ژاک دریدا
نویسنده و فیلسوف فرانسوی
در متن این گفتاورد از هیچ منبع و مأخذی نام برده نشدهاست. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیگفتاورد کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
بدون منبع
ویرایش- «درست در زمانی که ساختارگرایی مسلط شده بود، من تلاشهایم را آغاز کردم و اصطلاح Déconstruction را که در عین حال موضع گیری نسبت به ساختار گرایی بود، به کار بردم. از سوی دیگر، در همان زمان پدیدهٔ دیگری نیز مسلط شده بود: علم کلام، ارجاع به زبانشناسی و این عقیده که «زبان، همه چیز است».
- «بهترین شیوهٔ وفادار ماندن (به متن)، بی وفایی (به آن) است.»
- «ساختار شکنی، نشان دادن نا نشان دادنی ست.»
- «معنی متن قطعی و تغییرناپذیر نیست.»
- «متن را خوانندگان متون معنا میکنند (نه نویسندگان).»
- «معنا لایههای چندگانهای دارد که نویسنده اثر هم از آنها بیاطلاع است.
- «در دیدگاه غربیان استفاده از دوانگاری متضاد (binary oppositions) رایج است؛ به این معنا که در تقابلهای دوتائی، گونهٔ دوم بیارزش تر از گونهٔ اول است: سفید - سیاه، غربی - شرقی و …»
پیوند به بیرون
ویرایشاین یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |