احمد محمود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خط ۲۸:
* «هنگامی که به آلاچیق رسیدم و روی تخت افتادم و کشاله رفتم و تلاش کردم که بخوابم، طرح قیافهٔ پیرمرد جلو چشمم مجسم شد که لبهایش میلرزید و با خشم فروخورده ای نجوا میکرد: "هرکس یک نوع خریت دارد، هرکس یک نوع خریت دارد…"»<ref>احمد محمود، سه کتاب (مول، دریا هنوز آرام است، بیهودگی)، انتشارات معین، ۱۳۹۳.</ref>
* «شش سال کافی است که [[زندگی]] آدم این همه تغییر کند؟ عجب آدم کودنی هستی … یک لحظه هم کافی است فقط یک ثانیه …»
شیرین عاشق دریا است.
=== قصهٔ آشنا ===
|