مجید دلبندم
مجید دلبندم مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانی رضا عطاران ماجرای عروسکی دست دراز به نام مجید است که با شیرینکاریهایش در هر قسمت یک ماجرای زیبا و خندهدار خلق میکند. «مجید دلبندم» در سال ۱۳۷۷ در گروه کودک و نوجوان شبکه یک تولید و پخش شدهاست.
گفتگوها
ویرایش- پدر:چی شده پسرم؟
- مجید :هیچ چی باباجون افتادم تو پاله.
- پسرم پاله نه چاله.
- چاله که اسم یک نوع گله.
- اون لاله است.
- لاله که بعد از بارون دور ابرها میاد.
- اون هاله است.
- هاله رو که تو بنایی استفاده میکنن.
- اون ماله است.
- ماله که به کسی میگن که از درد میکشه.
- اون ناله است.
- ناله که به اون خانومه گفتم که بغل مامان نشسته بود.
- اون خاله است.
- خاله رو که هرروز صبحانه میخوریم.
- اون خامه است.
- خامه رو که تو پاکت میزاریم میندازیم تو صندوق پست.
- اون نامه است.
- نامه که دوندهها از روش میپرن.
- اون مانع است.
- مانع رو که هر روز معلم ما میگه جامد مانع گاز.
- اون مایع است.
- مایع که هر میز چهار تا داره.
- ای وای سرم درد گرفت اون پایه است پایه پایه.
- پایه که وقتی آفتاب میفته رو یه چیزی درست میشه.
- اون سایه است.
- سایه که به اون پسره میگفتید.
- اون ساده است.
- ساده که…
- اصن پسر پاشو پاشو بریم دکتر مواظب باش دوباره نیفتی تو پاله
پیوند به بیرون
ویرایشاین یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |