پندار خدا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
صفحهای تازه حاوی «'''پندار خدا''' (به انگلیسی: The God Delusion) رمانی نوشته w: ریچارد داو...» ایجاد کرد |
|||
خط ۱:
'''[[w: پندار خدا|پندار خدا]]''' (به [[انگلیسی]]: The God Delusion) رمانی نوشته [[w: ریچارد داوکینز|ریچارد داوکینز]] است.
== نقل قول ==
* سرشت ایمان این است که مؤمن میتواند چیزی را بدون داشتن دلایل کافی باور کند.
سطر ۵ ⟵ ۶:
* بعضی قهرمانان ورزشی معتقدند که خدا کمکشان میکند تا پیروز شوند، البته در مقابل حریفانی که به نظر نمیرسد استحقاق کمتری برای امدادهای غیبی داشته باشند. بعضی رانندگان معتقدند که خدا برایشان جای پارک نگه میدارد، البته خدا ناگزیر باید این کار را به بهای محروم کردن بقیه انجام دهد. این نوع خداباوری به نحو خجالتآوری شایع است.
* علم، دورانِ سنگها را میکاود و دین سنگِ دورانها را
* هزاران نفر به خاطر اعتقاد دینیشان شکنجهشدهاند، و مورد تعقیب متعصبان معتقد به دین دیگر قرارگرفتهاند، درحالیکه خیلی مواقع فرق میان آن دو دین بهزحمت قابلتشخیص است. دین منابع را میبلعد و گاه در مقیاسی کلان چنین میکند. ساختن یک کلیسای جامع قرونوسطایی بهراحتی صد نفر- قرن کار میبرد، درحالیکه هرگز کسی در آن اقامت نمیکرد یا
* گرچه آمریکا بر پایه سکولاریسم تأسیسشده، اما امروزه دیندارترین کشور جهان مسیحی است، در حالی که انگلستان که کلیسایی مستقر به ریاست پادشاه مشروطه دارد، از
* عارفان راز را میستایند و میخواهند همچنان راز باقی بماند، اما دانشمندان راز را به دلیلی دیگر میستایند، راز هدفی بهدستشان میدهد.
▲* گرچه آمریکا بر پایه سکولاریسم تأسیسشده، اما امروزه دیندارترین کشور جهان مسیحی است، در حالی که انگلستان که کلیسایی مستقر به ریاست پادشاه مشروطه دارد، از زمرهی بیدینترین کشورهاست.
▲* عارفان راز را میستایند و میخواهند همچنان راز باقی بماند، اما دانشمندان راز را به دلیلی دیگر میستایند، راز هدفی بهدستشان میدهد.
* اگر معنی خدا این باشد که یک دسته قوانین فیزیکی برجهان حاکم است، پس مسلماً خدا وجود دارد. اما چنین خدایی ازنظر عاطفی راضیکننده نیست. دعا کردن به درگاه قانون گرانش چندان کار معقولی نیست.
* چرا باید حمایت از حزب کارگر یا محافظهکار، جمهوریخواه یا دموکرات، این یا آن مدل اقتصادی، یا مکینتاش و ویندوز مجاز باشد، اما داشتن عقایدی در مورد آغاز،
* یک نمونه آن پرسش فلسفی قدیمی است که میگوید: آیا تو هم مثل من قرمز میبینی؟ شاید آنچه برای تو قرمز مینماید برای من سبز باشید یا اصلاً رنگی باشد که در خیال من هم نمیگنجد! فیلسوفان این پرسش را در زمره پرسشهایی میدانند که هرگز پاسخی ندارد.
* حقایق علمی، بسی خیرهکننده و زیبا هستند؛ چه قدر غمانگیز است که بمیریم بیآنکه
* در هر دهکدهای مشعلی است: معلمی که میافروزد؛ و کاهنی که فرومیکشد. (ویکتور هوگو)
* مرده بودن فرقی با زاده نشدن ندارد.
* باید به کودک آموخت که چگونه بیندیشد، نه اینکه چه بیندیشد.
*
* درگذشته خطیرترین چالش محیطی نیاکان ما از سوی همگنانشان
* حقیقت را از ذهن آگاه خود پنهان کردن،
* چرا باید بهراحتی این ایده را بپذیریم که برای خشنود کردن خدا باید به او معتقد باشیم؟ چه نکته خاصی در باور هست؟ چه کنیم اگر خدا دانشمندی باشد که جستجوی صادقانه حقیقت را والاترین فضیلت بداند؟
* سخت کیشی دین بنیادگرا، جوانان بیشماری را از آموختن علم بازداشته است. دین غیر بنیادگرا چنین کاری نمیکند. اما این نوع دین هم به کودکان خردسال میآموزد که ایمان بیچونوچرا یک فضیلت است، و بهاینترتیب دنیا را مهیای رشد بنیادگرایی میسازد.
