محسن کدیور
مجتهد، روحانی، نویسنده و اندیشمند دینی ایرانی
محسن کَدیوَر (۸ ژوئن ۱۹۵۹) فقیه شیعه، دانشور، نویسنده و استاد پژوهشی دانشگاه دوک آمریکاست.
گفتاوردها
ویرایش۲۰۱۰
ویرایش- «من بهعنوانِ یکی از شهروندان ایرانی، رهبر جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتالله آقای سیدعلی حسینی خامنهای را به استبداد، ظلم، قانونشکنی، براندازی جمهوری اسلامی و وهن اسلام متهم میکنم.
اولاً، معتقدم ایشان با تجاوز به حقوق شهروندیِ مردم ایران به صورت نهادینه، در قامت یک دیکتاتور تمامعیار، حکومت مطلقهٔ شاهنشاهی را با ظاهر اسلامی بازآفرینی کردهاست.
ثانیاً، بر این باورم که ایشان با نقض استقلال قضات و قوهٔ قضائیه، سیاسی کردن قضاوت و ظلم آشکار در حق منتقدان و ذویالحقوق، «ولایت جائر» را محقّق کردهاست.
ثالثاً، معتقدم که وی با نقض مکرّر اصول متعدّد قانون اساسی بهویژه در حوزهٔ تقنین و اجرا، بزرگترین قانونشکنی را دو دههٔ اخیر مرتکب گردیده، و با استحاله و فروپاشی قانون اساسی، بزرگترین برانداز جمهوری اسلامی بودهاست.
رابعاً، ازآنجاکه این استبداد و ظلم و قانونشکنی و براندازی را بهنام اسلام و مذهب اهلبیت و جانشینی رسولالله و ائمه و حکومت اسلامی مرتکب شده، بزرگترین ضربه را به اسلام و تشیّع و خدا و پیامبر و ائمهٔ اهلبیت وارد کرده، با دولتی کردن دین، مایهٔ وهن اسلام و شَین مذهب شدهاست؛
و بالاخره، با توجه به از دست دادن شرائط لازمِ ضمن عقد، ولایت ایشان ساقط است، بیآنکه نیازی به عزل داشته باشد.»
۲۰۱۱
ویرایش- «دین به دو صورت در سیاستها و حکومتها نقش بازی میکند: فرهنگی و حقوقی. دخالت فرهنگی دین شهروندان در سیاست و حکومت اجتنابناپذیر است. این تأثیر را به وضوح در نظام سکولاری مانند آمریکا در مباحث متعدد اجتماعی حتی در انتخابات ریاستجمهور میتوان مشاهده کرد. اما دخالت حقوقی با وضع قوانین قابل محدود کردن یا توسعه دادن است… قانون اساسی جمهوری اسلامی از مصادیق توسعه نقش حقوقی دین در حکومت است.»
- «جدا بودن نهادهای دینی از قبیل حوزههای علمیه، مساجد و روحانیت از حکومت و استقلال آنها از دولت از افتخارات شیعه بوده که توسط حکام جمهوری اسلامی نقض شدهاست.»
- «دموکراسی البته در شرائط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اروپا و آمریکا متولد شدهاست، اما برای رسیدن به دموکراسی لازم نیست غربی، آمریکائی و اروپائی شویم. میتوان شرقی و ایرانی ماند اما دموکرات بود. میتوان مسلمان بود اما قرائتی رحمانی از اسلام داشت که با دموکراسی مشکلی ندارد.»
- «در اینکه مدرنیته [modernity] دستاورد نیکوی بشری است تردیدی ندارم، در عین اینکه آنرا با مدرنیسم [modernism] و غربی شدن [westernization] به دقت تفکیک میکنم و در این زمینه حرف دارم.»
- ۱۱ فوریه ۲۰۱۱/ ۲۲ بهمن ۱۳۸۹؛به حکومت دموکراتیک سکولار فکر میکنم
- «در قرآن کریم هیچ برهانی بر وجود خدا اقامه نشدهاست. براهین آن ناظر به توحید و نفی شرک است نه اصل وجود خداوند. قرآن، خداشناسی و خداجوئی را امری فطری میداند که هر انسانی آن را به آسانی در نهاد خود مییابد.»
- ۱۸ سپتامبر ۲۰۱۱/ ۲۷ شهریور 1390؛ خدا، عقلگرائی و ایمانگرائی
۲۰۱۳
ویرایش- «قرآن هرگز خود را کتاب شریعت و قانون و حقوق معرفی نکردهاست، بلکه خود را کتاب هدایت معرفی کردهاست. قرآن البته میتواند منبع الهام قانون باشد اما یقیناً کتاب قانون نیست. قرآن منبع ارزشهای اخلاقی است.»
