لقمان حکیم

دانشمند سودانی

لقمان غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. در برخی کتب از جمله قرآن و گلستان سعدی، او را حکیم دانسته‌اند.

گفتاوردها

ویرایش
  • «شر با شر خاموش نمی‌شود، چنان‌که آتش با آتش، بلکه شر را خیر فرومی‌نشاند و آتش را آب.»
  • «اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست.»

اندرزهای ارزشمند لقمان به فرزندش

ویرایش
  1. فرزندم هیچ‌کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!
  2. با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!
  3. بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی‌ماند!
  4. نماز را آنگونه که شایسته است بپادار!
  5. اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!
  6. در مقابل پیش آمدها شکیبا باش!
  7. از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!
  8. با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!
  9. در راه رفتن میانه رو باش!
  10. بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!
  11. از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!
  12. به آنچه دیگران را اندرز می‌دهی خود پیشتر عمل کن!
  13. سخن به اندازه بگو!
  14. حق دیگران را به خوبی اداء کن!
  15. راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار!
  16. به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!
  17. با سود و زیان دوست را امتحان کن!
  18. با بدان و جاهلان همنشینی مکن!
  19. با اندیشمندان و عالمان همراه باش!
  20. در کسب و کار نیک جدّی باش!
  21. بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!
  22. با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!
  23. سخن سنجیدهٔ همراه با دلیل را بیان کن!
  24. روزهای جوانی را غنیمت بدان!
  25. هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!
  26. یاران و آشنایان را احترام کن!
  27. با دوست و دشمن خوش‌اخلاق باش!
  28. وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!
  29. معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
  30. کمتر از درآمدی که داری خرج کن!
  31. در همهٔ امور میانه رو باش!
  32. گذشت و جوانمردی را پیشه کن!
  33. هر چه که می‌توانی با مهمان مهربان باش!
  34. در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
  35. بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!
  36. هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!
  37. فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!
  38. سوارکاری و تیراندازی و … را فراگیر!
  39. در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!
  40. با هر کس به اندازهٔ درک او سخن بگو!
  41. به هنگام سخن متین و آرام باش!
  42. به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!
  43. آنچه را که برای خود نمی‌پسندی برای دیگران مپسند!
  44. هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
  45. نا آموخته استادی مکن!
  46. با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!
  47. چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!
  48. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
  49. هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
  50. کار ناکره را کرده خود مدان!
  51. کار امروز را به فردا مینداز!
  52. با بزرگتر از خود مزاح مکن!
  53. با بزرگان سخن طولانی مگو!
  54. کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند!
  55. محتاجان را از مال خود محروم مگردان!
  56. دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن!
  57. کار خوب دیگران را کار خود نشان مده!
  58. مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده!
  59. با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن!
  60. هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن!
  61. خودخواه و متکبر مباش!
  62. در حضور ایستادگان منشین!
  63. در حضور دیگران دندان پاک مکن!
  64. با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن!
  65. به هنگاه خمیازه دست بر دهان خویش بگذار!
  66. حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن!
  67. در مجالس انگشت در بینی مینداز!
  68. کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن!
  69. هیچ‌کس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن!
  70. با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو!
  71. سخن گفته شده را تکرار مکن!
  72. از شوخی و مزاح خود کمتر کن!
  73. از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن!
  74. از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن!
  75. از خواسته‌های نابجای زن و فرزندان پیروی مکن!
  76. حرمت هر کس را در حد خود نگاه دار!
  77. در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن!
  78. از مردگان به نیکی یاد کن!
  79. از حضومت و جنگ‌افروزی جدّاً پرهیز کن!
  80. با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن!
  81. نان خود را بر سفرهٔ دیگران مخور!
  82. در هیچ کاری شتاب مکن!
  83. برای جمع‌آوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!
  84. به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!
  85. از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!
  86. در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!
  87. سخن و کلام دیگران را قطع مکن!
  88. به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!
  89. در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!
  90. مهمان را به هیچ کاری دستور مده!
  91. با دیوانه و مست سخن مگو!
  92. برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!
  93. در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!
  94. در اصلاح میان مردم هیچ‌گاه کوتاهی مکن!
  95. ادب و تواضع را هیچ‌گاه فراموش مکن!
  96. با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش!
  97. بر آرزوها و خواسته‌های خود غالب باش!
  98. خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن!
  99. با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش!
  100. با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!
  101. در مال و مقام دیگران طمع مکن!
  102. از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو!
  103. بجز خداوند هیچ‌کس و هیچ چیز را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار!
  104. عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن!
  105. عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان!
  106. اگر بهشت را می‌طلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن!
  107. سرچشمهٔ زشتی‌ها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان!
  108. بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن!
  109. خود را با ستم سلاطین شریک مگردان!
  110. دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار![۱]

منسوب

ویرایش
  • «گویند لقمان حکیم شخصی بود سیاه، غلام مردی و آن مرد غلام بسیار داشت و لقمان را اختیار کرده بود، غلامان را سخت آمد. روزی لقمان را گفت: گوسفندی بکش و بهترین اندام‌های وی بیاور، وی زبان و دل بیاورد. از غلامان پرسید که چرا چنین کرد؟ ندانستند. از لقمان پرسید که چه معنا دارد؟ گفت: «از اعضا هیچ چیز بهتر از زبان و دل نیست گرو عاقل بود و هیچ چیز بدتر از زبان و دل نیست گرو جاهل بود.» پس خواجه غلامان را گفت که: من وی را بدین دانش اختیار کردم.»

پانویس

ویرایش
  1. عبدالعزیز سلیمی

پیوند به بیرون

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