حسینعلی منتظری
قائممقام رهبر جمهوری اسلامی ایران (۱۳۶۴–۱۳۶۸)
حسینعلی منتظری ( تلفظ راهنما·اطلاعات;۲۲ سپتامبر ۱۹۲۲، نجفآباد اصفهان - ۱۹ دسامبر ۲۰۰۹، قم) فقیه برجستهٔ شیعه، دموکراسیخواه مسلمان، مؤلف و کنشگر حقوق بشر ایرانی بود.
گفتاوردها
ویرایش۱۹۹۷
ویرایش- «... مانند لشکر مهاجم پیروزشده با شعارهای انحرافی و توهینآمیز و به نام حمایت از ولایت فقیه و ولی فقیه خودشان هرچه خواستند گفتند و پخش کردند و موجبات ناراحتی همه همسایگان محترم را فراهم نمودند. معلوم شد در منطق آقایان ولایت فقیه یعنی غارت اموال و شکستن و پاره کردن کتابها و حتی قرآن کریم، ولایت فقیه یعنی تصرف غاصبانه در خانه و ملک دیگران، ولایت فقیه یعنی اهانت به حوزههای علمیه و علما و فقه و علم و بیاحترامی به همه مقدسات. خوب شد نمردیم و ثمره ولایت فقیه آقایان را برای چندمین بار لمس کردیم… این ولایت فقیه چماقی و آمیخته با غارت و فحاشی برای آقایان مبارک باد.»
- «مردم ما انتظار دارند قانون و عدالت در کشور حکم فرما باشد، وقتی که با مثل من که هم سابقه مبارزاتی دارد و هم استاد بسیاری از علما و مسؤولین کشور بودهام اینطور عمل میشود، پس وای به حال مردم بیگناه بیپناه.»
- ۱۹ نوامبر ۱۹۹۷/ ۲۸ آبان ۱۳۷۶/ ۱۸ رجب ۱۴۱۸؛ دربارهٔ هجوم ۱۴ نوامبر ۱۹۹۷/ ۲۳ آبان ۱۳۷۶ به خانهاش، «پیام معظم له پس از حمله به حسینیه و بیت، و حصر ایشان» [۱]
۱۹۹۸
ویرایش- «اینکه در گفتار بعضی آقایان دیده میشود که ولی فقیه، ولایت مطلقه دارد نسبت به جان و مال و ناموس مردم، و بر این تعبیرات اصرار دارند، به نظر میرسد علاوه بر اینکه این قبیل تعبیرات بدآموزی و بد تعریف کردن است و موجب اشمئزاز و وحشت مردم میشود، قابل مناقشه نیز میباشد؛ زیرا ولایت مطلقه را فقط خدایی که مالک الملوک و الرقاب است، دارد؛ هرچند او نیز برحسب نظر «عدلیه» بر طبق عدالت و مصالح عامه عمل میکند و آنچه به نظر قاصر ما برخلاف مصلحت میباشد در نظام کلی جهان همه بجا و عادلانه است.»
- «ولایت مطلقه ذاتاً از آن خداست و در این امر شریکی ندارد، و حتی پیامبراکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) نیز ولایت مطلقه ندارند تا چه رسد به ولی فقیه.»
- «در حقیقت، ولایت فقیه به معنای ولایتِ فقه- یعنی احکام خدا- است بر رفتار انسانها، و طبعاً هر فرد مسلمان - برحسب اعتقاد دینی خود - طالب اجرا و پیاده شدن دستورات اسلام میباشد.»
- «مردم فقط نیروهای نظامی و انتظامی و حقوقبگیران نیستند.»
- ۲۸ ژوئن ۱۹۹۸/ ۷ تیر ۱۳۷۷/ ۳ ربیعالاول ۱۴۱۹؛ گفتار «ولایت فقیه و قانون اساسی» [۲]
۱۹۹۹
ویرایش- «اصل انقلاب اسلامی اقدامی است اصیل، عظیم، باشکوه و غیرقابل انکار، ولی متأسفانه در رسیدن به اهداف موعود بهطور کامل موفق نبوده، و مردمی هم که با هماهنگی همه طبقات و یکپارچه انقلاب کردند به همه خواستههای خود دست نیافتند، و لذا برخی بیتفاوت شده و کنار رفتند.»
- «هیچکس فوق قانون نیست و حتی پیامبران الهی و ائمه معصومین (ع) نیز موظف بودند به قانون خدا عمل کنند.»
- «همان گونه که ظلم و تعدی گناه است، تحمل ظلم نیز گناه است؛ مگر اینکه انسان ناتوان باشد. خدا غیرت و حمیت و شهامت را در سرشت انسان قرار داده تا از حق خود، ناموس خود، کشور خود و دین خود دفاع کند.»
- «ظاهراً نسبت دادن هر مشکل و حادثهای را به استکبار و ایادی آن، یا از توهم وجود قدرت اساطیری و غیرعادی برای آنان یا از ناحیه دفع مسؤولیت از خود ناشی میشود، بنابراین بجاست انسان واقعگرا باشد.»
- «شُعار با واقعنگری در تضاد نیست، شعار بیدارکنندهٔ عواطف و احساسات افراد و نشاندهندهٔ مسیر حرکت جامعه است تا به سوی واقعیات بروند و برای رسیدن به آنها تلاش کنند… شُعار مقدمهٔ رسیدن به واقعیات است و هیچگاه مقدمه با ذی المقدمه در تضاد نیست بلکه هماهنگ میباشند.»
- «امروز همهٔ جهان به منزله یک خانه دارای چند خانواده است که رابطه با یکدیگر برای آنان ضرورت حیاتی دارد.»
- «بهطور کلی هدف از برخورد با مجرم نباید انتقامجویی باشد، بلکه منظور باید تنبه و آگاهی مجرم و دیگران و جلوگیری از شیوع گناه و آلوده شدن جامعه باشد.»
- «حکومت با خشونت و زدن و بستن دوام ندارد، و آنچه ضامن بقای حکومت و دولت است محبت و عاطفه و گذشت است مگر در حال ضرورت و اهمیت موضوع؛ و طردکردن افراد گناهکار از جامعه و ترک معاشرت با آنان نیز جایز نیست مگر در جایی که طرد آنان و ترک معاشرت بهطور موقت به منظور تنبه و بیداری آنان باشد و در روح و روش آنان اثر نماید.»
- ۲ فوریه ۱۹۹۹/ ۱۲ بهمن ۱۳۷۷/ ۱۵ شوال ۱۴۱۹؛ «در آستانه بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی» [۳]
- «هیچکس حق ندارد درک و برداشت خود را مقیاس حق قرار دهد و مخالفین خود را به ارتداد یا انحراف متهم نماید.»
- ۱۸ فوریه ۱۹۹۹/ ۲۹ بهمن ۱۳۷۷/ ۲ ذیالفعده ۱۴۱۹؛ مقاله «در باب تزاحم (دین، مدارا و خشونت)» در مجله کیان[۴]
- «خشونت این است که حکومتی در برابر ملت خود (که از کجرویهای حکومت انتقاد میکنند و حقوق خود را میطلبند) به جای اعطای حقوق و دلجویی و مدارا آنان را سرکوب نماید، و به جای پذیرش خطاها و اشتباهات و چارهجویی و تسلیم در برابر حق ملت و محبت نسبت به آنان که صاحبان اصلی حکومت میباشند چون مهاجمین خارجی عمل نماید.»
- ۳ اوت ۱۹۹۹/ ۱۲ مرداد ۱۳۷۸/ ۲۰ ربیعالثانی ۱۴۲۰؛ مقاله «پاسخ به پرسشهایی پیرامون "خشونت یا تسامح و تساهل»[۵]
- «مردم با کمبودها میسازند ولی حقکشی و تبعیض را تحمل نمیکنند.»
- «من از محصور بودن خود ناراحت نیستم، اما از اینکه افرادی از خانوادهٔ شهدا و نیروهای خدمتگزار و پیشگامان در مبارزه و انقلاب را به خاطر من مورد اذیت و آزار قرار میدهند و برای آنان پرونده سازی میکنند، رنج میبرم.»
- «در هر شرایط وظیفه و مسئولیتی خاص متوجه انسان میشود.»
۲۰۰۰
ویرایش- «همهٔ انسانها برحسب خلقت در کردار و گفتار و نوشتار آزادند و هیچکس بر دیگری قیمومت و حقِّ سلطه و فرمان ندارد؛ مگر خدایی که آفریننده و مالک اوست، یا هرکس که خدا حقی برای او قرار داده، یا خود انسان برحسب قرارداد دوجانبه، حکومت او را پذیرفته باشد. البته چون همه حق دارند طبعاً هرکس در حدی آزاد است که مزاحم حقوق دیگران نباشد؛ و حقوق خدا را نیز که آفریننده و مالک وجود او میباشد رعایت نماید.»
- ۱۱ فوریه ۲۰۰۰/ ۲۲ بهمن ۱۳۷۸/ ۶ ذیالقعده ۱۴۲۰؛ جزوه «حکومت مردمی و قانون اساسی» [۷]
- «خشونت و ترور ابزارِ عاجزان از منطق است.»
- «کشور مِلکِ طَلق قشری خاص نیست بلکه متعلق به همه ملت است، و چنین نیست که ملت قاصر و محتاج به قیم باشند.»
- «بزرگترین بلا و آفت کشور هرج-و-مرج اجتماعی است که به وسیله گروههای فشار و محرکین آنان انجام میشود.»
- «اگر کسی - فرضاً - گناهی را مرتکب شود که کیفر آن اجرای حدی از حدود الهی باشد آن گناه باید در دادگاه صالح به تصدی مجتهد عادل آگاه به موازین اسلامی و حقوقی ثابت شود، و شخص متهم امکان دفاع داشته باشد و هیچ گونه شبههای در کار نباشد، و چنین نیست که هر کسی حق داشته باشد حدود الهی را برحسب تشخیص و سلیقه خود اجرا نماید.»
- «هیچگاه خشونت و ارعاب دلها را جذب نمیکند، و با زور و اکراه ایمان پدید نمیآید و حکومت با چماق تقویت نمیگردد.»
- «اینکه گفته میشود: «مردم به اسلام و روحانیت پشت کردهاند» اشتباه است، مردم از قشری خاص که خود را حقِّ مطلق و دیگران را هیچ میپندارند زده شدهاند، وگرنه من به سهم خود مییابم که قشر جوان نوعاً به دین اقبال کردهاند و با پرسشهای گوناگون درصدد تحکیم دین و ایمان خود میباشند.»
- «فهم دقیق از اسلام و احکام اسلامی - مانند سایر علوم - نیاز به تخصص خاص خود دارد و کار همه کس نیست، ولی همین تخصص خاص نیز در تیول فرد یا گروه خاصی نیست. علما و دانشمندان و فقها در درک و برداشت از کتاب و سنت تفاوت دارند و هیچ فرد یا گروهی حق ندارد علم و فقاهت را در تیول خود بداند و عقاید خود را بر دیگران تحمیل نماید.»
- «جهان امروز، جهان ابهامگویی نیست و از راههای گوناگون واقعیتها کشف میشود و ملت بیدار به کمتر از مرحله کشف واقعیات قانع نمیگردد، و با اخفای واقعیات از ملت اعتماد آنان از مسؤولین سلب میشود.»
- ۱۲ آوریل ۲۰۰۰/ ۲۴ فروردین ۱۳۷۹/ ۷ محرم ۱۴۲۱؛ «پاسخ به سؤالات شورای اسلامی شهر تهران» [۸]
- «جهان امروز، پذیرای حکومت مطلقه فرد نیست. حکومت زمان ما با حکومت ساده صدر اسلام که شخص معصوم در رأس آن بود قابل قیاس نیست.»