* شاید بگویند که این وضع مختص ایمان دینی نیست. عشق میهنپرستانه یا قومپرستانه نیز میتواند به روایتهای دیگری از افراطگرایی بینجامد. مگر نه؟ بله میتواند، مانند کامیکازههای ژاپنی و ببرهای تامیل سریلانکایی. اما توان
*
* گرایشی در انسان هست که چیزی را ببیند که میخواهند ببیند. انسان واقعاً بهسختی میتواند چیزهایی را ببیند که برایش مضمونی منفی دارند، اما چیزهای مثبت را به سهولت تمام میبینند.
* ما بیشتر تمایل داریم سایه را با دزد عوضی بگیریم تا دزد را با سایه. چراکه یک ایجاب غلط ممکن است وقت تلف کردن باشد، اما یک نفی غلط میتواند مرگبار باشد.
* به نظر میرسد که شکارچیان به زیبایی
* هنگامیکه یک نفر دچار توهم میشود،
* چنانکه آرتور سی کلارک در قانون سوماش یادآور میشود:
* اگر خدا همهدان باشد، باید از پیش بداند که چگونه به مدد همهتوانیاش در سیر تاریخ دخالت خواهد کرد. اما این بدان معناست که نمیتواند نظرش را
* ما برای کسانی که باورهای فاقد توجیه عقلانی زیادی دارند نامهایی داریم. هنگامیکه این باورها بسیار شایع باشند آن افراد را دیندار میخوانیم در غیر این صورت معمولاً دیوانه، یا خیالاتی خوانده میشوند.
* یکی از اثرات حقیقتاً مخرب دین این است که تعلیم میدهد باید از جهل خود خرسند بود.
* خلقتگرایان مشتاقانه در پی یافتن شکافی در معرفت یا فهم کنونی ما هستند. اگر یک شکاف ظاهری بیابند فرض میکنند که ناگزیر خدا باید آن را پر کند. با پیشرفت علم، شکافها تنگتر میشوند، و بهتدریج دیگر کاری برای خدا و جایی برای مخفی شدن خدا باقی نمیماند.
* اذعان به نادانی خود، و حتی ابراز مسرت از نادانی، بخش ذاتی فعالیت علمی و چالشی برای فتوحات آتی است. اغلب دانشمندان ازآنچه که تاکنون کشفشده خسته شدهاند. نادانستههاست که آنها را پیش میراند.
* طبیعت حسابدار تنگچشم و بخیلی است که از دیناری نمیگذرد، و هر دقیقه و ثانیه اتلاف وقت را جزا میدهد.
* به کسی دوگانه انگار میگویند که میان ماده و ذهن تمایزی بنیادی قائل است. دوگانه انگار معتقد است که ذهن نوعی روح غیرمادی است که درون بدن مأوا دارد و لذا میتواند بدن را ترک کند و در جای دیگر به هستی خود ادامه دهد. مخالف او، یگانه انگار است. یگانه انگار معتقد است که ذهن، بُروزِ ماده است.
* به قول لوئیس بونوئل، فیلمساز شهیر اسپانیایی،
* همهچیز را بسنج؛ همواره باورهای خود را با واقعیات باز آزما، و آمادهباش تا حتی عزیزترین باورهایت را هم که با واقعیت نمیخوانند کنار نهی. عقاید خود را مستقلاً و بر مبنای خرد و
* این اصل توسط امانوئل کانت
* به کودکان تعلیم میدهد که ایمان بیچونوچرا یک فضیلت است. لازم نیست برای چیزی که به آن ایماندارید دلیل و مدرک بیاورید. اگر کسی اعلام کند که به فلان چیز ایمان دارد
* خودبینی مؤمنان است که بدون هرگونه شاهدی، میدانند که دین خودشان حق است و دیگر دینها یا تحریفشدهاند
* ما چقدر خوششانس هستیم که زندهایم، درحالیکه اکثریت غالب کسانی که میتوانستند زنده باشند، اقبال زندگی نصیبشان نشده و در
* هرقدر هم که عمرمان کوتاه باشد، اگر ثانیهای از آن را هدر دهیم یا صرف گلایه از این کنیم که زندگی عبث و بیحاصل است یا اگر (مانند کودکان) بگوییم که زندگی خستهکننده است، دشنام درشتی به تریلیونها نفری
* معرفت ما به اینکه فقط یکبار زندگی میکنیم باید زندگی را برایمان بسیار ارزشمندتر سازد.
== منابع ==
* ریچارد، داوکینز. پندار خدا. برگردان: ا. فرزام. تاریخ نشر
[[رده:آثار علمی]]
{{ویکیپدیا}}
|