ارنستو چه گوارا
پزشک، نویسنده، چریک، دیپلمات، نظریهپرداز جنگی و انقلابی مارکسیست آرژانتینی-کوبایی (۱۹۲۸–۱۹۶۷)
ارنستو چه گوارا (۱۴ ژوئن، ۱۹۲۸ - ۹ اکتبر، ۱۹۶۷) که معمولاً بهعنوان چهگوارا یا الچه شناخته میشود، یک انقلابی مارکسیست، پزشک، سیاستمدار و نویسنده متولد آرژانتین بود.
دارای منبع
ویرایش- «میدانستم در لحظهای که روح بزرگ حاکم، ضربهای میزند تا تمام بشریت را به دو دسته مخالف تقسیم کند، من در کنار مردم عادی خواهم بود.»
- در کتاب چه بودن: سفر دوم گوارا در آمریکای لاتین
- «رهبران بی رحم تعویض میشوند تا رهبر دیگری بیرحم شود.»
- نقل قول شده در کتاب وحشی آمریکایی
- هنگامی که نیروهای جور و ظلم، خود را برای رسیدن به قدرت در برابر قانون قرار میدهند، صلح شکسته شدهاست.»
- جنگ پارتیزانی نوشته چه گوارا
- «جنگجوی چریکی به یاری کاملِ مردم منطقه نیازمند است.»
- جنگ پارتیزانی نوشته چه گوارا
- «من آزادیبخش نیستم. آزادیبخش وجود ندارد، مردم هستند که خود را آزاد میکنند.»
- بیانیه در مکزیک
- «انقلاب، سیبی نیست که پس از رسیدن میافتد، ما باید به افتادن مجبورش کنیم.»
- روزنامه اینترکانتیننتال (در قاره)
- کتاب «نوشتهها و سخنان منتخب» بخش سخنان چهگوارا
- «من علاقهمند به جامعهٔ خشکِ اقتصادی نیستم. ما علیه نکبت و از خود بیگانگی مبارزه میکنیم.»
- در کتاب صورتهای مختلف جامعهشناسی سوسیالیستی و سیاستمداران نوشته پل هولاندر نقل شدهاست.
- «اگر تو در برابر هر بیعدالتی از خشم به لرزه میافتی؛ بدان که یکی از رفقای من هستی.»
- نقل قول شده در کتاب شورشِ شایستهٔ نقل قول: گفتارهای سیاسیِ عرصههای خطیر
- «[مبارزه] تا ابد، تا پیروزی. یا مرگ یا میهن»
- نامه خداحافظی به فیدل کاسترو
- «ما هرگز نمیتوانیم از داشتن چیزی برای زندگی مطمئن شویم تا وقتی که برای آن مایل به مردن باشیم.»
- در کتاب فرزانگان: سخنان بزرک از مردان واقعی
- «سکوت استدلالی است که معانی دیگری را به دوش میکشد.»
- درکتاب رازهایی برای یک زندگی غنیتر
- «با بیشتر شدن درجات استثمار، حس انقلاب هر لحظه قویتر میشود.»
- کنفرانس سازمان ملل در سوئیس، با عنوان «درحال توسعه»
- «اگر خواهانِ صلحِ جهانی هستیم، همزیستیِ مسالمت آمیز نباید به کشورهای قدرتمند محدود شود.»
- سخنرانی در نوزدهمین گردهمایی سازمان ملل
- «آخرین ساعات حیات استعمار است، و میلیونها نفر از ساکنان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین برخاستهاند تا با زندگی جدید دیدار کنند. حق خود را بخواهند، حق تعیین سرنوشت خویش.»
- سخنرانی در نوزدهمین گردهمایی سازمان ملل
- «به عنوان مارکسیست میگویم که حفظ همزیستی مسالمت آمیز بین ملتها با همزیستی بین بهرهکش و بهرهده و ستمدیده و ستمگر ممکن نیست.»
- سخنرانی در نوزدهمین گردهمایی سازمان ملل
- «چشمان آزادِ ما به افقی جدید باز شده و میتواند دیروز را ببیند. ما به عنوان بردگان استعمار نمیتوانستیم تصویر کفتار و شغال را در پشت ظاهر استعمار کنندگان مشاهده کنیم. حیوان گوشتخواری که غذایش مردم غیرمسلح هستند.»
- سخنرانی در نوزدهمین گردهمایی سازمان ملل
- مبارزه علیه امپریالیسم برای رهایی از موانع استعمار یا استعمارِ نوین که با استفاده از ابزارهای سیاسی و سلاحهای نظامی یا ترکیبی از این دو در حال اجراست، از مبارزه بر علیه عقبماندگی و فقر جدا نیست. هر دو، مراحلی هستند در یک مسیر که به سوی جامعهٔ جدیدی پر از عدالت و فراوانی هدایتمان میکند.»
- سخنرانی در دومین سمینار اقتصادی آفریقا-آسیایی در الجزیره.
- «قدرشناسی مردم، ارزشمندتر و دیرپایتر از طلاست.»
