آلکساندر گلییویچ دوگین
فعال سیاسی، فیلسوف روسی
الکساندر دوگین (به روسی:Алекса́ндр Ге́льевич Ду́гин -متولد ۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲) فیلسوف، جامعهشناس و تئوری پرداز مطرح اهل روسیه است که از او با نام مرد پشت پرده روسیه و عقل پوتین یاد میشود.
گفتاورد
ویرایش- «اولین و اساسیترین مسئله چالش سازی که روسیه در سوریه با آن رو به رو است تلاشهایی ایالات متحده آمریکا است که میخواهد جایگاه هژمونی خود را گسترش داده و آن را حفظ کند.»
- «با توجه به جنگی که در سوریه به وسیله ایالات متحده آغاز شده است باید گفت که آمریکاییها طرفدار جنگ هستند. کودتایی که در کیف (پایتخت اکراین) به وقوع پیوست نیز به وسیله آمریکا ترتیب داده شده بود لذا دولتمردان آمریکایی باید پاسخگوی خونهای ریخته شده و کشتارهایی که انجام شده است باشند. آنها مسئول این جنگها هستند، آنها جنایتکارند.»
- «تروریستها مشکل ما هستند اگر ما نتوانیم در این مبارزه در سوریه وارد شویم همین اتفاق در مرزهای افغانستان و قزاقستان و آسیای مرکزی و .. تکرار خواهد شد لذا پوتین ترجیح میدهد که جنگ پایانی را در سوریه انجام دهد نه در مکان دیگری و نه در مرزهای روسیه.»
- «ما به این نتیجه رسیدهایم که جایگاه و پاسخ ما در سوریه در همان جهتی است که ایران و حذب الله لبنان دنبال میکنند. برای من مشخص شده است که ما دشمنان مشترک و اهداف مشترکی در همه جا داریم ما دشمنان مشترک و علایق مشترکی داریم ما هیچ چیزی علیه هم نداریم ما اکنون از نظر ژئوپولوتیک و ایدئولوژیک با هم متحد و در این جایگاه با هم متحد هستیم. تصور من این است که شرایط کنونی بسیار مهم است و این اتحاد تاکتیکی، استراتژیکتر نیز خواهد شد اکنون ما در یک وضعیت خاص هستیم.»
- «من از بشار اسد بُت نمیسازم بدون شک او اشتباهاتی هم داشته است اما او یک قدرت مشروعه است که از طرف گروههای تروریستی تماماً غیرانسانی مورد حمله واقع شده است. گروههایی که اسلام را تغییر داده و از اسلام به نحوی استفاده میکنند که رفتارها و دستورات غیرانسانی را انجام دهند.»
- «عربستان سعودی و ترکیه میگویند که میتوانند مداخله و شفاعتی با گروههای تروریستی در سوریه داشته باشند این کشورها مسئله نظامی را پیش گرفتهاند از طرفی دیگر واشنگتن هم چالش نظامی را پیش گرفته است اما اگر ما کار خودمان را پیش بگیریم پیروز خواهیم شد.»
- «من قطعاً طرفدار جنگ نیستم، من تحلیل گر برخی از جنگها هستم. جهان پر از جنایت است پس من نمیتوانم طرفدار صلح یا جنگ باشم. اما تصور میکنم برخی از جنگها باید آغاز شده و در آنها پیروز شویم. اگر این به معنی جنگ است ممکن است من بخشی از آن باشم و این به معنای آن نیست که من طرفدار جنگ هستم.»
- «ما قطعاً به صلح نیاز داریم اما به مذاکرات برای صلح نیاز نداریم، مذاکرات صلح قطعاً وضعیت مناطق کنونی تحت کنترل تروریستها را تثبیت میکند و سوریه را به سرعت تجزیه میکند. ما نیاز داریم که در این جنگ پیروز شویم لذا باید توجه داشت که در شرایط کنونی مذاکرات قبل از نتیجه گرفتن و پیروزی نیست بلکه بعد از پیروزی ما شکل خواهد گرفت.»
- «ما میتوانیم با کُردهای سوریه صحبت کنیم چرا که آنها به ما حمله نمیکنند، آنها انگیزههای خود را دارند.»
