ولادیمیر مایاکوفسکی
شاعر اهل روسیه
ولادیمیر ولادیمیروویچ مایاکوفسکی (به روسی: Влади́мир Влади́мирович Маяко́вский) (زادهٔ ۱۹ ژوئیه ۱۸۹۳ - درگذشتهٔ ۱۴ آوریل ۱۹۳۰) شاعر و درامنویس روسی بود.
گفتاوردها
ویرایشنامههای مایاکوفسکی به لی لی
ویرایش- نامه مایاکوفسکی به لی لی- از کشتی بخار اسپاگنه[۱]
- به مسکو- سوم ژوئیه ۱۹۲۵
- گربه عزیز و عزیزترینم، محبوبم
- امروز برایت نامهای به صندوق پست انداختم و حالا که شب است بار دیگر به شدت دلم برایت تنگ شده. رفتم بالاترین طبقه کشتی، روی عرشه دوری بزنم، آنجا فقط ماشین آلات است و جای آدم نیست. ناگهان چشمم به یک گربه کوچک خاکستری افتاد که هرگز پیش از این ندیده بودم. رفتم جلو، میخواستم بهش دستی بزنم، از طرف تو، که فرار کرد و رفت پشت قایقهای نجات. گربه من، تو که در آنجا خیال نداری فرار کنی پشت قایقهای نجات.
- عزیزم تو که نمیتوانی از دست من پشت قایقهای نجات گم و گور شوی!
- واقعاً دلم برای دیدنت یک ذره شده.
- میبوسمت عزیزم و عاشقتم
- دربست مال توأم
- تولهٔ تو
- «من دوستت دارم، دوستت دارم، علی رغم همه چیز، به خاطر همه چیز، دوستت داشتهام، دوستت میدارم و دوستت خواهم داشت. سوای اینکه تو با من تندی کنی یا مرا دوست داشته باشی، سوای اینکه تو مال من باشی یا به مرد غریبه دیگری تعلق داشته باشی. در هر صورت من دوستت دارم. آمین … عشق زندگی ست. اصل کار عشق است. از درون آن است که شعر جوانه میزند، عشق است که مرا به هر کاری وامیدارد. عشق تار و پود قلب است.»
- «کوچولوی عزیز، نامههای تو بی اندازه مرا خوشحال میکند. تو این قدر خوب و زیبا مینویسی که من همه نامههایت را توی جیب جلیقهام نگهداری میکنم. نامهای از تو مثل جشنی است برای من و زمانی که به دستم میرسد شنگول و منگول راه میافتم دوره که ببینید: گربه ملوس برایم نامه داده!»
منابع
ویرایش- ↑ نقل از بنگت یانگفلت، لیلی و مایاکوفسکی، ترجمهٔ علی شفیعی، انتشارات چشمه، ۱۳۸۷.
این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |