یحیی شیدا

شاعر و نویسنده ایرانی

یحیی شیدا (۱۹۲۴، تبریز - ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، تبریز) شاعر فارسی-ترکی، روزنامه‌نگار و مؤلف ایرانی بود.[۱]

گفتاوردها

ویرایش
لطف نظر
به دوستی که به دشمن چنین جفا نکنی      به دشمن این همه بیداد ناروا نکنی
به یک نگاه توانی دلی به دست آری      تو این حدیث که دانی ولی چرا نکنی؟
تا شاه کشور حُسنی و با چنان حشمت      چرا به لطف نظر جانب گدا نکنی؟
خدای را چه بدی دیده‌ای تو از نیکی      که صاحب دل درماندگان روا نکنی
گزند و جور نبینی ز حادثان قدر      گر اعتماد به کین‌توزی قضا نکنی
به مشکلات جهان چیره می‌توان گشتن      اگر به تیغ قضا گردن رضا نکنی
نمی‌کشی تو در آغوش، شاهد مقصود      به راه دوست اگر جان خود فدا نکنی
ز تیره‌بختی خود هر زمان فغان داری      زمام جهل و خرافات چو رها نکنی
به زرد رویی خود منفعل کجا گردی      گر اعتنا به زر سرخ اغنیا نکنی
ز بوی رنگ و ریا هر زمان شوی فارغ      نشیمن خود اگر فرش بوریا نکنی
به غیر شاعر شوریده‌ای که شیدا بود      به دوستی که به دشمن چنین جفا نکنی[۱]


ارس
ای ارس موجی بزن، همچون دریا توفان نما     

کاخ ظالم را بیفکن، بر سرش ویران نما
طبیعت ما را با زور محکوم کرده است     

جلاد زورگو را محاکمه کن
با یک هجوم کاشانه شیاطین رو ویران کن     

قصر فتنه و فساد را با خاک یکسان نما
بیش از این به هر انسان بی شرافتی امکان مده     

این افراد بی طریقت را کم بر ملک دل سلطان نما
آنچه که از تو سرازیر است، آب نیست بل اشکی است که به خون تبدیل شده     

این احوال تاسف بار را ببین و عصیان کن
برادران هم خون را از هم جدا کردی     

بیا و دشواری های این سرگردان ها را آسان کن
چون شمشیری رشته محبت را از وسط پاره کردی     

کم در این میدان مرکب شرارت را جولان بده
قاضی باش، انصاف کن، دوباره حکم بده     

سرزمین های غصب شده را وابسته ی ایران نما
ساز هجران را کوک مکن، بر سوز دل میفزای     

از وصل سخن بگو، بیا و هجران را چاره کن
برادر را به برادر برسان و جان را از هجران برهان     

این ناخوشی سختی است، درمانش نما
چه شمالی؟ چه جنوبی؟ این سخنان چرکین را به دور بینداز     

به جهانیان بگو همگی سرزمین ایران است
فتحعلی شاه خیانت بزرگی به ایران کرد     

تو خدمت بکن و نقصان ها را جبران نما
قرار داد ترکمن چای ننگی در تاریخ است     

اقدام شاهین بی لیاقت را به دنیا اعلام نما
هفده شهرزیر چنگال روسیه قرار گرفت     

این جنایات ها را به یاد بیاور، و امروز آن ها را عنوان کن
قرارداد گلستان کمر ایران را شکست     

خداوندا! مسببین این کار را محاکمه کن
بیا و براین ملت فرمان آزادگی بیاور     

سرزمین ایران را روضه ی رضوان نما
تیر تهمت و تحقیر از هر سمتی در حال باریدن است     

سینه ات را همچون کوهی در برابر این تیرها سپر کن
یا خودت را کنار بکش و مرز غصب شده را از میان بردار     

یا دو روح را آشتی بده و دلها را شادمان کن
شیدا همواره از فراق یار چشمش اشکبار است     

جمال دلبر را بنما همچو گل خندانش کن[۲]

منابع

ویرایش