- «باراک اوباما جایزه صلح نوبل را دریافت کرد و این در حالی است که او جنگهای جدیدی را شروع کرده است اما جنگهای قبلی را پایان نداده است. آنها خونها را میریزند و مردمی را که میخواهند از خودشان دفاع کنند را متهم میکنند آنا دیوانهاند آنها سیاستمدارانی طرفدار جنگ هستند ما تنها از خودمان در مقابل آنها دفاع میکنیم ما از دوستان خودمان دفاع میکنیم.»
- «روسیه در سوریه فقط به خاطر منافع ملی خود جنگ نمی کند. بلکه برای یک جهان چند قطبی میجنگد. مهمترین کار ما این است که سیستم تک قطبی آمریکا را متوقف کنیم و به همین خاطر است که این نبرد پایانی علیه لیبرالیسم است. »[۱]
- «من به عنوان یک مسیحی ارتدوکس میگویم ما شاید ضد مدرنیته باشیم اما با ضد مسیح مبارزه میکنیم. ما با ضدمسیح ارتباط برقرار نمیکنیم چرا که مدرنیته در در جایگاه ضدمسیح قرار گرفته است.»
- «امام خمینی تکید کرد که هر مناره یا ناقوس کلیسا هم مرگ بر آمریکا میگوید. این جمله واقعاً درست است چرا که آنها این جنگ را آغاز کردهاند و جهنمی را برای دیگران به وجود آوردهاند. آنها باید به دلیل طرفداری از جنگ باید پاسخگو باشند باید گفت که آنها مثل مغولها هستند.»
- «به این دلیل است که من خودم را طرفدار جنگ نمیدارنم. من برای عدالت و صلح و دموکراسی واقعی برای همه مردم تلاش میکنم و به این دلیل است که از آمریکا بدم میآید. شعار مرگ بر آمریکا برای آن گفته میشود که نظام دموکراتیک واقعی به وجود بیایید. مردم آمریکا گروگان هژمونی سیاست آمریکایی هستند ما باید مردم آمریکا را از بند نخبگانی که تماماً دیوانه هستند آزاد کنیم. مرگ بر آمریکا مردم آمریکا را نجات خواهد داد.[۲]»
- «از جایگاه یک سامی و با توجه به شناختی که از اسلام دارم میگویم که اسلام شیعه بخشی از تمدن اسلامی است در حالی که سلفیها کاریکاتوری از اسلام هستند سلفیها فاصله زیادی با واقعیت اسلام دارند. اسلام و مسیحیت دو دین متفاوت هستند ما دیدگاه متفاوتی با هم داریم اما به هم شبیه هستیم و این مسئله برای من بسیار مهم است برای مثال سهروردی به عنوان یک متفکر ایرانی دکترین اشراق را شکل داد.»
- «اشراق نسخه شرقی اسلام است، ما ارتدوکسها، مسیحیان اشراقی هستیم. میتوان گفت مسیحیان غربی با توجه به دیدگاهی که نسبت به ما دارند واقعاً دشمن ما هستند همان طوری که رادیکالهای مسلمان و سلفیها دشمن شیعیان هستند و از آنجا که ما دشمنان مشترکی داریم و شبیه به هم هستیم باید با هم دوست باشیم. اکنون زمانی است که ما باید یکدیگر را بهتر بشناسیمو باورهای شیعیان را بفهمیم.»
- «گورباچف نامه امام خمینی را نفهمید (امام پیشنهاد کرده بود که گروهی از فلاسفه و جامعه شناسان و دین شناسان شوروی بیایند در مورد اسلام و مبانی فکری و ایدئولوژِکی شیعه تحقیق کنند چرا که معتقد بود که این پژوهشها میتواند نقایص سوسیالیسم و کمونیسم را برطرف نمایند) آن نامه بسیار فوقالعاده بود اما گورباچف (آخرین رئیس جمهور شوروی سابق) بسیار احمق بود که این نامه را نفهمید، گورباچف مثل کودکی بود که باید به سمت درست هدایت میشد.»
