۲۴ (مجموعه تلویزیونی)
مجموعهٔ تلویزیونی آمریکایی از جول سارنو و رابرت کاکرین
فصل ۱
ویرایش- کیم:اون هنوز باهات سرد برخورد میکنه؟
- جک:اگه منظورت از "اون" مادرته، ممنون میشم بهش بگی مامان. و این که نه، اون فقط سرش شلوغه.
- کیم:اون خیلی سرش شلوغه!
فصل ۲
ویرایش- نینا:اون قبل از اینکه من بتونم بگم «سلام» یه گلوله خالی میکنه تو مغزم و بعدش هم خودش رو میکشه.
- جک:خب، ما نمیذاریم خودش رو بکشه.
جک باور بعد از کشتن تنها سرنخ ماحرا.مشکل شما همینه دنبال نتیجه اید اما حاضر نیستید دستاتونو کثیف کنید من کاری میکنم که استیناتونو بالا بزنید
فصل ۳
ویرایشفصل ۴
ویرایش- جک: آقای رئیسجمهور [پالمر]، کار کردن با شما برای من باعث افتخار بود. [آخرین مکالمه دیوید پالمر و جک]
- دیوید پالمر:من هم همینطور.
فصل ۵
ویرایشفصل ۶
ویرایش- بیوکنان:جک، من نمیدونم باید چی بگم.
- جک:فرق مردن برای یه چیزی و مردن برای هیچی رو میفهمی؟ تنها دلیلی که من چین سعی کردم تا زنده بمونم این بود که نمیخواستم برای هیچی بمیرم. امروز میتونم برای یه چیزی بمیرم. راهم، انتخاب خودم.
فصل ۷
ویرایشفصل ۸
ویرایش- جک (با دوربین اسنایپر روی لوگان زوم کرده):به پرزیدنت سواروف زنگ بزن و بگو که میخوای فوراً بعد از کنفرانس مطبوعاتی در همین اتاق ملاقاتش کنی.
- چارلز لوگان:و باید بهش چی بگم؟
- جک (با لبخند):یه بار صداقت رو امتحان کن. بهش بگو اطلاعاتی در مورد سوءقصد بهش دریافت کردی.