- «اساس و زیربنای حکومت ملت است و ملت ما به اسلام علاقهمندند ولی از استبداد گریزاناند، تکرویها موجب عدم ثبات نظام و تضعیف نهادها و ارگانهای مسؤول است. اسلام و حکومت اسلامی ایران تاکنون در اثر تکرویها و مطلقاندیشیهای فردی در سیاست و اقتصاد ضربههای جبرانناپذیری خورده، و پیدایش تفکر جدایی دین از سیاست در نسل جدید نیز در همین رابطه است.»
- «بنای اسلام بر ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر عمومی است، و چنین نیست که مسؤولین عقل کل باشند و مردم دیگر هیچ اندر هیچ.»
- «آنچه در باب قضاوت اسلامی مهم است احقاق حقوق مردم و اجرای حدود الهی است نه تنظیم پروندههای سیاسی و جناحی با طرح شکایتهایی از ناحیه شاکیان حرفهای خاص.»
- «آقایان مایلاند بر کشور سکوت گورستانی حاکم باشد و هیچ نحو تذکر و انتقادی در بین نباشد. شعار ملت ایران در آغاز انقلاب سه رکن داشت: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی.»
- «من نه طالب مقام و نه دشمن انقلاب و نه بیاطلاع از موازین اسلامی هستم، ولی از باب وظیفه اسلامی و وجدانی نمیتوانم بیتفاوت باشم.»
- ۲۱ اوت ۲۰۰۰/ ۳۱ مرداد ۱۳۷۹/ ۲۰ جمادیالاولی ۱۴۲۱؛ مصاحبه با هفتهنامه اسپانیایی تیمپو [۹]
- «اسلام با تنوع و تفنن در اشکال و مظاهر زندگی مخالف نیست، بلکه با تکامل علم و تکنیک هماهنگ است؛ وگرنه نمیتوانست خاتم ادیان الهی باشد.»
- ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۰/ ۲ مهر ۱۳۷۹/ ۲۳ جمادیالثانی ۱۴۲۱؛ پاسخ به سؤالات فرهنگی و هنری جامعه هنری و سینمایی ایران [۱۰]
- «هنگامی که حوزهها و علمای اعلام نتوانند از مظالم و تخلفات و تعدیات گوناگون جلوگیری نمایند یا حداقل تذکر بدهند، قضاوت ملت نسبت به آنها چه خواهد بود؟!»
- «کشور نیاز به دولت و حکومت دینی و مردمی دارد ولی حکومت باید دینی باشد نه اینکه دین و کانونهای دینی حکومتی شده و تحت سلطه و ابزار حکومت قرار گیرند.»
- «اگر امروز ما نتوانیم نسل جوان را از خطر بیدینی و بیهویتی - که متأسفانه روندی فزاینده یافتهاست - نجات دهیم و علل و زمینههای آن را کشف و علاج نماییم فردا در برابر تاریخ و نسلهای آینده و محکمه عدل الهی محکوم خواهیم بود.»
- ۲ اکتبر ۲۰۰۰/ ۱۱ مهر ۱۳۷۹/ ۳ رجب ۱۴۲۱[۱۱]
- «ما در اسلام محاکمه سیاسی محض نداریم.»
- «اندیشه و عقیده و اظهارنظر صرف، قابل محاکمه و مجازات نیست.»
- ۱۰ نوامبر ۲۰۰۰/ ۲۰ آبان ۱۳۷۹/ ۱۲ شعبان ۱۴۲۱؛ «پاسخ به نامهٔ جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران» [۱۲]
۲۰۰۱
ویرایش- «آن حکومت دینی که آرزوی ملت است و در آغاز به آنان وعده داده شده بود، منافاتی با حقوق ملت و آزادیهای مشروع ندارد.»
- «کلمهٔ جمهوری اسلامی از مردمی بودن نظام بر اساس موازین اسلامی حکایت میکند. پس اساس و زیربنای نظام ما رضایت و اراده و آرای مردم بودهاست، و بقای آن نیز طبعاً به رضایت آنان وابسته است.»
