بنیادگرایی اسلامی

به معنی بازگشت به اصول و اعتقادات اسلام
(تغییرمسیر از بنیادگرایی)

بنیادگرایی اسلامی یا اصول‌گرایی اسلامی (به انگلیسی: Islamic fundamentalism) معنا و مفهوم بازگشتن به اصول و اعتقادات اصلی اسلامی را در بر دارد. تعریف دقیق این واژه بسته به منبع آن متغیر و متفاوت بوده‌است.

گفتاوردها

ویرایش
  • «منظور از بنیادگرایی دینی، اشاره به گروه‌هایی است که به دلایلی، با فرآیندهای حاکم بر شرایط روز مخالفت می‌کنند و با ارجاع به بنیادهای اصلی دین خود، نوعی جامعهٔ ایده‌آل ذهنی ترسیم می‌کنند و وضعیت موجود را به دلیل عدم تطابق با آن جامعه ایده‌آل به نقد می‌کشند.»
  • «من تصور می‌کنم ظرف دهه‌های آینده نه تنها بنیادگرایی روبه ضعف و افول خواهد نهاد بلکه طلیعه ظهور نوعی تفکر عرفی و تأکید بر وجه معنوی و قدسی اسلام را شاهد خواهیم بود. در این فرایند ایران هم شراکت خواهد داشت و شاید این نقش را مدتی است که شروع کرده است.»
  • «در جهان عرب مفهوم «بنیادگرایی» به عنوان مترادف واژهٔ «سختگیری در دین» رواج یافته است. هنگامی که می‌گوییم این فرد اصولگرا است به این معنا است که او در دین سختگیر است یا در فهم دین متعصّب است. او دین را عکس آنچه در قرآن کریم است می‌فهمد یعنی نه تنها «آسانی» در دین نمی‌بیند بلکه آنرا به معنای «سختی» می‌فهمد و اصولگرایی یا بنیادگرایی همچنین به معنای تفسیر «حرفی» متون مقدّس و عدم فهم و تفسیر آن به صورت مَجاز است. بدین معنا که «حروف» بر «ذات معنا» و «مراد عمیق متن دینی» سیطره می‌یابد.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶
  • «این در حالی است که ایمان بایستی به صورت دایمی؛ باز، سیال، آزاد و نوگرایانه باشد و سزاوار نیست که دچار جمود شود. ما در عصر علم و فلسفهٔ کنونی نمی‌توانیم به هر چیزی که گذشتگان، از خرافات یا معجزات مخالف با قوانین علم فیزیک یا طبیعت، ایمان داشته‌اند؛ ایمان بیاوریم؛ و ما نمی‌توانیم کتابهای مقدّس را مانند کتابهایی در علوم فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، ریاضی و … تلقی کنیم. آنها در وهلهٔ اول کتابهایی هستند در زمینهٔ هدایت روحی و اخلاقی. اما فرد بنیادگرا بر این باور است که تمام علوم جدید در آنها موجود است.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶
  • «بنیادگرایی دشواره‌ای حیرت‌انگیز و مانعی است در جهت توسعهٔ ملت‌های مسلمان؛ چرا که افکار برانگیخته از آن، نظریه‌های علمی جدید را برنمی‌تابند و خود را افکاری مقدّس و خطاناپذیر و غیرقابل بررسی فرض نموده و بر جامعه تحمیل می‌کنند. در نتیجه انسان مسلمان خود را به طور جدی در حالت از همگسیختگی دشواری می‌بیند.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶
  • «بنیادگرایان از دانش جدید فقط بعد تکنولوژی و ابزار آنرا برمی‌گیرند و فلسفهٔ عمومی‌ای را که پشت‌زمینهٔ آن است و یا منجر به آن شده است، رد می‌کنند. بهمین خاطر پاره‌ای از پژوهشگران آنان را به «گسست شخصیتی» متهم می‌نمایند.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶
  • «بایسته است در مسیر «روشنگری دینی» حرکت نماییم؛ همچنانکه ملت‌های توسعه‌یافته چنین کرده‌اند و گرنه هرگز از تنگنایی که در آن گیر کرده‌ایم برون‌رفتی پیدا نخواهیم کرد؛ و همیشه پسینیان از پیشینیان استفاده می‌کنند و از عهد ابن‌خلدون بر این قانون جامعه‌شناختی ایرادی نیست.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶
  • «بنیادگرایی پدیدهٔ پیچیده‌ای است و علل داخلی و خارجی، در آن واحد باهم در آن دخیل‌اند و بایسته نیست بر یکی تأکید نموده و دیگری را فروگذاریم.»
    • هاشم صالح «معضلة الأصولیة الإسلامیة»، هاشم صالح، دار الطلیعة بیروت ۲۰۰۶

منابع

ویرایش
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «نگاهی به پدیدهٔ بنیادگرایی اسلامی». پایگاه اطلاع‌رسانی اصلاح. ۱۳۸۸/۰۸/۱۷. بازبینی‌شده در ۱۲-۰۲-۲۰۱۷.