نعمتالله ذکایی
تذکرهنویس و شاعر. پدرِ بهرام بیضایی (۱۳۶۵–۱۲۸۲ خورشیدی)
میرزا نعمتالله بن محمدرضا بیضایی آرانی با تخلُّص ذکایی (۱۹۰۳، آران - ۱۹۸۶، تهران) شاعر، ادیب و حقوقدان ایرانی بود؛ برادرزادهٔ علیمحمد ادیب بیضایی و پدر بهرام بیضایی.[۱]
گفتاوردها
ویرایشدلی کو را سر دلبر نباشد | بود مرغی که او را پر نباشد | |
سری کافتاده در پای بتی نیست | به کیش عشقبازان سر نباشد | |
مگو بیعشق شاید در جهان زیست | وگر گویی مرا باور نباشد | |
بیا عاشق شو ای عاقل که عاقل | نگردد پخته عاشق گر نباشد | |
برو با خلق عالم مهربان باش | که کاری خود از این بهتر نباشد | |
کسی کازار دلها پیشهٔ اوست | جز او در کیش من کافر نباشد | |
نباشد ارزش آن را به گیتی | که جامه دانش اندر بر نباشد | |
ذکایی غیر ذکر حضرت دوست | کسی را راحت خاطر نباشد[۱] |
منابع
ویرایش- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ برقعی، محمدباقر. سخنوران نامی معاصر ایران. ج. دوم. نشر خرم، چاپ ۱۳۷۳. ص۱۴۰۰. شابک ۹۷۸۹۶۴۹۹۷۲۴۰۴.