- ۱۹ اکتبر ۲۰۱۳/ ۲۷ مهر ۱۳۹۲؛ مؤسسهٔ ابن سینا، ارواین، کالیفرنیا شریعت؛ نظام حقوقی یا ارزشهای اخلاقی؟
۲۰۱۷
ویرایش- «تفکر رسمی از اسلام در ایران جمهوریت را برنمیتابد. جمهوریت برای ایشان زینتی است تا ظاهراً خود را از تهمت استبداد مبری کنند والا حکومت اسلامی به نظر آنان منصوب خدا و پیامبر و امام غائب است و به همانها هم در آخرت پاسخگوست و هیچ نهاد بشری حق نظارت بر عملکرد او را ندارد.»
- ۳۱ مه ۲۰۱۷/ ۱۰ خرداد ۱۳۹۶؛جمهوریت جمهوری اسلامی
- «جمهوری اسلامی ایران حکومت دینی مورد نظر آقای خمینی و برخی شاگردان ایشان است. اکثر علمای شیعه معاصر از این حکومت حمایت نکرده و نمیکنند. به عبارت دیگر این حکومت نمایندهٔ اقلیتی اندک در تفکر شیعی است و هرگز نماینده اکثریت شیعه محسوب نمیشود.»
- «جمهوری اسلامی اگرچه در حفظ تمامیت ارضی ایران و استقلال نسبی خصوصاً عدم وابستگی به آمریکا و اسرائیل موفق بوده و اجمالاً از حیث دموکراسی، حقوق بشر، ارتقای بهداشت عمومی و کاهش بیسوادی، و تحصیل بانوان در میان کشورهای مسلمان وضعیت بهتری دارد، اما در مورد تحقق شعارهای اصلی انقلاب ۱۳۵۷ یعنی آزادی و عدالت موفق نبوده است.»
- «قرائتی غیررحمانی از اسلام بر کشور مسلط است. برخلاف وعدهٔ اولیهٔ جز موافقان حاکمیت آزاد نیستند، و منتقدان شیعه همانند مسلمانان اهل سنت و اقلیتهای قومی از قبیل کردها و بلوچها، تحت فشار و تضییقات هستند.»
- «جمهوری اسلامی رژیم اقتدارگرای انتخاباتی است و از دو بخش انتخابی و انتصابی تشکیل شده، بخش انتصابی از سوی اقلیتی کمتر از یک سوم مردم ایران پشتیبانی میشوند و حدود دو سوم قدرت را در جمهوری اسلامی در دست دارند، که معنایش ظلم آشکار است. بخش انتخابی که نمایندهٔ حدود هفتاد درصد ایرانیان است کمتر از یک سوم قدرت را در دست دارد.»
- «نظر من دربارهٔ حجاب این بوده است: پوشش مو، سر و گردن زن بالذات و به حکم اولی در غیر عبادات واجب نیست و به شرائط و عرف زمان و مکان بستگی دارد. در زمانه و منطقهای که پوشانیدن این مواضع در میان بانوان تلازم محلی با عفاف و نجابت دارد، پوشانیدن آنها به حکم ثانوی واجب است.»
- ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۷/ ۷ مرداد ۱۳۹۶نگرش غالب در میان مسلمانان به سوی دموکراسی خواهد بود
۲۰۲۳
ویرایش- دوران اسلام سیاسی به سر آمده است. کار دین از جمله اسلام حل مشکلات سیاسی و اقتصادی نیست. کار ویژه دین تحول جان آدمی، معنیبخشی به زندگی، و پاک و اخلاقی زیستن است. دین را ابزار سیاسی کردن (حتی ابزار سیاسی دموکراتیک، چه برسد ابزار سیاسی استبداد) هم به زیان دین است هم به زیان سیاست. ولایت فقیه نوعی استبداد دینی است. ولایت فقیه یعنی فقیهسالاری با جمهوریت، مردمسالاری، حاکمیت ملی، حکومت قانون و آزادی قابل جمع نیست. من منکر هرگونه ولایت فقیه، منکر هرگونه حکومت دینی در دوران معاصر، منکر سازگاری درونی جمهوری اسلامی، و قائل به اصلاحناپذیری نظام موجود (جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه) هستم.
- ۴ مارس ۲۰۲۳/ ۱۳ اسفند ۱۴۰۱، مصاحبه با علی اصغر فریدی، منتشرشده در دوهفته نامه الکترونیکی «حقوق ما»، سازمان حقوق بشر ایران[۱]
پیوند به بیرون
ویرایش- ↑ «ولایت فقیه یعنی چه؟». وب سایت فارسی محسن کدیور، ۱۸ فروردین ۱۴۰۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۵ مه ۲۰۲۴.