میرحسین موسوی
میرحسین موسوی خامنه (۲ مارس ۱۹۴۲ خامنه، شهرستان شبستر) سیاستمدار اصلاحطلب، هنرمند طراح، نقاش و معمار ایرانی با پیشینهٔ دانشگاهی و روزنامهنگاری است. موسوی بنیانگذار راه سبز امید در ۱۵ اوت ۲۰۰۹ در پی جنبش سبز ایران پس از دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران میباشد و از ۲ فوریه ۲۰۱۳ همراه همسرش زهرا رهنورد در بازداشت خانگی است.
موسوی مقامهای برجستهٔ نخستوزیر ایران (۳۱ اکتبر ۱۹۸۱ – ۱۴ اوت ۱۹۸۹) وزیر امور خارجه (۱۵ اوت ۱۹۸۱ – ۱۵ دسامبر ۱۹۸۱)، مشاور رئیسجمهور محمد خاتمی (۱۲ اکتبر ۱۹۹۷ – ۳ اوت ۲۰۰۵)، رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی (۴ دسامبر ۱۹۸۱ - ۶ دسامبر ۱۹۸۹)، رئیس و بنیانگذار فرهنگستان هنر (۱۹۹۸ - ۲۰۰۹) و دیگر مقامهای گوناگون آموزشی-فرهنگی را برعهده داشته است.
گفتاوردها
۲۰۰۰
۱۱ دی ۱۳۷۸ - ۱۲ دی ۱۳۷۹
- «ظاهراً یک عده هنوز به ضرورت احترام به آرای مردم در جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند و به قضاوت خود و اطرافیان و همفکران خود بیش از عقل جمعی و نظریات عموم اهمیت میدهند.»
- «مردم ما انقلاب کردهاند که مسؤولیت و حاکمیت و پستها برای هیچ جناحی و فردی دایمی نباشد، امروز این جناح و این شخص، فردا آن جناح و کس دیگر»
- «باید اصالت را به حفظ اصول و ارکان نظام بدهیم نه حفظ اشخاص و جناحها.»
- «نباید تصور کرد که بقای نظام و اصول در گرو آن است که فکر بنده و شما در این مملکت حاکم باشد»
- «ما باید خود را کوچکتر از آن بدانیم که فکر کنیم ما نباشیم و یا دوستان ما نباشند یعنی نابودی انقلاب و یا کشور.»
- «ما همه میآییم و میرویم و ان شاءالله نظام و انقلاب باقی میماند. در مقابل تاریخ طولانی چند هزار ساله این مملکت و عظمت انقلاب برد و باخت افراد و یا این جناح و آن جناح اهمیتی ندارد.»
- ۱۰ مه ۲۰۰۰/ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۹؛ «مصاحبه با روزنامهٔ بیان»[۱]
۲۰۰۱
۱۲ دی ۱۳۷۹ – ۱۱ دی ۱۳۸۰
- «ایران نباید تسلیم محض جهانیسازی شود، بلکه باید در راستای اقتصاد ملی واسلامی، جایگاه خود در تجارت را تثبیت کند.»
- ۲ ژانویه ۲۰۰۱/ ۱۳ دی ۱۳۷۹؛ «همایش اقتصاد ملی، عدالت اجتماعی و جهان متحول با هدف نکوداشت ۷۰ ساله استاد میرمصطفی عالینسب»[۲]
۲۰۰۲
۱۱ دی ۱۳۸۰ - ۱۱ دی ۱۳۸۱
- «در طول دوران تمدن اسلامی، علیرغم پهناوری سرزمینهای آن و علیرغم گوناگونی ملتها و با وجود کمبود وسائل ارتباطی، گفتوگوی دائم و خلاقی بین فرهیختهگان روشنفکران، نویسندهگان، عالمان و هنرمندان جهان اسلام داشتهایم و فقط در زمینه کتاب و کتابت نبوده و حتی در زمینه معماری و نقاشی نیز وجود داشته است.»
- «خوشنویسان با زنده نگهداشتن خط و با ملاک قرار دادن خط برای ارزشهای زیباشناسانه و ارتقاء به میراث عظیم فرهنگی و تمدن جهان اسلام، توانستهاند این ویژگی را داشته باشند که همچنان خط در تمام جهان اسلامی مورد توجه قرار گیرد.»
- ۶ اکتبر ۲۰۰۲/ ۱۴ مهر ۱۳۸۱؛ «در همایش بینالمللی خوشنویسی جهان اسلام»[۳]
۲۰۰۳
۱۱ دی ۱۳۸۱ - ۱۱ دی ۱۳۸۲
- «هیچکس نمیتواند به دنبال استقلال، آزادی و مقاومت در برابر ظلم باشد، اما با ملت فلسطین احساس همبستگی نکند.»
- «فلسطینیها را نمیشود از بدنه جهان اسلام جدا کرد. یادبودها و خاطرهها و آثار اسلامی انسانها را فرا میخواند که در آن منطقه برای حیثیت، یکپارچگی و آزادی خود مبارزه را ادامه دهند. آن چیزی که ملت فلسطین را به مبارزه تشویق میکند؛ ارزشهای بنیادینی است که گاه در جغرافیا، گاه آثار تاریخی و نمادی و مذهبی متجلی میشود.»
- «آمریکاییها میتوانستند جغرافیای منطقه، واقعیتها و آثار تمدن باقیمانده در فلسطین را ببینند و بدانند که نمیشود در اینجا به راحتی ملتی را بسازند؛ زیرا شکست میخورند.»
- «فلسطین با مبارزه ملت ما و همهٔ ملتهای مسلمان جهان پیوسته است و همچنین با مبارزه همه آزادی خواهان جهان ارتباط دارد و کسی نمیتواند با ارزشهای بنیادین استقلال، آزادیخواهی و مقاومت در برابر ظلم موافق باشد و احساس پیوستگی با ملت فلسطین نداشته باشد.»
- ۱۹ اوت ۲۰۰۳/ ۲۸ مرداد ۱۳۸۲؛ «در همایش:انتفاضه، گامی به سوی آزادی»[۴]
- «در بازگشت به میراث درخشان خود به ارزشهای بنیادی فراوانی برمیخوریم که میتواند کمک حال ما باشد؛ چراکه اگر افقی داریم، مدیون افقهای دیروز است.»
- ۱۵ دسامبر ۲۰۰۳/ ۲۴ آذر ۱۳۸۲؛ «در همایش بینالمللی بزرگداشت استاد کمالالدین بهزاد، تالار وحدت»[۵]
۲۰۰۷
۱۱ دی ۱۳۸۵ - ۱۱ دی ۱۳۸۶
- «اهداف جمهوری اسلامی در زمینه اقتصادی در اصل ۴۳ قانون اساسی چگونه مطرح شده است… گفته میشود جمهوری اسلامی باید در حدی که یک بخور و نمیری در حد چهل، پنجاه هزار تومان به فقرا بدهد فقط به شکلی که زنده بمانند، گویی که مسوولیت ما تمام شده است. ریشه کن کردن فقر و محرومیت و برآوردن نیازهای انسانی در جریان رشد با حفظ آزادگی او، از جمله ضوابطی است که اقتصاد جمهوری اسلامی براساس آن استوار میشود.»
- «من به دو سه بند از ۹ بند اصل ۴۳ اشاره میکنم… در بند ۱ چنین آمده است: ۱- تأمین نیازهای اساسی، مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده برای همه. این یک هدف است، یک اصل قانون اساسی است. مشروعیت نظام و جمهوری اسلامی بر این اصول استوار است. همچنین بر اساس این ادعا شکل گرفته است (معنیاش این نیست که از فردای انقلاب همه اینها را داشته باشیم) معنی این اصل این است که این نظام تا زمانی که جمهوری اسلامی است و این قانون اساسی را قبول دارد، نمیتواند از این هدف دست بردارد و به هدفهای کمتر از این قانع بشود، نه تا آن اندازه پایین بیاید که حتی به خطر فقر هم قانع نشود و به خط بقاء در رابطه با مستضعفان برسد.»
- «توصیههای ما در چارچوب برقراری یک اقتصاد اخلاقی بوده و هست من اعتقاد دارم رشد کشور ما در گرو یک اقتصاد اخلاقی و یک سیاست اخلاقی است و جز این با مردم خودمان نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم.»
- ۲۳ ژوئن ۲۰۰۷/ ۲ تیر ۱۳۸۶؛ «سخنرانی در موسسه مطالعات دین و اقتصاد با موضوع:رمز ضرورت بازگشت به اندیشههای شهید بهشتی»[۶]
۲۰۰۸
۱۱ دی ۱۳۸۶ - ۱۲ دی ۱۳۸۷
- «در بعضی از تمدنها گورستانها مخوف هستند. دنیای ماورای زندگی، دنیای زیرزمینی سیاه، ترسناک و مهیب است. برای آنان که به آخرت معتقد نیستند مرگ از یک سو حتمی و از یکسو تمامشدن همه چیز است. بههمین دلیل در سطح جهان آرامگاهای بسیار برای شخصیتهای بزرگ میتوان یافت که از فضای سنگین، اندوهناک و غلیظ از ظلمت و بیسرانجامیبرخوردارند… این نوع آرامگاهها نماد انجماد و ترس بیپایان انسان در برخورد با سنگ خارای مرگ هستند و فضاهای این گورستانها و آرامگاهها، انسانها را به ترسی همراه با خشوع و عجز در مقابل سرنوشت قطعی ولی تاریک فرا میخوانند.»
- «تلقی مسلمانانه از مرگ نقطه پایان برای هر چیز نیست، بلکه آغاز برای یک مرحله جدید است.»
- «مزار برای تذکر است؛ تذکر بر خود و برای کسانی که به سمت بینهایت روانه، ساری و جاری خواهند شد و نیز در چشم و دل مسلمانان همه مرگها یکسان نیستند.»
- «شهید زندهتر از کسی است که به زیارت تربت او آمده است.»
- «قریب به اتفاق زیارتگاههای مذهبی و آرامگاههای عرفا، سرشار از یک فضای خرم معنوی است. کافی است کمیبه زیارتگاههایی که تاکنون رفتهایم بیاندیشیم؛ نور و رنگ در اینگونه فضاها و بناها شدیدتر از خانهٔ زندگان بهکار گرفته شده است.»
- «ساختمانهای بزرگ اسیر منطق معماری مدرن هستند. گرچه در کشور ما چیزی که پیاده میشود کاریکاتوری از این معماری است: خلوص گرایی، وحدت گرایی، تلقی منفی از تزیینات، ترس از قرینگی در ساختمان، روی آوردن به رنگهای ترکیبی بیرمق (در مقابل رنگهای شاد ساختمانها و لباسهای بومی).»
- «در کشور و بهخصوص در تهران و شهرهای بزرگ ساختمانهایی را نظارهگریم که با استفاده از جزییات معماری عهدبوق اروپایی، رنگ و بوی گندیده اشرافیگری دوران لویی شانزدهم را زنده میکنند، در عین حال برگشت معماران و طراحان برای ایجاد ارتباط با معماری عمیق سنتی نیز راحت شده است. استفاد از قوس، نشان اُمُل بودن نیست.»
- ۵ ژانویه ۲۰۰۸/ ۱۵ دی ۱۳۸۶؛ «پیام به اولین کنگرهٔ بینالمللی بزرگداشت ابونصر فارابی»[۷]
۲۰۰۹
۱۲ دی ۱۳۸۷ - ۱۱ دی ۱۳۸۸
- «ایران - این موجود آسمانی- متعلق به ایرانیان است و نه متقلبان، این آنان هستند که باید با هوشیاری خود از آن حفاظت کنند. خائنین به آراء مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود.»
- «ما موج عقلانیت سبز خود را که برگرفته از تعالیم دینی و علایق ملت ما به اهل بیت پیامبر (ص) است با تمامی شور ادامه میدهیم و با شورش دروغ که در کشور طغیان کرده و چهره آن را آلوده است مبارزه میکنیم، اما اجازه نخواهیم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگیرد.»
- ۱۳ ژوئن ۲۰۰۸/ ۲۳ خرداد ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۱ پس از اعلام نتایج انتخابات ۱۳۸۸»[۸]
- «ما به عنوان کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن پایبندیم اصل ولایت فقیه را یکی از ارکان این نظام میدانیم و حرکت سیاسی را در چارچوبهای قانونی دنبال میکنیم.»
- «از رنگ سبز که نماد معنویت و آزادی و عقلانیت دینی و مداراست و شعار الله اکبر که حاکی از ریشههای انقلابی ماست دست برنداریم. این رنگ و شعاری است که همچنان وحدتبخش صفوف ملت ما و بهترین وسیله ارتباط دلها و خواستههای ما با هم خواهد بود.»
- ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸/ ۲۴ خرداد ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۲»[۹]
- «ما در پی اعتراض آرام به روند ناسالم برگزاری انتخابات و تحقق هدف ابطال انتخابات و تجدید آن بر اساس راهکارهایی هستیم که عدم تکرار تقلبهای فضاحتبار انتخاب پیشین را تضمین کند؛ لذا حساب ما از کسانی که با آشوب و تخریب اموال خصوصی و عمومی فضای جامعه را متشنج کنند و آن را به سوی هرج و مرج ببرند جداست.»
- «موج سبز اعتراضهای ما تنها منعکسکننده یک خواست مستقل و بهحقِّ داخلی است که به مداخلهٔ دیگران، خوشآمد نمیگوید.»
- ۱۷ ژوئن ۲۰۰۸/ ۲۷ خرداد ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۲»[۱۰]
- «میتوان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست.»
- «گریز از قانون به استبداد میانجامد.»
- «اعتنا به کرامت انسانها، پایههای نظام را تضعیف نمیکند بلکه استحکام میبخشد.»
- «مردم از خدمتگزارانشان راستی و درستی میخواهند و بسیاری از گرفتاریهای ما از دروغ برخاسته است.»
- «عقبماندگی، فقر، فساد و بیعدالتی سرنوشت ما نیست.»