- طب انقلابی نوشته چه گوارا
- «ما نباید نزد مردم برویم و بگوییم: ما آمدهایم تا شما را زیر بال وپر خود گرفته و فقیرنوازی کنیم، یا علم خودمان را به شما تعلیم دهیم، کمبود فرهنگتان، جهلتان را از مسائل ابتدایی و اشتباهاتتان را به خودتان گوشزد کنیم. به جایش باید با ذهنی پژوهنده و روحی فروتن، از منبع عظیم دانایی و خردِ مردم بهره بگیریم.»
- طب انقلابی نوشته چه گوارا
- «دشمن ما و دشمن همه آمریکا، دولت انحصار طلبِ ایالات متحدهاست.»
- طب انقلابی نوشته چه گوارا
- «برتری مارکس در این است که او ناگهان یک تغییر کیفی در اندیشههای اجتماعی پدیدآورد. او تاریخ را تفسیر و پویاییاش را درک کرد؛ و علاوه بر پیشبینی آینده، مفهوم انقلاب را روشن کرد: جهان نه تنها باید تفسیر شود، بلکه باید تبدیل هم شود.»
- ترجمه متفاوت بند آخر: «جهان نه تنها باید نقد شود، بلکه باید راه حلی برایش ارائه شود.»
- یادداشتهای درمورد انقلاب کوبا نوشته چه گوارا
- «من نه یک مسیحی هستم و نه یک بشردوست. من هرچیزی به جز یک مسیحی هستم، و بشردوستی در مقایسه با باوری که من دارم بیارزش بهنظر میرسد. من بهجای اینکه اجازه بدهم به یک صلیب میخکوبم کنند، با هر سلاحی که دستم به آن برسد پیکار خواهم کرد.»
- نامه به مادرش در کتاب چه گوارا: زندگی یک انقلابی
- «در یک انقلاب، انسان یا پیروز میشود یا میمیرد، اگر آن انقلاب واقعی باشد.»
- نامه خداحافظی به فیدل کاسترو
- «بگذارید بگویم که یک انقلابی واقعی توسط حس بزرگی از عشق راهبری میشود.»
- از کتاب انسان و سوسیالیسم در کوبا نوشته ارنستو چه گوارا
- «میدانم که مجبوری مرا بکشی. شلیک کن بزدل، تو داری یک مرد را میکشی.»
- آخرین سخنان
- «میدانستم که میخواهید به من شلیک کنید. من نباید زنده دستگیر میشدم. به فیدل بگوئید این شکست، به معنای پایان انقلاب نیست. این پیروزی در جای دیگری انجام خواهد شد. به آلیدا بگوئید اینها را فراموش کند، دوباره ازدواج کند و خوشحال باشد. به تحصیل بچهها کمک کند. از سربازها بخواهید درست نشانه بگیرند.»
- آخرین سخنان
- «مهمترین پیش شرط انجام جنگ چریکی در یک کشور، حمایت مردمی ساکنین آن سرزمین از ارتش چریکی است. موفقیت انقلاب کوبا سه درس را فراهم کردهاست: نیروهای مردمی میتوانند بر علیه یک ارتش عادی جنگ کنند، چریکها میتوانند شرایط مطلوب خود را ایجاد کنند (نیازی نیست برای رسیدن به شرایط ایدهآل منتظر بمانند) و در آمریکای لاتین توسعه نیافته، محل اصلی عملیات ارتش چریکی حومه شهرها است.[۱]»
بدون منبع
ویرایش- «رسالت یک انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست بلکه برهم زدن صف است.»
- «یک، دو، سه. ویتنامی دیگر خلق کنیم.»
- «آزادی بیش از همه از دست کسانی ضربه میخورد که برای نیل به آن کوتاهترین مسیر را انتخاب میکنند.»
- «یک انقلابی واقعی همان جایی خدمت میکند که به او احتیاج است.»
- «گنجشکی که از مترسک بترسد، قطعاً از گرسنگی خواهد مُرد.»
- «من کشور و وطن خاصی ندارم؛ وطن من جاییست که انسان در آنجا آزاد باشد. من به انسان و آزادی بشر اعتقاد دارم.»
- «آنچه پایانی ندارد نه تو هستی نه من! این انسانیت است؛ که تا ابد فریاد کشیده خواهد شد.»
- «خودت باش، اگر کسی خوشش نیامد... نیامد. اینجا کارخانه آدم سازی نیست.»
- «گرگ ها هرگز گریه نمی کنند؛ اما گاهی عرصه زندگی چنان برآنها تنگ می شود، که بر فراز بلندترین کوه ها میروند و دردناک ترین زوزه ها را می کشند!»
- «شاد بودن تنها انتقامی است که میتوان از زندگی گرفت.»
- «به دنیا نیامده ام که در سنین پیری بمیرم.»
منابع
ویرایش- ↑ Thomas, M. Davies, Jr and Loveman Brian. Guerrilla Warfare. Latin American silhouettes. SR Books, 1997. 47. ISBN 978-0-8420-2678-9. Retrieved 2019-08-05.
پیوند به بیرون
ویرایش
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |