شوالیه تاریکی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
افزودن بتمن |
|||
خط ۱۹:
* [به جیم گوردون]: یا مثل یه قهرمان میمیری یا اینقدر زندگی میکنی تا ببینی تبدیل به یه خلافکار شدی.
*به من بگو ماشه کجاست تا من اجازه بدم که تو بمیری!
*
== گفتگوها ==
سطر ۲۸ ⟵ ۳۰:
<hr width="100%"/>
* '''جوکر''' (خطاب به '''بتمن''' در حالی که در زیر مشت و لگد بتمن قهقه میزند): «تو هیچ چی نداری که بخوای منو باهاش تهدید کنی. با همهٔ قدرتت هیچ کاری نمیتونی بکنی. اما نگران نباش. من جای اونا [هاروی و ریچل] رو بهت میگم.»
▲* '''بتمن''': «بعضی وقتا حقیقت به اندازه کافی خوب نیست. بعضی وقتا مردم لایق چیز بیشتری هستن، اینکه امیدشون ثمره بخش باشه»
* '''جوکر''' (خطاب به هاروی دنت): «من کاری رو که خوب بلدم، انجام دادم. نقشهٔ بچگانت رو فهمیدم و سر خودت پیادهش کردم. ببین به سر این شهر با چند تا بشکه بنزین و چند بسته گلوله چی آوردم. میدونی چی رو فهمیدم؟ وقتی همه چی طبق نقشه پیش میره، هیچکس وحشت زده نمی شه، حتی اگه نقشه وحشتناک باشه. اگه فردا به رسانهها بگم که مثلاً به عضو یه گروه خیابونی شلیک میشه یا یه کامیون سرباز منفجر میشه. هیچکس وحشتزده نمیشه. چون همهاش جزو نقشه است؛ اما وقتی بگم که قراره یه شهردار پیر کوچولو بمیره، خوب، همه عقلشون رو از دست میدن.»
* '''جوکر''' (خطاب به مأمور بازداشتگاه): «میدونی چرا من از چاقو استفاده میکنم؟ تفنگها خیلی سریعن. با تفنگ نمیتونی تمام اون حسش رو احساس کنی. میدونی… مردم در اون لحظههای آخر نشونت میدن که واقعاً کی هستن. پس از یه جهت، من دوستای تو رو بیشتر از خودت میشناسم. میخوای بدونی کدومشون بزدل بودن؟»
|