- «نخستین اصل در هر داوری رعایت بیطرفی است.»
- «ما در این راه با بسیجی روبرو نیستیم؛ بسیجی برادر ماست. ما در این راه با سپاهی روبرو نیستیم؛ سپاهی حافظ انقلاب و نظام ماست. ما با ارتش روبرو نیستیم؛ ارتش حافظ مرزهای ماست. ما با نظام مقدس خود و ساختارهای قانونی آن روبرو نیستیم. این ساختار حافظ استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی ماست. ما با کجرویها و دروغگوییها روبرو هستیم و در پی اصلاح آنیم؛ اصلاحی با برگشت به اصول ناب انقلاب اسلامی.»
- ۲۰ ژوئن ۲۰۰۸/ ۳۰ خرداد ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۵»[۱۱]
- «در این انتخابات تقلبی بزرگ اتفاق افتاده و پس از آن، معترضان به این وضعیت به گونهای غیرانسانی مورد هجوم قرار گرفته و کشته، زخمی و یا بازداشت شدهاند. اگر با مسببین جنایت کوی دانشگاه در ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به گونهای مناسب و قانونی برخورد میشد، امروز شاهد تکرار آن فجایع در ابعادی وسیعتر و وارونه جلوه دادن واقعیتها به گونهای جسورانهتر نبودیم.»
- «از مجموع آرای ریختهشده در صندوقها تنها یک رأی متعلق به من است و شما به خوبی میدانید که مشکل آنها با میلیونها رأیی است که جوابی برای سرنوشت آنها ندارند.»
- ۲۵ ژوئن ۲۰۰۸/ ۴ تیر ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۸»[۱۲]
- «از این پس ما دولتی خواهیم داشت که از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترین شرایط به سر میبرد و اکثریتی از جامعه، که اینجانب نیز یکی از آنان هستم، مشروعیت سیاسی آن را نمیپذیرد. دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن میرود که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطهٔ امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم.»
- «مردم چگونه میتوانند به حکومتی اعتماد کنند که دوستان و همکاران و فرزندانش را به صرف توهم در بند میکند؟»
- «مطبوعات آزاد مجاری تنفسی یک جامعه سالمند.»
- «چگونه از مردم میخواهیم ایمانهای مذهبیشان را سرمایه اعتماد به ما قرار دهند در حالی که صراحتاً به آنان دروغ گفته میشود؟»
- «چرا هر گره سهلی را با دندانهای امنیتی باز میکنیم؟»
- «با هم آمدیم تا حاکمیت عقل و عشق را توامان داشته باشیم. همهٔ ما به چهرهٔ رحمانی اسلام رو کردیم و در این رویکرد میراث تمدنی ایران عزیز و بزرگ را تجدید شده دیدیم، تا آنجا که در مساجد شعار ایران، ایران! را با طنینی که هنوز در تکبیرهای شبانهٔ شما شنیده میشود سر دادیم و کسی احساس نکرد که ایران جدای از انقلاب و یا جدای از اسلام است.»
- «اسلام و ایران و انقلاب از تحجر و کهنگی و تعصب و خارجیگری جداست. اسلامی که در ورای تمایزات عقیدتی و طبقاتی و قومی و جنسیتی کرامت انسانها را ارج مینهد و اصل میداند. اسلامی که شوینده هر نوع نابرابری در مقابل قانون و پرچمدار تکریم حقوق شهروندی است.»
- «امید به آینده رساترین اعتراض ماست. به سابقه دیرینه این سرزمین نگاه کنید. در زندگانی ما مردم که از کهنترین تمدنها زاده شدهایم، فراز کنونی جزئی از یک تاریخ طولانی است. ما در جادهای به درازای تاریخ همه بشریت قدم میزنیم. در این جاده چه بسیار ملتها که منقرض شدند و جز داستانی از آنان باقی نماند. آن چیزی که ملت ما را به خلاف آنان و علیرغم سختترین رویدادها زنده نگه داشت امید بود، زیرا آفت این راهپیمایی هزاران ساله ناامیدی است.»
- «اگر میخواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینههای خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز درمیآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند.»
- «نظام و انقلاب اسلامی میراث و میوه مبارزات تاریخی دویست ساله شما با استبداد و عقبماندگی است. جمهوری اسلامی نظامیاست که اگر بر اساس عهد نخستین و نسخه اصیلش به اجرا درآید تمامی خواستههای ما را در بر میگیرد. مبادا کسی فریب شعارهای ساختارشکنانه را بخورد. اینجانب قویا با چنین وسوسهای مخالفم و اعتقاد دارم قانون اساسی ما همچنان دارای ظرفیتهای ارزشمند تحقق نایافتهای است که باید با فعالیت همه نخبگان روحانی و دانشگاهی و اندیشمندان کشور اجرای آنها به صورت مطالبهای ملی درآید.»
- «اسلام آن پوستین وارونهای نیست که برخی مخالفان شما پوشیدهاند. شیوه آنها این است که هر چیز مقدس و مبارکی را به نفع سلیقه خود مصادره کنند، تا جایی که حتی اگر بتوانند شال سبز شما را هم میستانند. اسلام راستین نسبتی با ظاهرسازیها و کجاندیشیهای آنان ندارد، بلکه مکتبی رهائیبخش است که اگر به حقیقت و نورانیت آن برسیم دوای تمامی دردهای شخصی و اجتماعی ماست.»
- «ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد.»
- «نخستین اصلی که باید آن را نهادینه کنیم پایبندی به قانون است.»
- «پیروزی ما در گرو معاضدت و پیوند با یکدیگر است، و در این یکدیگر تمایزی میان ما و مردمی که به دیگران رای دادهاند نیست. حتی آنانی که اینک رو در روی ما به خشونت متوسل میشوند در اخوت ما شریکاند، زیرا ما به دنبال آیندهای هستیم که در آن همان کسی که خواهر و برادرمان را در خیابانها کتکزده است، سعادتمندتر، معنویتر، سالمتر و زیباتر از امروز زندگی کند. رنگ سبزی که ما به عنوان نماد خود انتخاب کردهایم یک معنایش هم این است؛ رنگ سبزی که ما را به اهلبیت نور، اهل بیت راستی، اهلبیت خرد، اهل بیت کرامت و فضیلت پیوند میدهد.»
- «امروز خواست عمومی برای ساز-و-کاری کارآمد جهت انتخابات که در آن اطمینان ملی حاصل شود و دروغ، تقلب و تزویر جایی نداشته باشد، به یک مطالبهٔ انکارناپذیر مردمی تبدیل شده است. در هر قدمی در آینده تجربهٔ تلخ و مشروعیتزدای جریانات اخیر باید پیشاروی ملت باشد و نباید هیچ فرصتی برای روشنتر شدن ابعاد این دروغ و تقلب بزرگ و پیآمدهای تلخ آن از دست برود.»
- «مسئلهٔ انتخابات مسئلهٔ شخصی من نبود و نیست. من نمیتوانم بر سر حقوق و آرای پایمالشدهٔ مردم معامله یا مصالحه کنم. مسئلهٔ جمهوریت و حتی اسلامیت نظام ماست. اگر در این نقطه ایستادگی نکنیم، دیگر تضمینی نداریم که در آینده با حوادث تلخی نظیر آنچه در انتخابات کنونی گذشت روبرو نباشیم.»
- ۱ ژوئیه ۲۰۰۸/ ۱۰ تیر ۱۳۸۸؛ «بیانیه شماره ۹»[۱۳]
منبعدار
- «من دغدغه دارم که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم که در آن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند و رسیدن حق کسانی است که نمیدوند.»
- میرحسین موسوی، پیش از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، قلمنیوز.
- «در بیانیههای این سازمان بارها به اصول پذیرفته شده جهانی یا حقوق بینالمللی اشاره شدهاست. ما میخواهیم این سازمان به شکلی روشن اعلام نماید آیا اصول حقوق اسلامی که یک میلیارد مسلمان به آن باور دارند جزو این اصول پذیرفته شده جهانی هست؟ یا این که در نظر این سازمان جهان مساوی آمریکاست و هر اصلی که مورد پسند رژیم جنایتکار آمریکاست، جهانی نیز محسوب میگردد؟»
- اطلاعات، ۲۹ مهر ۱۳۶۰ [۱۴]
در زمان نخست وزیری
- «مدارس و آموزش و پرورش در نظام سابق یکی از عوامل مؤثر در بریدگیهای فرهنگی به منظور بقا و تثبیت و تقویت تدریجی فرهنگ رسمی رژیم حاکم بر جامعه بود و مدارس و دانشگاهها عامل مؤثری برای از خود بیگانگی دانش آموزان و نسلهای ما بودند.»
- اطلاعات، ۲۵ مرداد ۱۳۶۱، صفحه ۳
- «هند قدرت غیرمتعهد بزرگی در آسیاست و تا الان نشان داده که سیاست مستقلی را نسبت به شرق و غرب به طور نسبی دارد، ما با کشور هند از نظر فرهنگی اشتراکات زیادی داریم از جمله وجود اقلیت نیرومند مسلمان...».
- اطلاعات، ۲۷ مرداد ۱۳۶۱، صفحه ۴
- «... هیچ کمکی صدام را نجات نخواهد داد.»
- روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ مرداد ۱۳۶۱، صفحهٔ ۱۲
- «صدام زمانی خواب سلطه بر خلیج فارس را میدید، که با نیروی رزمندگان مؤمن، این خواب درست از آب درنیامد.»
- روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ مرداد ۱۳۶۱، صفحهٔ ۱۲
- «به هر حال تیز پروازان دلیر نیروی هوایی و رزمندگان مؤمن ما، هرلحظه حاضرند دست این رژیم آمریکایی را بشکنند.»
- روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۸ مرداد ۱۳۶۱، صفحهٔ ۱۲
- «صدام البته از هر جنایتی که از دستش بر بیاید خودداری نمیکند و نکرده است و از اول جنگ هم هر زور و قدرتی که داشته پای کار برده است، لافهایی که میزند لافهای بیهودهای است، زیرا او درصدد است که امنیت خلیج فارس را مورد تهدید قرار دهد، در مقابل این مسئله نه تنها کشورما، بلکه همه کشورهای منطقه خلیج فارس خواهند ایستاد .»
- 'small>اطلاعات، ۲۷ مرداد ۱۳۶۱، صفحهٔ ۴
- «در نظام ما مهمترین مسئله، وحدت فرهنگی است، زیرا که فرهنگ و ارزشهای حاکم بر جامعه اساساً بروحدت استوار است.»
- اطلاعات، ۲۵ مرداد ۱۳۶۱، صفحهٔ ۳
- «امروز این واقعیت تثبیت شده است که این نظام با تکیه بر مکتب ولایت فقیه و حضور همیشه مردم در صحنه آسیبناپذیر است ..»
- ۴ تیر ۱۳۶۲[۱۵]
- «ضمانت اجرایی مبارزه با تروریستهای اقتصادی خود مردم هستند ما به این امر اعتقاد داریم و اصولاً زمینه عمومی را در جامعه ملت میسازد و طبیعتاً تمام مسئولین و خدمتگزارانی که به خواست ملت احترام میگذارند و سعی دارند در جهت تأمین خواست مردم قدم بردارند میتوانند از کمک عظیم ملت برای حل مسائل بهره بگیرند.»
- ۲۶ تیر ۶۲، کیهان، ۲۶ تیر ۶۲، ص ۳
- «اگر ما در جهان یک کینه وزی عمیقی نسبت به انقلاب اسلامی را مشاهده میکنیم بخاطر خطری است که از انقلاب اسلامی ما برای هستی استکبار جهانی وجود دارد این خطر لرزاننده کاملاً عینی ابعاد آن مشهود است.»
- ۱۷ تیر ۶۲، اطلاعات، ۱۸ تیر ۶۲، ص۲
- «دانشگاه را دانشجویان، ادارات را انجمنهای اسلامی و بازرا هم باید توسط خود بازاریان از ایادی شیطان، از گرانفروشان و از محتکران پاک شود..»
- کیهان، ۱۹ تیر ۲، ص ۱۸
- «کشور ما روزی زیر پای آمریکا بود امروز پای ملت ما روی سقف لانه جاسوسی است و به آمریکا در منطقه سیلی زد و همه قبول دارند که انقلاب اسلامی ملت برای جهان الگو شده حتی برای جهان مسیحیت.»
- کیهان، ۱۹ تیر ۲، ص ۱۸
- «دولت حامی بازار انقلابی و اسلامی است متأسفانه عدهای قلیل محتکر و گرانفروش سعی میکنند خود را نماینده بازار قلمداد کنند؛ و وقتی کسی در دولت یا مجلس یا نماز جمعهها به گرانفروشی و محتکر حمله میکند آنها هیاهو میکنند که به بازار حمله شد من فکر میکنم هم دولت مردان و هم بازارایان مؤمن و متعهد باید متوجه این توطئه باشند و نگذارند تروریستهای اقتصادی و باندهای سیاه از زبان آنها صحبت کنند.»
- کیهان، ۱۹ تیر ۲، ص ۱۸
- «من قول میدهم اگر اجحاف این باند سیاه در بازار ادامه پیدا بکند شمشیر دادگاههای انقلاب عله آنها به شدت به کار گرفته خواهد شد. ملت از دولت، مجلس و قوه قضائیه میخواهد با این افراد و باندها همان رفتاری بشود که با ضد انقلاب میشود.»
- کیهان، ۱۹ تیر ۲، ص ۱۸
- «شعار ما همواره نه شرقی و نه غربی بوده است و ما میخواهیم به آن عمل بکنیم و بدنیا نشان بدهیم که ملتها میتوانند بدون کمک آمریکا و شوروی به راه خود ادامه دهند و ضربهای که به حرب توده وارد شده ادامه منطقی این طرز تفکر ماست.»
- کیهان، ۱۵ تیر ۶۲، ص۲۲
- «لبنان تنها با اتکا به تودههای میلیونی مستضعفین منطقه میتواند با دشمن متجاوز صهیونیست مقابله کند.»
