سید جواد ذبیحی
سیدجواد ذبیحی درکهای (زاده ۱۳۰۹ شمیران – درگذشته ۲۴ تیر ۱۳۵۹ تهران)، مؤذن و خواننده دعاهای مذهبی و آوازهای ایرانی بود. پدرش سیداسدالله ذبیحی درکهای، مداحی از ساکنان روستای درکه واقع در شمال تهران بود. جواد ذبیحی از جوانی نیز فینه عربی به سر میگذاشت و در نشستهای مذهبی تهران وشهرستانها شرکت میکرد. با وجود آنکه تحصیلات رسمی نداشت، تمام ردیفهای آوازی را به خوبی میشناخت. وی علاوه بر مجالس مذهبی در برنامههای ویژه سحر رادیو در پیش از انقلاب دعاهای مذهبی را میخواند. از سال ۱۳۳۶ با همکاری داوود پیرنیا و هنرمندانی چون: حسن کسائی، رضا ورزنده، جلیل شهناز، احمد عبادی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، حسین تهرانی، مهدی خالدی و فرهنگ شریف، وارد عرصه موسیقی غیر مذهبی شد و آوازهایی را با همراهی ساز این هنرمندان به یادگار گذاشت. پس از انقلاب، از آنجایی که مورد غضب برخی انقلابیون قرار گرفتهبود، ذبیحی مدتی به زندان افتاد. پس از آزادی، در تیرماه ۱۳۵۹، او به شکل فجیعی با مثله شدن بدناش به قتل رسید.
دربارهٔ او
ویرایش- «ذبیحیها دو برادر بودند که در رادیو تهران و مشهد برنامه مذهبی، دعای سحر و اذان اجرا میکردند. البته جواد ذبیحی که در تهران بود، مشهورتر بود. صدای خوبی هم داشت. آنها در رادیو فقط اشعار مذهبی میخواندند، ولی آخراشعارشان گاه به گاه برای سلامت وجود ذات همایونی دعا میکردند! برادر بزرگتر که در تهران میخواند، ردیفهای موسیقی را میشناخت ولی همیشه مناجاتهایش را بدون موزیک خواند.».[۱]
- محمدعلی ابطحی در نوشتهای با عنوان «تاریخ شفاهی رادیو»
- «… آنها نمیخواستند آثار دوره قبلی را پخش کنند. به ایشان گفتم سالهاست من از آن فضا دور شدم و راه من با موسیقی و ارکستر تعریف شدهاست و این کار الان من نیست اما ایشان گفت که فقط شما میتوانید و ما تنها شما را داریم و از من خواست برای دم افطار، مناجاتها و اذان، کاری انجام بدهم. ظهر آن روز همان آیاتی را که مرحوم ذبیحی خوانده بود، پیدا کردم و دو آیه دیگر نیز از سوره «آل عمران» و «بقره» پیدا کردم و یک مطالعه ذهنی کردم که چگونه آن را بخوانم تا علاوه بر نزدیک بودن به کار مرحوم ذبیحی کار جدیدی باشد. به این فکر کردم باید آوازی باشد که علاوه بر اینکه تقلید نباشد، از اصل اثر هم خیلی دور نباشد.»[۲]
- «"درس آزادی به دنیا داد رفتار حسین" بخشی از روضه سیدجواد ذبیحی در تاسوعای ۱۳۵۵ است. مرحوم ذبیحی در ۱۳۵۹/۴/۲۲ توسط افرادی که آن زمان خود را مدعی خط امام و بعدها اصلاح طلب مینامیدند، از مقابل منزلش ربوده شد و به طرز فجیعی به قتل رسید.»
- «در سال ۵۸ چند نفری به منزل ذبیحی رفتند و به بهانه اجرای مراسم نیایش او را با خود بردند. زبانش را بریدند و بدنش را تکهتکه کردند و در یک کیسه زیر پل تجریش گذاشتند. بعد از ظهر روزی که ذبیحی کشته شد، گروهی موسوم به «شاهین»، عکس جنازه و خبر قتل سیدجواد ذبیحی را به تحریریه روزنامههای اطلاعات و کیهان فرستاد و قتل فجیع او را به دلیل پیشینه و حضور وی در دربار و مداحی و مناجاتخوانی او در رادیوی «طاغوت» برعهده گرفت. هرچند به گفته مسعود بهارلو در نشریه «خیمه»، دادگاه انقلاب آن زمان، از این موضوع بی اطلاع بود. بعدها صادق خلخالی، حاکم شرع دادگاههای انقلاب در اواخر جلد دوم کتاب خاطرات خود که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، با انتشار نام و عکس سیدجواد ذبیحی نام او را در فهرست کسانی قرار داد که حکم اعدامشان را وی صادر کرده بود. در حال حاضر از اجرای ۶۰ برنامه «گلها» و مناجاتهای سیدجواد ذبیحی در رادیو و مجالس دیگر مذهبی به جز چند اثر ضبط شده از روی رادیو با کیفیت پایین و چند کاست باقی مانده از شاگردان و دوستدارانش، اجرایی با کیفیت خوب و حرفهای از او در دست نیست. آن دسته از انقلابیون که به آرشیو رادیو دسترسی داشتند به بهانه سالمسازی فضای موسیقی رادیو و تلویزیون نمونههای منحصر به فردی از آرشیو صدای ذبیحی و دیگر بزرگان موسیقی ایران را برای همیشه نابود کردند. شرایط در آن سالها به گونهای بود که حتی اذان رحیم موذنزاده اردبیلی نیز به دلیل همکاری با رادیوی قبل از انقلاب پخش نمیشد. وقتی کودک بودم نوار مناجاتخوانیهای او در خانه فامیل و آشنایان ما دست به دست میشد و از همان کودکی جادوی صدایش و معنویت مناجاتهایش مرا به مناجاتخوانی و الگوبرداری از وی واداشت.»[۲]
- «اگر به ابتدای مناجات دقت کنید، ذبیحی عبارت بسمالله الرحمن الرحیم را در دستگاه سهگاه میخواند، ولی بلافاصله عبارات بعدی را در دستگاه همایون ادا میکند و این یک نکتهٔ فراموش شده در موسیقی آوازی معاصر است که به راحتی قابلیت دورگردانی به دستگاه سهگاه را دارد. این ویژگی در درآمد همایون جدید وجود ندارد و اگر کسی چنین تلاشی بکند، در نهایت از سهگاه ترکی سر درمیآورد.»
- هوشنگ سامانی، روزنامهنگار و پژوهشگر موسیقی