لقمان حکیم
دانشمند سودانی
در متن این گفتاورد از هیچ منبع و مأخذی نام برده نشدهاست. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیگفتاورد کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
لقمان غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. در برخی کتب از جمله قرآن و گلستان سعدی، او را حکیم دانستهاند.
گفتاوردها
ویرایش- «شر با شر خاموش نمیشود، چنانکه آتش با آتش، بلکه شر را خیر فرومینشاند و آتش را آب.»
- «اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست.»
اندرزهای ارزشمند لقمان به فرزندش
ویرایش- فرزندم هیچکس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن!
- با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش!
- بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمیماند!
- نماز را آنگونه که شایسته است بپادار!
- اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن!
- در مقابل پیش آمدها شکیبا باش!
- از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش!
- با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن!
- در راه رفتن میانه رو باش!
- بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو!
- از طریق اسماء و صفات خداوند او را بخوبی بشناس!
- به آنچه دیگران را اندرز میدهی خود پیشتر عمل کن!
- سخن به اندازه بگو!
- حق دیگران را به خوبی اداء کن!
- راز و اسرارت را نزد خود نگاه دار!
- به هنگام سختی دوست را آزمایش کن!
- با سود و زیان دوست را امتحان کن!
- با بدان و جاهلان همنشینی مکن!
- با اندیشمندان و عالمان همراه باش!
- در کسب و کار نیک جدّی باش!
- بر کوتاه فکران و ضعیفان اعتماد مکن!
- با عاقلان ایماندار مدام مشورت کن!
- سخن سنجیدهٔ همراه با دلیل را بیان کن!
- روزهای جوانی را غنیمت بدان!
- هم مرد دنیا و هم مرد آخرت باش!
- یاران و آشنایان را احترام کن!
- با دوست و دشمن خوشاخلاق باش!
- وجود پدر و مادر را غنیمت بشمار!
- معلم و استاد را همچون پدر و مادر دوست بدار!
- کمتر از درآمدی که داری خرج کن!
- در همهٔ امور میانه رو باش!
- گذشت و جوانمردی را پیشه کن!
- هر چه که میتوانی با مهمان مهربان باش!
- در مجالس و معابر چشم و زبان را از گناه باز دار!
- بهداشت و نظافت را هیچگاه فراموش مکن!
- هیچگاه دوستان و هم کیشان خود را ترک مکن!
- فرزندانت را دانش و دینداری بیاموز!
- سوارکاری و تیراندازی و … را فراگیر!
- در هر کاری از دست و پای راست آغاز کن!
- با هر کس به اندازهٔ درک او سخن بگو!
- به هنگام سخن متین و آرام باش!
- به کم گفتن و کم خوردن و کم خوابیدن خود را عادت بده!
- آنچه را که برای خود نمیپسندی برای دیگران مپسند!
- هر کاری را با آگاهی و استادی انجام بده!
- نا آموخته استادی مکن!
- با ضعیفان و کودکان سرّ خود را در میان نگذار!
- چشم به راه کمک و یاری دیگران مباش!
- از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش!
- هیچ کاری را پیش از اندیشه و تدبر انجام مده!
- کار ناکره را کرده خود مدان!
- کار امروز را به فردا مینداز!
- با بزرگتر از خود مزاح مکن!
- با بزرگان سخن طولانی مگو!
- کاری مکن که جاهلان با تو جرأت گستاخی پیدا کنند!
- محتاجان را از مال خود محروم مگردان!
- دعوا و دشمنی گذشته را دوباره زنده مکن!
- کار خوب دیگران را کار خود نشان مده!
- مال و ثروت خود را به دوست و دشمن نشان مده!
- با خویشاوندان قطع خویشاوندی مکن!
- هیچگاه پاکان و پرهیزکاران را غیبت مکن!
- خودخواه و متکبر مباش!
- در حضور ایستادگان منشین!
- در حضور دیگران دندان پاک مکن!