- اطلاعات، ۲۹ تیر ۱۳۶۰، صفحه ۴
در ارتباط با انقلاب و قیام مردم مصر
- روزهایی که مردم با شعار “رای من کجاست؟ ” به خیابانها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفتهٔ خود را پی گرفتند. امروز دامنهٔ شعار “رای من کجاست؟ ” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیدهاست.
- فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را میشنوند که بسیار دیر شدهاست.
جنبش سبز
- «مردم فداکار ایران! پیمانی است بر ذمه فرزندان انقلاب اسلامی که در بازگرداندن آن به اصل نخستیناش از بذل هیچ کوششی کوتاهی نکنند، و عهدی است بر عهده همراهان و یاران شما که در راه مبارزه با متقلبان و دروغگویان به سرمایه اجتماعی و اعتمادی که ایجاد شدهاست، خیانت ننمایند. در عین حال تکلیفی است بر همه ما که اگر مصلحت کشور و مردم را در امری دیدیم از ملامت نترسیم و از شجاعت دریغ نورزیم. بنا بر چنین تعهداتی اینجانب برای رسیدن به آرمانهایی که پیش روی خویش داریم به جز ادامه راه سبزی که در این چند ماهه دنبال کردهاید پیشنهاد نمیکنم؛ راه سبز امید.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «ما اگر صرفاً در یک انتخابات شرکت کرده بودیم برخورداری از حمایت اکثریت مردم برایمان کافی بود. اما در یک حرکت عظیم اجتماعی، اکثریت تنها زمانی به پیروزی میرسد که به اجماع نزدیک شود و آن گاه از مشروعیت غیرقابلمقاومت برخوردار خواهد شد که توجه خود را نسبت به دغدغهها و حقوق کسانی که امروز یا فردا ممکن است متفاوت با او بیندیشند و در اقلیت قرار گیرند به اثبات برساند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «راه ما به عنوان مسیری که تجدید و تقویت هویت ملی را هدف گرفته، بر وحدت حول حداقل نکات مشترک تکیه میکند؛ مجموعهای پیاممحور و متشکل از تمامی سازوکارهای مدنی کوچک و بزرگ که در مسیر خود هدفی مشترک را انتخاب کردهاند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما به اندازهای که از خود صبر و خرد نشان بدهیم از کوششهایمان نتیجه میگیریم و اگر به سوی تندرویهای بیدلیل بلغزیم چه بسا که حاصل یک هفته و یک ماه تلاش را در یک روز و یک صحنه جا بگذاریم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «به حوادث این ایام بنگرید و در هر کدامشان راههای خدا را که یکی پس از دیگری پیش پای ما گشوده شدند ملاحظه کنید. آنها را هم که ببندند دادار از وفا به وعدهای که دادهاست عاجز نمیشود و راههایی دیگر پیش پای کسانی که برای او میکوشند میگشاید؛ راههایی امن، راههایی هموار، راههایی مستقیم که بدون تردید ما را به مقصد میرسانند. چرا به خداوند توکل نکنیم حال آن که راههایمان را به ما نشان داده است؟ و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. با دسترسی به چنین راههایی ما نیاز به تخطی از قانون، پشیمانی از مسالمت، توسل به تخریب یا وارد شدن به هر کوره راه دیگری نداریم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما برای اشاره به جنبشی که آغاز کردهایم از عنوان «راه» استفاده میکنیم تا توفیقهایی که در هر مرحله به دست میآوریم پایان کار ندانیم و همواره نگاه به کمالی برتر بدوزیم. علاوه بر آن ما در این مسیر چشم به جادههایی داریم که هدایت الهی پیشپایمان قرار میدهد. ما میاندیشیم و تدبیر میکنیم، اما ایمان داریم که در عمل، تنها راههایی که او برایمان میگشاید از خود کارسازی نشان میدهند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «[...] شاید بگویید که با این همه قید و بند دیگر فرجهای برای بیان اعتراض باقی نماندهاست. این گمان خامی است که مخالفان سطحیاندیش و افراطی شما در سر دارند. الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. کسانی که در راه خدا میکوشند خداوند آنان را به راههای خود هدایت میکند. به عنوان نمونههایی از این هدایت به یاد آورید که خداوند چگونه آرامش را بر اجتماعات بیکرانةتان مستولی میکرد و یا در خلال آنها ظرفیتهای ذهنی مردم به چه شعارهای نغزی رهنمون میشد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما در راهی پر از نورانیت وارد شدهایم که از هم اینک سالخوردگان را جوان و جوانان را پخته کردهاست. برای خود و شما در این مسیر از خداوند یاری میطلبم و امیدوارم با همکاری و همراهی همه دلسوزان نظام و انقلاب اهداف ملت در هر مرحله از این مسیر روشن و محقق شود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- شبکههای اجتماعی
- «سخن از آن نیست شبکههای اجتماعی که وجود ندارند را شکل دهیم و قدرتمند کنیم؛ سخن از آن است که قدرت مردم در شبکههای اجتماعی است که به صورت طبیعی و به هدایتی فطری درمیانشان شکل گرفتهاست. باید اهمیت آنها را درک کنیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «از این روست که اتخاذ رویکردی اجتماعی (و نه صرفاً حکومتی) برای حل مسئله به ضرورتی اجتنابناپذیر تبدیل شدهاست، ضرورتی که لازمه آن، بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی نظام جمهوری اسلامی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «آنچه اینک در جامعه ما نقشآفرینی میکند شبکه اجتماعی خودجوش و توانمندی است که در میان بخش وسیعی از مردم شکل گرفته و نسبت به پایمال شدن حقوق خود معترض است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «آنچه اینجانب در پاسخ به سوال چه باید کرد پیشنهاد میکنم تقویت و تحکیم این شبکه اجتماعی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «تجربه چندین دهه از تاریخ ایران که ما از نزدیک شاهد آن بودهایم نشان میدهد حرکات جمعی مردم ما تنها در دوران باروری، حیات و سرزندگی این هستهها به نتیجه میرسند. آن چیزی که از آن به عنوان جامعهای زنده و فعال نام میبریم، جامعهای که به صورت موثر، آگاهانه و خلاق نسبت به حوادث واکنش نشان میدهد و امکان استبداد و تخطی ساختارهای قدرت از خواست خود را از میان میبرد ترکیبی تشکیل یافته از چنین شبکه قدرتمندی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «وظیفهای که امروز بر عهده همه ما قرار دارد و به صورتی فطری از جمعهای کوچک و بزرگ و حتی احزاب و تشکلهای سیاسی ما سر میزند آن است که به صورت هستههای معین برای چنین شبکهای عمل کنیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «از مهمترین نقاط قوت این شبکه، شکل طبیعی اجزای آن است. این واحدها عبارت از گروههایی کوچک اما بسیار متکثر از همفکرانی است که در قالب روابط سابقهدار دوستی یا خویشاوندی یا همکاری نسبت به هم آشنایی و اعتماد پیدا کردهاند، به صورتی که انحلال آنها امکانپذیر نیست، زیرا به معنای انحلال جامعهاست. این واحدها همواره وجود دارند، اما به صرف وجود، شبکه اجتماعی موثری را شکل نمیدهند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «با این همه اولین قدم در راهحل پیشنهادی اینجانب آن است که ما ایرانیان، در هر کجای جهان که هستیم، باید این هستههای اجتماعی را در میان خود تقویت کنیم. باید خانههایمان را رو در روی یکدیگر بسازیم؛ به تعبیر قرآن خانههای خود را قبله قرار دهیم، یعنی به این هستههای اجتماعی که واحدهای بنیادین جامعه ما هستند بپردازیم، اهمیت آنها را بشناسیم و بیش از پیش به آنها رو کنیم تا قدرتهای نهفتهای که دارند برای ما ظاهر شود. خانههای خود را قبله قرار دهیم؛ یعنی اگر تا پیش از این هر دو ماه یک بار همدیگر را ملاقات میکردیم اینک هفتهای دوبار گرد هم جمع شویم. قدرت شبکههای اجتماعی ما در این امر است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «گرد هم جمع شویم تا چه کنیم؟ این نخستین سوالی است که معمولا در چنین شرایطی از یکدیگر میپرسیم [...] لذا باید آنها را موضوع تلاشهای اثرگذار اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی، عامالمنفعه و دیگر فعالیتهای مدنی مشابه قرار داد تا در درازمدت و پس از عبور امواج حادثه و عاطفه همچنان به ایفای نقش تاریخسازی که از آنها انتظار داریم بپردازند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «جمعهای خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی و ادبی، انجمنها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، نهادهای حرفهای، گروههایی که با هم ورزش میکنند یا در رویدادهای هنری حاضر میشوند، حلقه همکلاسیها، گروه فارغالتحصیلانی که هنوز دور هم جمع میشوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافتهاند، و... ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعههای کوچک عضویت داریم و این دستمایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هستههای جامعه ماست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «بلکه تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «بخش مهمی از توانمندیهایی که اینک در شبکههای اجتماعی ما ایجاد شدهاست مرهون آن است که شعار و آرمانی مشترک پیدا کردهایم. تعادل طلایی ویژگی مهم این شعار و آرمان است، به صورتی که اگر بر آن بیفزاییم چه بسا کسانی که نتوانند یا نخواهند با آن همصدا شوند، و اگر از آن بکاهیم چه بسا قشرهایی که امیدهای خود را در آن نیابند. این بزرگترین سرمایه ماست که باید در پالایش و پاسداری از آن بیشترین دقت و همت را به کار بگیریم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما در پیوندهای خود به نظمی نیاز داریم تا اگر دست تطاول و ظلم فردی یا افرادی از همراهانمان را ربود و واحد یا واحدهایی از این شبکه اجتماعی گسترده را ویران کرد، لطمهای به حیات و پویایی آن وارد نشود و با تکیه بر خرد جمعی، در هر مرحلهای از این مسیر بتوانیم اهداف پیشاروی خویش را شناسایی و با بلندترین گامها به سوی آن حرکت کنیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- زندگی بهجای مبارزه
- «راه سبز را زندگی کردن یعنی هر روز و همزمان که در خانههایمان و سر کارمان و در کوچه و خیابان و بر سر معیشتهای روزمره خود هستیم، این پیام با غیرقابل انکارترین ندا تکرار شود، آن گونه که مسلمان بودن و ایرانی بودن و این زمانی بودن ما تکرار میشود.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «مبارزه امری مقدس است، اما دائمی نیست. آنچه دائمی است زندگی است.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «این درسی است که ما از رزمندگان خود در هشت سال دفاع مقدس آموختیم. در آن سالها دو گروه در جبهههای جنگ حاضر میشدند؛ گروه نخست ایام جنگ را مبارزه کردند و سپس به نظرشان رسید وقت زندگی کردن رسیده است؛ وقت آن که پول روی پول بگذارند و برج روی برج بسازند؛ و گروه دوم که برای معنویتی سرشارتر به جبهه میرفتند. آنها برای ایثار کردن عازم جبهه نمیشدند؛ میرفتند تا از فضای نورانی آنجا بهرهمند شوند.
- شاید برای کسانی که آن فضا را تجربه نکردهاند هضم این کلمات آسان نباشد، اما واقعیت دارد. نه آن که ایثار نمیکردند؛ نامدارترین قهرمانان ما آنان بودند. اما درمقابل آن گوهرهایی که به دست میآوردند باور نداشتند که دارند از خودگذشتگی میکنند. آنها سالهای جنگ را زندگی کردند و پس از آن مبارزهشان شروع شد؛ مبارزهای آرام برای پاسداری از حیاتی، یا لااقل خاطره حیاتی که چشیده بودند. اگر آنها نبودند ما نمیتوانستیم هشت سال با دستان خالی بایستیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «در همصداییها و پیوندها و چشمپوشیها و یکرنگیها و هوشمندیها و سرزندگیهایی که ادامه این مسیر مستلزم آن است حظی وجود دارد که زندگی را سرشارتر میکند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «به همین ترتیب اگر گفته میشود راه سبز را باید زندگی کرد سخنی پیچیده و تازهای و دعوت به امری ناشناخته نیست. بلکه توجه دادن به همان چیزی است که دارید تجربه میکنید، و این که حرکت امروز مردم ما به خلاف عهدهای پیشین، آغاز نوعی از زندگی است.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «اینک بر اثر سیاست خارجی غلط و ماجراجویانه دولتی که مردم ما بدان دچار شدهاند کشور در آستانه بحرانهایی قرار گرفتهاست که بیشترین خسارت آن را قشرهای محروم خواهند پرداخت. اگر با منطق مبارزه پیش میرفتیم شاید سادهانگارانه تصور میکردیم که این یک امتیاز برای راه سبز ماست، اما زمانی که میخواهیم مسیر سبز را زندگی کنیم چنین نیست. اینجا کشور ماست و این زندگانی ماست و این ما هستیم که باید نسبت به چنین مشکلاتی نگران باشیم و حساسیت نشان دهیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- عدم اتکا به افراد و هوشیاری
- «زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی که سرنوشت خود را به بود و نبودکسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بیدلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار کردند و به جاه طلبان مجال دادند که در آنان طمع کنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «مردمی که میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی کریمانه را تجربه کنند جا دارد که از نخستین قدمهایی که به ناکامیشان میانجامد بابیشترین دقتها پیشگیری کنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «خلاقیت قادر است راههایی بکر و موثر پیش پای ما قرار دهد، میدانهای گستردهای برای عمل در مقابل ما بگشاید و تجربیات جدیدی برای آزادیخواهان جهان اندوخته کند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
اهداف
- «به فعلیت درآمدن ظرفیتهای ایجاد شده در قالب تفسیر اصل ۴۴ قانون اساسی برای ایجاد رسانههای شنیداری و دیداری خصوصی.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «اصلاح قانون انتخابات به نحوی که امکان تکرار تقلبات گسترده را از بین ببرد و بیطرفی نهادهای مجری و ناظر را تضمین کند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «تشکیل گروه حقیقتیاب و حکمیت مورد قبول همه ذینفعان در مورد انتخابات دهم ریاست جمهوری و رسیدگی به تخلفات و تقلبهای انجام گرفته و اعمال مجازات برای خاطیان.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما به دنبال آزادی، عدالت و کرامت انسانی هستیم و اینها اهدافی هستند که تحققشان با اجماع و تاکید گسترده و تحولآفرین مردم بر چارچوب قانون اساسی و مطالبهشان برای اجرای کامل و دقیق آن امکانپذیر است.»