- «در قانون اساسی ما تضادهای واضحی مشاهده میشود که باید در وقت مناسب اصلاح گردد .»
- «در قانون اساسی ایران به ویژه پس از بازنگری آن، اهرمهای قدرت در اختیار رهبر قرار داده شده و مسئولیتهایی بر عهده رئیسجمهور، و طبعاً رئیسجمهور فاقد قدرت میباشد، و این امر یکی از مشکلات قانون اساسی است.»
- «انتخاب آقای خاتمی از ناحیه اکثریت قاطع ملت در حقیقت اعتراض به روند موجود از قبل بود؛ و ملت از او انتظارات بجایی داشتند.»
- «مردم همان گونه که پایهگذار این نظام بودند و به آن رأی دادند، اصلاح ساختار سیاسی و قانونی آن نیز حق آنان میباشد و هیچ قدرتی حق ندارد این حق مشروع را از آنان سلب نماید.»
- «بسیاری از آقایان و متصدیان، نظام اسلامی را که مردم به آن رأی دادند با اشخاص مساوی پنداشته و خودشان را تجسم کامل نظام و اسلام و ارزشها میپندارند، و مخالفت با اشخاص را مخالفت با اسلام قلمداد میکنند؛ و این است منشأ بسیاری از اشتباهات و ستیزهجوییها و تکفیر و تفسیقهای ناروا و برخوردهای تندی که با منتقدین اصلاحطلب انجام میشود.»
- ۶ ژانویه ۲۰۰۱/ ۱۷ دی ۱۳۷۹/ ۱۰ شوال ۱۴۲۱؛ «پاسخ به پرسشهایی دهگانه فرستادهشده از پاریس» [۱۳]
- «نباید کارهای خلافی را که به نام اسلام از ناحیه متصدیان امور انجام میشود به حساب اسلام و حکومت اسلامی گذاشت بلکه لازم است تفکر و گفتار و رفتار خود را با کتاب و سنت و معیارهای اصیل اسلامی منطبق نماییم.»
- «ولایت فقیه با تلاش و فعالیت اینجانب و مرحوم شهید بهشتی و چندتن دیگر از خبرگان در قانون اساسی گنجانده شد.»
- «اصل ولایت فقیه بهطور اجمال و نیز ضرورت آن به معنای صحیح و معقول از مسائل اساسی فقه اسلامی بود و عقل و کتاب و سنت بر صحت آن دلالت میکرد؛ ولی معرفیهای اغراقآمیز نسبت به آن و مطلقنگری و استفادههای ناصحیح و بیجا از آن و عدم توجه به سایر اصول قانون اساسی و از جمله فصل حقوق ملت، آن را به صورت یک نهاد استبدادی نشان داد و موجب بروز تضاد و چالشهای فراوان در اداره کشور گردیده و خسران و زیانهایی را به دنبال داشتهاست.»
- ۱۱ ژانویه ۲۰۰۱/ ۲۲ دی ۱۳۷۹/ ۱۵ شوال ۱۴۲۱؛ «پاسخ به پرسشهایی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر» [۱۴]
- «از ترویج خشونت و تندی تا حال چه نفعی عائد اسلام و کشور شدهاست ؟! اصولاً حق و عدالت در جهان امروز با منطق و استدلال و گفتمان بهتر پیاده میشود. تعبیرات تند و اعمال خشونتآمیز به ویژه اگر به نام دفاع از اسلام انجام شود چهره نورانی دین را در نزد نسل جوان خشن و کریه نشان میدهد.»
- «اسلام به عنوان یک آیین آسمانی دارای سه قسمت است: اصول اعتقادی، اخلاق و فروع عملی. بر ما لازم است ارزشهای این دین الهی را در هر سه قسمت با بیان و منطق علمی و زبان روز به جهان معرفی نماییم.»
- «برای نشر اسلام و عدالت، راهی جز ترویج و گفتگو با مردم دنیا و نیز عمل به آنها وجود ندارد؛ آری، اگر در برابر ملتهای جهان با شعار آزادی و گفتگوی تمدنها برخورد نماییم ولی با ملت خودمان با خشونت برخورد نماییم، گفتگوی تمدنها یک شوخی سیاسی تلقی میشود.»
- ۲ ژانویه ۲۰۰۱/ 14 بهمن ۱۳۷۹/ 8 ذیالقعده ۱۴۲۱؛ «پاسخ به استفتاء در مورد گفتگوی تمدنها» [۱۵]
- «سیاست و اداره کشور باید بر اساس عقل و عاطفه باشد نه بر اساس لجاجت و انتقام.»
- ۷ فوریه ۲۰۰۱/ ۱۹ بهمن ۱۳۷۹/ ۱۳ ذیالقعده ۱۴۲۱؛ «پاسخ به پرسشهای جمعی از دانشجویان تهران» [۱۶]
۲۰۰۹
ویرایش- «هر جامعه ای که میخواهد صالح باشد نیروهای مسلح آن باید افرادی باشند که قساوت قلب نداشته و دلسوز و رحیم باشند.»
- ۱۴ اکتبر ۲۰۰۹/ ۲۲ مهر ۱۳۸۸/ ۲۴ شوال ۱۴۳۰؛ «در درس اخلاق پیرامون مسائل روز» [۱۷]
دربارهٔ منتظری
ویرایش- «آن بزرگوار عمر گرانقدر خویش را صرف تحصیل علم و تربیت شاگردان و مجاهدت در راه دین نمود و فقدان ایشان ضایعهای بزرگ برای حوزههای علمیه است. خاطره مبارزات ایشان با رژیم فاسد گذشته و همراهی وی با حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در راه تشکیل حکومت اسلامی از خاطرات، زدودنی نیست.»
- عبدالکریم موسوی اردبیلی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «آن مرحوم مقامات علمی و مجاهدتهایی قبل و بعد از انقلاب داشتند، هرچند بخشی از مواضع ایشان مخصوصاً در اواخر حیات امام راحل (قدس سره) مورد قبول نبود.»
- ناصر مکارم شیرازی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «بزرگواری که همواره در دفاع از اسلام و مسلمین کوشا بود. در راه تعلیم، هزاران شاگرد به عالم روحانیت و جهان تشیع تقدیم نمود. دهها جلد کتاب تحقیقی را راه گشای اهل تحقیق قرار داد. بدن شریفش آماج ضربات شلاقهای ساواک در رژیم شاهنشاهی بود و روح و روانش مورد هجوم تهمتها!... چنان آرام خوابید که آن آرامش آرزوی هر سعادتمندی است.»
- محمدعلی گرامی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «او از علمای مجاهدی بود که از آغاز، همپای انقلاب اسلامی حرکت نمود و از شخصیتهای فقهی و فرهنگی بود که با آثار خود میراث فقهی و اصولی و فکری اسلامی را سرشار ساخت و عرصه علمی را غنا بخشید.»
- محمدحسین فضلالله (۲۱ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «آن دوست دیرینه و مظلوم ما که همواره برای استقلال و آزادی مسلمین تلاش مینمود لحظهای از حصر استبدادی در نیم قرن اخیر نهراسید تا فریضه امر به معروف و نهی از منکر را معروفانه تداوم بخشد و لو بلغ ما بلغ.»
- محمد صادقی تهرانی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «ایشان در معرفت همانند سلمان و در زندگی دنیایی همانند اباذر و در دفاع از حریم اسلام و فقاهت جعفری (ع) نظیر مفید بود.»
- اسدالله بیات زنجانی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «ایشان فقیهی متبحر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختیهای زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره آن قرار دهد.»
- علی خامنهای (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «ایشان در طول زندگی شان علاوه بر خدمات علمی و فقهی در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی همواره در کنار رهبر فقید انقلاب اسلامی قرار داشتند و در این راستا مدتها در زندان بسر بردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تلاشهای زیادی در مورد رعایت نظم و قانون نموده، در جهت وحدت امت اسلامی علیالخصوص شیعه و سنی گامهای مؤثری برداشتند و هفته وحدت از جمله پیشنهادات و ابتکارات این عالم و فقیه عالیقدر بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز آن را تصویب نمود. ایشان تا زمانی که در صحنه سیاسی کشور نقش داشتند همواره اهل سنت جهت رفع مشکلات به ایشان مراجعه مینمودند که ایشان نیز بذل توجه میفرمودند.»
- عبدالحمید اسماعیلزهی(۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «وجود کسانی چون آیت الله العظمی منتظری برای نسل جوان این کشور مدرکی بود که آنان را به برخوردی عمیقتر با نیازهایشان برای بهرهمندی از پشتوانههای روحانیت آگاه متقاعد میکرد. امیدوارم اینک که او از میان ما رفتهاست دانشمندانی دیگر این ضرورت انکارناپذیر را پاسخ بگویند و اجازه ندهند که وسوسهها و زمزمهها آنان را از تکالیفی که نسبت به اسلام و نسلهای امروز و فردا دارند منصرف کند.»
- میرحسین موسوی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «آن فقیه عالی مقام به پیروی از امام راحل (ره) حکومت اسلامی را با قرائت مردمسالاری دینی متکی به آرای مردم از متن کتاب و سنت استنباط و استخراج نمود و تا آخرین لحظه حیات در دفاع از آزادی و استقلال کشور و از حریم دین و مذهب درنگ نکرد.»
- مهدی کروبی (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «عالم و متفکر و فقیه بزرگواری رخ در نقاب خاک کشید که در عرصه علم و عمل، همه عمر پر برکت خود را در مسیری که رضایت خداوند را در آن میدانست مصروف کرد و برای خدا و خدمت به بندگان او و دفاع از میهن و مردم رنجها، در به دریها و زندانها و شکنجهها را با سینهای گشاده تحمل کرد و عزیزترین سرمایه اش یعنی فرزند عزیز و مجاهدش حجة الاسلام والمسلمین محمد منتظری را نیز تقدیم انقلاب و راه خدا کرد.»
- «ایشان از معدود شخصیتهای برجسته دینی هستند که به اصول اخلاقی در زندگی اجتماعی پایبند بوده و از ایمان خود نردبانی برای رسیدن به هوا و هوس نفسانی نساخته و دفاع از حقوق و ارزشهای انسانی را فدای مصلحتاندیشی ننمود… دفاع ایشان از حقوق زندانیان سیاسی در دوران تاریک دهه شصت برای ایشان اعتبار و احترام زیادی در جامعه ایجاد کرد. رفتار و منش انسانی ایشان نشان داد که دین در خارج از قدرت عمومی به خوبی میتواند در خدمت ارزشهای مشترک بشری قرار گیرد.»
- عباس امیرانتظام (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «آیت الله منتظری به عالم اسلام و تشیع خدمات ارزندهای کرد. شاگردان فراوانی تربیت کرد. آثار ارزشمند علمی در فقه، اصول، کلام و شرح احادیث اهل بیت به رشته تحریر درآورد. او صاحب ابتکارات بدیع فقهی و آراء جدید علمی متعددی در حوزه اسلام سیاسی، حقوق بشر و فقه معاملات بود. انسانی وارسته، مسلمانی پاک نهاد، مؤمنی مهذب و موحدی خالص بود. او مصداق بارز «عالم ربانی» بود که عظمت حق را باور کرده بود و همواره ضوابط اخلاقی بر تمامی افعال و اقوالش مسلط بود. عمری را به مبارزه علیه ظلم و بی عدالتی سپری کرد.»
- محسن کدیور (۲۰ دسامبر ۲۰۰۹) منبع
- «به آنچه میگفت و میآموخت حقیقتاً باور داشت و از آنچه داشت و میتوانست داشته باشد کریمانه و دلیرانه گذشت و حق عدل و احسان را به جا آورد و اینک با نیک نامی و آبرومندی به دیدار پروردگاری شتافتهاست که دوستدار محسنان است.»
