احمد محمود: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹:
* «پدرم نوشتهاست که اول پائیز سرمی زند و اگر کار و کاسبی خوب بود میماند. اینطور که پیداست، این روزها، از روبراه شدن کار و کاسبی اصلاً خبری نیست. تو هر قهوهخانه که نگاه کنی، دسته دسته بیکارها نشستهاند و غم کلاف میکنند. تصفیه خانه خوابیدهاست. بازار بیشتر کساد شدهاست و گشنگی دارد به خیلیها زور میآورد.»
* «تمام تنم خستهاست باد عرق تنم را خشک کردهاست … در آهنی راهرو را نگاه میکنم چهرهٔ بعضی برایم آشناست انگار که آنها را جایی دیده باشم. یک روز غروب که در خیابان پهلوی قدم بزنی، همهٔ مردم شهر را میبینی.»
آقای همسایه توی راهرو من را بغل کرد
=== دیدار ===
|