- در گفتگو با قلم، ۱۰ مرداد ۱۳۸۸.[۱۶]
- «تضمین آزادی مطبوعات، تغییر رفتار جانبدارانه صدا و سیما، رفع محدودیتهای اعمال شده برای برخورداری احزاب، گروههای سیاسی و نگرشهای مختلف از ارائه دیدگاههای خود در رسانهها، به ویژه صدا و سیما و اصلاح قانون رسانه ملی به صورتی که رسانه ملی نسبت به اعمال خلاف قانون خود پاسخگو قرار گیرد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن ۵۷ تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بودهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و... هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ما خواستههایی بسیار روشن و منطقی داریم. ما حفظ جمهوری اسلامی را میخواهیم، و تقویت وحدت ملی، و احیای هویت اخلاقی نظام و بازسازی اعتماد عمومی به عنوان اصلیترین مولفه قدرت ساختار سیاسی کشور جز با پذیرش حق حاکمیت مردم و کسب رضایت نهایی آنان از نتایج اقدامات حکومت، و شفافیت در تمامی اقدامات از طریق اطلاعرسانی مستمر ممکن نیست. در نهضت سبزی که آغاز شدهاست ما امر غیرمتعارف و نابهنگامی نمیخواهیم. آنچه ما میخواهیم استیفای حقوق از دست رفته ملت است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «برخورداری از کانالهای مستقل تلویزیونی در خارج و داخل کشور.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
اعتراضات مردمی
- «من نسبت به این اعتراضها خوشحالم زیرا این اعتراضها نشان دهندهٔ سلامت ملت ماست. مردم ما راضی به جنایت نیستند، راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانهها و ماشینهای مردم حمله کنند، نیستند. این عدم رضایت نشان دهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسئولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایتها را دارند باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند.»
- میرحسین موسوی، ۶ مرداد ۱۳۸۸.[۱۷]
- «مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «تمامی تلاشهایی که این روزها در مخالفت با شما صورت میگیرد برای آن است که از ثمربخش بودن اعتراضات قانونی خود ناامید شوید، زیرا تا ما ناامید نشویم این دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد شد. امید به آینده رساترین اعتراض ماست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
سرنوشت و مسئولیت ملت
- «اقتصاددانان با اتکا به آمارهای رسمی منتشر شده از سوی مراجع رسمی همین دولت دهها میلیارد دلار از درآمدهای ارزی کشور را ظرف سالهای گذشته مفقود اعلام میکنند و و مراجعی که باید در مقابل این امر واکنش دهند بیتفاوت نسبت به حجم این ارقام که میتواند چند ارتش را تجهیز کند در گیرودار یارکشیهای سیاسی افتادهاند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «از کدامیک از آنان انتظار داریم به رنجهایی که بر اثر رفتارهایشان بر مردم تحمیل میشود اهمیت بدهند؟ اگر ما نسبت به آنچه زندگی در این خاک و بوم را مختل میکند حساسیت نشان ندهیم دیگری نشان نخواهد داد.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «اخیرا گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامهای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید هر چیزی که منافع ملت ایران را تامین کند هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه میکردند که با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چند ماه از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم، زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هرگونه تحریمی بر علیه ملت خود مخالفیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «مراقب باشید که آنها شما را تحریک نکنند و به هنگام نابودکردن خود، به کاشانه و کشورتان لطمه نزنند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۲، به تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۸۸.
رسانهها و جنبش سبز
- «آن وظیفهای که بر عهده ما قرار دارد آن است که با تکثیر اندیشههایی که در حوالی آن [=شبکههای اجتماعی راه سبز امید] شکل میگیرد و با تذکر دائمی اهمیت این پدیده مبارک از آن پرستاری کنیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «ممکن است بخشی از مردم تحت تأثیر تبلیغات نادرست و گسترده تلقی درست و کاملی از اهداف و خواستههای جنبش نداشته باشند. همچنین این نگرانی وجود دارد که مردم برای دستیابی به حقایق و اطلاعات درست به فضای رسانهای خارج از کشور اقبال کنند. در چنین شرایطی اقدام همهٔ نخبگان، روشنفکران و صاحبنظران در توجیه مردم و تبیین شرایط کشور و روشنگری درخصوص حوازث یک تکلیف ملی است که میتواند عملکرد نادرست و خلاف منافع ملی و یکسویه صداوسیما را جبران نماید.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۱۸]
- «امروز یک شبکه اینترنتی در فضای مجازی شکل گرفتهاست که در فقدان رسانه بسیار مؤثر عمل میکند و هستههای اجتماعی که در ورای این فضای مجازی فعال هستند آسیبپذیری کمتری دارند و اعضای این هستهها ماهیتی پویا به جنبش دادهاند که ما را بیش از بیش به کارآمد بودن این تشکیلات امیدوار کردهاست.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۱۹]
شهدای جنبش
- «همچنین مقام شهیدانی را که به جرم حقخواهی و آزادیطلبی در خون خود غلطیدند ارج مینهم و از خداوند بزرگ برای خانوادههای عزیز آنان طلب صبر و اجر دارم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
مردم
- «به مردم بازگردیم. چرا هر گرهٔ سهلی را با دندانهای امنیتی باز میکنیم؟ چرا به کوچکترین بهانه، هر کسی را از دایره خودیهایمان دور میکنیم؟ این یکی بیش از اندازه جوان است، آن یکی بیش از اندازه هنرمند است، آن یکی روشنفکر است، این یکی با ما اختلاف سلیقه دارد، آن یکی دانشجوست، این یکی از کار ما ایراد میگیرد، آن یکی به گروه ما تعلق ندارد، این یکی قدش بلند است، آن یکی خیلی شیکپوش است. آنقدر از دور خود میرانیم تا این که تنها میمانیم. این شیوهٔ انقلاب اسلامی نیست، و شیوهٔ اسلامی نیست که آغوشش را به روی همه باز میکند و به صرف شهادت زبانی، انسانها را در دایرهٔ خود میآورد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما در این بین میخواستیم ارکان ذیربط نظام به یاد آورند که در ورای تمامی آنان و ما فوقشان میزانی به نام رای و عزم مردم وجود دارد که آنها نه حق دارند و نه میتوانند آن را نادیده بگیرند. امروز خواست عمومی برای سازوکاری کارآمد جهت انتخابات که در آن اطمینان ملی حاصل شود و دروغ، تقلب و تزویر جایی نداشته باشد، به یک مطالبه انکار ناپذیر مردمی تبدیل شدهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «سرشت جنبش مردم جنبه مسالمتآمیز دارد و متکی به خواست عمومی برای استیفای حقوقشان است که در انتخابات گذشته پایمال شدهاست.»
- در گفتگو با قلم، ۱۰ مرداد ۱۳۸۸.[۲۰]
- «علاوه بر آن در دانایی ملت ما قدرتی هست که او را از تحمل بسیاری رنجها بینیاز میکند. مردم ما برای استیفای حقوق خود از پرداختن هزینه مضایقه ندارند، زیرا بهشت را به بها دهند و نه به بهانه. اما در عین حال اگر برای نتایجی که از حرکات اجتماعی خود به دست میآوریم دوام میخواهیم باید شجاعت و فراست را به هم بیامیزیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «مردم ما از آن رو خود را شایسته رفتارهایی مناسبتر از سوی حاکمان میبینند که هوشیار و خردمندند، و خردمند کسی است که نه فقط میان خوب و بد، بلکه میان خوب و خوبتر و بد و بدتر تمیز بدهد.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «از اینروست که علیرغم تمامی حوادث تاسف بار و مرارتخیز این ایام، مردم ما اینک به نتایجی بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر از انتخاب یک فرد دست یافتهاند و این آن چیزی است که آنها را نسبت به اقدامشان برای شرکت در رویداد انتخابات و هزینههایی که در قبل و بعد از آن متحمل شدهاند دلگرم میکند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «فضای سیاسی امروز کشور آن چیزی نیست که سی سال پیش از این ایرانیان آرزویش را داشتند. مردم اینک از خود میپرسند چه چیز ما را از رسیدن به آرمانهایمان بازداشت و به شرایط فعلی رساند. این سوالی اساسی است که جا دارد درباره کوششهای امروز و فردای ما نیز پرسیده شود. ما چه باید بکنیم تا سی سال بعد از نو با همین پرسش روبرو نشویم؟ ما تنها در صورتی به این اطمینان میرسیم که دستاوردهای سیاسی - اجتماعی خود را به زندگیهای روزمرهمان متکی کنیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
انتخابات
- نتایجی که برای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بهت آور است مردمی که در صفهای طولانی اخذ رای شاهد ترکیب آرا بودند و خود میدانند که به چه کسی رای دادهاند با حیرت تمام به شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه میکنند. آنان اینک بیش از همیشه به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح این بازی بزرگ ریخته شدهاست.[۱]
- پیام بعد از اعلام آرا، به تاریخ ۲۳ خرداد ۱۳۸۸.
- «نزدیک به سه ماه پیش از این زمانی که شما در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری شرکت کردید، با این باور به پای صندوقهای رأی رفتید که با تأکیدهای مکرر مسئولان و تلاش نهادهای مدنی، از آرای تان در برابر مقاصد قدرتطلبانه گروهی اندک پاسداری خواهد شد. اما تخلفها و تقلبهای سازمانیافته و حوادث تلخی که متعاقب آن صورت گرفت، از رویدادی که بنا بود سرمایهای برای ملت ما فراهم آورد تاسفی بزرگ باقی گذاشت.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «همانگونه که انتظار میرفت شورای نگهبان، پس از نمایشهایی که توجه هیچکس را جلب نکرد، و با چشم بستن بر روی انبوه تقلبها و تخلفهای صورت گرفته، سرانجام نتایج دهمین دورة انتخابات ریاست جمهوری را تایید کرد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «در هر قدمی در آینده تجربه تلخ و مشروعیتزدای جریانات اخیر باید پیشاروی ملت باشد و نباید هیچ فرصتی برای روشنتر شدن ابعاد این دروغ و تقلب بزرگ و پیآمدهای تلخ آن از دست برود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «در ایامی که گذشت شخصیتها و گروههایی به سراغ اینجانب آمدند و خواستار گذشت من از آنچه گذشت شدند. شاید توجه نمیشد که اینجانب از همان ابتدا از حق شخصی خود گذشته بودم، اما مسئلة انتخابات مسئلة شخصی من نبود و نیست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
«من نمیتوانم بر سر حقوق و آرای پایمال شدهٔ مردم معامله یا مصالحه کنم. مسئله جمهوریت و حتی اسلامیت نظام ماست. اگر در این نقطه ایستادگی نکنیم، دیگر تضمینی نداریم که در آینده با حوادث تلخی نظیر آنچه در انتخابات کنونی گذشت روبرو نباشیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
امید و امیدواری
- «امید به صرف گفتن و شنیدن شکل نمیگیرد و تنها زمانی در ما تحکیم میشود که دستانمان در جهت آرزوهایی که داشتیم در کار باشد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «تمامی تلاشهایی که این روزها در مخالفت با شما صورت میگیرد برای آن است که از ثمربخش بودن اعتراضات قانونی خود ناامید شوید، زیرا تا ما ناامید نشویم این دولت از اعتبار واقعی برخوردار نخواهد شد. امید به آینده رساترین اعتراض ماست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «به سابقه دیرینه این سرزمین نگاه کنید. در زندگانی ما مردم که از کهنترین تمدنها زاده شدهایم، فراز کنونی جزئی از یک تاریخ طولانی است. ما در جادهای به درازای تاریخ همه بشریت قدم میزنیم. در این جاده چه بسیار ملتها که منقرض شدند و جز داستانی از آنان باقی نماند. آن چیزی که ملت ما را به خلاف آنان و علیرغم سختترین رویدادها زنده نگه داشت امید بود، زیرا آفت این راهپیمایی هزاران ساله ناامیدی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «امیدی که هویت ما را شکل دادهاست معطوف به چه چیز است؟ قطعا معطوف به امور غیر واقعی و خرافههای واهی نیست، و الا نمیتوانست ملتی را برای هزاران سال زنده نگه دارد. بلکه این امید معطوف به لطف و فضل الهی است. اگر علاقه به این هویت تاریخی کمترین فاصلهای با اسلام ندارد، به این خاطر است. ما آمده بودیم این علاقه را احیا کنیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «و ما «امید» را سرمایه خود قرار دادهایم تا حاکی از هویت ایرانیمان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنههای سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
اتهام ارتباط با بیگانگان
- «بزرگترین دروغ آن است که خواست طبیعی مردم برای اصلاح را به بیگانگان نسبت دهند.»
- در دیدار با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.[۲۱]
- «بهرغم ادعای مخالفان، این جنبش حقطلبانه و معنوی کوچکترین ارتباطی با خارج ندارد و کاملا داخلی است و ملت ما به خوبی نسبت به اهمیت این فاصلهگذاری با بیگانگان آگاه است و بر اساس تجربیات دویستساله خود نسبت به نیات اجانب با سوءظن برخورد میکند.»
