مژگان عظیمی
خوانندهٔ افغانستانی
مژگان عظیمی (زاده ۳۰ مرداد ماه ۱۳۷۰ مشهد) ،خوانندهٔ تاجیک تبار افغانستانی است
دارای منبع
ویرایشمصاحبه
ویرایش- «اتفاقات خشن و غیرقابل توجیه نظیر بهرهکشی، فروش دختران، ازدواجهای زودهنگام، ممنوعیت تحصیل و حضور زنان بدون محارم در جامعه، ضرب و شتم، آزار روحی، چند همسری مواردی هستند که باعث شد صدای خود را بلند کنم و علت اینکه این فریاد به شکل آواز شد به علت اینکه جامعهٔ ما کم کتاب میخوانند و موسیقی بیشتر گوش میدهند.»[۱]
- «تجربه نشان دادهاست که علیرغم فعالیتهای فراوان علیه تبعیض جنسیتی در افغانستان، قشر زن همچنان مورد اجحاف قرار میگیرند، بنابراین من معتقدم آنچه که باید تغییر کند در ابتدا افکار عاملان این امر میباشد تلاشم بر اینست که به گونهای مسالمتآمیز ارتباطی با قلبهای عاملان خشونت و تبعیض داشته باشم و امیدوار بر این هستم که تغییری در افکار و درنتیجه در عمل بوجود آید.»[۱]
- «به دخترانمان بیاموزیم که خوشبختیشان درگرو هیچ مردی نیست و قبل از هرچیز انسانی توانا هستند و به پسرانمان بیاموزیم برابری جنسیتی یعنی زن را انسان قلمداد کردن نه بیشتر نه کمتر.»[۱]
متن ترانه آیه
ویرایش- گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است
- چون خوردن نوشابه که در جام شراب است
- گر دل بدهی تن ندهی باز خراب است
- این بار نه جام است و نه نوشابه سراب است
- اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند
- چون دغدغه مردم این شهر حجاب است
- تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد
- یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است
- خریدند تنت را و ببریدند کفنت را
- به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را
- نه روحی به کار است نه عشقی به بار است
- فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است
- آن کس که زنی را بفروشد پی پیسه
- حق است که روحش ته دوزخ به عذاب است
- هر جای جهان مرتبه زن بلند است
- در کشور من زن مثل میت به حساب است
- ای کاش که دلقک شده بودم نه شاعر
- در کشور من ارزش انسان به نقاب است
- تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد
- یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است
- شکستند دلت را و غرور و حرمتت را
- سکوتت گرفت از تو تمام فرصتت را
- به نانی تو راضی شدی و هیچ نگفتی
- همین است که جاهل زده بر تو قیمتت را
- خریدند تنت را و ببریدند کفنت را
- به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را
- نه روحی به کار است نه عشقی به بار است
- فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است[۲]
متن ترانه حاکمان
ویرایشمژگان عظیمی (خواننده افغان) که قبلاً کار «آیه» را در مورد ظلم به زنان خوانده بود. کار دیگری به نام «حاکمان» را ارائه دادهاست.[۳]
- چه کردند با نام خدا چه کردند با جان بشر
- چه کردند که تماماً شدهاست زندگی وهم و خطر
- چه کردند با ذهن شما و شستند افکار شما
- صد حدیث و گپ بیجا گفتند همه از قول خدا
- عمرتان را پی حوری و زنان لخت جنت بودید
- و رعیت ماندید حاکمان شهرتان تل و طلا میبردند
- هی نماز میخواندید هی دعا میکردید
- جای اندیشه به فرق سرتان جنگ و شهادت کردند تا که باور کردید
- حاکمان شهرتان کاسۀ خون میخوردند
- هی نماز میخواندید هی دعا میکردید
- گورکنی بیعقل با ذهنی مریض رهبری شد بیباک
- و خزانه لبریز از پول و الماس
- کارش این است که جوانان وطن را بکند چال در خاک
- قاضیان ترسناک با شکلی عجیب
- غرق در ریش و پشم
- نه غروب ترس است در کشور
- به طلوعی از خشم
- عمرتان را پی حوری و زنان لخت جنت بودید
- و رعیت ماندید حاکمان شهرتان تل و طلا میبردند
- هی نماز میخواندید هی دعا میکردید
- جای اندیشه به فرق سرتان جنگ و شهادت کردند تا که باور کردید
- حاکمان شهرتان کاسۀ خون میخوردند
- هی نماز میخواندید هی دعا میکردید
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ «گفتگو با مژگان عظیمی، آوازخوان: گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است». خبرگزاری بانوان افغانستان. بازبینیشده در ۱۳۹۷/۰۸/۲۰.
- ↑ «ترانهٔ یک خواننده افغان، بیانگر تبعیض و سرکوب زن ایرانی نیز هست». رادیو پیام اسرائیل. بازبینیشده در ۱۳۹۷/۰۸/۲۰.
- ↑ «ترانه “حاکمان” با صدای مژگان عظیمی خواننده افغان». میلیون ایران. بازبینیشده در ۱۳۹۷/۰۸/۲۰.