیرتر از تئاتر به آگاهی رسید، به پناهگاهی علیه دلمردگی! کجا انسانها میتوانند در لحظهای که تنها به لبان یک نفر چشم دوختهاند و با حسی مشترک به تصّرف درآمدهاند و ربوده شدهاند، این چنین به برادری یکدیگر واقف شوند. آن دیگری که خود من است و رنج میبرد و لذّت میبرد و تار پودم را با همدردی به ارتعاش در میآورد. بازیگری که تقوا و شرارت را هم قدرت سیمهای لخت فشار قوی، هرروز تجربه و زندگی میکند و زیبایی و زشتی را دراقتدار کاملشان با قدرتی همطراز، به تماشاگران منتقل میکند. کجا میتوان پنداشت تقوائی والاتر موجود است؟ درکجا، ”یگانگی” معنی بیشتری پیدا میکند؟»
- «صحنه تئاتر خیلی زود هنربازی یک بازیگر را نمایان میکند البته باید گفت که حضور بازیگران سینمایی به خود آنها نیز صدمه میزند.»
- «عناصر تئاتری و دراماتیک را در هرجامعهٔ انسانی میتوان یافت، صرفنظر از آنکه این جوامع پیشرفته و پیچیده باشند یا نباشد. این عناصر در رقصها و مراسم مردم بودی همان اندازه برجستهاند که در مبارزات سیاسی، راهپیماییها، مسابقات ورزشی، مراسم مذهبی و حتی در بازیهای کودکان ما.»
منابعویرایش
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |
- ↑ http://bukharamag.com/1392.11.4700.html
- ↑ http://www.fardanews.com/fa/news/144398/هادی-مرزبان-ديگر-تئاتر-كار-نمیكنم
- ↑ «۱، خاستگاههای تئاتر». در History of the Theatre) [تاریخ تئاتر جهان]. ج. یکم. ترجمهٔ هوشنگ آزادیور. تهران: انتشارات مروارید، چاپ سوم، ۱۳۸۰. ۹. شابک 9645881064.