- در گفتگو با قلم، ۱۰ مرداد ۱۳۸۸.[۲۲]
- «این اتهامات بیپایه در حالی ایراد میشود که ما دائم تأکید میکنیم که مسائل ما مسأئل ملی و داخلی است و ربطی به بیگانگان ندارد. حتی ایرانیان خارج از کشور هم در حمایتی که از حرکت مردم در داخل کشور کردند به خارجیها پیوند نخوردند. این حس در حرکت مردم ما خیلی قوی بود و باید این رویکرد را تشدید کنیم. چرا که درونمایه این حرکت تقویت هویت ملی ماست که در ذات خود نمیتواند بدون اجتناب از بیگانه شکل بگیرد. مسأئل ما در پیوند با بیگانه حل نمیشود و این را به عنوان یک اصل بایستی بپذیریم. مخصوصاً تجربیات ۲۰۰ ساله گذشته ما نشان میدهد که لازم است ما در این زمینه مراقبت داشته باشیم.»
- در دیدار با جوانان به مناسبت روز جوان، ۱۲ مرداد ۱۳۸۸.[۲۳]
- «ماجرای ما، هر چقدر تلخ، یک اختلاف خانوادگی است که اگر خامی کنیم و بیگانگان را در آن دخالت دهیم به زودی پشیمان خواهیم شد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «آیا آمریکا ترجیح میدهد صدا و سیمای ما یک رسانه منصف و مورد اطمینان باشد یا با دروغگوییهای پیدرپی اعتماد مردم را از دست بدهد؟ آیا کسانی که باعث شدهاند مردم برای گرفتن خبر به رسانههای خارجی مراجعه کنند به دنبال منافع بیگانگان هستند یا کسانی که میگویند رسانه ملی بیطرف باشد و اخبار را شفاف بیان کند؟ آیا اهانت به آقای کروبی که توان بسیج جمعهای مؤمن و دلسوز به نظام و کشور را دارد خدمت به منافع بیگانه نیست؟»
- در دیدار با اعضای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات، ۲۱ مرداد ۱۳۸۸.[۲۴]
- «امروز کسانی که در سوابق عملکردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان میکنند.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۲۵]
صداقت و تبری از دروغ
- «در فضای دروغ، در فضای تباهی و فساد، در فضای نبود عدالت و در فضایی که افراد به فکر این هستند که هر روز سفرهشان کوچکتر میشود و زیر گامهای سنگین، خرد میشوند و در فضای بیپناهی، بدیهی است که زمینه آزادی هم از بین میرود.»
- میرحسین موسوی[۲۶]
- «به صداقت بازگردیم. چگونه از مردم میخواهیم ایمانهای مذهبیشان را سرمایهٔ اعتماد به ما قرار دهند در حالی که صراحتاً به آنان دروغ گفته میشود؟»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «مردم به حکومتی اعتماد میکنند که آنان را محرم بداند. چرا باید مهمترین مسائل مملکت از مردم پنهان باشد؟ محرم دانستن ملت و شفافیت اطلاعات اولین قدم در راه مبارزه با فساد است، حال آن که مردم ما حتی به اندازه خواندن خبرهای چند روزنامه محرم دانسته نمیشوند!»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «مردم خواستار عدالت واقعی، راستگویی مسئولان و عمل به وعدههای خود هستند و با تعمل در گذشته و نگاه به آینده باید انتخاب کنند.»
- پیش از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، در جمع مردم خوراسگان.
- «چه بسیار که دین را سرند میکنند، هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی میسپارند و سلیقهها و مصلحتهای خود را متن اسلام مینامند، تا جایی که دروغ به مشخصهای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
اسلام و ایمان
- «ما اسلام رحمانی را درمان دردهای خود میدانیم و آن چیزی را که اینک به نام دین از سوی بخشی از حاکمیت معرفی میشود پوستینی وارونه میبینیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «باید به اسلام باز گردیم، اسلام ناب محمدی که تحجر را بر نمیتابد و تا قیام قیامت برای معضلات جدید بشریت پاسخهای بکر و نو دارد. به اسلامی باز گردیم که ما را به امانت و راستی فرا خواندهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «اسلام، آن پوستینِ وارونهای نیست که برخی مخالفانِ شما پوشیدهاند. شیوهٔ آنها این است که هر چیز مقدس و مبارکی را به نفع سلیقهٔ خود مصادره کنند، تا جایی که حتی اگر بتوانند شال سبز شما را هم میستانند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «اسلام راستین نسبتی با ظاهرسازیها و کجاندیشیهای آنان ندارد، بلکه مکتبی رهائیبخش است که اگر به حقیقت و نورانیت آن برسیم دوای تمامی دردهای شخصی و اجتماعی ماست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «برخورد گزینشی با پیام دین و آن را مناسب سلیقه و منافع خود درآوردن، خرافه و تحجر را به دامن آن بستن، پول و زور را جایگزین حکمت و موعظه حسنه کردن و بخشهایی از روحانیت، این شجره هزار ساله را دولتی ساختن بیش از این هم نباید نتیجه بدهد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «زمانی که امام ما از اسلام ناب محمدی (ص) نام میبرد و آن را در مقابل اسلام تحجرگرا و اسلام آمریکایی قرار میداد چنین روزهایی را میدید. این پوستین وارونه اسمش اسلام هست، اما رسمش اسلام نیست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «این راه و رسم پیامبران الهی و جانشینان آنان بوده و نشان از سنتی الهی دارد که مقام و کارکرد هدایت نشان دادن راه است و وظیفه داعیان دین به فراهم ساختن بستر مناسب برای رشد و شکوفایی توانمندیهای انسان جهت تعالی و تکامل محدود میشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «همهٔ ما به چهرهٔ رحمانی اسلام رو کردیم و در این رویکرد میراث تمدنی ایران عزیز و بزرگ را تجدید شده دیدیم، تا آنجا که در مساجد شعار ایران، ایران! را با طنینی که هنوز در تکبیرهای شبانهٔ شما شنیده میشود سر دادیم و کسی احساس نکرد که ایران جدای از انقلاب و یا جدای از اسلام است، بلکه اسلام و ایران و انقلاب از تحجر و کهنگی و تعصب و خارجیگری جداست. اسلامی که در ورای تمایزات عقیدتی و طبقاتی و قومی و جنسیتی کرامت انسانها را ارج مینهد و اصل میداند. اسلامی که شوینده هر نوع نابرابری در مقابل قانون و پرچمدار تکریم حقوق شهروندی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی (ص)، این دین غریب هستیم؛ و خداونده وعده دادهاست که ما را به راههای رسیدن به این تحفه آسمانی هدایت کند. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا؛ و کسانی که در راه ما کوشش کنند به تحقیق آنان را به راه هایمان هدایت میکنیم. آیا در این چند ماهه ندیدید که او چگونه به این وعده عمل کرد؟ پروردگار ما ایمانهایمان را ضایع نکرد و نخواهد کرد، زیرا او به خلاف مدعیان، نسبت به مردم دلسوز و مهربان است؛ و ما کان الله لیضیع ایمانکم ان الله بالناس لرئوف رحیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «به حوادث این ایام بنگرید و در هر کدامشان راههای خدا را که یکی پس از دیگری پیش پای ما گشوده شدند ملاحظه کنید. آنها را هم که ببندند دادار از وفا به وعدهای که دادهاست عاجز نمیشود و راههایی دیگر پیش پای کسانی که برای او میکوشند میگشاید؛ راههایی امن، راههایی هموار، راههایی مستقیم که بدون تردید ما را به مقصد میرسانند. چرا به خداوند توکل نکنیم حال آن که راههایمان را به ما نشان داده است؟ و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا. با دسترسی به چنین راههایی ما نیاز به تخطی از قانون، پشیمانی از مسالمت، توسل به تخریب یا وارد شدن به هر کوره راه دیگری نداریم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافتهاند که تنها راه همزیستی مسالمتآمیز سلیقهها و گرایشها، و قشرها، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی میکنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوههای زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینهای است که آنان را به یکدیگر پیوند میزند، اگرچه فهمهای ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شدهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «اسلام نگفتهاست برای آن که وحدت پیدا کنیم باید مثل هم بیندیشیم. آن وحدتی که ما بدان دعوت شدهایم در عین قبول تفاوتهاست و قدس روزی است که مسلمانان باید با تحمل تنوع در دیدگاههای خود درمان دردهای مشترکشان را دنبال کنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «و مظلومتر از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود اسلام است؛ دینی که بسیار از آن نام میبرند و اندک به آن عمل میشود. چه بسیار که دین را سرند میکنند، هر چه از آن که منافعشان ایجاب نکند به فراموشی میسپارند و سلیقهها و مصلحتهای خود را متن اسلام مینامند، تا جایی که دروغ به مشخصهای غیرقابل تفکیک از صدا و سیما تبدیل شود و زشتترین بداخلاقیها نشانه تعهد به دین پیامبری تلقی گردد که برای تکمیل بزرگواریهای اخلاقی مبعوث شده است؛ شکنجه زندانیان و کشتن آنان، و اعمالی که قلم از ذکرشان شرم میکند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «اگر برای حکمرانی مبتنی بر دین تنها یک رسالت وجود داشته باشد آن این است که زمینه را برای زندگی توأم با ایمان آمادهتر کند. پس چرا فاصله جامعه ما با زندگی ایمانی روزبهروز بیشتر میشود؟ این فاصله میراث انقلاب نیست. در تابستان گرم ۵۸، چه بسیار بودند کسانی که برای نخستین بار رمضان را روزه گرفتند و از این تجربه خود لذت بردند؛ میراث انقلاب ما این بود. میراث انقلاب ما معنویتی بود که در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. میراث انقلاب ما پرورش روحهای بزرگ و اخلاصهای مثالزدنی بود. انقلاب ما نشان داد میتواند نورانیتی را که جامعه تشنه آن است تأمین کند. آخر یک بار هم که شده میراثی را که از امام خود تحویل گرفتیم با ایران امروز مقایسه کنیم؛ جامعهای سودازده که در آن تحجر دولتسازی میکند؛ جامعهای تقلبزده، دروغزده.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
حقوق بشر و آزادی
- «حقوق بشر در ایران مضمون تازهای نیست، اولین اعلامیهٔ حقوق بشر را به کورش پادشاه نامدار ایرانی نسبت میدهند، که در قرآن ذوالقرنین لقب گرفتهاست. منشور حقوق بشر کورش شهرت و اعتبار جهانی دارد.»
- میرحسین موسوی، منشور حقوق بشر میرحسین، به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸.
- «حقِ «حیات»، «آزادی»، «مالکیت»، «امنیت»، «حقِ پیجویی رشد و سعادت» و «حقِ ایستادگی در برابر ستم»، حقوق طبیعی و سلب ناشدنی افراداند. دولت وظیفه دارد از طریق ایجاد و گسترش نهادهای لازم، به نحوی سازمان یافته و مؤثر، این حقوق را مورد حمایت و تضمین قرار دهد.»
- میرحسین موسوی، منشور حقوق بشر میرحسین، به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸.
- «آزادی در شرایطی امکان تولد و بقا و توسعه پیدا میکند که افراد فرصتی پیدا کنند برای اندیشیدن به سرنوشت خودشان.»
- میرحسین موسوی، شصت و ششمین سالگرد تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، ۱۳ اسفند ۱۳۸۸.
- «در نبود آزادی، کمتر است امکان این که –یعنی اگر ملت و مردم به نعمت آزادی و اهمیت آن و چیزی که حق آن هاست و ذاتی آنها و چیزی نیست که به آنها اهدا بشود بلکه برای گرفتن و محدود کردن اش باید دلیل و برهان داشته باشیم، واقف باشند- راحتتر بتوانند به سمت عدالتی که زندگی دنیا و آخرتشان را تامین بکند، حرکت کنند.»
- میرحسین موسوی[۲۷]
- «تاکید میکنم که تعلل در محقق ساختن آرمانهایی چون قانونگرایی، عدالت، آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، و به ویژه اصول معطل مانده قانون اساسی، مشروعیتسوز است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما بر این باوریم که آزادی زمانی دوام دارد که با عدالت توأم باشد. به همان اندازه که محدودیتهای جاری برای آزادی بیان و امکان برگزاری اجتماعات نگرانکنندهاست، وجود فقر، فساد و تبعیض در سطحی گسترده چشمانداز دسترسی به جامعهای آرمانی مبتنی بر قانون اساسی را تیره میکند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و... هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «نمیتوان از جامعهای که بخش قابل توجهی از آن دچار جبر نان و از تأمین نیازها اولیه خود ناتوان است انتظار مشارکت گسترده در فرایند توسعه سیاسی را داشت. البته عکس این رابطه نیز صادق است و جامعهای که از آزادیها و آگاهیهای اساسی محروم شود در تأمین معیشتی که لیاقت آن را دارد نیز درمیماند و حتی در عهد درآمدهای افسانهای، به پیشرفتی بیشتر از صدقهپروری و واگذار کردن اختیار بازار و اقتصاد ملی خود به بیگانگان نائل نمیشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن ۵۷ تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بودهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
پایبندی به قانون
- «به قانون بازگردیم؛ به قانون اساسی، این بزرگترین میثاق ملت. به قوانینی که خود وضع کردهایم پایبند بمانیم و آنها را اجرا کنیم. بدون این کار سنگ روی سنگ بند نخواهد ماند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «امروز تأکید یکپارچه در سطح ملی بر اجرای بدون تناول قانون اساسی یک راهبرد کارساز و راهگشاست. قانون اساسی میراث ماندگار امام و شهیدان و میثاق ملی ماست که ظرفیتهای بسیار زیادی برای گذر از بحران کنونی در آن نهفتهاست، که ما باید بر این ظرفیتها و استفاده از امکانات قانون اساسی به عنوان راه حل یگانه برای حل مشکلات کشور تأکید ویژه داشته باشیم.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۲۸]
- «ما خواستار اجرای بدون تنازل قانون اساسی و بازگشت جمهوری اسلامی به اصالت اخلاقی نخستینش هستیم. ما جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد را میخواهیم، و آنانی را ساختارشکن و هرج ومرج طلب میشناسیم که با بهانه و بیبهانه از موازین اسلامی عدول میکنند و بنا بر امیال شخصی به تعطیل اصول قانون اساسی دست میزنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «در قانون اساسی برای اداره برخی از شئون کشور راهکارهایی ارائه شدهاست که شاید زمانی پاسخگوی مقتضیات جامعه و جهان ما نباشد. اما در بخشهایی دیگر از همین قانون راه روشن اصلاح آنها پیشبینی شدهاست. در میثاق ملی ما مشروعیت همه ارکان حکومت متکی به رأی و اعتماد مردم است، تا جائی که اگر دقیق ملاحظه شود خواهیم دید حتی نهاد نظارتناپذیری چون شورای نگهبان از هیمنه نگاه مردم به دور نیست. آری! در قانون اساسی وظایفی سنگین، از جمله وظیفه نظارت بر انتخابات بر عهده شورای نگهبان قرار گرفته است؛ انسانهای غیرمعصومی که ممکن است در دام خطا و گناه بیفتند و دچار وسوسه قدرت شوند. اما در همین قانون به صراحت اعلام میشود که برگزاری اجتماعات از سوی مردم آزاد است. اگر تنها همین اصل از میثاق ملی ما به درستی اجرا شود حتم داشته باشید که هیچیک از ارکان حکومت هرگز امکان سوءاستفاده از موقعیت خود را پیدا نمیکند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و... هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «قانون اساسی ما پر از ظرفیتهایی است که هنوز به فعلیت نرسیدهاند؛ مسئولان گاهی با این حقیقت به گونهای برخورد میکنند که گویی به عنوان امری مستحب مخیرند همچنان استفادههای بیشتری از ذخائر قانون اساسی ببرند. نه! هرگز چنین نیست. آنها مکلفند که این ظرفیتها، آن هم تمامی این ظرفیتها را به فعلیت برسانند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «قانون اساسی مجموعهای یکپارچهاست و نباید بر روی بخشهایی از آن که منافع اشخاص و یا گروههایی خاص را تامین میکند به صورت اغراقآمیز تاکید شود و بخشهایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفتهاست معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دستاندرکاران را به خشم میآورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کردهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «[ما را] متهم میکنند که شما ساختارشکن هستید و از ساختارشکنی استفاده میکنید، ما میخواهیم بگوییم ما دنبال ساختارهای واقعی برآمده از دل مردم و قانون اساسی هستیم.»
- میرحسین موسوی، ۶ مرداد ۱۳۸۸.[۲۹]
- «ما به دنبال آزادی، عدالت و کرامت انسانی هستیم و اینها اهدافی هستند که تحققشان با اجماع و تاکید گسترده و تحولآفرین مردم بر چارچوب قانون اساسی و مطالبهشان برای اجرای کامل و دقیق آن امکانپذیر است.»
- در گفتگو با قلم، ۱۰ مرداد ۱۳۸۸.[۳۰]
- «تاکید میکنم که تعلل در محقق ساختن آرمانهایی چون قانونگرایی، عدالت، آزادی و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود، و به ویژه اصول معطل مانده قانون اساسی، مشروعیتسوز است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما زمانی در تلاش خود موفق خواهیم بود که ابتکارهای ما برای احقاق حقوقمان تا آن حد اندیشیده شده، کارآمد و در چارچوب قانون باشد که حتی کودکان خردسال و زنان باردار بتوانند در آن شرکت کنند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «ما در برههای و گریوهای از تاریخ کشور خود قرار داریم که راهحل بسیاری از مشکلات ما قانون است. درست است! قانون همیشه بیعیب نیست. درست است! قانون عرفی قراردادی اجتماعی است و به مانند هر عهد و پیمانی که انسانها با هم میبندند رعایت آن تنها تا زمانی الزامی است که طرف مقابل نیز به آن پایبند باشد. درست است! مخالف شما قانون اساسی را زیر پا میگذارد، به خلاف نص این میثاق ملی شما را از حق برگزاری اجتماعات محروم میکند، بلکه حتی اگر به نشانه اعتراض پارچهای سبز به دستتان ببندید به رغم اصول متعدد قانون اساسی و قوانین بیشمار عادی، خود آن کسی که مسئول حفظ امنیت است شما را مورد ضرب و شتم قرار میدهد. درست است!»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «متقلبان و دروغگویان تنها به نیت تحمیل منویاتشان در پشت نام قانون سنگر گرفتهاند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «لیکن تلاشی که ما وارد آن شدهایم یک مشاجره و تلافیجویی نیست. ما را عصبانیت یا جاهطلبی یا خودپسندی برنیانگیختهاست، بلکه حرکت ما اقدامی برای اصلاح و تامین بهروزی کشور است. برای رسیدن به چنین هدفی جا دارد که ما حتی به جسد قانون احترام بگذاریم، زیرا میدانیم که در فردای نزدیک، زمانی که کوششمان به ثمر میرسد، نخستین اصلی که باید آن را نهادینه کنیم پایبندی به قانون است. این شالودهای است که امروز صبورانه میریزیم تا بر رویش بنای رفیع فردایمان را استوار کنیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
مخالفان
- «پیروزی ما آن چیزی نیست که در آن کسی شکست بخورد. همه باید با هم کامیاب شویم، اگرچه برخی مژده این کامیابی را دیرتر درک کنند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «پیروزی ما در گرو معاضدت و پیوند با یکدیگر است، و در این یکدیگر تمایزی میان ما و مردمی که به دیگران رای دادهاند نیست. حتی آنانی که اینک رو در روی ما به خشونت متوسل میشوند در اخوت ما شریکند، زیرا ما به دنبال آیندهای هستیم که در آن همان کسی که خواهر و برادرمان را در خیابانها کتک زدهاست، سعادتمندتر، معنویتر، سالمتر و زیباتر از امروز زندگی کند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «جنبش سبز، حرکتی نیست که در آن کسی برنده یا بازنده باشد همه در قالب آن اعم از اصلاح طلب و اصولگرا میتواند برنده باشد.»
- میرحسین موسوی، در دیدار موسوی با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۳۱]
- «و در آن سو نگاه کنیم که مخالفان مردم با قدم گذاشتن در بیراههها چگونه رو به نشیب میروند. فرزندان انقلاب را به زندان انداختند تا اوهام خویش را ارضا کنند. آنها چه نتیجهای برای این کار خود توقع داشتند؟ بدن رنجور قربانی ترور را به بند کشیدند و ضارب او را آزاد و متمتع قرار دادند. آنها انتظار داشتند از این کار جز ریختن آبروی خود چه سودی ببرند؟ در سراشیبی کورهراهی که درون آن افتاده بودند خردشان جا ماند و عنانشان در دست افراطگرانی قرار گرفت که نیمههای شب به خوابگاه دانشجویان غریب و مظلوم حمله میکنند و رایجترین کلمات در فرهنگ لغاتشان دشنامهای رکیک است. رهروان راههای خدا به امیدی که از وعده او داشتند رسیدند؛ آیا مسافران بیراهه نیز به آن چیزی که باید انتظارش را میکشیدند نرسیدهاند؟»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «آنها همچنان به دنبال پوشاندن و پنهان کردن بحرانهای موجود با بحرانهای بزرگتر و توسعه رفتارهای نابخردانه خود به مرزهایی خطرناکترند، تا جایی که پس از ایجاد این همه پیچیدگی در فضای کشور اینک بیتوجه به عواقب سنگین رفتارهای خود با بهانه جوییهای واهی زمزمههایی خطرناک از جمله زمزمه تسویههای وسیع از دانشگاهیان آزاده و متعهد را سر میدهند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «ملاحظه تقیه و تملق این و آن و شنیدن بوی حرص و بخل و آز از دهان تمجیدگران، برخورداری از حمایت خطیبی که از منبر مقدس نمازجمعه به خشونت تشویق و به اعترافگیری مباهات میکند؛ ترس، ترس از تنهایی، ترس از آینده، ترس از عاقبت، ترسی که با ترساندن دیگران پنهانش میکنند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «امروز کسانی که در سوابق عملکردشان شواهد روشنی از گرایش به غرب و بیگانگان وجود دارد ما را متهم به همسویی با منافع بیگانگان میکنند.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۳۲]
دستاوردها
- «کام ملت از آنچه که گذشت تلخ است، اما کیست که دستاوردهای حاصل شده در عین این تلخکامیها را ناچیز بشمارد؟ ما با پوست و خون خود عظمت آنچه در این ایام کوتاه حاصل شدهاست را درک میکنیم. ما چه کردیم که به این دستاوردها رسیدیم. حقیقت آن است که جز ایمان به وعده الهی عملی متناسب با این همه پیشرفت نداشتهایم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «علیرغم تمامی حوادث تاسف بار و مرارتخیز این ایام، مردم ما اینک به نتایجی بسیار ارزشمندتر و ماندگارتر از انتخاب یک فرد دست یافتهاند و این آن چیزی است که آنها را نسبت به اقدامشان برای شرکت در رویداد انتخابات و هزینههایی که در قبل و بعد از آن متحمل شدهاند دلگرم میکند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «انتخابات، مشکلات کشور و عمق آنها را پیش روی ما گذاشت، و این کم دستاوردی نیست زیرا اذعان به مشکل میتواند مقدمهای برای حل آن باشد.»
- در دیدار با جوانان به مناسبت روز جوان، ۱۲ مرداد ۱۳۸۸.[۳۳]
- «دستیابی به این وجدان عمومی دستاورد بزرگی است که گاهی قرنهای متمادی از عمر ملتها و تمدنها صرف تحصیل آن میشود و چه هزینههای گزافی که در این راه نمیپردازند. اما مردم ما این موهبت بزرگ را با هزینههایی بسیار اندک و ظرف مدتی کوتاه به دست آوردند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «من زایش یک حس ملی قوی را در کشورمان که افراد را به هم پیوند میداد در جریان انتخابات ملاحظه کردم.»
- در دیدار با جوانان به مناسبت روز جوان، ۱۲ مرداد ۱۳۸۸.[۳۴]
- «من نسبت به این اعتراضها خوشحالم زیرا این اعتراضها نشان دهندهٔ سلامت ملت ماست. مردم ما راضی به جنایت نیستند، راضی به اینکه افراد جانی پیدا شوند و به خانهها و ماشینهای مردم حمله کنند، نیستند. این عدم رضایت نشان دهنده زنده بودن ملت ماست و کسانی که در مسئولیت هستند بدانند که اگر ملتی طاقت مخالفت با جنایتها را دارند باید در کنار این ملت و مدافع آنها باشند.»
- میرحسین موسوی، ۶ مرداد ۱۳۸۸.[۳۵]
- «ما در این میانه مستورهای از تحقق آرمانهایمان را یافتیم و دیدیم که آنچه به دنبال آنیم چقدر خواستنی است و چه نسبت نزدیکی با حقیقت اسلام و انقلاب و هویت ملی ما دارد. این دستاوردی است که هیچکس نمیتواند آن را از ما بستاند. ما با هم سرمایهای اندوختهایم که پشتوانه و بستر حرکتهای آتی ما و فرزندانمان خواهد بود و این خط سبز جوشیده از فطرتهای مردم و واقعیتهای تاریخی کشور و انقلاب همچنان در طول سالها ادامه خواهد یافت تا به مقصد نهایی خود برسد. ما برای حفظ این دستاورد بزرگ همچنان ایستادگی خواهیم کرد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «در ابتدا هدف همه ما از شرکت در انتخابات آن بود که عقلانیت دینی به فضای مدیریت کشور بازگردد، لیکن در میانه مسیر به اهدافی بسیار بلندتر هدایت شدیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
هویت ملی و ایرانیبودن
- «اساس چنین رویکرد متفاوتی، پذیرش واقعیت تعدد و تنوع باورها و نگرشهای موجود در خانواده بزرگ، باستانی و خداجوی ایران زمین است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «هیچ کلمهای که دوستی و برادری میان مردم را تحت تاثیر قرار دهد به بازسازی هویت و وحدت ملی ما نمیانجامد.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «همهٔ ما به چهرهٔ رحمانی اسلام رو کردیم و در این رویکرد میراث تمدنی ایران عزیز و بزرگ را تجدید شده دیدیم، تا آنجا که در مساجد شعار ایران، ایران! را با طنینی که هنوز در تکبیرهای شبانهٔ شما شنیده میشود سر دادیم و کسی احساس نکرد که ایران جدای از انقلاب و یا جدای از اسلام است، بلکه اسلام و ایران و انقلاب از تحجر و کهنگی و تعصب و خارجیگری جداست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «به سابقه دیرینه این سرزمین نگاه کنید. در زندگانی ما مردم که از کهنترین تمدنها زاده شدهایم، فراز کنونی جزئی از یک تاریخ طولانی است. ما در جادهای به درازای تاریخ همه بشریت قدم میزنیم. در این جاده چه بسیار ملتها که منقرض شدند و جز داستانی از آنان باقی نماند. آن چیزی که ملت ما را به خلاف آنان و علیرغم سختترین رویدادها زنده نگه داشت امید بود، زیرا آفت این راهپیمایی هزاران ساله ناامیدی است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «بهویژه با جوانان میگویم که اگر میخواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینههای خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست؛ بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیماندهاست، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز در میآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «حقوق بشر در ایران مضمون تازهای نیست، اولین اعلامیهٔ حقوق بشر را به کورش پادشاه نامدار ایرانی نسبت میدهند، که در قرآن ذوالقرنین لقب گرفتهاست. منشور حقوق بشر کورش شهرت و اعتبار جهانی دارد.»
- میرحسین موسوی، منشور حقوق بشر میرحسین، به تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸.
- «جنبش اعتراضی مردم به مراتب بیشتر از مسئولان رسمی نسبت به منافع ملی متعهد است. کشورهای خارجی با امید بستن به عدم کارآمدی مسئولین مترصد امتیازگرفتن از کشور هستند ما باید صیانت از منافع ملی را در اولویت توجهات خود قرار دهیم؛ لذا ما نمیتوانیم با تحریم کشور و تضییع حقوق ملی خود توسط کشورهای دیگر موافق باشیم و نباید اجازه داده شود که با رفتارهای ماجراجویانه هزینههای بیشتری به مردم تحمیل شود.»
