حسن کسائی
موسیقیدان ایرانی (۱۳۰۷–۱۳۹۱)
گفتاوردها
ویرایش- «داوود پیرنیا آمد و مرگ یک بیمار محتضر به نام موسیقی را با چند آمپول، به تأخیر انداخت»
- به نقل از جواد کسایی.[۱]
- «متأسفانه برخی ردیف و ردیفخوانی را دکانی برای خود کردهاند وبه سرکیسه کردن جوانان علاقهمند سرگرمند. به این افراد باید از قول سعدی بگویم که: هنر بیار و زبانآوری مکن سعدی».[۲]
- «در دوره قاجار وقتی شما میخواستید به وکیلی یا وزیری نامهای بنویسید، مینوشتید حضرت مستطاب، جلالت مآب، اعظم واجل و بسیاری القاب دیگر را ردیف میکردید تا دو خط نامه بنویسید، اما امروزه مینویسید جناب آقای وزیر و حرفتان را در آن میزنید. ردیف موسیقی هم همین است و باید حشو و زوائد آن پیراسته گردد.»[۲]
- «در اصفهان و زیر یکی از گذر (تیمچه)ها مردی لوتی مسلک بود که بسیار مورد احترام همگان بود، هرگاه کسی به او سلام میکرد ایشون با ریتم خاصی میگفت سلاملیکم! من برای ساخت قطعهٔ سلام صبحگاهی از این امر الهام گرفتم.[۳]
- «از مجموعه ترانههایی که در عمر هشتاد و یک ساله خود شنیدهام، شعر و آهنگ مرغ سحر ساخته مرتضی نیداود و سروده ملکالشعرای بهار با تنظیم فرامرز پایور و صدای نادر گلچین، نه تنها سرآمد بوده، که کلام مؤثر بهار، زنگ دل میزداید و برای زخم دل، مرهمی است بینظیر. «مرغ سحر» داستان خستگی، و نالهاش قصههای بیپایان ماست. عقیده دارم که این درهمآمیزی آهنگ، شعر، تنظیم و خواندن، یک اتفاق نادر در موسیقی ما بودهاست. تا کجا و تا کی، مادر گیتی دیگر یک ملکالشعرای بهار بزاید؟ گُلچین عزیز؛ تو خودت گُلی و این دیگران هستند که باید از نوای دلانگیز صوت تو گُلچین باشند. میدانم که سالهاست از این هیاهوی موسیقی به دور بودهای و خاموشی گزیدهای، اما این را بدان که قدر صدای نرم و دلنشینات با همین تصنیف «مرغ سحر» که خواندهای، پیش اهل نظر، برای همیشه محفوظ خواهد بود. من که عمری را در راه هنر موسیقی سپری کردهام و رنج و مرارت بسیار کشیدهام، نیک میدانم که «آواز»، شیونهای ناهنجار نیست،... و اساساً استادی در کار و عمل هنرمند است، نه در لفظ دیگران! من هرگز اهل مداهنه نبودهام و نیستم، ولی لازم دیدم که در این وقت و هنگام، و پس از گذشت سالها، از بهترین پدیدآورندگان تصنیف جاودانه «مرغ سحر»، به سهم خودم، یاد و تقدیر کنم. موسیقی ما گرچه در این سالیان، فقیر یا بهتر بگویم: تحقیر شدهاست، اما… ای خدا، ای فلک، ای طبیب، جوانهای ما را یاری کن تا راه صحیح در این هنر بپویند؛ و فردای بهتری برای آن بجویند.»
- از متن تقدیر نامهٔ نشان مرغ طلایی، (حسن کسایی این نشان را به نادر گلچین تقدیم کرده و برای او ارسال کرد).[۴]
درباره او
ویرایش- «سکوی پرتاب پدر و خیلی دیگر از موسیقیدانها و نوازندهای برنامه گلها داوود پیرنیا بود. وقتی سخن از «گلها» به میان میآید (نه اینکه صرفاً برنامه گلها بلکه مجموعه برنامههایی که خصوصاً در دهه سی و چهل و پنجاه تولید شده) عصر زرین موسیقی ایران را رقم میزند. کلمه موسیقی فاخر که در حال حاضر متداول شده است به همان دوره برمیگردد. ما چیزی غیر از آن دوره در موسیقی ایرانی نداریم که بخواهیم به آن ببالیم چون موسیقی دوره قاجار یک موسیقی بسیار ابتدایی بوده است.»
- جواد کسایی.[۵]
- «آقای کسایی اظهر من الشمس است. او در دنیا بی نظیر بود. من یکروز خانه زند وکیلی بودم، همان زندوکیلی قدیمی که خوانندۀ کاباره ها بود. برایم تعریف می کرد که زمانی در کشور عمان بود، آنجا نینواز خیلی زیاد است، زند وکیلی میگفت که «به مغازه یکی از کلکسیونرهای نی رفتم و گفتم که نواری از بهترین نینواز برایم بگذارید، بعد که نوار را گذاشتند و دقت کردم، دیدم این نیِ کسایی است. گفتم این که کسایی خودِ ماست. کلکسیونر گفت در دنیا مثل کسایی نیست». واقعاً هم نیست کسایی در نی بی نظیر بود. الان هم البته نینواز زیاد داریم که پیرو مکتب ایشان هستند ولی آقای کسایی چیز دیگری بود.»
- رضا قرنیان.[۶]
منابع
ویرایش- ↑ زندگی حسن کسایی به روایت فرزندانش، ۲۹ دی ۱۳۹۳.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ گفتگوی همشهریآنلاین با استاد کسایی، ۳۰ تیر ۱۳۸۷
- ↑ استاد کسایی چگونه آهنگ سلام صبحگاهی معروف را خلق کرد؟.
- ↑ نشان «مرغ طلایی» حسن کسایی برای خواننده تصنیف «مرغ سحر»، ۵ اسفند ۱۳۸۸.
- ↑ زندگی حسن کسایی به روایت فرزندانش، ۲۹ دی ۱۳۹۳.
- ↑ مصاحبه ایمنا با محبوبترین شاگرد استاد «تاج»، ۲۶ مهر ۱۳۹۶.