عزلت
حالت خلوت یا انزوای یک فرد
عزلت/گوشهنشینی به حالت جدانشینی، انزوا و نبود ارتباط با مردم گفته میشود. در اسلام، ممکن است از آداب تصوف شمرده شود.
درباره
ویرایشگوشه بگیرم ز عشق عارض خوبان | گوشهٔ چشم نگار اگر بگذارد | |
از همهٔ عالم کناره سازم، گردون | یار مرا در کنار اگر بگذارد | |
بر لب خود آب آتشین نرسانم | باد و هوای بهار اگر بگذارد |
محمدهاشم میرزا افسر[۱] |
- «و از فحوای حدیث لا رهبانیة فی الإسلام چنین مفهوم میشود که فوائد صحبت از منافع عزلت بیشتر باشد و آدمی را خود طرح خلوت انداختن و به مصاحبت جنس نپرداختن چگونه میسر شود که قهرمان قدرت قاهرهٔ الهی جماعت آدمیان را عرضهٔ احتیاج ساخته و هریک از ایشان را محتاج دیگری گردانیده به واسطهٔ آنکه ایشان مدنی الطبع واقع شدهاند یعنی طالب اجتماعی ادن که مسمی به تمدن است و مراد از تمدن یاری دادن و معاوت نمودن بی نوع باشد مر یکدیگر را چه بقای شخصی و نوعی این طائفه جز به معاوت صورت نمیبندد.»
- حسین واعظ کاشفی در «انوار سهیلی، باب اول: در اجتناب نمودن از قول ساعی و نمام، مقدمه»[۲]
- «آسودگی به گوشهٔ عزلت نشستن است/از بسکه خلق و دسته دستهاند.»
نوشتارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ پارسا تویسرکانی، عبدالرحمان. دیوان شیخ الرئیس افسر. نشر پارت، سلسله نشریات «ما»، چاپ دوم ۱۳۶۲.
- ↑ انوار سهیلی. مطبع نظامی، کانپور، ۱۸۸۰م. ۲۱.
- ↑ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. چهارم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۳۳۶۵. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.