* ترجمه: «آنکسی که باد میکارد، طوفان خواهد دروید.»
** مترادف فارسی: «''هرکه باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد''.»
== S ==
* {{چپچین}} Şahin küçük et yer, deve büyük ot yer.{{پایان چپچین}}
* ترجمه: «[[شاهین]] گوشت کوچک میخورد،[[شتر]] علف بزرگ.»
* ترجمه: «[[شاهین]] کوچک، اما بلندپرواز است.»
** مترادف فارسی: «''فلفل مبین چه ریز است، بشکن ببین چه تیز است''.»
** مترادف فارسی: «''از سوزن کوتاهقد کاری برمیآید که از نیزهٔ بلند برنمیآید''!»
** تمثیل: «''به خردگی منگر دانهٔ سپندان را// نگاه کن که بقا را چگونه میکوشد''» ''[[ناصرخسرو]]''
* {{چپچین}} Sakınan göze çöp batar.{{پایان چپچین}}
* ترجمه: «چشمی را که خیلی ازش مواظبت کنی، دانه میزند.»
* {{چپچین}} Sakla samanı, gelir zamanı. {{پایان چپچین}}
* ترجمه: «کاه را نگهدار، زمان استفادهٔ از آن فرا میرسد.»
** مترادف فارسی: «''هرچیز که خوار آید، یک روز بهکار آید''.»
** مترادف فارسی: «''هرچه بهدیده خوار آید، عاقبت روزی بهکار آید''.»
** مترادف فارسی: «''هرچه در چشمت خوار آید، نگهدار که وقتی بهکار آید''.»
* {{چپچین}} Sütten ağzı yanan yoğurdu üfleyerek yer. {{پایان چپچین}}
* ترجمه: «دهانی که از نوشیدن شیر داغ سوخته باشد، حتی بهماست هم فوت میکند.»
** مترادف فارسی: «''[[مار|مارگزیده]] از ریسمان سیاه و سفید میترسد''.»
** مترادف فارسی: «''من آزمودهام این رنج و دیده این سختی// زریسمان متنفر بود گزیدهٔ [[مار]]''» ''[[سعدی]]''
== T ==
|