لوئی آنتوان دو سن-ژوست

نویسنده و سیاست‌مدار فرانسوی

لوئی آنتوان لئون دو سن ژوست (به فرانسوی: Louis Antoine de Saint-Just)‏ (زاده ۲۵ اوت ۱۷۶۷ - اعدام در ۲۸ ژوئیه ۱۷۹۴)انقلابی، سیاستمدار فرانسوی در دوران انقلاب کبیر فرانسه و دوره مشهور به دوره ترور (وحشت) می‌باشد. او جوانترین عضو کنوانسیون (مجمع عمومی انقلابیون فرانسه) بود و از طرفداران اعدام لوئی شانزدهم آخرین پادشاه سلسله بوربون‌ها؛ گفته می‌شود سخنرانی وی در کنوانسیون در رای به اعدام لوئی شانزدهم نقش مؤثری داشته‌است. او در ۲۸ ژوئیه ۱۷۹۴ در منظر عمومی و با گیوتین اعدام شد. سن ژوست به دلیل جوانی، تقوای سیاسی و بی اعتنایی اش به منافع مادی لقب «ملک مقرب انقلاب» و به سبب پیگیری‌هایش در اجرای احکام ترور به «فرشته مرگ» معروف شده بود.

کشتی انقلاب، تنها در دریایی که با تندآب‌های خون سرخگون شده باشد، می‌تواند به بندر برسد.
سخنرانی در مجمع ملی[۱]

دارای منبع

ویرایش
  • اگر روزی برسد و راضی شوم که نمی‌توانم به مردم فرانسه قوانینی متین و محکم و منطقی بدهم که در برابر استبداد و ستم انعطاف‌ناپذیر باشد، در آن روز با دشنه به زندگی خود خاتمه خواهم داد.
    • برگرفته از کتاب تاریخ تمدن (عصر ناپلئون: کتاب اول انقلاب فرانسه ۱۷۸۹–۱۷۹۹) اثر ویل و آریل دورانت[۲]
  • قوانین مفصل از مصائب جامعه است.
    • برگرفته از کتاب تاریخ تمدن (عصر ناپلئون: کتاب اول انقلاب فرانسه ۱۷۸۹–۱۷۹۹) اثر ویل و آریل دورانت[۳]
  • شما، که قوانین را برمی‌سازید؛ فضایل و رذایلِ مردم نتیجه کارتان خواهد بود.
    • پائیز ۱۷۹۲[۴]
  • زمانی که مردمی، که آزاد گشته‌اند، قوانین عاقلانه‌ای برپا دارند؛ انقلابشان کامل شده‌است.
    • پائیز ۱۷۹۲[۵]
  • صلح و رونق اقتصادی، فضیلت عمومی، پیروزی؛ همه چیز {در حیطه یِ} قدرتِ حیاتیِ قوانین است. خارج از {این محدوده}، همه چیز سترون و مرده‌است.
    • پائیز ۱۷۹۲[۶]
  • هر فرمان سیاسی که بر پایهٔ طبیعت قرار نگرفته باشد؛ نادرست است.
    • پائیز ۱۷۹۲[۷]
  • کسی نمی‌تواند معصومانه حکومت کند؛ دیوانگی انجام چنین کاری آشکار است. هر پادشاهی یک شورشی و غاصب است.
    • قضاوت در مورد لویی شانزدهم (سخنرانی نخست)، سخنرانی در مجمع ملّی (۱۳ نوامبر ۱۷۹۲)،[۸]
  • زمان آن رسیده که برای خوشبختی مردم تلاش کنیم. قانونگذارانی که می‌خواهند نور و نظم را به درون این جهان بیاورند؛ باید این جریان را با گامهایی بی‌شفقت، بی‌باک و خلل‌ناپذیر همچون خورشید دنبال نمایند.
    • سخنرانی در مجمع ملّی (۲۷ دسامبر ۱۷۹۲)،[۹]
  • هیچ‌کسی بدون شور و شوق انقلاب برپا نمی‌کند.
  • از خوشبختی سخن گفتیم. آن که به شما ارائه نموده‌ایم؛ خوشبختی پرسپولیس نیست. خوشبختی اسپارت یا آتن در بهترین دوران ایشان است، خوشبختی فضیلت و {همان} آسودگی و اعتدال است، آن نوع خوشبختی که از بهره‌گیری از امور ضروری بدون زوائد و اِسراف کاری نشأت می‌گیرد، تجمّلِ {مالکیتِ} کلبه‌ای کوچک و کشتزاری که به واسطهٔ دستهای خودتان بارور گشته است. یک گاری، سقفی کاه گلی که پناهی برای حفاظت از شبنم و باران فراهم می‌کند، خانواده‌ای که از حرص و طمع دزد در امان است - این چُنین خوشبختی!
    • گزارش در مجمع ملّی (مارس 1793)[۱۱]
  • یک نفر مرد نیک در دولت پیدا نکرده‌ام؛ نیکی را فقط در میان مردم یافته‌ام.
    • بهنگام تقبیح شارل فرانسوا دوموریه، وزیر جنگ، بعنوان یک خائن (مارس ۱۷۹۳)،[۱۲]
  • همیشه این گونه به نظرم رسیده که نظم اجتماعی در خود طبیعت امور تلویحاً حاضر است و چیزی بیش از مراقبت برای تنظیم عناصر مختلف از روح انسان نمی‌طلبد؛ که در نتیجهٔ آن می‌توان بر مردم حکم راند، بی آنکه بنده، هرزه و یا قربانی گردند؛ که انسان برای صلح و آزادی زاده شده و تنها به سبب قوانینی خائنانه و سرکوبگرانه بینوا و بیرحم می‌شود و بنابراین براین باورم اگر به انسان قوانینی داده شود که با تلقینات طبیعت و قلبِ خودش هماهنگ باشد؛ از شوربختی و فساد دست برخواهد داشت.
    • گفتار در باب قانون اساسی ارائه شده برای فرانسه، سخنرانی در مجمع ملّی (۲۴ آوریل ۱۷۹۳)،[۱۳]
  • اغلب هنرها معجزاتی آفریده‌اند؛ حال آنکه هنر کشورداری چیزی بجز هیولا به بارنیاورده‌است.
    • گفتار در باب قانون اساسی ارائه شده برای فرانسه، سخنرانی در مجمع ملّی (۲۴ آوریل ۱۷۹۳)،[۱۴]
  • قانونگذار بر آینده فرمان می‌راند؛ ناتوانی هیچ سودی بحالش نخواهد داشت: بر اوست که آنچه نیکوست، بخواهد و جاودانه‌اش سازد؛ تا انسان را آنچُنان که می‌خواهد، بسازد: چون قوانین بر هیئت اجتماعی، که فی نفسه بیروح است، تأثیری دارد که می‌تواند فضیلت یا جنایت، رسوم متمدن یا وحشی‌گری تولید کند.
    • گفتار در باب قانون اساسی ارائه شده برای فرانسه، سخنرانی در مجمع ملّی (۲۴ آوریل ۱۷۹۳)،[۱۵]
  • در شرایطی که جمهوری خود را با آنها مواجه می‌بیند؛ اِعمال قانون اساسی نمی‌تواند آغاز گردد؛ بدین سبب که خودش را نابود خواهد کرد... دولت موقتی فرانسه تا زمانی که صلح حاصل شود، انقلابی خواهد بود.
    • ۱۰ اکتبر ۱۷۹۳،[۱۶]
  • یک ملّت خود را تنها بر روی کُپّه‌ای از جنازه‌ها احیا می‌کند.
    • سن ژوست در برابر اعضای کمیته نجات خلقی از میرابو نقل قول می‌کند. (۱۷ اکتبر ۱۷۹۳)،[۱۷]
  • شورش حق انحصاری مردم و شهروند است. هر بیگانه، هر انسان در جامهٔ مقامات دولتی، اگر آن را پیشنهاد دهد خارج از قانون قرار می‌گیرد و بایستی بعنوان غاصب حق حاکمیت، بعنوان کسی که مستعد تحریک مشکلات بمنظور انجام اَعمال پلید یا آراستن خودش می‌باشد، اعدام گردد. همیشه شورش‌هایی که تحت لوای استبداد رخ می‌دهند، مفید می‌باشند. آنهایی که در دولتی آزاد شعله‌ور می‌گردند، گاهی اوقات برای خودِ آزادی مضر می‌باشند؛ بخاطر اینکه طغیان، دلایل والا و نام مقدسش را غصب می‌کند. طغیان‌ها در دولت‌های آزاد زخمهای طویل و دردناکی برجای می‌نهند، که یک قرن تمام از آنها خون جاری است.
    • نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری ۱۷۹۴،[۱۸]
  • انقلاب سرد شده است؛ تمام مبانی‌اش تضعیف شده‌اند؛ تنها کلاه‌های سرخی که دسیسه چینان بر سر می‌گذارند، باقی مانده. اِعمال ترور جنایت را بی‌قید ساخته، همانطوری‌که شرابهای قوی کاخ را بی قید می‌سازد.
    • قطعهٔ سوم (۱۷۹۴) از نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری،[۱۹]
  • چیزی که خیر عمومی را تولید می‌کند، وقتی خیلی زود شروع می‌گردد؛ همیشه وحشتناک است یا نامأنوس بنظر می‌رسد... انقلاب وقتی که خوشبختی عمومی و آزادی را از طریق قوانین تکمیل نمود، بایستی متوقف گردد.
    • قطعهٔ سوم (۱۷۹۴) از نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری،[۲۰]]
  • وقتی سیاستمداریِ بشر زنجیری به پاهای مردی آزاد می‌چسباند، وقتی کسی را با تحقیرِ طبیعت و حق شهروندی برده می‌سازد؛ عدالت ابدی انتهای دیگر همان زنجیر را به دور گردن مستبد می‌اندازد.
    • قطعهٔ سوم (۱۷۹۴) از نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری،[۲۱]
  • مردم فرانسه خدای متعال و جاودانگی روح را به رسمیت می‌شناسند. اولین روز هر ماه بایستی به فناناپذیر اختصاص داده شود.
    • قطعهٔ دهم (۱۷۹۴) از نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری،[۲۲]
  • در هر انقلاب به وجود یک دیکتاتور برای حفظ دولت از طریق اعمال زور یا سانسورهایی* برای حفظ آن از طریق فضیلت احتیاج است.
    • قطعهٔ سیزدهم (۱۷۹۴) از نوشته‌هایی در باب موسسات جمهوری،[۲۳]
  • هموطنان! با کدام خیال باطل کسی می‌تواند خود را متقاعد سازد که شما سنگدل هستید؟ دادگاه انقلابی شما در طول یک سال، سیصد آدم رذل را بمرگ محکوم کرده‌است. آیا محکمهٔ تفتیش عقاید اسپانیا کاری بمراتب بدتر از آن انجام نداده‌است؟... آیا محکمهٔ جنایی انگلیسی‌ها در همان دوران هیچ شخصی را سلاخی نکرده‌است؟... در مورد پادشاهان اروپا چه فکر می‌کنید، آیا کسی در مورد دلسوزی نزد ایشان وراجی می‌کند؟ آه، به خودتان اجازه ندهید که رقیق‌القلب بشوید!
    • سخنرانی در مجمع ملّی (۲۶ فوریه ۱۷۹۴)،[۲۴]
  • جسور باشید!- این عبارت تمام سیاستهای انقلاب ما را دربردارد.
    • سخنرانی در مجمع ملّی (۲۶ فوریه ۱۷۹۴)[۲۵]
  • خوشبختی ایدهٔ جدیدی در اروپاست.
    • در مورد اجرای احکامی علیه دشمنان انقلاب- سخنرانی در مجمع ملّی (۳ مارس ۱۷۹۴)،[۲۶]
  • بگذارید انقلابیون همچون رومیان باشند؛ نه تاتارها.
    • سخنرانی در مجمع ملّی (۱۷ مارس ۱۷۹۴)،[۲۷]
  • هموطنان، از میان برداشتن احزاب کافی نیست؛ اکنون ضروریست زیانی که نسبت به کشور وارد آورده‌اند، تعمیر بشود.
    • سخنرانی در مجمع ملّی (۱۵ آوریل ۱۷۹۴)،[۲۸]
  • کشتی انقلاب، تنها در دریایی که با تندآبهای خون سرخگون شده باشد، می‌تواند به بندر برسد.
    • سخنرانی در مجمع ملّی[۲۹]
  • من به هیچ حزبی وابسته نیستم، من با تمامی آنها خواهم جنگید.
    • گفتاری برای دفاع از روبسپیر، سخنرانی در مجمع ملّی (۲۷ ژوئیه ۱۷۹۴)،[۳۰]

