علی‌محمد مؤدب متولد ۱۳۵۵ (۱۹۷۷م) شاعر و نویسنده ایرانی است.

گفتاوردها ویرایش

  • «برگ برگ//شاخه شاخه، دسته دسته// دست دست!// گلفروش خردسال را // باد برده است!»
  • کهکشان چهره‌ها، نشر شهرستان ادب

درباره ویرایش

  • من فرصت زیادی نداشتم که با مؤدب زندگی کنم ولی با شعرش زندگی کرده‌ام و تمام نسل‌ها چه هم نسل‌های من و چه نسل جوان با شعر مؤدب انس دارند. از دیدگاه من کسی که می‌تواند با یک نگاه کاشفی، چنین روایتهایی از زندگی دیگرانی که نمی‌توانند کشف کنند را ارائه دهد، یک انسان بزرگوار است و ایشان به واقع بزرگوار است.
  • نکته‌ای که در شعر این بزرگوار است، از روح‌ِ سلام صحبت می‌کند؛ سلام، به عنوان سلامت و صحت و درستی و استقامت و همة کلماتی که در فرهنگ بشری، افاضة صحت می‌کند، در مقابل بیماری و علت. از روح سلام در تن هستی صحبت می‌کند، تن هستی یا بیمارست یا سلامت است و سالم. «روح سلام در تن هستی که زنده‌ای/ همواره در نسوج زبانهای مختلف».
  • ما باید از یك‌ توده‌ای‌ از سم‌ و دود اختناق‌ آور كه‌ اجازه‌ نمی‌دهد شما به‌ عنوان‌ آدم‌های‌ طبیعی‌ و آزاد به‌ محیط‌ زندگی‌ خودتان‌ نگاه‌ واقعگرایانه‌تری‌ داشته‌ باشید، رها شویم. تفكرات‌ بسته‌ و متحجر همیشه‌ به دنبال كنار نهادن‌ پاره‌ی‌ واقعی‌ از فضای‌ ادبی‌ و شعری‌ و هنری‌ است‌ كه‌ با آن‌ در تقابل‌ است. اما به نظر من، داور ادبی باید شعری‌ از احمد شاملو یا احمدرضا احمدی‌ یا مهرداد فلاح را باید با همان‌ توان‌ و وسعت‌ نظری‌ بخواند كه‌ مثلا شعری‌ از شاعری‌ مثل‌ قیصر امین‌‌پور یا علی‌محمد مؤدب را می‌خواند.
  • «این نگاه استقرایی، وجهی مدرن به شعرهای نیمایی مودب بخشیده است. نگاهی که در آن عناصر جزئی، دریچه ای برای نگاهی کل نگر به جهان محسوب می شوند. نگاهی که هنرمندانه پنهان مانده و این مخاطب است که باید درون مایه های اثر را از خلال غور در جزئیات اثر استخراج یا کشف نماید: «سرتاسر هفته / سرتاسر هفته / تنها / یک بربری با حسرتی وحشی / تماشایی است / بر میخ نانوایی / که در قلبش فرو رفته».

پیوند به بیرون ویرایش

ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