عهدنامه مالک اشتر

این نوشتار یا بخش نیازمند ویکی‌سازی است.
لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوه‌نامه آن را ویکی‌سازی کنید و در پایان این الگو را بردارید.

عهدنامه مالک اشتر از مهمترین و طولانی‌ترین عهدنامه‌های [علی بن ابی‌طالب|علی]]، امام اول شیعیان در نهج البلاغه است که به زبانهای گوناگون ترجمه و شرحهای بسیاری بر آن نگاشته شده‌است.

گفتاوردها

ویرایش

به نام خداوند بخشنده مهربان این فرمانی است از بنده خدا علی امیر المؤمنین به مالک فرزند حارث اشتر در عهدی که خود به او فرموده هنگامی که وی را کارگزار مصر گردانید، تا مالیات آنجا را جمع کند و با دشمنان بجنگند و کار مردم مصر را اصلاح نماید و شهرها را آباد نماید. به او فرمان می‌دهد که تقوای الهی را رعایت کند و طاعت و بندگی پروردگار را بر همه کارها مقدم بدارد و از آنچه در کتاب خود فرموده پیروی نماید. از قبیل واجبات و سنتها که کسی به سعادت و نیکبختی نمی‌رسد مگر به پیروی از آنها و کسی گرفتار شقاوت و بدبختی نمی‌گردد مگر به انکار و ضایع کردن آنها؛ و دیگر این که خدا را با قلب و دست و زبانش یاری نماید، چرا که خداوند «جلّ اسمه» پذیرفته که یاوران خود را یاری کند و عزت دهندگان دینش را عزیز بدارد؛ و به او فرمان می‌دهد که در برابر خواسته‌های شهوات نفس را سر جای خود بنشاند و از طغیان آن را بازدارد زیرا نفس آدمی هماره انسان را امر به بدی می‌نماید مگر در آنجا که خدا ترحّم فرماید؛ و سپس بدان ای مالک من ترا به شهرهایی می‌فرستم که گرفتار آشفتگی شده‌اند، شهرهایی که گاهی در آنها اجرای عدالت شده ترجمه روان نهج البلاغه (ارع)، صفحهٔ ۱۰۸۷و گاهی هم بر مردمش ظلم شده‌است مردم چنان به کارهای تو دقیق هستند که تو به کارهای کارگزاران قبلی دقت داشتی و دربارهٔ تو همان را می‌گویند که تو دربارهٔ پیشینیان می‌گفتی. نیکوکاران را به آنچه که انسانهای صالح دربارهٔ آنها می‌گویند می‌توان شناخت بنا بر این بهترین چیزی که پس‌انداز می‌کنی عمل صالحت باشد. پس مالک هوای نفس خویش شو و در کارهای حرام به نفس خود بخل کن که بخل به نفس نمودن، انصاف دادن به آن است در آنچه دوست دارد یا نمی‌پسندد مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت کن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مقتنم شماری مردم دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو محسوب می‌شوند یا مثل تو انسانند و هم کیش تو نیستند. گناهی از آنها سر می‌زند و سبب‌های بدکاری از روی عمد یا سهو به آنان روی آورده، پس تو از گناهان بگذر چنان‌که دوست داری خداوند تبارک و تعالی از لغزشهایت بگذرد و ترا عفو فرماید و در حالی که تو برتر از آنها هستی و آنکه بر تو ولایت دارد از تو برتر است؛ و خداوند متعال بر آنکه تو را ولایت داد برتر است خواسته‌است که کار این مردم را انجام دهی و آنان را وسیله آزمایش تو قرار داد. هیچگاه خود را برای جنگ با خدا آماده نکن که طاقت کیفرش را نداری و در بخشش از حضرتش بی‌نیاز نخواهی بود و هیچوقت بر آمرزش ناامید نشو و بر کیفر شادی نکن و در اظهار خشمی که می‌توانی فرو بری عجله مکن و در گفتارت نگو که من را امیر کرده‌اند می‌فرمایم پس مرا اطاعت کنید؛ که این‌طور حرف زدن باعث سیاهی دل و پژمردگی دین و زوال نعمت می‌گردد و آفت و بلا را گریبانگیر انسان می‌سازد ترجمه روان نهج البلاغه (ارفع)، صفحهٔ ۱۰۸۹هرگاه قدرتی را که در اختیارت هست ترا گرفتار غرور و کبر کرد به بزرگی و عظمت حکومت پروردگار بنگر که چگونه قدرتی بر تو دارد و تو را بر خود آن قدرت نیست. با این نگرش تو طغیانت سرکوب می‌گردد و تندبات فروکش می‌کند و عقل بر باد رفته ات بازمی‌گردد. پس مالک هوای نفس خویش شو و در کارهای حرام به نفس خود بخل کن که بخل به نفس نمودن، انصاف دادن به آن است در آنچه دوست دارد یا نمی‌پسندد مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت کن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مقتنم شماری مردم دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو محسوب می‌شوند یا مثل تو انسانند و هم کیش تو نیستند. گناهی از آنها سر می‌زند و سبب‌های بدکاری از روی عمد یا سهو به آنان روی آورده، پس تو از گناهان بگذر چنان‌که دوست داری خداوند تبارک و تعالی از لغزشهایت بگذرد و ترا عفو فرماید و در حالی که تو برتر از آنها هستی و آنکه بر تو ولایت دارد از تو برتر است. پس مالک هوای نفس خویش شو و در کارهای حرام به نفس خود بخل کن که بخل به نفس نمودن، انصاف دادن به آن است در آنچه دوست دارد یا نمی‌پسندد مهربانی بر رعیت را پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت کن و لطف داشته باش و برای آنها چون حیوانی درنده و ضرر رسان نباش که خوردنشان را مقتنم شماری مردم دو دسته اند: یا برادر ایمانی تو محسوب می‌شوند یا مثل تو انسانند و هم کیش تو نیستند. گناهی از آنها سر می‌زند و سبب‌های بدکاری از روی عمد یا سهو به آنان روی آورده، پس تو از گناهان بگذر چنان‌که دوست داری خداوند تبارک و تعالی از لغزشهایت بگذرد و ترا عفو فرماید و در حالی که تو برتر از آنها هستی و آنکه بر تو ولایت دارد از تو برتر است.

پیوند به بیرون

ویرایش
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