- میرحسین موسوی، در دیدار با اعضای فراکسیون خط امام (ره) مجلس، به تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸.[۳۶]
- «مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافتهاند که تنها راه همزیستی مسالمتآمیز سلیقهها و گرایشها، و قشرها، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی میکنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوههای زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینهای است که آنان را به یکدیگر پیوند میزند، اگرچه فهمهای ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شدهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «فضایی که در آن کسی خود را شهروند درجه دوم و غیرخودی با انقلاب و نظام اسلامی نبیند، و کرد و لر و عرب و بلوچ و ترک و هر قوم دیگر و پیر و جوان و میانسال و هر قشر دیگر و هر صنف دیگر و هر سلیقهٔ دیگر که تا چند ماه پیش خود را بیگانة با سرنوشت کشور میدید همچون عهد نخست جمهوری اسلامی، خویشتن را از نو در دایره صاحبان انقلاب بیابد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «حفظ تمامیت ارضی و استقلال ملی و صیانت از کیان کشور در مقابل مطامع بیگانگان و دفاع از اصل نظام جمهوری اسلامی در روند شتابزده حوادثی که پیدر پی رخ میدهند چارهچویی برای خروج از شرایط موجود را بیش از پیش ضروری ساختهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی، رفع تبعیض، امنیت قضایی و برابری در مقابل قانون، تفکیکناپذیری آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر، مصونیت حیثیت، جان و مال اشخاص، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت بازرسی نامهها، استراق سمع و هر گونه تجسس، آزادی احزاب و جمعیتها، آزادی برگزاری اجتماعات، تمرکز دریافتهای دولتی در خزانهداری کل، تعریف جرم سیاسی و رسیدگی به آن با حضور هیئت منصفه، آزادی بیان و نشر افکار در صدا و سیما و بیطرفی آن و... هر یک اصولی روشن از قانون اساسی ما را به خود اختصاص دادهاند؛ اصولی که به راحتی و صراحت نقض میشوند و یا به صورتی ناقص و براساس تفسیرهای مخالف با روح این میثاق ملی به اجرا درمیآیند، تا جایی که در اجرای اصل ساده و روشنی چون آزادی تدریس زبانهای قومی و محلی به صرف سلیقه و پسند شخصی مانع ایجاد میشود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «و ما «امید» را سرمایه خود قرار دادهایم تا حاکی از هویت ایرانیمان باشد؛ امیدی که این ملت را از گردنههای سخت تاریخ عبور داده و حیات او را در تلخترین روزهای این سرزمین تداوم بخشیده است؛»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «این اتهامات بیپایه در حالی ایراد میشود که ما دائم تأکید میکنیم که مسائل ما مسأئل ملی و داخلی است و ربطی به بیگانگان ندارد. حتی ایرانیان خارج از کشور هم در حمایتی که از حرکت مردم در داخل کشور کردند به خارجیها پیوند نخوردند. این حس در حرکت مردم ما خیلی قوی بود و باید این رویکرد را تشدید کنیم. چرا که درونمایه این حرکت تقویت هویت ملی ماست که در ذات خود نمیتواند بدون اجتناب از بیگانه شکل بگیرد. مسأئل ما در پیوند با بیگانه حل نمیشود و این را به عنوان یک اصل بایستی بپذیریم. مخصوصاً تجربیات ۲۰۰ ساله گذشته ما نشان میدهد که لازم است ما در این زمینه مراقبت داشته باشیم.»
- در دیدار با جوانان به مناسبت روز جوان، ۱۲ مرداد ۱۳۸۸.[۳۷]
- «راههای خدا متکثر است و برای دفع ظلم و استبداد و تحقق ایرانی پیشرفته، ما نباید به قدم گذاشتن در یکی از آنها یا همراهی با یکی از همفکران خود اکتفا کنیم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
جمهوری اسلامی
- «اگر برای حکمرانی مبتنی بر دین تنها یک رسالت وجود داشته باشد آن این است که زمینه را برای زندگی توأم با ایمان آمادهتر کند. پس چرا فاصله جامعه ما با زندگی ایمانی روزبهروز بیشتر میشود؟ این فاصله میراث انقلاب نیست. در تابستان گرم ۵۸، چه بسیار بودند کسانی که برای نخستین بار رمضان را روزه گرفتند و از این تجربه خود لذت بردند؛ میراث انقلاب ما این بود. میراث انقلاب ما معنویتی بود که در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. میراث انقلاب ما پرورش روحهای بزرگ و اخلاصهای مثالزدنی بود. انقلاب ما نشان داد میتواند نورانیتی را که جامعه تشنه آن است تأمین کند. آخر یک بار هم که شده میراثی را که از امام خود تحویل گرفتیم با ایران امروز مقایسه کنیم؛ جامعهای سودازده که در آن تحجر دولتسازی میکند؛ جامعهای تقلبزده، دروغزده.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «او [روحالله خمینی] بارها به ما میگفت بنیانهای درست را چنان بگذارید که پس از شما اگر خواستند هم نتوانند آنها را خراب کنند... تمامی ستونهای جمهوری اسلامی را بر پایههایی از اعتماد مردم برافراشت و علاوه بر آن در هر سال چندین سنت و میعاد برای حضور عملی آنان در صحنه قرار داد، تا کسی قادر نباشد این شالوده را دیگرگون کند.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «مشابه همین برخورد گزینشی با آرمانهای انقلاب اسلامی نیز صورت گرفتهاست. ما خواستار احیای آن بخش فراموش شده از اهدافی هستیم که این نهضت عظیم به امید تحقق آنها آغاز شد. چه شعارهای بزرگی از انقلاب که اینک دم زدن از آنها روی کسانی را ترش میکند، تا جائی که گویی اینها شعارهای ضدانقلاب بودهاند. نمونهای از آنها آزادی است؛ آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی به تمامی آن معنای جلیلی که مردم ما در بهمن ۵۷ تأمین آن را یکی از مهمترین اهداف خود میدانستند، به صورتی که پیروزی انقلاب را بهار آزادی نامیدند. این آزادی به مفهوم آزادی سیاسی و حق انتقاد بیهراس از حاکمان بودهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «مسئولیت تاریخی ماست که به اعتراض خود ادامه دهیم و از تلاش برای استیفای حقوق مردم دست بر نداریم. مسئولیت دینی ماست که نگذاریم انقلاب و نظام به آنچه اسلام نمیپسندد استحاله بیابد. مسئولیت انقلابی ماست که اجازه ندهیم حاصل خون صدها هزار شهید به یک دولت امنیتی تنزل پیدا کند و مستهلک شود.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «شعار کلیدی مردم در راه سبزی که برگزیدهاند، «جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر» است.»
- در گفتگو با قلم، ۱۰ مرداد ۱۳۸۸.[۳۸]
- «من کاملاً بر این نکته واقفم که خواستهٔ مشروع و برحق شما هیچ ارتباطی با فعالیت گروههایی که معتقد به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نیستند، ندارد. بر شماست که صفوف خود را از آنان جدا کرده و اجازه سوء استفاده از موقعیت کنونی را به آنان ندهید.»
- پیام رسمی میر حسین موسوی به ایرانیان خارج از کشور، ۳ تیر ۱۳۸۸.[۳۹]
- «و مظلومتر از انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی، خود اسلام است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
- «آیا کسانی را که آرزوی شهادت در راه نورانی انقلاب اسلامی داشتهاند به چیزی کمتر از آن تهدید میکنید؟»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۰، به تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۸۸.
- «نظام و انقلاب اسلامی میراث و میوه مبارزات تاریخی دویست ساله شما با استبداد و عقبماندگی است. جمهوری اسلامی نظامی است که اگر بر اساس عهد نخستین و نسخه اصیلش به اجرا درآید تمامی خواستههای ما را در بر میگیرد. مبادا کسی فریب شعارهای ساختارشکنانه را بخورد. اینجانب قویا با چنین وسوسهای مخالفم و اعتقاد دارم قانون اساسی ما همچنان دارای ظرفیتهای ارزشمند تحقق نایافتهای است که باید با فعالیت همه نخبگان روحانی و دانشگاهی و اندیشمندان کشور اجرای آنها به صورت مطالبهای ملی درآید.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «با اعتقاد به ولایت فقیه وارد صحنه شدم. ولایت فقیه بزرگترین نقش را در پیروزی انقلاب داشتهاست و ما در این ۳۰ سال، بدون این اصل هر لحظه ممکن بود به فضای قبل از انقلاب غلت بزنیم. ولایت فقیه، ما را در مقابل کودتا و خودمختاریها حفظ کردهاست. من با قبول این مساله وارد عرصه انتخابات شدهام.»
- میرحسین موسوی، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۸۸.
- «ما به عنوان کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن پایبندیم، اصل ولایت فقیه را یکی از ارکان این نظام میدانیم و حرکت سیاسی را در جارچوبهای قانونی دنبال میکنیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۳، به تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۸۸.
- «قانون اساسی مجموعهای یکپارچهاست و نباید بر روی بخشهایی از آن که منافع اشخاص و یا گروههایی خاص را تامین میکند به صورت اغراقآمیز تاکید شود و بخشهایی دیگر که حقوق مردم را دربر گرفتهاست معطل باقی بماند، یا ناقص به اجرا درآید. پس از سی سال ما هنوز با اصولی از این میثاق ملی روبرو هستیم که سخن گفتن از اجرایشان دستاندرکاران را به خشم میآورد، به صورتی که گویی گوینده با جمهوری اسلامی مخالفت کردهاست.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۱۱، به تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۸۸.
مدیریت و برنامهریزی
- «به خرد بازگردیم. کشوری به عظمت ایران را، با آرمانهایی به بزرگی اهداف انقلاب اسلامی و با دشمنانی به آن سرسختی و کینهتوزی که میشناسیم با دور ریختن سی سال تجربه مدیریتی و انکار ضرورت برنامهریزی و تصمیمات خلقالساعه فردی اداره نمیتوان کرد.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «سرنوشت کشور ما فقر نیست و اگر مشکلی وجود دارد مشکل مدیریتی و سازمانی است.»
- پیش از انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸، در جمع مردم خوراسگان.
خطرات
- «در پیشرو و در شرایط تاریخی ما تصویر روشنی از نتایج رفتارهای ساختارشکنانه نیست [...] افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم.»
- میرحسین موسوی، بیانیهٔ شمارهٔ ۱۳، به تاریخ ۶ مهر ۱۳۸۸.
- «دولتی با پشتوانههای ضعیف مردمی و اخلاقی که از او انتظاری جز بیتدبیری، قانونگریزی، عدم شفافیت، تخریب ساختارهای تصمیمگیری و تدوام سیاستهای ویرانگر اقتصادی نداریم، و بیم آن میرود که بر اثر ضعفهای بیشمار ذاتی و عارضیاش در ورطه امتیاز دادن به بیگانگان بیفتد. این چیزی نیست که ما از آن خرسند باشیم، بلکه از آن به شدت واهمه داریم.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- «خطر در پیش است. نظامی که به مدت سیسال به اعتماد مردم متکی بود نمیتواند یک شبه قوای امنیتی را جایگزین این نقطه اتکا کند. این اعتماد لطمات جدی دیده است؛ اگر انکار این واقعیت سودی میرساند، ما نیز با منکران آن همصدا میشدیم، از بس که خطر عظیم است.»
- بیانیهٔ شمارهٔ ۹، به تاریخ ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
روز پنجشنبه ۱۹ فروردین (۸ آوریل)۱۳۸۸ در دیدار با گروهی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
- مشکلات نظام سیاسی در ایران را بسیار عمیقتر از اعتراضات خیابانی میدانم و میگویم با توجه به همین مشکلات «اجرای بدون تنازل قانون اساسی» را به عنوان خواسته اصلی جنبش اعتراضی ایران (موسوم به «جنبش سبز») مطرح میکنم.
- همه پایههای مشروعیت و اعتبار نظام سیاسی ایران در حال از بین رفتن است و به همین دلیل، حاکمان مجبور شدهاند که برای حفظ خود به نیروهای سختافزاری (نیروهای نظامی و انتظامی) متوسل شوند.
- یکی از مشکلات همین است که حاکمیت فکر میکند با جمع کردن تظاهرات خیابانی مسئله معترضان حل شدهاست.
- «دروغ» در همه سطوح حاکمیت و تبلیغات حکومتی گسترش یافته و مردم را نسبت به اساس نظام «مسئله دار» کرده و اعتماد آنها را از بین بردهاست.
- ناکارآمدی حکومت را باعث بروز اخلال در روند سرمایهگذاری و در نتیجه گسترش فقر و بیکاری میدانم و حتی در موضوع هدفمند کردن یارانهها هم، هدف اصلی دولت گرفتن اجازه هزینه کردن میلیاردها تومان پول و «خرید رأی» از این طریق است.
- اگر حاکمیت میتوانست یک کارآمدی نسبی در اداره امور داشته باشد، با وجود هر تخلف انتخاباتی تمکین میکردم و مسائل و مشکلات کشور به سمت حل شدن میرفت، اما ما این را هم نداریم.
- «جنبش سبز» ایران باید پایداری و صبر داشته باشد و بر اجرای کامل تمام اصول قانون اساسی پافشاری کند، چون پیگیری این هدف میتواند در بین معترضان اجماع به وجود آورد.
- این جنبش باید در پی یافتن راههایی برای عمل سازمان یافته تر باشد و حاکمیت را متقاعد کند که کم هزینه ترین راه اداره کشور، آزاد گذاشتن فعالیت تشکلهای سیاسی و صنفی و رسانهها است.
- هواداران جنبش سبز در ایران باید با قشرها مختلف اجتماعی متصل شوند و مطالبات آنها را پیگیری کنند کارگران، کارفرمایان و معلمان ،....
- رفیت تشکلهای سیاسی که در کشور فعال هستند بیشتر از این هاست و باید بیشتر فعال شوند و تحلیل و بیانیه بدهند و با مردم ارتباط دائمی داشته باشند".
