نادانی
نادانی وضعیت ناآگاه و یا بی سواد بودن است، یعنی نبود دانش و اطلاعات.
گفتاوردها
ویرایش- «دانا کسی است که قدرِ خود را بشناسد؛ و در نادانی آدمی همین بس که پایهٔ خویش را نشناسد.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰
- «ملتی که همیشه در فقر، بیسوادی و ناآگاهی نگه داشته شده، خریدار متاع بنیادگرایی مذهبی است. از طرف دیگر سیاستمداران ما هم از این دور باطل جنگ و خشونت سود جسته و بر قدرت و ثروت خود میافزایند. جهالت باعث لجاجت ما شده و لجاجت ما باعث خشونت ما شده است.»
- «مردم دشمن آنند که نمیدانند.»
- ترجمههای دیگر: «مردم دشمن چیزهایی هستند که نمیدانند.» «مردم با آنچه نمیدانند، دشمن اند.»
- علی بن ابیطالب نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۲۸
- «نفهمی و نادانی سه نوع است، یکی آنکه انسان هیچ نداند. دوم آنکه آنچه را که لازم است نداند. سوم آنکه آنچه را که نباید بداند، بداند.»
- «نادان همیشه آنچه را که نمیفهمد میپرستد.»
- «یک فرق بزرگ بین دانا و نادان آن است که دانا فقط طالب چیزی است که حصولش امکانپذیر میباشد ولی نادان خوس داشتن چیزهایی میکند که حصولش امکانپذیر نیست.»
- «جهل، "کرم شبتاب" است -برای اینکه خود را نشان دهد- احتیاج به تاریکی محض دارد. یک ذره روشنایی، کار کرم شبتاب را زار خواهد کرد. نور همه چیز را میبیند -جز تاریکی را»
منابع
ویرایش- ↑ http://www.fidh.org/fa/آسیا/افغانستان/14902-صدیق-برمک،-فیلمساز-ما-اهل-افراط-و-تفریط
- ↑ پاریزی، باستانی. (1382). کاسه کوزه تمدن. نشر علم، تهران.