خشونت
(تغییرمسیر از خشونتگرایی)
خشونت به هرگونه رفتار پرخاشگرانه اطلاق میشود که هدف از آن آسیب رساندن به دیگران باشد.
گفتاوردها
ویرایش- «آنچه که با زور گرفته شد جز به زور باز پس گرفته نخواهد شد.»
- جمال عبدالناصر Copeland, Miles (1970). The Game of Nations
- «انقلاب ما در هر مقطعی نیاز به یک پالایش دارد… خشونت و خشونتگرایی تحت هر عنوانی محکوم است و همه باید به سمت قانون و قانونگرایی حرکت کنیم…»[۱]
- حسن روحانی سخنرانی در راهپیمایی ۲۳ تیر ماه ۷۸
- «تنها فضیلتی که من خواهان آنم حقیقت و عدم توسل به زور است.»
- ماهاتما گاندی بدون منبع
- «به عقیدهٔ من، عدم خشونت بینهایت پُرارزش تر از خشونت است. بخشش به مراتب بیشتر از انتقام، نمایانگر قدرت است.»
- ماهاتما گاندی برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۳
- «خشونت، پی آمد نابرابری و عدمِ خشونت، نتیجهٔ مساوات است.»
- ماهاتما گاندی برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۷
- «ما فقط به وسیلهٔ عشق میتوانیم عقیدهٔ مخالفان خود را تغییر دهیم، نه با تنّفر. تنفر وحشیانهترین شکل خشونت است و خشونت به شخصی که تنفر دارد آسیب میرساند نه فردِ موردِ تنفر.»
- ماهاتما گاندی برگرفته از کتابِ «گزینهٔ گفتارهای گاندی» ترجمه مهشید میرمعزّی، نشر ثالث، سال ۱۳۸۸، ص ۱۸
- مبنای توحش بشر ظاهراً متمدن است و متأسفانه هیچکس به فکر سانسور خشونت نیست. چون خشونت، ملتها را به خطر میاندازد. آنچه سانسور میشود، حقیقت است، زیرا بیان حقیقت حکومتها را به خطر میاندازد.
- فکر میکنم آدم وقتی به خشونت فکر میکند، ابزارش را هم پیدا میکند. اول چوب است و بعد سلاح گرم. و وقتی هم به لطافت و انسانیت فکر میکند، ابزارش را پیدا میکند.
- محسن مخملباف، فوریه ۱۹۹۴/ بهمن ۱۳۷۲؛ مصاحبه با ورنر هرتسوک، ماهنامهٔ «فیلم»[۲]
- اگر در چرخهٔ خشونت گرفتار شوید، احتمال ناچیزی وجود دارد که از آن خلاص شوید. مگر آنکه با آگاهی از خودتان و دلایل خشونت، قصد پایان دادن به آن را داشته باشید.
- وقتی خشونت در فرد نهادینه شود، فرد تصور میکند که روش او درست است و همان روش را دنبال میکند… راه فرار از این چرخه خشونت بستگی مستقیم با این مسئله دارد که خشونتگر چه کسی است برای حل این مشکل چه میزان آگاه است. فرد خشن باید ابتدا بپذیرد که این رفتار غلط است و بخواهد که به خود و خانواده و اصلاح رابطه با آنها کمک کند. در غیر اینصورت اگر این مسئله را یک امر عادی بداند طبیعی است که هیچ حرکت اصلاحی نخواهد داشت.
- گرچه احساس قابل کنترل نیست، اما خشم کاملاً قابل کنترل است. بسیاری از رفتارهای خشن اجتماعی، ریشه در مشکلات اقتصادی ندارد بلکه غالباً ریشه در تربیت نادرست و در قوانین تبعیض آمیز حقوقی دارد که غیرقابل انطباق با زندگی امروز است. وقتی قانون به شکلی کاملاً یک طرفه بیشترین حقوق را به مرد دادهاست و اگر حقی برای زن قائل شدهاست، آن را بهصورتی طراحی کردهاست که موقعیت فرادست داشته باشد، برای خشونت خط پایانی نمیبینم.
- البته این فقط مردها نیستند که خشن هستند بلکه ما زن خشن نیز داریم، اما نسبت آنها کمتر از مردان است. خشونتی که زنان نشان میدهند، بیشتر کلامی است که موجب تحقیر مردان میشود.
- تهمینه میلانی، ۷ اکتبر ۲۰۱۷/ ۱۵ مهر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با خبرگزاری «ایلنا»[۳]
- مسئلهٔ خشونت خانگی مسئلهٔ مهمی است که اغلب زنان برای حفظ آبروی خود و خانواده، در مقابل آن سکوت میکنند. معتقدم کلمه آبرو، در زندگی امروز ما ویرانگر است و باید آن را بازنگری کنیم. بسیاری از زنان در جامعه ما، قربانی خاموش خشونت هستند و تنها به خاطر حفظ همین آبرو سکوت میکنند. حال آنکه در طرح خشونت خانگی باید آبروی فرد خشونت گر ریخته شود و نه فرد خشونت دیده!
- متأسفانه اغلب چنین نیست و خیلیها زنی که کتک میخورد را به دیده تحقیر مینگرند. خشونت خانگی ربطی به رفتار اجتماعی ندارد. چه بسیار مردانی که حتی در محیط کار، دوستان خوب و قابل اعتمادی برای همکاران زن خود هستند؛ اما در خانه رفتار نامناسب و خشونت باری با همسر و در مواردی با فرزندان دارند.
- معتقدم اعتراض به فرد خشونتگر هم جلوی خشونت او را میگیرد و هم فرد خشونتدیده را لبریز از خشم نمیکند. زنهایی مثل فرشته در فیلم «دو زن» هرگز همسر خود را نمیکشند چون قادرند حرف بزنند و خواسته شان را مطرح کنند بنابراین کوپن خشم جمع نمیکنند؛ اما زنان معصومی چون «مَلی» در لحظهای که خشم سراسر وجودشان را گرفتهاست قادرند آدم بکشند. در واقع آنها در یک لحظه خاص کوپنهای خشم شان را خرج میکنند.
- خشونتگر لزوماً بیمار روانی نیست. اغلب خشونتگران در جامعهٔ ما قربانی تربیت و دادههای غلط هستند که خشونت را در آنها نهادینه کردهاست. بیمار را میشود مشاوره و درمان کرد اما با افرادی که خود را مالک زن و فرزند میدانند و طبق آموزهها، کتک زدن برای تربیت آنها را عملی شایسته و لازم میدانند بسادگی نمیتوان برخورد کرد. برای درمان ایشان باید رایانه مغز را تخلیه و با اطلاعات علمی پرکرد.
- تهمینه میلانی، ۲۱ اکتبر ۲۰۱۷/ ۲۹ مهر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با الهام فخاری عضو شورای شهر تهران، در روزنامهٔ «ایران»[۴]
- خشونت علیه زنان خیلی بیشتر از آنچه دربارهاش صحبت میشود و من فیلم ساختهام، وجود دارد. گرچه ممکن است برخی از زنان خشونتی که در فیلم به نمایش گذاشته میشود را تجربه نکرده باشند، اما همان زنان، قطعاً در جامعه خشونت را بارها و بارها بهوفور تجربه کردهاند. شما اگر زن باشید همه روزه با خشونت مواجه میشوید. موقع رانندگی مورد خشونت کلامی واقع میشوید و رانندگیتان مسخره میشود، چون سبیل ندارید. موقع راه رفتن آماج متلکهای زشت قرار میگیرید، چون زن هستید. این نوع خشونتها در تاروپود این جامعه رسوخ کرده و متأسفانه تبدیل به فرهنگ بخشی از جامعه شدهاست. فکر میکنید چرا باید تمام فحشهای ناموسی دربارهٔ مادر و خواهر باشد و نه دربارهٔ پدر و برادر. مگر نه این است که این نوع گفتار و رفتار، از یک فرهنگ ضدزن ریشه میگیرد؟ این رفتارهای سخیف اجتماعی، زندگی را برای زنان دشوار میکند، البته ناگفته نماند گاه این رفتار چنان نهادینه شدهاست که بخشی از زنان به آن عادت کردهاند و آن را بخشی از شخصیت و واقعیتهای مردانه میدانند!
- تهمینه میلانی، ۲۸ نوامبر ۲۰۱۷/ ۷ آذر ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «شهروند امروز»[۵]
- خشونت علیه زنان خیلی خیلی زیاد، به مراتب بیشتر از آنچه دربارهاش صحبت میشود وجود دارد. حالا ممکن است بعضی از زنها تجربه ای دربارهٔ اعمال خشونت در خانوادهٔ خود نداشته باشند؛ اما همان زنان قطعاً در جامعه، خشونت را بارها و بارها به وفور تجربه کردهاند. شما اگر زن باشید همه روزه با خشونت مواجه میشوید. موقع رانندگی مورد خشونت کلامی واقع میشوید و رانندگیتان مسخره میشود؛ چون سبیل ندارید. موقع راه رفتن آماج متلکهای زشت قرار میگیرید؛ چون زن هستید. این نوع خشونتها در تار و پود این فرهنگ رسوخ کردهاست. اصلاً یک لحظه به این فکر کنید که چرا باید تمام فحشهای ناموسی دربارهٔ مادر و خواهر باشد؛ و مثلاً دربارهٔ پدر و برادر نه. این چیزها زندگی را برای زنان دشوار میکنند؛ تا آن حد که گاهی میبینیم خود زنان هم به این قضیه عادت کردهاند و وجودش را عادی میدانند.
- من از زبان خیلی از زنان شوهرکُش خوانده یا شنیدهام که میگویند همهٔ بلاهایی که شوهرم سرم آورده بود، جلوی چشمم آمد و بنابراین او را زدم تا مرد. این همان انفجار ناگهانی خشم است دیگر؛ که میشود گفت در بازنواخت ذهنی آنها ریشه دارد. آنها در آن لحظهٔ ویرانگر به این نتیجه رسیدهاند که اگر همسرشان را نکشند، بیشک کشته خواهند شد. این خیلی خطرناک است.
- تهمینه میلانی، ۲ ژانویه ۲۰۱۸/ ۱۲ دی ۱۳۹۶؛ مصاحبه با روزنامهٔ «همدلی»[۶]
جستارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ http://fa.wikisource.org/wiki/سخنرانی_حسن_روحانی_در_راهپیمایی_مردم_تهران_در_۲۳_تیر_ماه_۷۸
- ↑ «گفتگو: سینمای شاعرانه». وبسایت رسمی خانه فیلم مخملباف، بهمن ۱۳۷۲. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «عزمی وجود دارد برای آنکه حرفی از خشونتهای خانوادگی زده نشود و فجایع آن انکار شود/خانههای امن وجود دارند». ایلنا، ۲۲ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «قربانیان خاموش آبرو». ایران، ۲۹ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۴ فوریه ۲۰۱۹.
- ↑ «قربانیان خاموش آبرو». شهروند امروز، ۲۹ مهر ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۷ ژوئن ۲۰۲۲.
- ↑ «رو در رو با تهمینه میلانی از آخرین فیلمش تا تلخکامیهای جامعه امروز؛ زن باشید، مسخره میشوید چون سبیل ندارید». همدلی، ۱۲ دی ۱۳۹۶. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۲.