- با صدای بلند آب دهان و بینی را پاک مکن!
- به هنگاه خمیازه دست بر دهان خویش بگذار!
- حالت خستگی را در حضور دیگران ظاهر مکن!
- در مجالس انگشت در بینی مینداز!
- کلام جدی را با مزاح آمیخته مکن!
- هیچکس را پیش دیگران خجل و رسوا مکن!
- با چشم و ابرو با دیگران سخن مگو!
- سخن گفته شده را تکرار مکن!
- از شوخی و مزاح خود کمتر کن!
- از خود و خویشاوندان نزد دیگران تعریف مکن!
- از پوشیدن لباس و آرایش زنان پرهیز کن!
- از خواستههای نابجای زن و فرزندان پیروی مکن!
- حرمت هر کس را در حد خود نگاه دار!
- در بد کاری با اقوام و دوستان همکاری مکن!
- از مردگان به نیکی یاد کن!
- از حضومت و جنگافروزی جدّاً پرهیز کن!
- با چشم احترام به کار دیگران نگاه کن!
- نان خود را بر سفرهٔ دیگران مخور!
- در هیچ کاری شتاب مکن!
- برای جمعآوری بیش از حد مال و ثروت حرص مخور!
- به هنگاه خشم شکیبا باش و سخن سنجیده بگو!
- از پیش دیگران غذا و میوه بر مدار!
- در راه رفتن از بزرگان پیشی مگیر!
- سخن و کلام دیگران را قطع مکن!
- به هنگام راه رفتن جز به ضرورت چپ و راست خود را نگاه مکن!
- در حضور مهمان بر کسی خشم مگیر!
- مهمان را به هیچ کاری دستور مده!
- با دیوانه و مست سخن مگو!
- برای کسب سود و دوری از زیان آبروی خود را مریز!
- در کار دیگران کنجکاوی و جاسوسی مکن!
- در اصلاح میان مردم هیچگاه کوتاهی مکن!
- ادب و تواضع را هیچگاه فراموش مکن!
- با خداوند صادق و با مردم با انصاف باش!
- بر آرزوها و خواستههای خود غالب باش!
- خدمتکاری بزرگان و همکاری با مستمندان را فراموش مکن!
- با بزرگان با ادب و با کودکان مهربان باش!
- با دشمنان مدارا کن و در مقابل جاهلان خاموش باش!
- در مال و مقام دیگران طمع مکن!
- از رفت و آمد و مال و مرام و مسلک خویش کمتر بگو!
- بجز خداوند هیچکس و هیچ چیز را فرمانروا و فریادرس خویش مشمار!
- عمر و روزی با حساب و کتاب است، پس مترس و طمع مکن!
- عمر را برای عمل و عبادت و پاکی و پرهیزکاری غنیمت بدان!
- اگر بهشت را میطلبی از فساد و ستم و گردن کشی پرهیز کن!
- سرچشمهٔ زشتیها را دنیا پرستی و مستی و نادانی بدان!
- بجز در حق و راستی بندگان خدا را بندگی و فرمانبری مکن!
- خود را با ستم سلاطین شریک مگردان!
- دنیای دیگر را به دست فراموشی مسپار![۱]
منسوب
ویرایش- «گویند لقمان حکیم شخصی بود سیاه، غلام مردی و آن مرد غلام بسیار داشت و لقمان را اختیار کرده بود، غلامان را سخت آمد. روزی لقمان را گفت: گوسفندی بکش و بهترین اندامهای وی بیاور، وی زبان و دل بیاورد. از غلامان پرسید که چرا چنین کرد؟ ندانستند. از لقمان پرسید که چه معنا دارد؟ گفت: «از اعضا هیچ چیز بهتر از زبان و دل نیست گرو عاقل بود و هیچ چیز بدتر از زبان و دل نیست گرو جاهل بود.» پس خواجه غلامان را گفت که: من وی را بدین دانش اختیار کردم.»
پانویس
ویرایش- ↑ عبدالعزیز سلیمی