نرگس محمدی
نرگس کریم محمّدی (۲۱ آوریل ۱۹۷۲) (۱ اردیبهشت ۱۳۵۱) کنشگر حقوق بشر ایرانی است. زادهٔ زنجان از عذرا بازرگان و کریم محمدی، ترک آذری و مسلمان شیعهٔ دوازدهامامی؛ دانشآموختهٔ رشتهٔ فیزیک کاربردی است. فعالیت سیاسی خود را از دوران دانشجوییاش آغاز کرد، از سال ۱۹۹۶م/ ۱۳۷۵ش به روزنامهنگاری روی آورد. سه سال پس از آن با تقی رحمانی ازدواج کرد. پس از تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر در ۲۰۰۳م/ ۱۳۸۱ش، نایب رئیس آن انتخاب شد. به خاطر فعالیتهای خود، به ویژه پس از ۲۰۰۹م/ ۱۳۸۸ش از جمله در راستای مبارزه با اعدام و دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و عقیدتی بارها دستگیر و به مجازاتهای سنگین محکوم شدهاست، و برای دو پروندهاش جمعاً به ۱۵ سال حبس قابل اجرا محکوم است. گزارشهای بسیاری از شکنجه، بیماری، آزار و اذیت او و خانوادهاش نشر شدهاست.[۱]
گفتاوردها ویرایش
مصاحبهها ویرایش
- سال ۸۰ من بارها به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب احضار شدم و یک بارش منجر به بازداشت موقت من شد که حدود یک هفته در یک سلول انفرادی تحت بازجویی بودم.
- ۱۰ ژوئن ۲۰۰۳/ ۲۰ خرداد ۱۳۸۲، گفتگو با «رادیو فردا»[۲]
یادداشتهای زندان ویرایش
از یادداشتها، نامهها و روزنویسیهایش:
- حکومت مسئول کشتار بی رحمانه مردم و خشونت هاست، همه موظفیم در مقابل کشتار مردم توسط حکومت بایستیم.
- صدها هموطن عزیزمان با شلیک مستقیم عوامل حکومت به خون غلطیدند. مادران و پدران کمر خم کردند و خانهها به پرچم سیاه مزین شدند. قربانیان استبداد دوباره به قربانگاه برده شدند. ملتی به ستوه آمده از فقر و تبعیض و فساد حکومت استبدادی به پای خاستهاند تا صدای پرخشم وبغض الودشان را به گوش مسئولان برسانند اما به جای شنیده شدن فریادشان به رگبار گلوله بسته شدند.
- حکومت معترضان را فارغ از شکل اعتراضاتشان در سلسله اعتراضات اخیر، «اغتشاشگر»، «آشوبگر» و «ارازل و اوباش» نامیده و آنها را جزء مردم ایران نمیداند. معترضان مردم ایران هستند اما نه از جنس حاکمان. مردمانی هستند رنج و گرسنگی کشیده، مردمانی تحقیر و سرکوب شده، مردمانی که به هر طریق ممکن برای نقد، اصلاح و اعتراض کوشیدند، سرکوب شدند و اکنون در کف خیابانها فریاد حق خواهی سر میدهند.
- حاکمان اعلام میکنند اعتراض حق مردم است. اما به یاد نمیآوریم اعتراض و حتی نقدی که به سرکوب توسط حکومت نیانجامیده باشد. حکومت نشان داده که مسالمت آمیزترین اعتراضها را تحمل نمیکند و حتی تظاهرات سکوت را با گلوله پاسخ میدهد.
- تاریخ مایه عبرت مستبدان نشدهاست. سرکوب هر اعتراضی در مقاطع مختلف تاریخ این سرزمین، بسترساز شکلگیری قدرتمندتر اعتراضات و حق خواهیهای بعدی شده، بدیهی است شکل و دامنه اعتراضات آینده، مطابق با نوع مواجهه نظام با معترضان فعلی رقم خواهد خورد.
- ۱ دسامبر ۲۰۱۹/ ۱۰ آذر ۱۳۹۸، نامه از زندان[۳]
- ملتی هستیم صلحطلب و پایبند به آرمان عدالت و آزادی. در پویش تاریخ پرافتخارمان از مشروطه تاکنون، نسل به نسل و نفس به نفس، آزادی و عدالت جسته و سر خم نکردیم. طی ۴۰ سال گذشته با مدنیترین و مسالمت آمیزترین شیوهها؛ استقلال، آزادی و جمهوری طلبیدیم. اما استبداد سر برافراشت.
- در اعتراض به تضیع حقوق اساسی ملت و سیاستهای سرکوبگرانه حکومت و بیتوجهی به رای و خواسته ملت و در شرایطی که حکومت هیچیک از راههای قانونی و مسالمتآمیز مشارکت و اعتراضات مردمی از جمله تجمعات، راهپیماییها، تحصنها و شکلگیری نهادهای مردمی و مدنی را برنمیتابد و با شیوههای خشونتآمیز، زندان، شکنجه، سرکوب و کشتار آبان با مردم بیپناه و ستمدیده مقابله میکند؛ شایستهاست که با مدنیترین شیوه اعتراض به پا خیزیم و با راهاندازی کارزار قدرتمند «تحریم انتخابات» پاسخ سیاستهای تنگنظرانه و سرکوبگرانه حکومت را داده و به حرمت خون کشتهشدگان مظلوم، در پای صندوقهای رای حضور نیابیم.
- ۵ فوریه ۲۰۲۰/ ۱۶ بهمن ۱۳۹۸، نامه از زندان[۴]
- … که در این زندان ۶۰ زن زندانی هستند و بینواییشان با فقر فرهنگی گره خوردهاست. فقرشان چنان است که حتی میل من را برای خریدن جنس خوراکی از فروشگاه ناتوان کردهاست. حتی شوق پوشیدن لباس نو را هم از من گرفتهاست. گوشت از جیره غذایی زندان حذف شدهاست. فقر و اعتیاد و… برخی از زندانیان خطرناک که به اعدام محکوم شدهاند، در من هم ترحم و هم ترس از زیستن در چنین زندانی ایجاد کردهاست. اما یک چیز در دسترس است البته اگر پولش را داشته باشی: مواد مخدر. از خودم میپرسم چرا باید به چنین زندانی تبعید شوم؟ گاهی هم میپرسم چرا زندانی شدهام، به چه جرمی؟ و بعد شعر شاملو را با خود مرور میکنم: من اما… [هیچکس را، در شبی تاریک و توفانی نکشتم من اما راه بر مرد رباخواری نبستم من اما نیمههای شب ز بامی بر سر بامی نجستم. در اینجا چار زندان است…]
- ۱۳ فوریه ۲۰۲۰/ ۲۴ بهمن ۱۳۹۸، نامه از زندان[۵]
- من در این رنج قربانیان فقر و فساد و استبداد و حاکمیت قوانین مردسالار در میان خواهرانم، همانهایی که برای تحقق حقوقشان پای در کارزار گذاشتهام و در کنار انسانهایی که شنیدن فقر و گرسنگی شان مرا به اعتراض وامیداشت حبس میگذرانم. به حکم مقامات قضایی و امنیتی حتی دادن کتاب به من ممنوع است، آرزو داشتم در روز تولدم یکی از کتابها را به من میدادند اما چه افسوس! هدیهٔ امسال من زانو به زانو نشستن و چشم درچشم نگریستن و شنیدن صدای قربانیان بیرنگی است که سرنوشتشان درد را به استخوانم رسانده و مرا عریان در میدانگاه رنج وعشق گذاشتهاند تا بفهمم دزدی یک پفک نمکی برای کودک گرسنه و روسپیگری برای شب در خیابان نخوابیدن چه تباهی به بار میآورد و نداشتن حق طلاق زن را تا پای چوبه دار و گودال سنگسار میکشاند.
- مشاهده رنج و درد وزیستن با فلاکت و هلاکت آنها، تولد دوباره مرا رقم زدهاست. من در میان این چهاردیواری سخت و سرد، دلشکسته ولی سرخوش و ایستاده، سال دیگری از حبس ظالمانهام را آغاز میکنم. این زیستن، سخت اما یقین بخش است تا ایمان داشته باشم که تلاش برای تحقق عدالت، آزادی و حقوق بشر ارزش از دست دادن تمام داشتههایم را دارد حتی نشنیدن صدای کودکانهٔ علی و کیانایم را.
- ۴ مه ۲۰۲۰/ ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹، نامه از زندان[۶]
- ۱۵ تیر: تلخی شنیدن خبر مرگِ مادرِ زندانیِ دور از دسترس تا مغز استخوانم میرود. کیانا نباید این لحظه را تجربه کند. باید زنده بمانم.
- یکی از این زنهای بیمار، چوپان است. یکی دیگر دختر چوپان. اینها فقیر نیستند. این چیزی که آنها در آن هستند، فقر نیست، فراتر از فقر است. از رویشان خجالت میکشم.
- ۲۵ تیر : … برای رد کردن وضع اینجا و ادعای من، اینها را هم به بازی گرفتهاند. اینها حتی نمیدانند که میتوانند توقعی داشته باشند. فکر میکنند زندگی همین است. با اینها هم بازی سیاسی میکنند.
- ۱ مرداد: حالم بهتر است. هنوز نمیتوانم یک دور دور حیاط راه بروم. اما بهترم بعضیها میگویند اعتصاب غذا کن تا تلفن به علی و کیانا را بهت بدهند. اما نمیخواهم با مطالبه فردی اعتصاب غذا کنم. به دادیار گفتم فقط مانده شیر آب را هم به رویم ببندید. زندانیام کردید، بچههایم را گرفتید، کتکم زدید، تبعید کردید، و از هیچ شکنجهای فروگذار نکردید. آب را هم ببندید. من نگران اینها نیستم. هیچ مطالبه فردی ندارم. من بعد از کشتارهای دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ یک جای دیگر ایستادهام. اصلاحطلبی عهد ما نبود، راهکار ما بود برای عهد دیگری. من به آن عهد وفادارم. و هیچ سر آشتی ندارم.
- روزشمار نشرشدهٔ ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۰/ ۲ مرداد ۱۳۹۹[۷]
نوشتارهای وابسته ویرایش
منابع ویرایش
- ↑ «نرگس محمدی». گروه اطلس زندانهای ایران.
- ↑ «محکومیت یک فعال ملی مذهبی به پنج سال حبس تعلیقی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی». رادیو فردا، ۲۰ خرداد ۱۳۸۲.
- ↑ «گزارش نرگس محمدی از زندان زنجان: از زیستن در چنین زندانی میترسم». گروه اطلس زندانهای ایران، ۱۰ آذر ۱۳۹۸.
- ↑ «پیام نرگس محمدی از زندان زنجان: با تحریم انتخابات پاسخ سیاستهای سرکوبگرانه حکومت را بدهیم». کانون مدافعان حقوق بشر، ۵ فوریه ۲۰۲۰.
- ↑ «گزارش نرگس محمدی از زندان زنجان: از زیستن در چنین زندانی میترسم». گروه اطلس زندانهای ایران، ۲۴ بهمن ۱۳۹۸.
- ↑ «نامه نرگس محمدی از زندان زنجان؛ “سال دیگری از حبس ظالمانه خود را آغاز میکنم”». هرانا، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹.
- ↑ «روایت نرگس محمدی از پشت صحنه گزارش تلویزیون: «با آمپول سر پایم کردند تا فیلم بگیرند»». گروه اطلس زندانهای ایران، ۲ مرداد ۱۳۹۹.
پیوند به بیرون ویرایش
- نرگس محمدی (گروه اطلس زندانهای ایران)
- کانون مدافعان حقوق بشر