خسرو سینایی
فیلمنامهنویس، آهنگساز، و کارگردان ایرانی
خسرو سینایی (۱۹ ژانویه ۱۹۴۱ – ۱ اوت ۲۰۲۰) (۲۹ دی ۱۳۱۹ – ۱۱ مرداد ۱۳۹۹) کارگردان ایرانی بود. زادهٔ ساری، مازندران، دانشآموختهٔ رشتهٔ کارگردانی و تئوری موسیقی در وین؛ از سال ۱۹۶۷م/ ۱۳۴۶ش به وزارت فرهنگ و هنر و از ۱۹۷۳م/ ۱۳۵۲ش به تلویزون ملی ایران درآمد. فیلمهای کوتاه و بلند بسیاری ساخت، بیش از صدتا، به آهنگسازی، نوازندگی، فیلمنامهنویسی و شعر نیز پرداخت. پس از ابتلا به کروناویروس به سن ۷۹ سالگی در تهران درگذشت.[۱]
گفتاوردها
ویرایشسخنرانی
ویرایش- سینما حرفه نیست بلکه نوعی زندگی است. سینما از بهترین وسایلی است که با کمک آن میتوان خلاء زندگی را پر و پربارتر زندگی کرد.
- در ایران ما با پدیده ای مواجه هستیم که میتوان نام آن را «ترس از آگاهی» گذاشت که بر اساس آن میترسیم اگر آگاه شویم بتهای ذهنی امان فرو بپاشد در حالی که نباید از آگاه شدن واهمه ای داشت زیرا فرد آگاه هر چیز را با آگاهی دوست و دشمن میدارد.
- هنر برای زیباتر زندگی کردن و انعطاف روانی زندگی است وگرنه بدون تابلوی نقاشی هم انسان بدون نان نمیماند.
- زیباترین لحظات، لحظه خلق هنر است که کسانی که اهل هنر نیستند آن را درک نمیکنند و هنرمند واقعی فردی است که عمیقاً به دنبال درک لذت خلاقیت باشد.
- ۲۴ ژانویه ۲۰۰۶/ ۵ بهمن ۱۳۸۴، در مراسم نکوداشت خود، مشهد[۲]
- آن چیزی که من را از سیستم متداول آموزش در یک لحظه جدا کرد با شعر شروع شد و این اتفاق در سنین اول یا دوم دبیرستان افتاد و بعد از آن هم با موسیقی پیوند خورد.
- زمانی که سینما را انتخاب کردم و به دنبال تحصیل در این رشته رفتم به این دلیل نبود که عکسم را در سردر سینماها ببینم. من در یک لحظه احساس کردم که سینما مقولهای است که تمام هنرهای مورد علاقهام همچون شعر، ادبیات، موسیقی و معماری را میتواند در بر بگیرد.
- من بندهٔ سینما نیستم در عین حال که عاشق آن هستم خود سینما را دوست دارم، اما از حواشی آن همواره بیزار بودهام. وقتی بتوانم فیلم بسازم اما اگر شرایط آن فراهم نشد با کارهای دیگری خودم را سرگرم میکنم
- خالی زندگی نکنیم بلکه به جای آن تلاش کنیم تا خلاقانه زندگی کنیم و آن وقت میبینیم که زندگی چقدر قشنگ است هر چند که سخت است.
- ۹ ژانویه ۲۰۱۱/ ۱۹ دی ۱۳۸۹، سخنرانی در نشست خانوادگی، گالری «راه ابریشم»، تهران[۳]
- قرار نیست در زندگی بیکار بمانم. این فلسفه زندگی من است، که خالی زندگی نکنم چه شعر، چه فیلم و چه موسیقی به هر حال سراغ یکی از آنها میروم. اینها همگی ابزارهایی برای خوب زیستن هستند.
- ۹ ژانویه ۲۰۱۱/ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱، سخنرانی در غرفهٔ نشر امرود، تهران[۴]
مصاحبه
ویرایش- به نظر من پایه نخست هر نوع سینمایی اول با مستندسازی شروع میشود.. نگاه مستند آدم را بهنوعی تربیت میکند تا از نگاه صحنهای فاصله بگیرد. از نگاهی که خیلی به زندگی معمولی نزدیک است و آدم را عادت میدهد. به دلیلی که آدم از طریق فیلم مستند با زندگی عادی مردم گاه سروکار دارد. بهویژه دربارهٔ مستندهای اجتماعی و…. شاید آدم ناخودآگاه دیدش تربیت میشود تا آنگونه ببیند.
- ۳ مه ۲۰۰۷/ ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۶، مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۵]
- در مجموع من سینما را یک ابزار میبینم. سینما در ذهن اتفاق میافتد و با ابزار بیان میشود. سینما در ذهن اشخاص مختلف با هم متفاوت است، ولی ابزار آن یکی است.
- ۳ دسامبر ۲۰۱۶ ۱۳ آذر ۱۳۹۵، مصاحبه با روزنامهٔ «شرق»[۶]
نوشتارهای وابسته
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ امید، جمال. فرهنگ سینمای ایران. تهران: نگاه، ۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م. ۲۴۴. شابک ۹۶۴۶۱۷۴۸۹۲.
- ↑ «مراسم نکوداشت خسرو سینایی در مشهد برگزار شد». ایرنا، ۵ بهمن ۱۳۸۴. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «گزارش مشروح ایسنا از نشست خانوادگی سیناییها خسرو سینایی: سعی کردیم در کارهایمان با هم تعارف نداشته باشیم». ایسنا، ۲۰ دی ۱۳۸۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ ««ترانه شاپرکهای سفید» منتشر شد». ایبنا، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «همهچیز هم دست خود آدم نیست». شرق، ۱۶ مرداد ۱۳۹۹. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.
- ↑ «تاجر بدی هستم». شرق، ۱۳ آذر ۱۳۹۵. بایگانیشده از نسخهٔ اصلی در ۱ مه ۲۰۲۲.