کورت توخولسکی
(تغییرمسیر از کورت توخلسکی)
کورت توخولسکی (۹ ژانویه ۱۸۹۰ برلین – ۲۱ سامبر ۱۹۳۵ گوتنبرگ) روزنامهنگار، نویسنده و شاعر آلمانی بود.
گفتاوردها
ویرایش- «آنچه ناپایدار است، استعارهای بیش نیست.»
- سنگنبشته مزار کورت توخلسکی
- «آنها بر ساحل رودخانهِ زندگی… یا بهتر بگویم در کنارِ اقیانوس زندگی، قلاب را در آب افکنده تا موفقیت را شکار کنند. اما اگر عاقل باشند و به درگاه خدا دعا کرده و طلب آمرزش نمایند، آن وقت نامشان عوض میشود و به نام: فاحشه نجیب، مدیر دلسوز و اجتماعی بانک، ارتش دموکراتیک و روزنامهنگار آزاد و حقیقتجو خوانده میشوند. آنها دعاگویان، شکار میکنند.»
- ماهیگیر زاهد/ ۱۹۳۰
- «اگر ما از افزونطلبی چشم بپوشیم، جنگ هم تکرار نخواهد شد.»
- خاطرات سیاه - سفید - قرمز، نشریه پژواک هامبورگ/ ۳۰ ژوئیه ۱۹۲۱
- «اگر نگاهی به ملت آلمان و تاریخ او بیفکنیم، ترجیحأ دو شخصیت برجسته را که سرنوشتساز بودهاند، خواهیم شناخت. اولی بیش از صدسال پیش وفات یافته اما دیگری هنوز زنده است. چه میشد اگر برعکس بود.»
- «او مانند یک جراح، خودپسند؛ مانند یک قانوندان، حق به جانب و مانند یک جلاد- پس از اعدام محکوم - رئوف و مهربان بود.»
- ورقپاره، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۲۶ ژانویه ۱۹۳۲
- «برفراز پل، در قلب پاریس، خانه همگی ما، ایستادهام. بر امواج رودخانه، تو را دیدم؛ قلبم را در آب افکندم و در ژرفنای تو غرق گشته و به تو عشق میورزم.»
- نامهای از پیرینه/ برلین ۱۹۲۷
- «بشر حیوانی است مهرهدار با روحی جاودانه، ضمنأ دارای وطن نیز میباشد تا گستاخ نشود.»
- آدم، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۱۶ ژوئن ۱۹۳۱
- «بشر دوپا دارای دو بینش است: بینش اول برای دوران خوش زندگی، و بینش دوم برای دوران ناخوشی؛ بینش دوم نامش مذهب است.»
- آدم، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۱۶ ژوئن ۱۹۳۱
- «چندنفر نازی بیسواد که به خاطر کوبیدن دفترچهتلفن بر سر یکی از مخالفین سیاسی، در زمره علمای اعلام حزب هیتلری درآمدهاند، فریدریش نیچه را به خود منسوب میکنند. همه میتوانند وی را از آنِ خود بدانند! تو به من بگو به چه احتیاج داری تا من نقلقول مناسب حالت را فراهم کنم.»
- دوشیزه نیچه، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۱۲ ژانویه ۱۹۳۲
- «چه بدبختی بزرگی که اسپیدی، حزب سوسیال دموکراتِ آلمان نام دارد. اگر این حزب از اوت ۱۹۱۴ به نام حزب اصلاحطلب یا حزب خردهمفسدین یا «در این محل خانوادهها میتوانند قهوه درست کنند!» یا چیزی شبیه به این خوانده میشد، چشم و گوش بسیاری از کارگران باز شده و به حزبی میپیوستند که به آن تعلق دارند، یعنی حزب طبقه کارگر. اما چنین دکانی با استفاده از نام نیک گذشته بهرهای نصیبش نخواهد شد.»
- ورقپاره، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۱۹ ژوئیه ۱۹۳۲
- «روشنفکر پشت گوشش بنویسد!: فقط دوراه وجود دارد که روشنفکر به رهبری حزب طبقه کارگر انتخاب شود، اول به شرط اینکه از علم جامعهشناسی شناخت داشته باشد. شرط دوم این است که در راه آرمان و احقاق منافع طبقه کارگر از خودگذشتگی سیاسی داشته و فداکاری کند یا قربانی داده باشد.»
- نقش روشنفکر در حزب، نشریه کمونیستی جبهه/ شماره ۹ ص. ۲۵۰
- «زیر این سنگ قلبی طلایی و دهانی آهنین آرمیدهاست- شب خوش!»
- سنگ نبشته انتخابی برای ایگناس وروبل (یکی از نامهای مستعار توخلسکی)، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۲۱ ژوئن ۱۹۳۲
- «مسیحیت از قدرت سترگی برخوردار است. برای نمونه مبلغین پروتستان که از آسیا بازمیگردند و هنوز مسیحی هستند، شاهد این ادعاست. چه فضیلت بزرگی!»
- ورقپاره، هفتهنامه صحنه جهانی/ ۴ مه ۱۹۳۲