محمد بن زکریای رازی
پزشک، فیلسوف، شیمیدان و همهچيزدان ایرانی (۲۵۱–۳۱۳ ه.ق)
محمد بن زکریای رازی دانشمند، فیلسوف، پزشک و کاشف الکل بود.
دارای منبع
ویرایش- «پزشک در درمان خویش، خود را به خدای بزرگ میسپارد و از او شفا و بهبود؛ چشم دارد. او روی توان و کارش حساب نمیکند بلکه در همگی کارهایش به خدا اعتماد میورزد. اگر پزشک وارونهٔ این انجام دهد و به خود و توانش در این پیشه و کاردانی اش بنگرد؛ خداوند بهبود و شفا را از او بازخواهد داشت.»
- رساله لابی بکر محمد بن زکریا الرازی الی بعض تلامیذته
- «کتاب نقص الادیان رازی بی تردید حاوی شدیدترین حملات به ادیان بودهاست که در تمام ادوار قدیم و در وسطی صورت گرفت. بر اثر حملات شدید رازی به ادیان، خشم جمع بزرگی از علمای اسلامی بر ضد او برانگیخته شد. جمعی او را متطبب خواندند و حق ورود در مباحث فلسفی ندادند، گروهی وی را ملحد (ابوحاتم رازی)، نادان (ناصر خسرو)، جاهل (ناصر خسرو، موسی بن میمون الاسرائیلی، مرزوقی)، مهوس بیباک (ناصر خسرو)، غافل (ناصر خسرو) و سخنان او را دعاوی و خرافات بیدلیل (ابن حزم)، هوس (ناصر خسرو) و هذیانات (موسی بن میمون) خواندند.»
- تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تا اواسط قرن پنجم، ذبیحالله صفا، جلد اول، برگ ۱۷۵
- «ایمان به شما پاسخ نمیدهد بلکه فقط شما را از سؤال پرسیدن بازمیدارد. معجزات متنبیان (مدعیان نبوت) نیز چیزی جز خدعه و نیرنگ نیست و غالب آنها هم از مقوله افسانههای دینی است که بعد از آنان پدید آمد. مبانی و اصول ادیان با حقایق مخالفت و مغایرت دارند و به همین سبب هم میان آنها اختلاف زیاد دیده میشود و علت اعتماد و اعتقاد مردم به ادیان و اطاعت از پیشوایان مذهبی تنها عادت است. ادیان و مذاهب علت اساسی جنگها و مخالفت با اندیشههای فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتابهایی که به نام کتب مقدس آسمانی معروفند کتبی خالی از ارزش و اعتبارند و آثار کسانی مانند افلاطون و اقلیدس و بقراط و ارسطو خدمت مهمتر و مفیدتری به بشر کردهاست.»
- کتاب تاریخ راوندی جلد دهم برگ ۱۳۶
بدون منبع
ویرایش- «اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعود میشد که همه میخواهند.»
- «انسانی که هدفش خدمت به خداست ممکن است انسان خوبی باشد اما انسانی که هدفش خدمت به انسان باشد؛ حتماً انسان خوبی است.»
- «طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود: نادانی پزشک یا نافرمانی بیمار.»
- «آزردن موجودی زنده روا نیست مگر آنکه با آن رنجی شدیدتر را از او دور کرده باشیم و چون به حکم عقل و عدل آزار رساندن به دیگری روا نیست؛ پس آزردن خویشتن را نیز نباید روا داند.»
- «ما اگرچه در مقام مقایسه با سقراط، شایستگی عنوان فیلسوف بودن را نداریم ولی نسبت به کسانی که از فلسفه بی بهره ماندهاند شایسته است که فیلسوف شناخته شویم.»
دربارهٔ رازی
ویرایش- «تفقد و مهربانی به همهکس، به ویژه فقراء و بیماران داشته، از حالشان جویا، و به عیادتشان میرفت و مقرریهای کلانی برای آنها گذاشته بود.»
- ابن ندیم در کتاب الفهرست
پیوند به بیرون
ویرایشاین یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |