کتاب در ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←گفتاوردها: ابرابزار |
|||
خط ۴۳:
}}
== گفتاوردها ==
* «آیا دیگر نمیخوانیم؛ اگر میخوانیم چگونه میخوانیم (که کتاب نیست)؛ چرا نمیخوانیم، چرا جور دیگری میخوانیم و نهایتا این تغییر رفتار در برابر کتاب چه تبعاتی برای جامعهای دارد که خود را در جستجو و امیدوار به تغییرات فرهنگی میداند؟ میشود بدون خواندن کتاب، تکانی داد و تکانی خورد؟»
** ''[[سوسن شریعتی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «جامعه کتابخوان، جامعهای است که تاریخش را تصاحب کرده است، جامعهای بهثبترسیده، جامعهای که قادر است خود را بخواند؛ زندگی بدون کتاب زندگیای است بدون توان فاصلهگیری. خواندن کتاب هم ساماندهی دنیایی درونی را ( با برقراری نوعی گفتوگو میان خواننده و متن و نویسنده) موجب میشود و هم «پنجرهای است برای گریز». هم دعوتی است به خلوتی پرهیاهو و هم بفرمایی به بیرون از خود.»
** ''[[سوسن شریعتی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «خواندن کتاب، نهتنها تندادن است به رابطه و معاشرت بلکه به یمن فهمهای گوناگون و تفسیرهایی که به دنبال میآورد، شبکهای ارتباطی میسازد و بدینترتیب خود را تکثیر میکند. »
** ''[[سوسن شریعتی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «میتوان گناه را به گردن کلماتی انداخت که دیگر شفابخش نیستند (تسکیندهنده، درمانگر و...)، نه راهی به درون باز میکنند و نه پنجرهای به بیروناند. میتوان مقصر را خوانندهای دانست که به کلمه بدبین شده است و به رسالتی که کتاب بر عهده خود میدانست دیگر اعتمادی ندارد؛ خوانندهای که واقعیت روزمره و در دسترس را جانشین افسون و افسانه کتابها کرده است؛ خوانندهای بیحافظه و بیتخیل که در جهان پرهیاهوی مصرفزدهِ درگیرِ معاش، خلوتی برایش باقی نمیماند که بتواند با کتاب هممحضری کند؛ خوانندهای بیانگیزه که در سبد کالایش همه چیز هست جز کتاب. (دومین مصرفکننده لوازم آرایش در خاورمیانه)»
** ''[[سوسن شریعتی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «با اینهمه این تحلیلها در باب بحران کتاب بسا مبتنی بر درکی کلیشهای و حسرتزده از کتاب و امر خواندن باشد؛ شبیه همان ترسی که در قرن ١٦ صاحبان نسخ خطی با ورود صنعت چاپ داشتند: تغییر الگوی خواندن و دموکراتیزهشدن آن را به معنای مرگ فرهنگ گرفتن. گفته میشود نه خواندن محدود به کتاب است و نه تنها شکل تغییر و کسب شناخت، مشروط به خواندن آن است. دیکتاتوری کتاب (تنها مرجع مشروع خواندن)، بهسر آمده است.»
** ''[[سوسن شریعتی]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «خواندن دیگر محدود به کتاب (در فرم سنتیاش) نیست. کتابهای دیجیتالی، اینترنتی، صوتی، روزنامه، مقاله، پژوهشهای موردی و... خواندن را تجربهای چندوجهی کرده است. کتاب دیگر تنها واحد کار فرهنگی و کسب و تولید شناخت نیست، به عبارتی دانش دیگر در انحصار کتاب نیست. این وضعیت طبیعتا افت اقتدار کتاب و تغییر معنای نمادین آن را به دنبال داشته.»
* «اما یک کار میشود کرد: خواننده غایب را انداخت به لجبازی! ممنوعش کرد. به این ترتیب شاید خوانده شوند...کتابها.»
** ''[[سوسن شریعتی]]'' <ref>http://www.sharghdaily.ir/Vijeh/4824/بحران-کتاب-:-بحران-فرهنگ؟</ref>
* «در فضای اجتماعی ما به خاطر مسئله مذاکرات هستهای، فشارهای اقتصادی و گرانیهایی که بیداد میکند آرامشی که افراد را به سوی کتاب ببرد، وجود ندارد. اگر پس از کار روزانه فرصتی هم برای کتاب خواندن باشد وقتی افراد به منزل بازمیگردند، ترجیح میدهند تلویزیون ببینند و گاه حتی پای تلویزیون به خواب میروند، اینجا دیگر جایی برای کتاب خواندن نمیماند.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]'' <ref>http://www.cgie.org.ir/fa/news/39168</ref>
* «ما یک معضل بزرگ روانشناختی نیز داریم؛ مردم ما فکر نمیکنند که ذهنشان باید پرورش پیدا کند و به همان جهیزیه یا دارایی که ذهنشان دارد اکتفا میکنند. فکر نمیکنند که باید در رشته کارشان یا در رشته مورد علاقهشان بیشتر بدانند یعنی همه به این توجه دارند که باید لباس بهتری بپوشند، ماشین گرانتری سوار شوند و خوراک خوبی داشته باشند.»
** ''[[بهاءالدین خرمشاهی]]''<ref>http://www.cgie.org.ir/fa/news/39168</ref>
|