منابع

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ
  1. Loomis, Stanley, Paris in the Terror: June 1793 - July 1794 (Philadelphia and New York: J.B. Lippincott Company, 1964) p.p. 284
  2. http://lib.almustafaou.com/books/1122/index.asp?sh=78
  3. http://lib.almustafaou.com/books/1122/index.asp?sh=78
  4. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 380
  5. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 264
  6. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 419
  7. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 306
  8. Sur le jugement de Louis XVI (1er discours)
  9. Oeuvres Complètes de Saint-Just, Vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 383
  10. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 1 (2 vols. , Paris, 1908), p. 414
  11. http://www.gutenberg.org/files/2580/old/04ocf10.txt
  12. David William Bates, Enlightenment aberrations: error and revolution in France (Cornell University Press, 2002), p. 169
  13. Discours sur la Constitution à donner à la France
  14. Discours sur la Constitution à donner à la France
  15. Discours sur la Constitution à donner à la France
  16. Oeuvres Complètes de Saint-Just, vol. 2 (2 vols. , Paris, 1908), pp. 83-88
  17. Saint-Just quoted in Eugene N. Curtis, Saint-Just: Colleague of Robespierre (New York: Octagon Books, 1973), p. 236
  18. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  19. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  20. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  21. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  22. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  23. Saint-Just, Fragments sur les institutions républicaines
  24. Charles Vellay (ed.), Oeuvres Complètes de Saint-Just, Vol. 2 (2 vols. , Paris, 1908), pp. 236-237
  25. http://marxists.org/history/france/revolution/1793/incarcerated.htm
  26. Sur le mode d'exécution du décret contre les ennemis de la Révolution
  27. Saint-Just quoted in Eugene N. Curtis, Saint-Just: Colleague of Robespierre (New York: Octagon Books, 1973), p. 228
  28. Oeuvres Complètes de Saint-Just, Vol. 2 (2 vols. , Paris, 1908), p. 367
  29. Loomis, Stanley, Paris in the Terror: June 1793 - July 1794 (Philadelphia and New York: J.B. Lippincott Company, 1964) p.p. 284
  30. Discours pour la défense de Robespierre