علیاکبر ترابی
استاد جامعهشناسی و نویسنده ایرانی
علیاکبر ترابی (۱۹۲۶، تبریز - ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۶، تبریز) استاد جامعهشناسی و نویسنده ایرانی بود.
گفتاوردها
ویرایش- «نتیجهٔ حملات و استیلای یونانیان (اسکندر)، تازیان، مغولان و تاتار (چنگیز و بعدها تیمور) و حملات اقوام آسیای مرکزی به طور کلی، و تسلط و فرمانروایی سلاجقه و جز آنها در ایران، و لگدکوب شدن این کشور بهکرات و از آنجا درهمکوبیده شدن روحیات و آرمانها و تمایلات مردم این سامان، همراه با نابودن شدن یا غصبگردیدن محصول کار و نتایج فعالیت افراد و پایمال گردیدن بخش مهمی از میراث فرهنگی و فرآوردههای مادی جامعه، انعکاسش در ادبیات نمیتوانست جز به صورت ناله و شیون و جز به صورت «سوز دل، اشک روان، نالهٔ شب، آهسحر» باشد.»
- مصاحبه با علیاصغر ضرابی ۱۳۴۹[۱]
- «از زمان اشکانیان به بعد شکلبندی اقتصادی-اجتماعی فئودالی حلقههای زنجیر بهرهکشی از روستاییان را به تدریج و به طور محسوس تنگتر میکرد در سدههای بعدی شاهد ادامه این وضع و به ویژه تشدید آن یعنی تحکیم شالودههای نظام فئودالی هستیم کمال آنرا در دورهٔ سلاجقه و در عصر حکومت مغولان در ایران مییابیم، خلاصه بگوئیم فئودالیته یا نظام زمینداری بزرگ بیش از پانزده قرن گلوی اکثریت این ملت یعنی کشاورزان را فشار داده است. آیا میتوانیم انتظار داشته باشیم صدایی که از حلقوم بیرون آمده شادیآفرین و بهجتانگیز باشد؟ البته پاسخ منفی است؛ و جای هیچگونه شگفتی نیست اگر زبان گویای این اکثریت بهبندکشیده، ادبیاتی اسیر باشد، ادبیاتی که از شادمانیها و نشاطهای زندگی خالی و بیبهره است.»
- مصاحبه با علیاصغر ضرابی ۱۳۴۹[۱]
- «اگر اشعاری شادیبخش و طربانگیز مثلاً از فرخی یا منوچهری و یا عدهٔ درخور توجهی از شاعران (منجمله از چهارصد شاعر مدیحهسرای غزنویان و یا از امیران و یا فئودالهای دیگر) میبینیم، این عده را که از ملت و مردم بریده و به مهاجمان و بیگانگان و زورگویان پیوسته و هنر بهظاهر زیبا و غالباً خالی از محتوای خود را در خدمت درهم و دینار گذاشتهاند، نمیتوان شاعران و گویندگان ملی و اصیل شمرد و نمیتوان به هنر آنان جز «هنر منحط» که تا درجهٔ کالای بیارجی تنزلیافته است نامی نهاد و شاعری آنان را مترادف با کاسهلیسی و چاپلوسی نشمرد.»
- مصاحبه با علیاصغر ضرابی ۱۳۴۹[۱]
- «ادبیاتی که به دور از مصالح ملی و بیخبری از شتاب حرکت تکاملی اجتماعی و بیاعتنا به رسالت تاریخی خود در برجهای عاج محبوس بود و یا در کاخهای فئودالی نقش چاپلوسی ایفا نموده و یا وسیله تفنن بیکارههای تارک دنیا و یا دنیاپرستان ستمگر خونریز بوده است و یا دفاع پاره فرهنگهای پوسیده و در حال زوال را برعهده داشته است نمیتواند خود را از آن جامعه و مردم بداند.»
- مصاحبه با علیاصغر ضرابی ۱۳۴۹[۱]