ژان دارک

اسطوره نظامی فرانسوی

ژان دارک (به فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه دوشیزهٔ اورلئان، قهرمان ملی فرانسه و قدیسه‌ای در کلیسای کاتولیک بود. زادروز: ۶ ژانویه ۱۴۱۲ میلادی در دومرمی-لاپوسل، لورن. وی در روز ۳۰ مه ۱۴۳۱ میلادی در روآن در خرمنی از آتش سوزانده شد.

مجسمه ژاندارک

دارای منبع

ویرایش
  • «تا قبل از اواسط ماه روزه باید نزد دوفن بروم حتی اگر پاهایم تا زانو ساییده شوند.»
    • زمان اقامت در شهر وکولور
  • «حتی اگر صدها پدر و مادر (تعمیدی) داشتم و دختر پادشاه بودم باز هم باید می‌رفتم.»
    • محاکمه در روآن
  • «ولیعهد بزرگوار، من ژانِ دوشیزه هستم. پادشاه آسمان مرا فرستاده تا شما و قلمرویتان را یاری کنم.»
    • در حضور شارل هفتم در دربار وی واقع در شینون
  • «شما ادعا می‌کنید که قاضی من هستید. من نمی‌دانم که واقعاً هستید یا نه. ولی به شما می‌گویم که حواستان را خوب جمع کنید که به اشتباه قضاوت نکنید، چرا که خودتان را در معرض خطر بزرگی قرار داده‌اید. من به شما هشدار می‌دهم، پس اگر خداوند به خاطر این کار شما را مجازات کرد من وظیفه خودم را با اخطار به شما انجام داده‌ام»
    • محاکمه در روآن
  • "شما دقت زیادی می‌کنید که هر چیزی را که علیه من است در دادگاه ثبت کنید ولی چیزهایی را که به نفع من است ثبت نمی‌کنید"
    • "محاکمه در روآن"
  • «نداهایم به من گفتند که خطای بزرگی مرتکب شدم که اعتراف به اشتباه بودن اعمالم کردم. هر چیزی که در روز پنجشنبه گفتم به خاطر ترس از آتش بود»
    • یکشنبه ۲۸ ماه مه سال ۱۴۳۱
  • «ای عزیزترین ای خداوند! به احترام عشق مقدست! به تو التماس می‌کنم اگر مرا دوست داری به من بیاموز که چگونه به این مردان کلیسا پاسخ دهم.»
    • "محاکمه در روآن"
  • «من در همه امور به آفریدگارم به خداوند توکل می‌کنم و او را از ته قلبم دوست دارم.»
  • در دادگاه از او پرسیدند که آیا مورد عنایت خاص خداوند قرار دارد. پاسخ داد «اگر نیستم خداوند مرا مورد عنایت خود قرار دهد و اگر هستم این مقام را برایم حفظ کند. اگر می‌دانستم که خداوند به من لطفی ندارد غمگین‌ترین موجود روی زمین بودم.»
    • "محاکمه در روآن"
  • از او پرسیده شد که چه وقت وکولور را به مقصد شینون ترک می‌کند. پاسخ داد «امروز بهتر از فرداست و فردا بهتر از روزهای بعد.»
    • زمان اقامت در شهر وکولور
  • «من به پوآتیه نیامده‌ام که به شما معجزه نشان دهم. مرا به اورلئان ببرید تا در آنجا نشانه‌هایی را که برای آنها فرستاده شده‌ام به شما نشان بدهم»
    • دادگاه پوآتیه
  • ژان خطاب به همسر دوک آلانسون که نگران زندگی همسرش بود:"من به شما قول می‌دهم که کمترین آسیبی به همسر عزیزتان نخواهد رسید. نگران نباشید خانم! او پیش شما خواهد برگشت در حالیکه همچون الان سالم است حتی شاید از الان هم بهتر باشد"
    • "بهار سال ۱۴۲۹"
  • «افسوس! آیا باید با من اینقدر وحشتناک و ظالمانه برخورد شود؟ افسوس! که بدن پاک و سالم من که هرگز آلوده نشد امروز باید از بین برود و تبدیل به خاکستر شود. آه، ترجیح میدهم که هفت بار سرم را بزنند تا اینکه مرا بسوزانند».
    • "ژان در زندانش واقع در شهر روآن،۳۰ مه ۱۴۳۱"
  • «روآن! روآن! آیا من باید اینجا بمیرم؟ آه روآن من می‌ترسم که تو تاوان مرگ مرا گران پرداخت کنی»
    • "ژان در اعدامگاه، میدان ویومارشه، روآن،۳۰ مه ۱۴۳۱"
  • «از همه شما که در اینجا ایستاده‌اید خواهش می‌کنم که اگر ظلمی به شما کرده‌ام مرا ببخشید و برایم دعا کنید»
    • "ژان در اعدامگاه، میدان ویومارشه، روآن،۳۰ می ۱۴۳۱"
  • «نداهای من از جانب خداوند آمده بودند و هر کاری که کردم مطابق دستور پروردگار بود»
    • "ژان در اعدامگاه زمانی که آتش در اطرافش شعله‌ور شد"
  • «به خودتان کمک کنید تا خداوند کمکتان کند.»
  • «از هیچ چیز جز خیانت نمی‌ترسم»
  • «من میدانم که انگلیسی‌ها مرا خواهند کشت چرا که فکر می‌کنند بعد از مرگ من قلمرو فرانسه را به دست خواهند آورد ولی اگر صدهزار نفر به تعداد سربازانشان اضافه شود باز هم به فرانسه دست پیدا نخواهند کرد»
    • "ژان خطب به کنت لوگزامبورگ، روآن"
  • کنت لوکزامبورگ به دیدن ژان در زندانش آمد و به او وعده داد که اگر سعی نکند از زندان فرار کند فدیه او را پرداخت کرده و آزادی اش را خواهد خرید. ژان به کنت چنین پاسخ داد:"کنت! مرا دست انداخته‌ای؟! فدیه؟! شوخی می‌کنی! تو نه دوست داری که این کار را بکنی و نه قدرتش را داری"
    • "ژان در زندانش واقع در شهر روآن"
  • «مرا پیش خداوند بفرستید، همان‌کسی که از پیش او آمده‌ام»
    • "محاکمه در روآن"
  • «اگر محکوم شده و به دادگاه آورده شوم، و ببینم که مشعل را روشن و هیزم‌ها را آماده می‌کنند و جلاد آماده‌است که آتش را برافروزد، حتی اگر در میان شعله‌های آتش باشم باز هم چیزی به غیر از این نخواهم گفت و تا لحظه مرگ حرفم همین چیزی است که در این دادگاه گفته‌ام»
    • "محاکمه در روآن"
  • ژان به مادام تورولد که جواهراتش را برای تبرک پیش او آورده بود با خنده گفت:"خودت به آنها دست بکش و مطمئن باش که از دست تو هم به اندازه دست من متبرک خواهند شد"
    • "زمان اقامت در شهر بورژ"

http://www.stjoan-center.com/quotable

پیوند به بیرون

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
ژان دارک
دارد.