عبدالقادر گیلانی
عارف، صوفی و شاعر ایرانی
عبدالقادر گیلانی، عارف، صوفی، محدث، و شاعر ایرانی قرن پنجم و ششم قمری. مؤسس سلسله تصوف قادریه.
منبعدار
ویرایش- «فرزند! اگر خداوند زیان یا بلایی را بر تو وارد کند جز خود او کسی قادر به رفع آن نخواهد بود! پس چرا به ناتوانی همچون خود میگویی: درد مرا دوا و یا خسارت مرا جبران کن!؟ هرگاه بیماری یا آزاری از دیگران بر تو رسید و باعث از دست دادن ثروت و حرمت و مال و نام و نشانت گردید، بجز خداوند کسی نمیتواند آن را جبران نماید... از اعماق قلب یقین پیدا کن که مشکلگشا (و فریادرسی) جز خداوند وجود ندارد و تنها اوست که میتواند مشکلات شما را بر طرف نماید. عاقل باشید و انسان و اسباب را با خدا شریک نکنید و تنا یک خدا را برای خود انتخاب کنید نه خدایان متعددی را.»
- «ای کسانی که انسانها و اشیاء را خدای خویش نمودهاید! ای بندگان حلقه به گوش بت ثروت و بت حکومت! بدانید که آنها میان شما و خدای واحد دیوار استواری را ایجاد کردهاند. هر کس تصور کند نفع و زیانش در دست غیر خداوند است به راستی بندهٔ خداوند نیست بلکه عبد همان چیزی است که نفع و ضرر خود را از او میطلبد.»
- فتح الربانی، برگرفته از مجالس سخنرانی و نصیحت مریدان.[۲]
- «تویی که به خویشتن، به مردم به پول و سرمایه به معامله و سلطان و حاکم و دیگر چیزها توکل نمودهای بدان که همهٔ آنها به راستی خدای تو شدهاند! زیرا هر چیزی که از آن میهراسی بدان امید میبندی و نفع و زیان خویش را از آن میطلبی و متوجه نیستی که آنها وسیلهٔ ارادهٔ خداوند هستند، برایت و به صورت خدا در میآیند.»
- فتح الربانی، برگرفته از مجالس سخنرانی و نصیحت مریدان.[۳]
- «هرگاه که بنده خدا را شناخت، اتکاء و التجاء به خلق از قلبش رخت بر میبندد و همچنانکه برگهای خشک از درخت میریزد، حس مردمپرستی از دل و جان او کنده میشود، باطنش از دیدار خلق کور، و از شنیدن گفتارشان کر میگردد. هر وقت نفسش به مقام مطمئنه رسید، به تمامی به خدا تسلیم میشود، به سوی او متوجه میگردد و از آنچه نزد اوست بهرهمند و کامیاب شده، و دنیا نیز به جهت مصاحلش بدو روی میآورد.»
