نهجالبلاغه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز ←از خطبه ها |
||
خط ۳:
== گفتاورد ==
===از خطبه ها ===
== خطبه بیست و هفتم(جهاد)==
* « جهاد ، درى است از درهاى بهشت كه خدا به روى گزيده دوستان خود گشوده است ، و جامه تقوى است ، كه بر تن آنان پوشيده است.»
* « امّا هيچ يك از شما خود را براى جهاد آماده نساخت و از خوارمايگى ، هر كس كار را به گردن ديگرى انداخت ، تا آنكه از هر سو بر شما تاخت آوردند و شهرها را يكى پس از ديگرى از دستتان برون كردند . اكنون سربازان اين مرد غامدى به انبار درآمده و حسّان پسر حسّان بكرى را كشته و مرزبانان را از جايگاههاى خويش راندهاند . شنيدهام مهاجم به خانههاى مسلمانان ، و كسانى كه در پناه اسلام اند در آمده ، گردنبند و دستبند و گوشواره و خلخال از گردن و دست و پاى زنان به در مىكرده است ، حالى كه آن ستمديدگان برابر آن متجاوزان ، جز زارى و رحمت خواستن سلاحى نداشتهاند . سپس غارتگران ، پشتوارهها از مال مسلمانان بسته ، نه كشتهاى بر جاى نهاده و نه خسته ، به شهر خود بازگشتهاند . اگر از اين پس مرد مسلمانى از غم چنين حادثه بميرد ، چه جاى ملامت است ، كه در ديده من شايسته چنين كرامت است . »
*« شگفتا به خدا كه هماهنگى اين مردم در باطل خويش ، و پراكندگى شما در حقّ خود ، دل را مىميراند ، و اندوه را تازه مىگرداند . زشت باديد و از اندوه برون نياييد كه آماج تير بلاييد ، بر شما غارت مىبرند و ننگى نداريد . با شما پيكار مىكنند و به جنگى دست نمىگشاييد . خدا را نافرمانى مىكنند و خشنودى مىنماييد.»
*«اگر در تابستان شما را بخوانم ، گوييد هوا سخت گرم است ، مهلتى ده تا گرما كمتر شود . اگر در زمستان فرمان دهم ، گوييد سخت سرد است ، فرصتى ده تا سرما از بلاد ما به در شود . شما كه از گرما و سرما چنين مىگريزيد ، با شمشير آخته كجا مىستيزيد ؟.»
*« هنوز بيست سال نداشتم كه پا در معركه گذاشتم ، و اكنون ساليان عمرم از شصت فزون است .»
*« آن را كه فرمان نبرند سررشته كار از برون است .»
=== از نامه ها ===
=== سخنان قصار ===
|