سمرقند
شهری تاجیکنشین و فارسیزبان در ازبکستان
سمرقند از شهرهای ازبکستان.
- «به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر//نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر»
- «تا ز قونیه بتابد نور عشق//تا سمرقند و بخارا ساعتی»
- «بنا کرد بس شهرها در جهات//بسان سمرقند و مرو و هرات»
- «شهر سمرقند از بزرگترین شهرهاو بهترین و کاملترین شهرها در زیبایی است. در کنار رودی که به نام قصارین معروف است بنا شده است…»
- «قصبهٔ سُغد و مرکز سرزمین بشمار است، شهری کهن و ثروتمند و محترم و مرکزی زیبا و دلگشا و مرفه است. بردگان بسیار، آب فراوان در نهر گود، ساختمانها بلند، استوار و پیوسته، تدریس پیروان فرقهها فراوان، راه برای زندگانی مرفه باز است، کالاها از راهها هر چند دور بدانجا آورده میشود، دانش فراوان و سینهها برایش باز است، لشکریان سوار و پیاده با پول فراواناند، روستاها پرمایه، شهرکها زیبا، بازرگانان و ساکنانش با آبها و درختها در تابستان بهشت دارند، مردم اهل سنت و جماعتاند، نیکی و بخشش، پیگیری و کوشش دارند.»
- «بر لب جوی سیاه آب سمرقند نشستهام، به گذر عمر میاندیشم و حکایتهای جهان گذران در یادم میگذرند. سیاه آب – بیرون شهر سمرقند، همان شهری که هزار و پانصد سال پیش شاعری گفته بود-سمرقند کند مند – بذینت کی افکند؟ - از چاچ ته بهی – همیشه ته خهی»
پیوند به بیرون
ویرایش- ↑ مقدسی، شمسالدین. "بخش دوم هشت اقلیم عجم؛ سمرقند" (pdf). في احسن التقاسیم. لیدن: بریل.