- فتح الربانی، برگرفته از مجالس سخنرانی و نصیحت مریدان.[۴]
- «هوای نفس و آرزوها و آمال خویش را، در امور مربوط به خدا و اراده او شرکت ندهید. تقوی داشته باشید. یکی از اولیاء درود خدا بر او باد گفتهاست: رضایت مخلوق را در رضایت خالق بجوئید؛ نه رضایت خالق را در رضایت خلق. آنکه را که باید به امر خداوند بشکنی، بشکن؛ و آنکه را باید درمان نمایی به درمانش بپرداز. تسلیم بودن در برابر خواست و مشیت حق را از بندگان صالح یاد بگیر.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۵]
- «علم به عمل بستگی دارد، تنها به مجرد حفظ کردن و برای دیگران بازگو نمودن کسی عالم نمی شود. اول بیاموز و خود عمل کن سپس به تعلیم دیگران بپرداز. هرگاه علم آموختی و بدان عمل نمودی، علم خود معرف تو می شود، هر چند خاموش باشی زبان عملت گویا می شود. پس با زبان علم مع العمل با مردم سخن بگوی، تا گفتارت مورد قبول واقع شود.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۶]
- «آغاز کار قوم، کسب روزی مشروع است و آن هم به قدر نیاز. این تا زمانی است که به مرحله توکل برسی، و بر تمام جوارح و قلبت مهر توکل زده شود. آنگاه بدون رنج و زحمت روزی گوارا به سویت سرازیر می شود.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۷]
- «از شریک نمودن خلق با خالق و در خواست نیاز از آنان اجتناب نما حوائج خویش را تنها از ذات حق طلب کن تمام اعمالت را خالصانه برای لقاء الله انجام ده، نه به جهت کسب نعمت. به خواست و مقدرات حق راضی باش که هرگاه بر این شیوه بودی از خود بریده و مرده، و بدو پیوسته و زنده ای. خدای را در دل جای دهید که هرگونه می خواهد در آن دخل و تصرف کند و به کعبه قرب خویش نایلش سازد آگاه بر اسرارش نماید دائم الذکرش گرداند و از غفلت بازش دارد.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۸]
- «چه نیکوست حال مومنین در دنیا و آخرت. در دنیا همینکه احساس کرد که خدا از او راضی است دیگر به هیچ چیز نمی نگرد،و به کسی اعتنایی ندارد هرجا افتاد برداشته و بر کشیده می شود هر جا بنگرد نور خدا می بیند. تیرگی و ظلمت برایش مطرح نیست تمام اشاراتش بسوی خداست و تمام اعتمادش بدو، و در کلیه امور به او متوکل می شود.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۹]
- «ای منافق شک و نفاق بر قلبت چیره شده و ظاهر و باطنت را پوشانده توحید واخلاص را در تمام احوال رعایت کن تا بدینوسیله معالجه شده و بیماری شک و نفاق از تو بدور شود. چه بسیار از شما که از حدود شریعت تجاوز می کنید و لباس تقوا را پاره می نمائید و لباس توحید را آلوده می سازید و نور ایمان را در دلهای خود خاموش می گردانید و در تمام گفتار و رفتارتان بغض الهی مشهود است.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۱۰]
- «برشما لازم است ابتدا ایمان آورده سپس یقین حاصل کرده و بدنبال آن در ذات حق عزوجل فنا شوید. و این ممکن نخواهد بود مگر با رعایت حدود شرع و اجرای دستورات رسول اکرم(ص) و متابعت از قرآن. هرکس اعتقادی غیر از این داشته باشد بزرگوار نمی باشد زیرا این دستور عین دستور قرآن و امر رسول است.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۱۱]
- «ای کسیکه دنیا را بدون آخرت و خلق را بدون خالق تصور نموده ای و تمام توجهت بدان است آگاه باش، آنچه که بدان گرویده ای برایت سودمند نخواهد بود. این طرز فکر کالایی است که خریدار ندارد بلکه در روز قیامت وبال گردنت می شود. اینها کالای نفاق و ریاء و معاصی است که در بازار آخرت ارزش و بهایی ندارند.»
- مجلس بیست و چهارم از بیانات امام عبدالقادر گیلانی، بامداد روز یکشنبه چهارم ذی الحجه سال ۵۴۵ قمری.[۱۲]
بدون منبع
ویرایش- «مرغ باغ ملکوتیم در این دیر خراب / میشود نور تجلای خدا دانهٔ ما»[۱۳]
- «گفتا کیی تو با ما گفتم کمین غلامت / گفتا مگر تو مستی گفتم بلی ز جامت // گفتا چه پیشه داری گفتم که عشق بازی / گفتار که حالتت چیست گفتم غم و ملامت // گفتا چه چیست حالت گفتم حال شاکر / گفتا کجا فتادی گفتم میان دامت // گفتا ز من چه خواهی گفتم که درد بیحد / گفتا که درد تا کی گفتم که تا قیامت // گفتا چی میپرستی گفتم جمال رویت / گفتا چه داری با من گفتم بسی ندامت // گفتا چرا گذازی گفتم ز بیم هجرت / گفتا که با که سازی گفتم به یک سلامت // گفتا که کیست محیی گفتم همانکه دانی / گفتا نشان چه داری گفتم که صد علامت»[۱۴]
- «شکر الله که نمردیم و رسیدیم به دوست / آفرین باد بر این همت مردانهٔ ما»[۱۵]
- «آرزوی یار داری یار میگوید بیا / تاکند دلداری تو در دل شبهای تار // گر تماشای جمال حق تعالی بایدت / در میان عاشقان انداز خود را روز بار // در دل شبها بگریم گویم آن دلدار را / یا دلی ده یا دلی کز بیدلان بروی بیار»[۱۶]
- «دنیا را از قلبها ی خود خارج کنید و در دستان خود نگاه دارید، آنگاه دیگر به شما آسیب نمیرساند.»[۱۷]
- «اسم اعظم خدا آن است که بگوئی «الله» و در قلبت غیر از خدا چیزی نباشد.»[۱۸]
- «دربان قلب خود باشید. چیزی را که خدا دستور داده که وارد شود وارد سازید و چیزی را که دستور داده تا بیرون بیندازید بیرون کنید. هوای نفس را به دلتان راه ندهید زیرا هلاک میشوید.»[۱۹]
- «به هیچکس ظلم نکنید حتی به اندازه یک بد گمانی، زیرا خداوند ازظلم ظالم نمیگذرد.»[۲۰]
- «هرگاه با نفس خود خود مبارزه کنی و با طاعات خویش آن را بمیرانی در حقیقت زنده شدهاست و هرگاه به او احترام کنی و او را برای رضای خدا از بدی باز نداری در اصل مردهاست. اینست معنی حدیث <ما از جهاد اصغر بازگشتیم و هنوز جهاد اکبر باقی است>.»[۲۱]
- «ای فرزند تو را سفارش میکنم به تقوی و فرمانبرداری خداوند و ملازمت شرع و حفظ حدود آن. بدان ای فرزندم خداوند ما و تو همهٔمسلمین را موفق بدارد که راه ما بر کتاب قرآن و سنت پیامبر و سعهٔ صدور و بخشندگی و خودداری از ظلم و تحمل رنج و چشمپوشی از لغزشهای برادران استوار است. فرزندم تو را سفارش میکنم به فقر، و آن عبارت است از حفظ احترام مشایخ و برخورد خوب با برادران و نصیحت کوچکتران و بزرگتران و ترک دشمنی، نه ترک امور دین. پس بدان ای فرزندم خداوند ما و تو و همهٔ مسلمانان را موفق بدارد که حقیقت فقر این است که پیش امثال خودت اظهار فقر ننمایی و حقیقت بینیازی آن است که نزد امثال خودت اظهار بینیازی نکنی و تصوف حال است با قیل و قال به دست نیامده. هرگاه فقیر را دیدی با وی از در علم وارد مشو، بلکه با مدارا شروع کن، چون علم او را به وحشت میاندازد ولی مدارا مانوس میکند. و بدان ای فرزندم خداوند ما و تو و همهٔ مسلمین را موفق بدارد که تصوف بر هشت خصلت بنا شده: اولش بخشندگی است، دوم رضایت، سوم صبر، چهارم رایزنی، پنجم غربت، ششم پشمینهپوشی، هفتم سیاحت و هشتم فقر میباشد.»[۲۲]
منسوب
ویرایشپانویس
ویرایش- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.eslahe.com/article2210.html
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391
- ↑ http://www.kasnazan.com/article.php?id=610
- ↑ http://www.kasnazan.com/article.php?id=610
- ↑ http://www.kasnazan.com/article.php?id=610
- ↑ http://www.kasnazan.com/article.php?id=610
- ↑ http://www.kasnazan.com/article.php?id=610
- ↑ http://www.khorshidekhavari.com/forum/showthread.php?t=391