اوایل خرداد ۱۳۸۹ در دیدار با جمعی از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب اسلامی
- «نمیتوانیم جواب نسل جوان را بدهیم چون انقلاب به بیراهه رفت».کلمه
- «نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری میشود».کلمه
- «آیا از چنین نظامی در جهان میتوان دفاع کرد؟».کلمه
- «نظام در حال حرکت به سمت تک صدایی است تک صدایی منجر به استبداد و دیکتاتوری میشود».کلمه
- «سترش آگاهی بزرگترین ابزار جنبش است. ما با کسی نمیخواهیم دعوا کنیم. تنها از حقوق خود دفاع میکنیم و ابزارمان همان آگاهی رسانی به مردم است و جلوی کسی را هم سد نمیکنیم. آنها میتوانند تبلیغ کنند که ما درست نمیگوییم. ما انتظار نداریم که آنها جوانمردانه عمل کنند، از صدا و سیمایشان گرفته تا باقی رسانه هایشان».کلمه
- «طاقت یک وبلاگ معمولی را آزاد را هم ندارند، چشم اسفندیار آنها مسئله آگاهی است».کلمه
دربارهٔ او
- «میرحسین موسوی مدیری توانا است که در بحرانیترین شرایط توانست کشور را به گونهای اداره کند که هم جنگ اداره شود و هم فشار بر مردم کمتر شود.
- میرحسین موسوی یاور محرومان و مورد تأیید حضرت امام بود.
- میرحسین موسوی فردی است که امروز در منشوری که صادر کرده است مدافع حقوق زنان، مردان، جوانان و حقوق طوایف مختلف کشور است.
- عزیزی است که به کارشناسی اهمیت میدهد، نه اینکه دستگاههای نظارتی و پرسش گری را به خاطر سلایق شخصی حذف و نابود کند.
- موسوی کسی است که آزادی را توأم با عدالت میخواهد.»
- «آقای مهندس موسوی را شخصی متدین و معتقد و در وضع بسیار پیچیده کشور دولت ایشان را موفق میدانم و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمیدانم، ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی است».
- روحالله خمینی در پی نامه ۱۳۵ نفر از نمایندگان مجلس به او مبنی بر موفق بودن دولت موسوی و اظهار نگرانی از تغییر وی[۴۱]
- «از آنجا که ممکن است این روزها افرادی بخواهند نسبت به دولت خدمتگزار شبهات و القائاتی در اذهان عامه به وجود آورند و زحمات بیشائبه و طاقتفرسای شما را خصوصاً در مسئلهٔ جنگ خدشهدار نمایند، لازم است این نکته را تذکر دهم که من همچون گذشته شما را فردی لایق و دلسوز برای انقلاب اسلامی میدانم، و زحمات شما را در دوران جنگ و تجهیز سپاهیان اسلام فراموش نمیکنم، و الآن نیز شما را تأیید و حمایت میکنم..
- روحالله خمینی ۳/۹/۶۷[۴۲]
- «آیا این از مصادیق عدالت است که سیّد شریف و مظلومی چون میرحیسن موسوی که در سختترین دورانهای این کشور مسئولیّت اداره دولت را با وجود جنگ هشت ساله و محاصره اقتصادی و گروههای محارب و تثبیت انقلاب با موفقیت تمام طی نمود و تا آخرین لحظات عمر امام، عزیز و محبوب این رادمرد بزرگ بود، اکنون عامل استکبار، اغتشاشگر و مستوجب کیفر باشد و باید حقوقش پایمال گردد؟ حد و حدود تمامیّت خواهی شما کجا پایان میگیرد؟ بدرستی که دشمن شماره یک انسان نفس اوست.»
- «خدمات شایسته شما در طول مسئولیتتان گواه خوبی بر اعتقادات قوی شماست و این امر باعث شدهاست که نام نیک شما در اذهان باقی بماند.»
- عبدالکریم موسوی اردبیلی، در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۸۸.
- «در این نظام مهندس موسوی از نظر تدین و تعهد یا بی نظیر است یا کمنظیر!»
- یوسف صانعی/small>[۴۴]
- «دولت مهندس موسوی از سوی امثال آقای اللهکرم به کف اسلامی متهم میشود در صورتی که در شرایط تحریم در زمان دولت موسوی ایشان طوری عمل کردند که هیچ مستضعفی به خاطر گرسنگی از دنیا نرفت و به خاطر همین مسئله در سال ۸۸ همین گروه مستضعفین طرفدار وی بودند.»
- «من از استعفای ایشان دفاع نمیکنم اما فقط میدانم موسوی در اعتراض به بازسازی سیاستهای پس از جنک استعفا داده است.»
- «موسوی هیچ زمانی مقابل ولایت فقیه نایستاده و ما در قوانین جرمی به نام فتنه نداریم و کلمه فتنه را شما از خودتان اختراع کردهاید.»
- «دولت و شخص رئیسجمهوری در جهت حمایت و تأمین حقوق همه شهروندان جامعه بسیار تلاش میکند؛ چه شهروندانی که آزاد هستند و چه آنهایی که در زندان بهسر میبرند.»
- محمدباقر نوبخت در رابطه با وعدههای حسن روحانی در مورد رفع حصر[۴۸]
- «در مورد مسئله حصر، نگاه دولت برای مردم و اصحاب رسانه پوشیده نیست، اما پیگیریهایی که خارج از حوزه اختیارات دولت است را اگر با مصاحبههای مختلف اطلاعرسانی کنیم شاید حتی کمکی به هدفی که در راستای آن گام برمیداریم، نکرده باشیم. پس دولت هرگونه اخباری در این رابطه را با حساسیت دنبال میکند تا بتواند حقوق همه شهروندان خود را استیفا کند.»
- محمدباقر نوبخت در رابطه با وعدههای حسن روحانی در مورد رفع حصر[۴۹]
- «... یکی دیگر [از نامزدها] ۸ سال نخست وزیر خود بنده بوده است،..»
- علی خامنهای (۱۳۸۸/۰۳/۲۹-خطبهٔ نماز جمعه)[۵۰]
- «... من کسی را متهم نمیکنم؛ اما هندسهٔ کار دشمن را میشناسم، میبینم، آن را تشخیص میدهم.»
- «در دورههای قبلی انتخابات نیز برخی افراد و نامزدها، مسائلی داشتند که از طریق شورای نگهبان به عنوان مرجع قانونی رسیدگی به شکایات انتخاباتی، پیگیری کردند و طبعاً در این دوره نیز مسائل باید از طریق قانونی دنبال شود… جنس شما با این گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پیگیری کنید.»
- «میرحسین موسوی مدیری توانا است که در بحرانیترین شرایط توانست کشور را به گونهای اداره کند که هم جنگ اداره شود و هم فشار بر مردم کمتر شود.
- میرحسین موسوی یاور محرومان و مورد تأیید حضرت امام بود.
- میرحسین موسوی فردی است که امروز در منشوری که صادر کرده است مدافع حقوق زنان، مردان، جوانان و حقوق طوایف مختلف کشور است.
- عزیزی است که به کارشناسی اهمیت میدهد، نه اینکه دستگاههای نظارتی و پرسش گری را به خاطر سلایق شخصی حذف و نابود کند.
- موسوی کسی است که آزادی را توأم با عدالت میخواهد.»
- «مهندس میرحسین موسوی، فضائل فراوانی دارند که یکی از برجستهترین فضیلت هایشان، هنرمند بودنشان است. همسر بزرگوار، فاضل و اندیشمندشان، خانم رهنورد نیز دارای فضیلت هنرمندی هستند.»
- «معماری میرحسین موسوی خاص است و تأکید به معماری شرق و معماری سنتگرا در آثار او معنایی ندارد و در واقع معماری او خاص خود اوست… معماری او میتواند راههایی را پیش روی معماری آینده ایران قرار دهد.»
- کامران عدل (۱ ژانویه ۲۰۰۸/ ۱۱ دی ۱۳۸۶) منبع
- «معماری او تمنای هویتجویی است… او اصرار داشت که فرزند زمانه خود باشد… در کارهای معماری او تلاش میشود نسبت جوهری میان پدیدههای معماری برقرار شود و به نسبت ظاهری اکتفا نمیشود. او همواره تلاش میکند، تا اهل سرزمین خود باشد که اقتضای آن برقراری ارتباط با فرهنگ، شعر و دین است.»
- سید محمد بهشتی شیرازی (۱ ژانویه ۲۰۰۸/ ۱۱ دی ۱۳۸۶) منبع
- «آثار موسوی ماهیتی شرقی دارد و آثار او چه در نقاشی و چه در معماری را نمیتوان با فرمهای غربی ارزیابی کرد، بنابراین برای ادراک آثار باید با تعبیر شرقی پناه برد… هر کس در قلمرو معماری سنتی قدم میزند بهطور قطع با عرفان آشنایی دارد و حکمتی که در فرهنگ ما جاری است در آثار معماری او بازتاب یافته است»
- حسن بلخاری (۱ ژانویه ۲۰۰۸/ ۱۱ دی ۱۳۸۶) منبع
- «علاوه بر هنر، خلاقیت و هوش او در عرصه سیاسی نیز بینظیر است؛ او از کسانی بود که به دلیل نگاه عارفانهاش همیشه مورد مهر و محبت امام (ره) بود.»
- «در آثار او پیوسته حالتی رمزی، شهودی و آگاهی دیده میشود و بر خلاف نگاه برخی که آثار او را به شرق دور نیست میدهند. بهگمان من این نگاهی مینیمالیستی تجلییافته و نظمیافته از حس شعر و نقش ایرانی است.»
- حبیبالله صادقی (۱ ژانویه ۲۰۰۸/ ۱۱ دی ۱۳۸۶) منبع
پانویس
- ↑ «میرحسین موسوی نخست وزیر دوران دفاع مقدس سکوت خود را شکست». ایسنا. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۹.
- ↑ «مهندس میر حسین موسوی: توصیههای استاد عالینسب در مسائل اقتصادی همواره گره گشا بود». ایسنا. ۱۳ دی ۱۳۷۹.
- ↑ «/همایش خوشنویسی جهان اسلام/ مهندس میرحسین موسوی: هیچ جانشینی برای خط، بعنوان وسیلهای برای وحدت اسلامی، وجود ندارد». ایسنا. ۱۴ مهر ۱۳۸۱.
- ↑ «توجه: متن کامل و دقیق سخنان مهندس میرحسین موسوی درهمایش”انتفاضه، گامی به سوی آزادی“». ایسنا. ۲۸ مرداد ۱۳۸۲.
- ↑ «مهندس میرحسین موسوی در آیین گشایش همایش کمالالدین بهزاد: باید از میراث عظیم و پرافتخار هنر ایرانی بهره گیریم». ایسنا. ۲۴ آذر ۱۳۸۲.
- ↑ «میرحسین موسوی: باید بتوانیم با مردم ارتباط واقعی داشته باشیم رشد کشور درگرو اقتصادوسیاست اخلاقیست افق فکری ما بامولفان قانون اساسی فاصله گرفته است». ایسنا. ۲ تیر ۱۳۸۶.
- ↑ «بهروایت میرحسین موسوی؛ همهٔ آنچه را که نخستوزیر هنرمند طراحی کرده و ساخته است». ایسنا. ۱۵ دی ۱۳۸۶.
- ↑ «بیانیه شماره ۱ میرحسین موسوی بعد از اعلام نتایج انتخابات». کلمه. ۲۳ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ «بیانیه شماره ۲ موسوی». کلمه. ۲۴ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ «بیانیه شماره ۳». کلمه. ۲۷ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ «بیانیه شماره ۵ مهندس میر حسین موسوی». کلمه. ۳۰ خرداد ۱۳۸۸.
- ↑ «بیانیه شماره ۸ میرحسین موسوی». کلمه. ۴ تیر ۱۳۸۸.
- ↑ «بیانیه شماره ۹ میرحسین موسوی». کلمه. ۱۰ تیر ۱۳۸۸.
- ↑ http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-87644.html
- ↑ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950405000502
- ↑ http://www.ghalamnews.ir/news-21248.aspx
- ↑ http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/07/090727_mg_mousavi_green_protest.shtml
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://www.ghalamnews.ir/news-21248.aspx
- ↑ http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=59495
- ↑ http://www.ghalamnews.ir/news-21248.aspx
- ↑ http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=2478
- ↑ http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=59495
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://iran-eng.com/showthread.php?p=744050
- ↑ http://iran-eng.com/showthread.php?p=744050
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/07/090727_mg_mousavi_green_protest.shtml
- ↑ http://www.ghalamnews.ir/news-21248.aspx
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4123
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=2478
- ↑ http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=2478
- ↑ http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2009/07/090727_mg_mousavi_green_protest.shtml
- ↑ http://www.parlemannews.ir/?n=4128
- ↑ http://www.parlemannews.ir/index.aspx?n=2478
- ↑ http://www.ghalamnews.ir/news-21248.aspx
- ↑ http://www.facebook.com/note.php?note_id=95480679279
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/900.html
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/page/167/results/?action=qs&txt=آقای%20مهندس%20موسوی%20را%20شخصی%20متدین%20و%20متعهد
- ↑ http://www.imam-khomeini.ir/fa/3846/صحیفه_امام_خمینی/جلد21/انتصاب_سرپرست_امور_جانبازان_و_فرمان_ایجاد_تشکیلات_مناسب_در_این_بنیاد
- ↑ http://www.mowj.ir/ShowNews.php?7351
- ↑ http://www.rajanews.com/detail.asp?id=34594
- ↑ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931120001456
- ↑ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931120001456
- ↑ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931120001456
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/33159/-بر-سر-پیمان-با-مردم-هستیم
- ↑ http://www.sharghdaily.ir/News/33159/-بر-سر-پیمان-با-مردم-هستیم
- ↑ http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=7184
- ↑ http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=6588
- ↑ http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=contentShow&id=5585
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/900.html
- ↑ http://www.khatami.ir/fa/news/898.html