- «آن بزرگ در این روزگار سخت مظهر و مصداق پاکی و پاکدامنی، بلنداندیشی و گشاده دلی و حق خواهی و حق گویی بود و با گفتار و کردار نیکو و نافذ خویش، به راستی الگویی ایدهآل از مرجعیت و روحانیت شیعه در این دوران آفرید.»
- «ایشان شخصیتی مسؤول، پرهیزگار و قائم به وظایف شرعی بود و در برابر مسائل و مشکلات اجتماعی و حقوق مردم حساس و متعهد بود. در دفاع از حقوق مردم و مبارزه با فساد و ظلم از حیثیت و جان و موجودیت خود میگذشت و زحمات طاقت فرسایی در جهت دفاع از حقوق ملت، مردم و اسلام تحمل کرد. در دوران قبل از انقلاب از عالیترین شخصیتهای روحانی بود که رنج و زحمت زندان و شکنجه را تحمل کرد تا آنجا که رژیم مستبد پهلوی برای تحت فشار گذاشتن ایشان فرزندشان را در برابر دیدگانش شکنجه کرد.»
- «شخصیتی تاریخی به لحاظ علمی، فقهی، اخلاقی و مبارزاتی بود و تلاشهای ایشان هیچگاه نزد خدا و ملت ما فراموش نخواهد شد.»
منابع
ویرایش- ↑ «پیام معظمله پس از حمله به حسینیه و بیت، و حصر ایشان». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۲۸ آبان ۱۳۷۶.
- ↑ ««۲» "ولایت فقیه و قانون اساسی"». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۷ تیر ۱۳۷۷.
- ↑ ««۷» در آستانه بیستمین سالگرد انقلاب اسلامی». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۲ دی ۱۳۷۷.
- ↑ «در باب تزاحم (دین، مدارا و خشونت)». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۲۹ بهمن ۱۳۷۷.
- ↑ ««۱۵» پاسخ به پرسشهایی پیرامون "خشونت یا تسامح و تساهل"». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۲ مرداد ۱۳۷۸.
- ↑ ««17» پاسخ به سؤالات کتبی خبرگزاری رویتر و روزنامه گاردین». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۶ دی ۱۳۷۸.
- ↑ ««۱۹» "حکومت مردمی و قانون اساسی"». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۲۲ بهمن ۱۳۷۸.
- ↑ ««۲۱» در مورد خشونت و ترور». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۲۴ فروردین ۱۳۷۹.
- ↑ ««۲۸» مصاحبه با هفته نامه اسپانیایی تیمپو». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۳۱ مرداد ۱۳۷۹.
- ↑ ««۳۰» پاسخ به سؤالات فرهنگی و هنری جامعه هنری و سینمایی ایران». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۳۱ مرداد ۱۳۷۹.
- ↑ ««۳۲» پاسخ به نامه جمعی از شاگردان در مورد شروع درس فقه». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۱ مهر ۱۳۷۹.
- ↑ ««۳۶» در مورد مصاحبه با رسانههای خارجی». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۱ مهر ۱۳۷۹.
- ↑ ««۳۸» پاسخ به پرسشهای ارسال شده». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۷ دی ۱۳۷۹.
- ↑ ««۳۹» پاسخ به پرسشهای دانشجویان دانشگاه امیرکبیر». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۷ دی ۱۳۷۹.
- ↑ ««۴۳» پاسخ به استفتاء در مورد گفتگوی تمدنها». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۷ دی ۱۳۷۹.
- ↑ ««۴۲» پاسخ به پرسشهای جمعی از دانشجویان تهران». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۱۷ دی ۱۳۷۹.
- ↑ «بیانات معظمله در درس اخلاق پیرامون مسائل روز». وبسایت رسمی آیتالله العظمی منتظری. ۲۲ مهر ۱۳۸۸.