- «نامه رهبر ایران به جوانان غربی معجزهای در دنیای مدرن است. وقتی که رهبری از جوانان جامعه دیگر درخواستی دارد این یک اقدام سمبولیک است. یابد تءکید کنم فرهنگ محافظه کارانه ایرانیها شنواخت بسیار خوبی از دنیای اطراف خود دارد. من از این نامه حمایت میکنم. اما فرهنگ غرب توانایی قبول این فرمها را ندارد، برای همین نکته است که این نامه پاسخ بسیار بزرگی را دریافت نکرده است و علت هم به دلیل محتوا و ماهیت و فرم نامه است. به نظرم این فرم باید دوباره ایجاد شود و این یک مشکل بزرگ است. جوامع دیگر در شرایطی قرار دارند که نمیخواهند این چالشها را دریافت کنند و به این چالشها پاسخ بدهند. در این چالش یک شکاف مفهومی وجود دارد. آیت الله خامنهای به نکته بسیار خوبی تأکید کردهاند که آن مسئله برای همه کسانی که پذیرا هستند قابل فهم است آنها باید خودشان را متقائد کنند و حتی باید یاد بگیرند چرا که در این راه به سلاح ادراکی نیاز است. این نامه از طرف رهبری معنوی است و نامه ای بسیار مهم است که من آن را درک میکنم و میتوانم آن را ترجمه کنم البته نکته اینجاست که عموم مردم این نامه را نمیفهمند چون که زبان این نامه ادراکی نبوده و سخنی روحانی است لذا شما باید ذات نامه را ترجمه کنید و بعد از آن است که نامه به دنبال خودش تعداد زیادی گزارش، مقاله و .. را در جوامع مختلف خواهد داشت. باید به این نکته هم توجه کرد که عالمان آن گروههای مختلف هر کدام در دنیای خودشان هستند و در آینده نزدیک آن گروهها جوانانشان را از دست میدهند لذا لازم است گفتگوها و مناظرههایی میان افراد شکل بگیرد.»
- «تصور من این است که ایران اکنون باید دیدگاههای فلسفی خودش را بازبینی کند و زبان این اتفاق باید در ادبیات، آموزههای انقلاب و باورها و... صورت بگیرد.»
- «قطعه صحبت کردن در مورد اینکه انجیل بهتر است یا قرآن چیزی را جلو نخواهد برد و اسم این رفتار گفتگو نیست، بعد از این حرفها است که گفتگو قطع میشود و نتیجه اش ایم میشود که او باورهای خودش را داشته باشد و من هم باورهای خودم را داشته باشم و هیچ نقطه مشترکی شکل نمیگیرد و این مسئله فضایی را به وجود میآورد که ما به هم حمله کنیم. همانطور که یک آیت الله در قم به من گفت ما مثلاً میتوانیم فرهنگ مشترکی مثل انتظار را بپذیریم[۳] و این یکی از نقاط مشترک ما است. ما میتوانیم این نقاط اشتراک را گرفته و در مورد آنها دوباره فکر کنیم و میتوانیم آنها را با پیچیدگیهای کلامی مقایسه کنیم و به هسته سنتی برسیم و بعد از آن است که ما استاد فلسفه خواهیم بود.»
- «برای صحبت کردن با دیگران شما باید به شکلهای جدید برسید. نباید اجبار در باورها وجود داشته باشد و اگر این مسئله وجود داشته باشد ارتباط به سرعت قطع میشود تصور من این است که نخبگان ایران باید استاد فلسفه باشند.»
پیوند به بیرون
ویرایشمنابع
ویرایش- ↑ http://www.iribnews.ir/fa/news/1030854/گلییویچ-دوگین-فیلسوف-روسی-نبرد-سوریه-پایانی-علیه-لیبرالیسم
- ↑ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/21/996078/شعار-مرگ-بر-آمریکا-خودِ-مردم-آمریکا-را-نجات-می-دهد-نامه-رهبر-ایران-معجزه-ای-در-دنیای-مدرن-است
- ↑ http://www.tasnimnews.com/fa/news/1394/11/19/995478/دوگین-مفهوم-انتظار-در-بین-ما-و-ایرانیان-مشترک-است