محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
نسخهٔ ۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۲۶
حکیم ابوالقاسم فردوسی:
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی | |
خداوند امر و خداوند نهی |
که خورشید بعد از رسولان مه | |
نتابید بر کس ز بوبکر به |
عمر کرد اسلام را آشکار | |
بیاراست گیتی چو باغ بهار |
جلال الدین مولوی رومی:
چون محمد یافت آن ملک و نعیم | |
قرص مه را کرد او در دم دو نیم |
چون ابوبکر آیت توفیق شد | |
با چنان شه صاحب و صدیق شد |
چون عمر شیدای آن معشوق شد | |
حق و باطل را چو، فاروق شد |
سعدی شیرازی:
چه نعمت پسندیده گویم ترا؟ | |
علیک السلام ای نبی الورا |
درود ملک بر روان تو باد | |
بر اصحاب و بر پیروان تو باد |
نخستین ابوبکر پیر مرید | |
عمر پنجه بر پیچ دیو مرید |
عبدالرحمن جامی:
امت احمد از میان امم | |
باشد از جمله افضل و اکرم |
اولیایی کز امت اویند | |
پی رو شرع و سنت اویند |
ره بران راه هدی باشند | |
بهتر از غیر انبیاء باشند |
شیخ فرید الدین عطار نیشابوری:
خواجه اول که اول یار اوست | |
ثانی أثنين اذهما فی الغار اوست |
صدر دین، صدیق اکبر، قطب حق | |
در همه چیز از همه برده سبق |
خواجه شرع آفتاب جمع دین | |
ظل حق فاروق اعظم شمع دین |
حکیم نظامی گنجوی:
صدیق به صدق پیشوا بود | |
فاروق ز فرق هم جدا بود |
و آن پیر حیائی خدا ترس | |
با شیر خدای بود همدرس |
به مهر علی گرچه محکم پیم | |
ز عشق عمر نیز خالی نیم |
اقبال لاهوری:
ای تو را فطرت ضمیر پاک داد | |
از غم دین سینه ای صد چاک داد |
تازه کن آئین صدیق و عمر | |
چون صبا بر لاله صحرا گذر |
تا ز صدیقان این امت شوی | |
بهر دین سرمایه و قوت شوی |
بیدل دهلوی:
ابوبکر شد سر خوش جام صدق | |
شراب وفا یافت در کام صدق |
کدورت برون رفت ز آب و گلش | |
صفا یافت جام کمال از دلش |
عمر یافت کام از می عدل و داد | |
بر آفاق چون استوا، خط نهاد |
سنائی غزنوی:
جز به دستوری "قال الله" یا قال الرسول | |
ره مرو،فرمان مده،حاجت مگو،حجت میار |
چار گوهر،چار پایه عرش و شرع مصطفی | |
صدق وعلم وشرح ومردی کاراین هرچار یار |
خاقانی شروانی:
از دفتر عشق چار یارش | |
یک بود و ده و صد و هزارش |
اصحابش بیش و کم نشاید | |
کاعداد مهین چهار باید |
هر چار چهار رکن تمکین | |
بل چار حدود کعبه دین |
عبید زاکانی:
خوش وقت آن که عاشق صدیق اکبرست | |
در راه دین موافق صدیق اکبرست |
چون آفتاب روشن و چون صبح صادق است | |
هر کو محب صادق صدیق اکبرست |
در معرضی که دم ز صفا و وفا زنند | |
آن کیست کو مطابق صدیق اکبرست |
عبدالقادر مراغی:
بود صدیق تقی نزد محمد مقبول | |
کرده احکام خدا را از سر صدق قبول |
یار ثانی پیر عمر خطابست | |
آمد منبر و محراب و سر اصحابست |
سیمین یار و وفادار نبی عثمانست | |
مرغ باغ ملکوت و به جهان سلطانست |