خلفای راشدین: تفاوت میان نسخه‌ها

چهار خلیفه ای که بعد از محمد، خلافت را بر عهده داشتند
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
همان (بحث | مشارکت‌ها)
صفحهٔ جدید: '''حکیم ابوالقاسم فردوسی:''' {{شعر}} {{ب|چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی|خداوند امر و خداوند نهی}} {{ب|که ...
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۵ فوریهٔ ۲۰۰۹، ساعت ۱۵:۲۶


حکیم ابوالقاسم فردوسی:

چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی      خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه      نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار      بیاراست گیتی چو باغ بهار


جلال الدین مولوی رومی:

چون محمد یافت آن ملک و نعیم      قرص مه را کرد او در دم دو نیم
چون ابوبکر آیت توفیق شد      با چنان شه صاحب و صدیق شد
چون عمر شیدای آن معشوق شد      حق و باطل را چو، فاروق شد


سعدی شیرازی:

چه نعمت پسندیده گویم ترا؟      علیک السلام ای نبی الورا
درود ملک بر روان تو باد      بر اصحاب و بر پیروان تو باد
نخستین ابوبکر پیر مرید      عمر پنجه بر پیچ دیو مرید


عبدالرحمن جامی:

امت احمد از میان امم      باشد از جمله افضل و اکرم
اولیایی کز امت اویند      پی رو شرع و سنت اویند
ره بران راه هدی باشند      بهتر از غیر انبیاء باشند


شیخ فرید الدین عطار نیشابوری:

خواجه اول که اول یار اوست      ثانی أثنين اذهما فی الغار اوست
صدر دین، صدیق اکبر، قطب حق      در همه چیز از همه برده سبق
خواجه شرع آفتاب جمع دین      ظل حق فاروق اعظم شمع دین


حکیم نظامی گنجوی:

صدیق به صدق پیشوا بود      فاروق ز فرق هم جدا بود
و آن پیر حیائی خدا ترس      با شیر خدای بود همدرس
به مهر علی گرچه محکم پیم      ز عشق عمر نیز خالی نیم


اقبال لاهوری:

ای تو را فطرت ضمیر پاک داد      از غم دین سینه ای صد چاک داد
تازه کن آئین صدیق و عمر      چون صبا بر لاله صحرا گذر
تا ز صدیقان این امت شوی      بهر دین سرمایه و قوت شوی


بیدل دهلوی:

ابوبکر شد سر خوش جام صدق      شراب وفا یافت در کام صدق
کدورت برون رفت ز آب و گلش      صفا یافت جام کمال از دلش
عمر یافت کام از می عدل و داد      بر آفاق چون استوا، خط نهاد


سنائی غزنوی:

جز به دستوری "قال الله" یا قال الرسول      ره مرو،فرمان مده،حاجت مگو،حجت میار
چار گوهر،چار پایه عرش و شرع مصطفی      صدق وعلم وشرح ومردی کاراین هرچار یار


خاقانی شروانی:

از دفتر عشق چار یارش      یک بود و ده و صد و هزارش
اصحابش بیش و کم نشاید      کاعداد مهین چهار باید
هر چار چهار رکن تمکین      بل چار حدود کعبه دین


عبید زاکانی:

خوش وقت آن که عاشق صدیق اکبرست      در راه دین موافق صدیق اکبرست
چون آفتاب روشن و چون صبح صادق است      هر کو محب صادق صدیق اکبرست
در معرضی که دم ز صفا و وفا زنند      آن کیست کو مطابق صدیق اکبرست


عبدالقادر مراغی:

بود صدیق تقی نزد محمد مقبول      کرده احکام خدا را از سر صدق قبول
یار ثانی پیر عمر خطابست      آمد منبر و محراب و سر اصحابست
سیمین یار و وفادار نبی عثمانست      مرغ باغ ملکوت و به جهان سلطانست