وایکینگها (مجموعه تلویزیونی): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ChipsBaMast (بحث | مشارکتها) |
ChipsBaMast (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
خط ۱:
'''''[[W:وایکینگها (مجموعه تلویزیونی)|وایکینگها]]''''' (به [[انگلیسی]]: Vikings) مجموعهٔ تلویزیونی کانادایی-ایرلندی به سبک درام تاریخی و اکشن است که توسط مایکل هرست نوشته شده، و از شبکهٔ هیستوری پخش میشود. پخش فصل نخست مجموعه، شامل ۹ قسمت، از ۳ مارس ۲۰۱۳ در آمریکا و کانادا آغاز شد.
'''لاگرتا''': با زنای زیادی تو کتگت نخواب.
خط ۲۲:
'''رگنار''': [[W:اودین|اودین]] چشمش رو برای دانش داد، اما من خیلی بیشتر میدم.
'''اتلستن''': پیشگویی شده بود که عذاب الهی بر قوم گزیده خدا به خاطر همه گناهان بزرگ ما خواهد افتاد، و چنین شد.
<hr width="50%" />
خط ۷۳:
'''رگنار''': پس برو با خدات بخواب.
'''رگنار''': مانند هر انسانی، هر تکهای از زمین یک بهایی داره.
<hr width="50%" />
'''رگنار''': ''[در حال توضیح دادن که چرا با شاهزاده اسلاگ خوابید]'' نتونستم جلوی خودم رو بگیرم.
== فصل دوم ==
=== ''جنگ برادران'' [۲٬۰۱] ===
'''فلوکی''': چه کسی برای خیانت به یک دلیل نیاز داره؟ یک شخص باید همیشه بدترینها رو فکر کنه رگنار، حتی اگه از خودت باشه. این جوری ناامیدی کمتری رو تجربه خواهی کرد.
<hr width="50%" />
'''بیورن''': اون ناراحتی و سختی میاره.
'''رگنار''': میدونم پذیرفتنش برات سخته.
'''بیورن''': اما ناراحتی از خوشحالی بیشتره.
'''رگنار''': کی گفته که حتماً باید خوشحال باشی؟
<hr width="50%" />
'''رگنار''': گیدا، من اومدم به درستی ازت خداحافظی کنم. من بهت داشتم فکر میکردم، زمانی که کوچک بودی. خیلی سرزنده بودی، میتونستی به سرعت باد بدوی. اما پیش از اینکه بدونم، دویدنت به اینجا و اونجا متوقف شد و ساکن و بیحرکت شدی. زمانی که ۱۲ سالت بود، سکون و آرامش یک زن رو داشتی. چه بچههایی که به دنیا میاوردی! چه خوشحالیای که برای هممون میاوردی. بچه عزیز، گیدا، تو نرفتی چون همیشه توی دل من هستی. میگن که یک مرد باید پسراش رو بیشتر دوست داشته باشه، اما یک مرد میتونه به پسراش حصود باشه و دخترش نور زندگیش باشه. به خوبی میدونم که اکنون پیش خدایان هستی، اما مدتی اینجا منتظر میمانم و اگر می خوای بیایی و با من حرف بزنی، بیا صحبت کن و من دوباره با دستان فقیرم موهای بلند و زیبای تو را به آرامی نوازش خواهم کرد.
<hr width="50%" />
'''رولو''': من میخواستم از زیر سایهات در بیام... اما زمانی که پام رو از در بیرون گذاشتم، هیچ نوری نبود.
<hr width="50%" />
'''رگنار''': نباید جلوی دیگران پوشاک کثیفمون رو بشوریم.
<hr width="50%" />
'''رولو''': اگه من اعدام میشدم، برای من، برای تو و برای همه بهتر میشد.
'''سیگی''': پس به پیشنهاد خدایان توجه نمیکنی؟ چیه که خدایان بهت پیشنهاد دادن؟
'''رولو''': یک زندگانی از تحقیر شدن!
'''سیگی''': نه این نیستش. خدایان به تو یک شانس زندگی دوباره و آزاد شدن برای رفتن به [[W:والهالا|والهالا]] دادن. این چیزیه که بهش پیشنهاد دادن.
== پیوند به بیرون ==
|